طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آداب زیارت عتبات

آداب زیارت عتبات


آداب زیارت عتبات

۱۳۹۳/۰۷/۲۹


۱۰۹۹ بازدید

باسلام وخسته نباشید
کمتر از یک ماه دیگر عازم عراق برای زیارت هستیم باتوجه به اینکه اولین بارم است که به زیارت امامانمان در عراق میروم.خواهشا احکام و مستحبات زیارت امام حسین(ع)و دیگر معصومین را بفرمایید
همچنین برای حاجتروایی در انجا چه دعاهایی موثر است؟
باتشکر التماس دعا

بخش اول: زیارت
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- زیارت حضور یافتن زائر در نزد ولی خدا و بهره مند شدن از فیض حضور و اشراقات و فیوضات بنده برگزیده خدا است.
زیارت از یاد نبردن پیمان با ولی حق و تجدید عهد و پیمان با جانشین خدا بر روی زمین است.
زیارت تجدید قوای معنوی تحلیل رفته و نیروی معنوی و روحانی گرفتن از منبع معنویت و نورانیت و روحانیت است.
زیارت خود را در دریای کمال و عظمت انداختن و خود را در این دریای مواج غرق کردن و خودیت را فراموش کردن و خوبی و کمال و ادب را باز یافتن است.
زیارت رها شدن از دغدغه ها و اضطراب ها و دل نگرانی ها و آرمیدن در حریم امن ولایت معصوم است.
2- زیارت ولی خدا باید عارفا بحقه باشد یعنی با جایگاه و منزلت و قرب امام و ولی خدا آشنا بودن و مقام شامخ او را در عالم هستی دانستن و به و جلال و عظمت و کمال او معترف بودن و اذعان داشتن است . البته این خود مراتب فراوانی دارد که به حسب درک و معرفت زائر مختلف است .
با مطالعه دقیق پیرامون شخصیت و ابعاد مختلف و علم و کمال و قدرت و منزلت معصوم و نیز ارتباط قلبی مستمر و اطاعت خالصانه از دستورات و رهنمود های آنها می توان به اندازه ظرفیت عارف به حق او گردید .
3- خواست هر کس از اولیای الهی متناسب با نوع معرفت و نیاز و ضرورت خود او است ولی نیاز مشترک همه اهل ایمان درخواست عافیت و حسن عاقبت و ایمان کامل و تعجیل در ظهور امام زمان –عج- است .
4- تحول عمیق حال و اعمال و اخلاق و فاصله گرفتن از آلودگی های قبل و گناهان گذشته و احساس نشاط و نیرو و توان معنوی و سرشار شدن از انوار روحانی و اشتها و اشتیاق برای انجام عبادات و اعمال خیر نشانه بهره مندی زائر از فیض زیارتش و تایید این عبادتش می باشد .
5- احساس دست خالی بودن نشانه بی نهایت بودن حس کمال خواهی انسان است و اختصاصی به شما ندارد . زیرا فیض و رحمت بی کرانه است و ظرفیت ما برای بهره مندی از آن محدود و اندک است و بنا بر این هر کس با هر میزان از آمادگی و معرفت بازاحساس می کند به مقدار لازم و کافی از آن حریم های نورانی و منبع انوار و کمالات توشه کافی را بر نداشته است و این احساسی واقعی ودرست است .
6- مسلماً زیارت پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) داراى آثار و اجر فراوان است و عرض ارادت به آنان و به زیارت آنان رفتن نوعى ارتباط معنوى بین زائر و ائمه(ع) مى باشد. بنا به آن چه از روایات استفاده مى شود ائمه معصومین(ع) حاضر و ناظر بر اعمال ما هستند و به خصوص عنایت خاصى نسبت به کسانى که به زیارت قبورشان مى روند دارند. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که: «من زارنى بعد وفاتى کان کمن زارنى فى حیاتى وکنت له شهیداً و شافعاً یوم القیامه؛ هر کس مرا بعد از وفاتم زیارت کند مثل کسى است که در زمان حیات من مرا زیارت کرده است و من شاهد براى او شفات کننده در روز قیامت خواهم بود»(بحار به نقل از کامل الزیارات، ج 97، ص 143).
