با اندک مطالعه اى پیرامون تاریخ ادیان و مذاهب و همچنین آیات و روایات نقل شده از معصومین(علیهم السلام)، این مطلب کاملاً روشن مى گردد که قدیمىترین عبادت در تمامى ادیان پیش از اسلام نماز است. در مورد سابقه تاریخى نماز در روایتى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «هِى آخِرُ وَصَایا الْأَنْبِیاءِ ع». الکافى، ج ۳، ص ۲۶۴.؛ ( نماز آخرین وصیت و سفارش پیامبران بوده است» و از این روایت به روشنى فهمیده مى شود که تمامى یکصدو بیست و چهار هزار پیامبر با نماز مانوس و سفارش کننده به آن بوده اند. برخى آیات و روایات که بیانگر نمازگزار بودن پیامبران صاحب شریعت و پیروان آنها است به شرح ذیل مىباشد:
نماز حضرت آدم(علیه السلام):
از صُحُف حضرت ادریس(علیه السلام) نقل شده که در نخستین روز اقامت حضرت آدم و حواعلیهما السلام در زمین، خداوند نماز عصر و مغرب را که مجموعاً ۵۰ رکعت بود بر حضرت آدم(علیه السلام) واجب کرد. مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۹۶..
نماز حضرت نوح(علیه السلام):
کشتى نوح(علیه السلام) داراى پنجره ها و سوراخ هایى بود که از آن نور خورشید به داخل منعکس مى شد و از این طریق وقت نماز را تشخیص مى دادند. مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۳۳۳..
نماز حضرت ابراهیم(علیه السلام):
حضرت ابراهیم آن گاه که همسر و فرزند خود را در کنار کعبه نو بنیاد نهاد دست به دعا برداشت و به خداى متعال چنین گفت: خدایا من، خاندان خود را در سرزمینى غیر حاصل خیز و کنار خانه ات ترک نمودم تا نماز را به پا دارند پس دلهاى مردم را در هواى(گرو) آنان قرار ده. ابراهیم )۱۴(، آیه ۳۷..
نماز حضرت موسى(علیه السلام):
وقتى حضرت موسى(علیه السلام) به کوه طور آمد و پیام رسالت را دریافت نمود خداوند به او فرمود: من خداى یکتا هستم. پس مرا عبادت کن و نماز را به پا دار. طه )۲۰(، آیه ۱۴..
حضرت عیسى(علیه السلام):
ایشان در گهواره به امر خداوند این گونه سخن گفت: من بنده خدا هستم که کتاب آسمانى را بر من نازل کرد ومرا پیامبر قرار داد و هر جا که باشم مرا مایه برکت قرار داد و به نماز و زکات تا وقتى که جان در بدن دارم مرا توصیه نمود. مریم )۱۹(، آیه ۲۹..
علاوه بر پیامبران اولوالعزم، در آیات و روایات متعددى از نماز پیامبرانى همچون شیث(علیه السلام)، ادریس(علیه السلام)، یونس(علیه السلام)، صالح(علیه السلام)، اسماعیل(علیه السلام)اسحاق(علیه السلام)، یعقوب(علیه السلام)، لوط(علیه السلام)، شعیب(علیه السلام)، داوود(علیه السلام)زکریا(علیه السلام)، ایوب(علیه السلام) و. .. سخن به میان آمده که همگى گویا وجود نماز در تمامى ادیان و شریعت هاى پیش از اسلام مى باشد. براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب سیماى نماز، حسین انصاریان، فصل: نماز در آئینه ى حیات انبیا و امت ها..
اما در خصوص کیفیت و چگونگى اقامه نماز در ادیان مسیحى و یهودى و سایر ادیان آسمانى پیش از اسلام باید گفت: آنچه بر اساس تاریخ ادیان و آیات و روایات غیر قابل انکار مى باشد این است که نماز به عنوان عبادت در کلیه ادیان وجود داشته و دارد و متناسب با تکامل دین، روند تکاملى داشته است و این تکامل در دین مبین اسلام – همانند جنبه هاى دیگر آن معارف، مثل قوانین، و مقررات اجتماعى – متناسب با انسان رشد یافته عصر خاتمیت به اوج خود رسیده است. یکصد وده پرسش درباره نماز، مجتبى کلباسى، انتشارات ستاد اقامه نماز، نهم، ۱۳۸۸ش، ص ۱۱۴.. اما در خصوص این که جزئیات و خصوصیات این نمازها در هر شریعتى به چه شکل بوده براى ما کاملا روشن نیست و دستورالعمل هاى خاصى که هم اکنون به عنوان نماز در برخى ادیان موجود دنیا – همچون یهود- وجود دارد نیز مساله اى را ثابت نمى کند. چراکه با وجود تحریف در این ادیان، دستور العمل ها و احکام فعلى آنها بیانگر کیفیت نمازدوران انبیاء گذشته نمى تواند باشد.