7- توجه به حضور و ناظر و شاهد بودن اولیای الهی نقش مهمی در استفاده و فیض بردن از زیارت آنها دارد . در زیارت اذن دخول به حرم پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) مى گوییم: «واعلم ان رسولک و خلفائک(ع) احیاء عندک یرزقون یرون مقامى و یسمعون کلامى و یردون سلامى؛ [خدایا] من مى دانم که پیامبر تو و خلیفه هاى تو زنده هستند در نزد تو و متنعم هستند و مى بینند جایگاه مرا و مى شنوند کلام مرا و جواب مى دهند سلام مرا». همچنین روایات فراوانى در خصوص زیارت تک تک امامان به خصوص سالار شهیدان آقااباعبدالله الحسین(ع) وارد شده است. از جمله امام صادق(ع) مى فرماید: «زیارت قبر امام حسین(ع) از بهترین اعمال است» و در حدیث دیگرى مى فرماید: «من ارادالله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین و حب زیارته و من ارادالله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین و بغض زیارته؛ هرگاه خداوند اراده خیرى به بنده خود کند در قلب او محبت امام حسین(ع) و زیارت او را قرار مى دهد» (وسائل الشیعه، ج 14، باب استجاب زیاره الحسین –ع- .
8- خواندن زیارت نامه مخصوص آن امام ع و دعای بعد از زیارت و همچنین زیارت جامعه کبیره و زیارت جامعه ائمه المومنین و دعاهای وارده بعد از زیارت مانند دعای عالیه المضامین و دعای مکارم الاخلاق و زیارت امین الله و عاشورا و مانند آن توصیه می شود.
9- تهیه سوغاتی برای بستگان نزدیک مستحب است, ولی حضور در بازار بیش از نیاز و اهتمام به امور تجاری در این گونه سفرها از معنویت و توجه انسان می کاهد و دل را از صفا می اندازد و از نتایج معنوی زیارت کم می کند.
زیارت در حقیقت همان حضور زائر در نزد قبور مطهر است و د رصورت امکان از زیارتهائی که از ناحیه معصومین ( ع ) رسیده مانند زیارت جامعه که یادگار گرانسنگ امام هادی(ع) است و زیارت امین الله که از امام سجاد ( ع )‌ رسیده و در عین کوتاهی از مضامینی بلند برخوردار است استفاده شود ودر صورت عدم امکان یا عدم آشنائی زائر با عربی به هر زبانی که بتواند ارادت قلبی خود را در پیشگاه ائمه بیان کند کفایت می کند .
رعایت ادب و آداب در هر امری، سبب دست یافتن بهتر به اهداف آن کار است. هر چیزی هم برای خود آدابی دارد؛ مثل آداب تجارت، آداب معاشرت، آداب کسب علم، آداب جنگ و مبارزه، آداب نماز و قرائت و … که شناخت و مراعات آنها، آن امر را موفقیت آمیز تر می سازد و عامل را به هدف نزدیک تر می سازد.
از جمله برای زیارت هم آدابی ذکر شده است. مراعات آنها هم ثواب بیشتر دارد، هم زائر را در دستاورد های معنوی زیارت کامیاب تر می سازد.
این آداب، برخی ظاهری است و برخی باطنی. در کتب حدیث هم عنوان آداب ظاهری و آداب باطنی برای برخی از اعمال و سنن مطرح شده است. بی شک همان آداب ظاهری هم به حصول توجّه قلبی و آداب باطنی کمک می کند.
کیفیت زیارت کردن و جزئیات زیارت خواندن و کمّ و کیف این تشرّف و دیدار معنوی را نیز باید از اولیای دین آموخت. امام صادق علیه السلام ، به محمد بن مسلم ـ که از اصحاب بزرگ اوست چنین دستورالعمل می دهد:
«هر گاه به زیارت مرقد امیرالمؤمنین رفتی، غسل زیارت کن، پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش، بوی خوش و عطریات استعمال کن، با آرامش و وقار و آرام آرام حرکت کن ، وقتی به باب السّلام رسیدی، رو به قبله بیست و سه بار تکبیر بگو، آن گاه زیارت را بخوان…».[1]این نکات، از جمله آداب ظاهری زیارت است.
مرحوم کلینی در کتاب کافی، مرحوم شهید اول در کتاب دروس و همچنین مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، آداب فراوانی برای زیارت نقل کرده اند.
آنجه در این نوشته می خوانید، برخی از مهم ترین آن آداب، با تبیینی روشن و شرح و بسط آن است.
1. غسل زیارت
برای حضور در حرم ها، زائر باید پاک باشد، هم پاکی ظاهری، هم درونی. غسل زیارت از آنجا که به عنوان یک عمل عبادی انجام می گیرد، علاوه بر تمیزی جسم و لباس، طهارت روح و روان را هم در پی دارد. هم قبل از آغاز سفر زیارتی و هنگام بیرون رفتن از خانه و شهر و بیش از شروع مسافرت مستحب است، هم قبل از تشرف به حرم های مطهّر معصومان:.
غسل، یک طهارت جسمی است، ولی صفای روحی و معنوی هم دارد؛ چون همراه با نیت، ذکر خدا و دعاست و تنها دوش گرفتن و شستن بدن نیست؛ مثل وضو که صرف شستن صورت و دست ها نیست. نورانیت و آثار معنوی و روحی آن در سایه توجه و قصد قربت و عبادت فراهم می شود. وضو به عنوان مقدمه نماز و غسل به عنوان مقدمی زیارت است.
در زیارت هفتم امام حسین (علیه السلام) که حضرت صادق به صفوان جمّال آموخته، حضرت می فرماید: وقتی خواستی به زیارت بروی، از آب فرات غسل کن و هنگام غسل بگو: بسم الله و بالله، اللهم اجعله نوراً و طهوراً و حرزاً و شفاءً مِن کُلِّ داءٍ وَ سُقمٍ و آفةٍ و عاهةٍ، الّلهم طهّر به قلبی و اشْرَح به صَدری و سهّل به اَمری.
باین دعا و امثال آن، هم کار با نام و یاد خدا آغاز می شود، هم طلب نورانیت و پاکی و شفا و ایمنی است و هم دعا بری طهارت قلب و شرح صدر و آسانی کار.
غسل زیارت، یک معنی نمادین هم دارد؛ یعنی شستشوی جسم و تمیزی بدن، نمادی از طهارت روح است: «شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام».
کسی که برای تشرف به حرم آلایش جسمی را می زداید، آلایش روح را هم باید بشوید تا هم با جسم پاک، هم روح پاک، هم لباس نو، هم با روحیه نو تشرف یابد؛ چرا که توبه و خشوع، لباس روح است. در احادیث توصیه شده وقتی زائر از غسل فارغ شد، جامی پاک و تمیز بپوشد و دو رکعت نماز بخواند و با ذکر خدا و «الله اکبر» و «لااله الا الله» و با قدم های کوچک به طرف مزار برود. همه اینها در تأمین حال معنوی مؤثر است. برای غسل زیارت، دعاهای دیگری نیز وارد شده است.