اما روزه:
دربارهی این که، ماه رمضان در امتهای گذشته به همین نام «رمضان» نامیده میشده نمیتوان به طور قطع پاسخ مثبت داد، برخى میگویند: «رمضان» نامى است که اسلام بر این ماه گذاشته است و بنابر نظر دیگر (که مشهورتر است)، از زمان جاهلیت بر این نام بوده است.[۱] ابن درید میگوید: وقتی که خواستند اسامی ماهها را از لغت قدیمی آن انتقال دهند، آن ماهها را به زمانهایی نامگذاری کردند که آن ماه مخصوص، اتفاقاً در آن زمان واقع شد، برای نمونه، ماه رمضان مصادف شد با گرمای شدید که به همین نام (یعنی رمضان) نامیده شد.[۲]اما با توجه به اینکه اولاً: این انتقال اسامی قبل از اسلام بوده است و ثانیاً: مردم عصر جاهلی، حج را در ماه آن انجام میدادند[۳] و اسم آنرا میدانستند و ثالثاً: ماههای حرام را نیز میشناختند[۴] و رابعاً: قرآن نیز به ماه رمضان اشاره کرده است[۵] که به طور معمول باید برای مردم آشنا بوده باشد تا به آن اشاره کند، همهی این قرائن دلالت دارد که ماه رمضان پیش از اسلام نیز به همین نام نامیده میشده است.
دربارهی روزه در ادیان گذشته، در قاموس کتاب مقدّس می گوید: به طور کلّی در تمام اوقات در میان هر طائفه و هر ملّت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقّبه معمول بوده است … . قوم یهود غالباً در موقعى که فرصت یافته می خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند، روزه مى داشتند، تا گناهان خود را اعتراف نموده، به واسطه روزه و توبه، رضاى حضرت اقدس إلاهى را تحصیل نمایند.[۶]از جملۀ «الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» -در آیۀ شریفۀ: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»؛[۷] اى افرادى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید- استفاده می شود که امّت هاى گذشته داراى آئین و دین بوده اند. البته نه همه آنها، و قرآن کریم معین نکرده که این امّت ها کدام هستند، چیزى که هست از ظاهر جمله: «کَما کُتِبَ … » بر مى آید که امّت هاى نامبرده اهل ملّت و دین بوده اند که روزه داشته اند، و از تورات و انجیل موجود در دست یهود و نصارا هیچ دلیلى که دلالت کند بر وجوب روزه بر این دو ملت دیده نمى شود، تنها در این دو کتاب فرازهایى است که روزه را مدح مى کند، و آن را عظیم مى شمارد. اما خود یهود و نصارا را مى بینیم که تا عصر حاضر در سال چند روز به اشکالى مختلف روزه مى گیرند، یا از خوردن گوشت و یا از شیر و یا از مطلق خوردن و نوشیدن خوددارى مى کنند.
بر اساس روایات نیز، روزهی ماه رمضان بر امتهای گذشته واجب نبوده و فقط انبیاء آنان در ماه رمضان روزه میگرفتهاند. حفص از حضرت امام صادق(ع) روایت نموده که آنحضرت فرمود: «آفریدگار روزهی ماه رمضان را بر امتهاى گذشته واجب ننموده بود». راوى عرضه داشت پس مفاد آیهی شریفهی «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» چیست؟ حضرت فرمود: «روزهی ماه مبارک رمضان فقط بر پیامبران واجب بوده و تنها امت اسلام است که بر همهی پیروان توحید برترى یافته و در انجام این فریضه با پیامبران دیگر در یک تراز قرار گرفته است».[۸]همچنین در قرآن کریم داستان روزه زکریا و قصه روزه مریم از سخن گفتن آمده است. و در غیر قرآن مسئله روزه از اقوام بى دین نیز نقل شده است، همچنان که از مصریان قدیم و یونانیان و رومیان قدیم و حتى وثنى هاى هندى تا به امروز نقل شده است که هر یک براى خود روزه اى داشته و دارند، بلکه مى توان گفت عبادت و وسیله تقرب بودن روزه از امورى است که فطرت آدمى به آن حکم مى کند.[۹]پی نوشت ها:
[۱]. کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق و مصحح: حسینی امینی، محسن، ج ۶، ص ۱۰ – ۱۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
[۲]. به نقل از: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۷، ص۱۶۱، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
[۳]. بقره، ۱۸۹.
[۴]. بقره، ۲۱۷.