طهارت روحی شرط ارتباط با پاکدلان و پاک جانان و حضور در اماکن مقدس است. رعایت این آداب در حال حیات امامان هم مورد تأکید است. چند نفر در مدینه قصد تشرّف به حضور امام صادق علیه السلام را داشتند. در راه، یکی از اصحاب از کوچه ای بیرون آمد و به این جمع پیوست؛ در حالی که جنب بود و اینان نمی دانستند. وقتی خدمت امام رسیدند و سلام دادند، حضرت خطاب به آن شخص فرمود: یا نمی دانی که سزاوار نیست شخص جنب به خانه انبیا وارد شود؟ او برگشت و بقیه به خدمت امام شرفیاب شدند.[2]امام صادق علیه السلام توصیه فرموده است: هر گاه به قصد زیارت قبر امیرمؤمنان رفتی، وضو بگیر، غسل کن و با آرامش راه برو. امام هادی نیز به موسی بن عبدالله نخعی ـ که از آن حضرت، زیارتی کامل و جامع بری هر یک از ائمّه درخواست کرد، و حضرت هم زیارت جامعه را به او آموخت ـ قبل از بیان متن زیارت فرمود: هر گاه به آستانی مرقد آن حضرت رسیدی، بایست در حالی که با غسل هستی، شهادتین را بگو و اذن دخول بخوان …، و آداب دیگر. در حدیثی هم که صفوان جمال از حضرت صادق علیه السلام می پرسد: امیرالمؤمنین را چگونه زیارت کنم؟ می فرماید: هر گاه اراده زیارت کردی، غسل کن، دو جامی تمیز و شسته شده ات را بپوش، عطر بزن و با بوی خوش به زیارت برو.[3]خوش بویی و تمیزی از اخلاق انبیاست و برای زیارت اولیای الهی تأکید بیشتری بر آن شده است.
جنبه دیگر غسل زیارت، به بعد اجتماعی آن مربوط می شود. معمولاً در تجمع ها و مسافرت ها، ممکن است بدن عرق کند، فضا از نظر بوی بدن و عرق پاها و غبار آلودگی زائران و … ناهنجاری هایی داشته باشد که تحمّل آن برای دیگران خوب و خوشایند نباشد. غسل زیارت، گامی بری ایجاد فضای مطلوب تر در اماکن زیارتی و در مجموعه های زائران است. ادب تشرف به محضر یک شخصیت والا یجاب می کند که دیدار کننده با بهترین لباس و نیکو ترین وضع و با آراستگی کامل برود تا ادای احترام کرده باشد. غسل پیش از زیارت، تا حدّی تامین کننده این هدف است و بدون آن نوعی بی احترامی می شود.
از امام صادق علیه السلام درباره (خذوا زینتکم عند کلِّ مسجد) پرسیدند، فرمود: «الغُسل عِندَ لقاءِ کُلِّ امامٍ»[4].
آن حضرت غسل هنگام دیدار هر امام را مصداقی از آراستگی هنگام عبادت یا حضور در عبادتگاه به شمار می آورده است و این برای زائران درس تمیزی و خوش بویی و ادب ظاهری است.
2. لباس تمیز و آراستگی و خوش بویی
پوشیدن جامی نو و لباس تمیز و استفاده از عطر، آداب دیگر تشرف به حرم های مطهّر است. در رویات، هم بر «ثوب جدید» تأکید شده، هم بر «ثوب نظیف» که می رساند تمیزی و تازگی هر دو مورد عنایت است. مرحوم فیض کاشانی به نقل از شیخ صدوق، یکی از آداب زیارت قبور ائمه در عراق و خراسان را همین نکته می داند؛ مثلاً در زیارت سید الشهدا علیه السلام می گوید:
«هر گاه به زیارت آن حضرت رفتی، از کنار فرات غسل کن، لباس های پاکیزه بپوش و پا برهنه به سوی حرم عزیمت کن».
ایشان در مورد زیارت حضرت کاظم علیه السلام در بغداد و زیارت امام رضا (علیه السلام) در طوس هم غسل و تمیزی و پوشیدن لباس نو را بیان می کند، و نیز در زیارت قبر عسکریین علیهما السلام در سامرا هم همین توصیه را دارد: «… فاغتسِل و تَنَظَّفْ و البسْ ثوبَیک الطاهِرَینِ».[5]
از آنجا که حالت روحی و جسمی و ظاهر و باطن در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، نوع لباس و وضع ظاهری زائر در پدید آمدن حال مناسب روحی و ایجاد نشاط معنوی مؤثر است. لباس تمیز و نو هم همین اثر روحی را دارد. به علاوه، حرمت گذاری به شخصیتی که به دیدارش می رویم، بخشی هم در آراستگی ظاهر و مرتب و معطّر بودن لباس و سر و وضع جلوه می کند.
3. وقار و طمأنینه
آرامش و وقار ظاهری، نشانی طمأنینه درونی است. رفتار شتاب زده هم گویی باطن آشفته و نابسامان است. در توصیه ی مربوط به زیارت آمده است که: با وقار و آرامش راه بروید، قدم ها را کوچک بردارید، حالت طمأنینه داشته باشید، با حالت ذکر و تسبیح و تکبیر، وارد حرم و مزار شوید. اینها جهات شکلی و آداب ظاهری است که در باطن و درون زائر هم اثر می گذارد.
پیاده رفتن بعضی از ائمه به سفر حج را شنیده اید؛ مثل امام حسن مجتبی علیه السلام و امام کاظم علیه السلام. پیاده روی هم اثرگذار بر روح و درون است. صفوان جمال نقل می کند که با حضرت صادق علیه السلام همسفر بود، به کوفه که رسیدند، امام دستور داد تا مرکب را بخواباند و فرمود: ینجا قبر جدم امیرمؤمنان علیه السلام است. سپس حضرت غسل کرد، لباس دیگری پوشید، به طرفه تپه ای که قبر علی (علیه السلام) آنجا بود، راه افتاد و به صفوان فرمود: تو هم مثل من کن، گام هایت را کوچک بردار، نگاهت را به طرف پایین بگیر، متواضعانه راه برو… . سپس خودش با صفوان به طرف قبر حرکت کردند؛ در حالی که سکینه و وقار بر آن دو حاکم بود و تسبیح و تقدیس و تهلیل می گفتند، تا به قبر شریف رسیدند.[6]در حدیث دیگری، امام هادی علیه السلام هنگام آموختن زیارت جامعه کبیره به موسی بن عبدالله نخعی، پیش از بیان متن زیارتنامه به وی فرمود: هر گاه وارد حرم شدی و قبر را دیدی، بیست و سی بار، الله اکبر بگو، سپس کمی جلو برو، در حالی که همراه با آرامش و وقار باشی، فاصله گام هایت را کوتاه کن، بایست، بازهم سی بار تکبیر بگو، سپس نزدیک قبر برو، چهل بار تکبیر بگو، سپس بگو: «السلام علیکم یا اهل بیت النبّوه..».[7]
4. خضوع و خشوع
از جمله آداب زیارت، داشتن خضوع و خشوع هنگام زیارت است. خشوع ، حالتی قلبی و درونی است که از معرفت و محبت به یک مقام و شخصیت در دل ایجاد می شود. تأثیر عظمت او در قلب، حالتی پدید می آورد که رعیت احترام در ظاهر را در پی دارد؛ حتی نوع ایستادن، نشستن، نگاه کردن، سخن گفتن، وارد و خارج شدن، همه تحت تأثیر آن حالت درونی است. پس خشوع قلبی، خضوع اعضا و جوارح را پدید می آورد. این هم از نمونه های دیگر «تأثیر درون بر برون» است.