[۵]. بقره، ۱۸۵.
[۶]. مصطفوى، حسن ، تفسیر روشن، ج ۲، ص ۳۷۲، مرکز نشر کتاب، تهران، ۱۳۸۰ش.
[۷] بقره، ۱۸۳.
[۸]. شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، محقق و مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص ۱۲۴، کتاب فروشی داوری، قم، ۱۳۹۶ق.
[۹] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۲، ص ۷ و ۸، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۴ش.
نماز حضرت آدم(علیه السلام):
از صُحُف حضرت ادریس(علیه السلام) نقل شده که در نخستین روز اقامت حضرت آدم و حواعلیهما السلام در زمین، خداوند نماز عصر و مغرب را که مجموعاً ۵۰ رکعت بود بر حضرت آدم(علیه السلام) واجب کرد. مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۹۶..
نماز حضرت نوح(علیه السلام):
کشتى نوح(علیه السلام) داراى پنجره ها و سوراخ هایى بود که از آن نور خورشید به داخل منعکس مى شد و از این طریق وقت نماز را تشخیص مى دادند. مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۳۳۳..
نماز حضرت ابراهیم(علیه السلام):
حضرت ابراهیم آن گاه که همسر و فرزند خود را در کنار کعبه نو بنیاد نهاد دست به دعا برداشت و به خداى متعال چنین گفت: خدایا من، خاندان خود را در سرزمینى غیر حاصل خیز و کنار خانه ات ترک نمودم تا نماز را به پا دارند پس دلهاى مردم را در هواى(گرو) آنان قرار ده. ابراهیم )۱۴(، آیه ۳۷..
نماز حضرت موسى(علیه السلام):
وقتى حضرت موسى(علیه السلام) به کوه طور آمد و پیام رسالت را دریافت نمود خداوند به او فرمود: من خداى یکتا هستم. پس مرا عبادت کن و نماز را به پا دار. طه )۲۰(، آیه ۱۴..
حضرت عیسى(علیه السلام):
ایشان در گهواره به امر خداوند این گونه سخن گفت: من بنده خدا هستم که کتاب آسمانى را بر من نازل کرد ومرا پیامبر قرار داد و هر جا که باشم مرا مایه برکت قرار داد و به نماز و زکات تا وقتى که جان در بدن دارم مرا توصیه نمود. مریم )۱۹(، آیه ۲۹..
علاوه بر پیامبران اولوالعزم، در آیات و روایات متعددى از نماز پیامبرانى همچون شیث(علیه السلام)، ادریس(علیه السلام)، یونس(علیه السلام)، صالح(علیه السلام)، اسماعیل(علیه السلام)اسحاق(علیه السلام)، یعقوب(علیه السلام)، لوط(علیه السلام)، شعیب(علیه السلام)، داوود(علیه السلام)زکریا(علیه السلام)، ایوب(علیه السلام) و. .. سخن به میان آمده که همگى گویا وجود نماز در تمامى ادیان و شریعت هاى پیش از اسلام مى باشد. براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب سیماى نماز، حسین انصاریان، فصل: نماز در آئینه ى حیات انبیا و امت ها..
اما در خصوص کیفیت و چگونگى اقامه نماز در ادیان مسیحى و یهودى و سایر ادیان آسمانى پیش از اسلام باید گفت: آنچه بر اساس تاریخ ادیان و آیات و روایات غیر قابل انکار مى باشد این است که نماز به عنوان عبادت در کلیه ادیان وجود داشته و دارد و متناسب با تکامل دین، روند تکاملى داشته است و این تکامل در دین مبین اسلام – همانند جنبه هاى دیگر آن معارف، مثل قوانین، و مقررات اجتماعى – متناسب با انسان رشد یافته عصر خاتمیت به اوج خود رسیده است. یکصد وده پرسش درباره نماز، مجتبى کلباسى، انتشارات ستاد اقامه نماز، نهم، ۱۳۸۸ش، ص ۱۱۴.. اما در خصوص این که جزئیات و خصوصیات این نمازها در هر شریعتى به چه شکل بوده براى ما کاملا روشن نیست و دستورالعمل هاى خاصى که هم اکنون به عنوان نماز در برخى ادیان موجود دنیا – همچون یهود- وجود دارد نیز مساله اى را ثابت نمى کند. چراکه با وجود تحریف در این ادیان، دستور العمل ها و احکام فعلى آنها بیانگر کیفیت نمازدوران انبیاء گذشته نمى تواند باشد.