هر چه معرفت به مقام پیشوا زیادتر باشد، خشوع دل هم عمیق تر و بیشتر و رعایت ادب و خضوع ظاهری هم افزون تر خواهد شد. اینکه بعضی هنگام خروج از حرم، عقب عقب می روند و حاضر نیستند پشت به ضریح کنند و بیرون روند، جلوه ی از همین خضوع و ادب ظاهری است که ریشه در درون دارد. همچنان که در نماز، اگر حضور قلب باشد، رعیت وقار ظاهری را در پی خواهد داشت، در زیارت هم چنین است. در زیارتگاه ها تنها با جسم و بدن به یک امام معصوم نزدیک نمی شویم، بلکه قرب روحی هم باید پیدا کنیم. زائر باید خود را در محضر امام حس کند و امام را ناظر و مراقب رفتارش ببیند و چنین تصور کند که از راه دور آمده و اجازه یافته به حضور معصوم برسد. در ین حال، چه حالتی خواهد داشت؟
به علاوه، وقتی تربت پاک و مطهّر ولی خدا مقدس است، زائر باید به تناسب قداست مکان و جایگاه شئون آنجا را رعایت کند. خداوند به حضرت موسی فرمان می دهد که ای موسی! تو در وادی مقدس طور کفش هایت را درآور.[8] همین نکته سبب شده که بزرگان در توصیه های خود بر بیرون آوردن کفش در حریم قدسی زیارت گاه ها، تأکید کنند و خودشان هم در عمل، پابرهنه به حرم ها مشرّف شوند. شیخ بهایی در شعری که به مناسبت تشرف به حرم علوی سروده، می گوید: این افق روشن که بر تو آشکار گشته، در حریمش خضوع کن و این طورسیناست، کفش از پی در آور: … هذا حرمُ العِزَّةَ فاخَلع نعلیک».[9]5. ذکر تکبیر و تسبیح
از آدابی که برای زیارت مرقد های مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرّف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجّه دادن به عظمت خداوند است؛ چرا که عظمت چنین شخصیت هایی در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است تا درباری این پیشویان الهی، دچار غلّو نشود و نسبت های غلّوآمیز ندهد و محوریت توحید در همی مسائل حفظ شود؛ مثلاً در زیارت امام حسین (علیه السلام) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات می رسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا اله الا الله و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در روایت است: هنگام زیارت وقتی مقابل قبر امام معصوم قرار گرفت، بگوید: «لا اله الا الله وحده لا شریک لَهُ»، ثواب بسیار برای او نوشته می شود.[10]ذکر گفتن و خدا را به یکتایی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرم های مطهر اولیایی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیح اند، خوب تر.
6. اذن دخول
خواندن «اذن دخول» هنگام زیارت، یکی دیگر از آداب است. این اقتضای ادب است که بی اجازه وارد حریم حرم نشویم و با خواندن اذن ورود، هم ادای احترام کنیم، هم دل را آماده تر سازیم. اینکه در آغاز این بخش، از قول شهید اول نقل شد که زائر، بر درگاه حرم بایستد، دعا کند و اذن بطلبد و اگر در دل خود خشوعی احساس کرد و رقت قلب حاصل شد، وارد شود، و گر نه بهتر است که برای ورود، زمان دیگری را انتخاب کند تا رقت قلب و خشوع حاصل شود،[11] برای این است که غرض مهم تر از ورود به حرم، حضور قلب است، تا انسان از رحمت نازل شده از سوی خدا برخوردار شود.
دقت در متن «اذن دخول» های روایت شده، آموزنده نکاتی است که در افزایش ایمان و معرفت و توجّه زائر به موقعیتی که در آن قرار دارد و کسی که به زیارتش آمده، مؤثر است. حضور در اعتاب مقدس با توجّه به این حقایق و معارف و فضایل، زمینه ساز فیض بیشتر در زیارت است.
در رویت است: هنگام زیارت حضرت رسول صلی الله علیه وآله و هر یک از معصومان: این گونه اذن دخول بخوان:
«اللّهم إِنی وقفْتُ علی بابٍ من بیوتِ نبیک و آل نبیک…؛ خداوندا! بر درگاه یکی از خانه های پیامبر و دودمان پیامبرت ایستاده ام. خدیا! مردم را از اینکه بی اجازه وارد خانی پیامبر شوند، منع کرده ای. من به حرمت پیامبرت در حال غیبتش مثل حال حضور و حیاتش عقیده مندم و می دانم که فرستادگان تو زنده اند و نزد تو روزی می برند، جایگاه مرا در اینجا و این لحظه می بینند و سخنم را می شنوند. پروردگارا! ابتدا از او اذن می طلبم، سپس از پیامبرت و از جانشین تو که اطاعتش بر من واجب است، اجازه می خواهم که در این لحظه وارد خانه اش شوم، از فرشتگان گماشته به این بارگاه مقدّس هم اذن می طلبم. به اذن خدا و رسول و خلفای او و اذن همه شما وارد این خانه می شوم و جویای تقرّب در پیشگاه خدایم… .[12]در زیارت حضرت علی (علیه السلام) همه دعاها و اذن ورودهایی که نقل شده، چه در هنگام ورود به نجف، چه وقت ورود به حرم، چه هنگام ایستادن در صحن و آستانه، چه وقت ورود به رواق. مضمون این دعاها و اجازه خواهی ها ، اظهار ادب و درخواست اذن برای ورود به این مکان مقدس و حریم نورانی است و از آن امام به عنوان مولا، امیرمؤمنان، حجّت خدا، امین پروردگار و … یاد شده است تا زائر، قبل از زیارت بداند که در کجاست و به دیدار چه انسان کامل و حجت عظیمی آمده است.(یا یها الذّین آمنوا لا تَدخُلوا بُیوتَ النّبی اِلاّ اَنْ یؤَذنَ لَکم) [13] دانسته اند که نهی از ورود بی اذن به خانه پیامبر امت و در متن «اذن دخول» هم به این آیه اشاره شده است.
7. عتبه بوسی
احترام و ارج نهادن به جایگاه والی حرم های مطّهر، گاهی هم به بوسیدن در و درگاه به هنگام ورود است. در برخی سروده های عالمان عارف درباری زیارت نیز به این عتبه بوسی و ابراز تواضع و اداب و محبّت اشاره شده است.
علامی مجلسی سخن شهید اول را در این مورد به عنوان یکی از آداب زیارت نقل می کند و می افزاید که دلیل مستندی برای استحباب بوسیدن آستان و درگاه نداریم، ولی سجود برای خدا به عنوان شکر الهی بر این توفیق، مانعی ندارد.[14]البته باید توجه داشت که بوسیدن زمین و درگاه به عنوان احترام و شکر، نباید به عنوان سجده بر امام تلقی شود و بهانه ی به دست مخالفان نیفتد تا چنین وانمود کنند که شیعیان در پیشگاه امامان خود سجده می کنند؛ در حالی که سجده بر غیر خدا جیز نیست! بوسیدن زمین به شکرانه توفیق الهی و بر نعمت زیارت، غیر از سجده به یک انسان است. صورت بر زمین نهادن یا بوسه بر آستان زدن، نهایت ادب و ارادت و محبت به یکی از اولیی مقرّب درگاه خداست و هیچ ربطی به شرک و پرستش غیر خدا ندارد.
8. حضور در کنار قبر و بوسیدن ضریح
ادب دیگر در زیارت، که نشانی محبت و ارادت بیشتر است، نزدیک شدن به قبر، دست نهادن به آن، بوسیدن و ابراز اشتیاق است. داستان زیارت اربعین جابربن عبدالله انصاری و عطیه عوفی گواه این زیارت عاشقانه است که دست روی قبر سیدالشهدا نهاد و بر او درود و سلام داد.
در حدیث امام صادق علیه السلام آمده است:
«صَلّوا إِلی جانبِ قبر النّبی، و إِنْ کانَتْ صلاة المؤمنین تَبْلُغُه اینما کانُوا؛[15] کنار قبر پیامبر بر او صلوات و درود بفرستید؛ هر چند درود مؤمنان هر جا که باشند، به او می رسد».
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، ضمن بحث از آداب زیارت به این نکته اشاره می کند که برخی می پندارند رعایت ادب به حریم امامت، به آن است که زائر هر چه دورتر بایستد و به قبر و ضریح نزدیک نشود. ایشان این را وهم و اشتباه می دانند و تأکید می کنند که نزدیک شدن به قبر و ضریح و بوسیدن آن یکی از آداب است.