اما روزه:
دربارهی این که، ماه رمضان در امتهای گذشته به همین نام «رمضان» نامیده میشده نمیتوان به طور قطع پاسخ مثبت داد، برخى میگویند: «رمضان» نامى است که اسلام بر این ماه گذاشته است و بنابر نظر دیگر (که مشهورتر است)، از زمان جاهلیت بر این نام بوده است.[۱] ابن درید میگوید: وقتی که خواستند اسامی ماهها را از لغت قدیمی آن انتقال دهند، آن ماهها را به زمانهایی نامگذاری کردند که آن ماه مخصوص، اتفاقاً در آن زمان واقع شد، برای نمونه، ماه رمضان مصادف شد با گرمای شدید که به همین نام (یعنی رمضان) نامیده شد.[۲]اما با توجه به اینکه اولاً: این انتقال اسامی قبل از اسلام بوده است و ثانیاً: مردم عصر جاهلی، حج را در ماه آن انجام میدادند[۳] و اسم آنرا میدانستند و ثالثاً: ماههای حرام را نیز میشناختند[۴] و رابعاً: قرآن نیز به ماه رمضان اشاره کرده است[۵] که به طور معمول باید برای مردم آشنا بوده باشد تا به آن اشاره کند، همهی این قرائن دلالت دارد که ماه رمضان پیش از اسلام نیز به همین نام نامیده میشده است.
دربارهی روزه در ادیان گذشته، در قاموس کتاب مقدّس می گوید: به طور کلّی در تمام اوقات در میان هر طائفه و هر ملّت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقّبه معمول بوده است … . قوم یهود غالباً در موقعى که فرصت یافته می خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند، روزه مى داشتند، تا گناهان خود را اعتراف نموده، به واسطه روزه و توبه، رضاى حضرت اقدس إلاهى را تحصیل نمایند.[۶]از جملۀ «الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» -در آیۀ شریفۀ: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»؛[۷] اى افرادى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید- استفاده می شود که امّت هاى گذشته داراى آئین و دین بوده اند. البته نه همه آنها، و قرآن کریم معین نکرده که این امّت ها کدام هستند، چیزى که هست از ظاهر جمله: «کَما کُتِبَ … » بر مى آید که امّت هاى نامبرده اهل ملّت و دین بوده اند که روزه داشته اند، و از تورات و انجیل موجود در دست یهود و نصارا هیچ دلیلى که دلالت کند بر وجوب روزه بر این دو ملت دیده نمى شود، تنها در این دو کتاب فرازهایى است که روزه را مدح مى کند، و آن را عظیم مى شمارد. اما خود یهود و نصارا را مى بینیم که تا عصر حاضر در سال چند روز به اشکالى مختلف روزه مى گیرند، یا از خوردن گوشت و یا از شیر و یا از مطلق خوردن و نوشیدن خوددارى مى کنند.
بر اساس روایات نیز، روزهی ماه رمضان بر امتهای گذشته واجب نبوده و فقط انبیاء آنان در ماه رمضان روزه میگرفتهاند. حفص از حضرت امام صادق(ع) روایت نموده که آنحضرت فرمود: «آفریدگار روزهی ماه رمضان را بر امتهاى گذشته واجب ننموده بود». راوى عرضه داشت پس مفاد آیهی شریفهی «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» چیست؟ حضرت فرمود: «روزهی ماه مبارک رمضان فقط بر پیامبران واجب بوده و تنها امت اسلام است که بر همهی پیروان توحید برترى یافته و در انجام این فریضه با پیامبران دیگر در یک تراز قرار گرفته است».[۸]همچنین در قرآن کریم داستان روزه زکریا و قصه روزه مریم از سخن گفتن آمده است. و در غیر قرآن مسئله روزه از اقوام بى دین نیز نقل شده است، همچنان که از مصریان قدیم و یونانیان و رومیان قدیم و حتى وثنى هاى هندى تا به امروز نقل شده است که هر یک براى خود روزه اى داشته و دارند، بلکه مى توان گفت عبادت و وسیله تقرب بودن روزه از امورى است که فطرت آدمى به آن حکم مى کند.[۹]پی نوشت ها:
[۱]. کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق و مصحح: حسینی امینی، محسن، ج ۶، ص ۱۰ – ۱۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
[۲]. به نقل از: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۷، ص۱۶۱، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
[۳]. بقره، ۱۸۹.
[۴]. بقره، ۲۱۷.
[۵]. بقره، ۱۸۵.
[۶]. مصطفوى، حسن ، تفسیر روشن، ج ۲، ص ۳۷۲، مرکز نشر کتاب، تهران، ۱۳۸۰ش.
[۷] بقره، ۱۸۳.
[۸]. شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، محقق و مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص ۱۲۴، کتاب فروشی داوری، قم، ۱۳۹۶ق.
[۹] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۲، ص ۷ و ۸، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۴ش.