البته رعایت این ادب و استحباب وقتی است که ازدحام جمعیت نباشد و عمل به آن مزاحمتی بر دیگران نداشته باشد و فشار نیاورد، یا حال معنوی زائر را هم به هم نزند. چه بسا یک کار مستحب، در شرایطی ،تبدیل به امر غیر مطلوب می گردد؛ مثل بوسیدن حجرالاسود که در شرایط خلوت و عادی بسیار پسندیده است، ولی در ازدحام جمعیت بوسیدن یا لمس آن به قیمت له کردن دیگران یا اذیت و آزار، روا نیست. در شرایط ازدحام در حرم ها، بهتر است که انسان کناری بایستد و با فاصله و حالت آرامش خود و راحتی دیگران، زیارتنامه را بخواند و این تصور عوامانه را که اگر دست به ضریح نرسد، زیارت قبول نیست، از ذهن خود بیرون کند.
کسی هم که کنار ضریح می رود و لمس می کند یا بوسه بر آن می زند، خوب است که توقف نکند و فرصت و امکانی برای دیگران هم بدهد که به این فیض برسند و استفاده از ضریح را حق اختصاصی خویش نشمارد.
بوسیدن ضریح، نوعی ابراز عشق و علاقه به صاحب قبر است. بوسه بر درگاه و درها و دیوارها و ضریح و سنگ قبر ، به خاطر انتساب اینها به آن چهره های محبوب است، و گر نه سنگ و چوب و آهن خود به خود قداستی ندارند.
ببوس ای خواهرم قبر برادر // شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد
آنان که به رمز و راز ین قضیه توجه ندارند، شیعه را بر این ابراز ارادت مورد انتقاد قرار می دهند؛ در حالی که شوق به محبوب است که هر چه را به آنها منسوب است، در نظر محبّ، عزیز و دوست داشتنی می سازد. به قول صائب تبریزی:
اگر از حسن عالم گیر او واقف شدی زاهد // پرستیدی به جای کعبه هر سنگ نشانی را
9. ادب نسبت به قبر مطهر
زائری که توفیق تشرّف به حرم ها را می یابد، باید خود را در حریم خانه امام یا امامزاده احساس کند و هر نوع ادب لازم را به جا آورد. سید بن طاووس توصیه می کند: زائر، مثلاً در حرم حضرت رسول صلی الله علیه وآله، در بدو ورود، دو رکعت نماز تحیت مسجد بخواند، سپس رو به طرف روضی نبوی و حجری شریف پیامبر کند، سلام دهد، دست به آن بکشد و استلام کند، ببوسد.[16]
سپس می افزاید: دست ها را بر دیوار حجره مطهر حضرت بگذارد و بگوید: «اَتَیتُکَ یا رَسُول الله مُهاجراً الیک … .» و خود را مهاجری معرفی کند که به حضور پیامبر خدا ره سپرده و برای ادای ین وظیفه به زیارت آمده و اگر در حال حیات توفیق دیدار نداشته، پس از وفات آمده و می داند که احترام آن حضرت در حال ممات، مثل حرمت او در حال حیات است، و از آن حضرت بخواهد که نزد خدا شاهد ین زیارت باشد. دست ها را به صورت خود بکشد و ین زیارت را نوعی بیعت به حساب آورد و دعا کند که تا آخر عمر بر همین عهد و پیمان استوار بماند.[17]سپس رو به قبر و پشت به قبله زیارت بخواند. بعد از آن قبر را پشت سر قرار دهد و رو به قبله دعاهایی بخواند که نقل شده، سپس سراغ منبر پیامبر برود، آن را لمس کند، تبرّک بجوید دست هایش را به صورت و چشمانش بکشد، این آداب، نشان دلدادگی و محبّت است، زیارت هم قلمرو عشق و وادی دل است و زائر، این گونه جذبه درونی خود را ابراز می کند.
شهید ثانی می گوید: زائر در حال زیارت، رو به مزار و پشت به قبله بایستد، با حالت دعا ،تضرع کند و سمت چپ صورت را بر قبر بگذارد، دعا کند و از خدا حاجت بطلبد و به صاحب قبر توسل جوید تا خدا حاجتش را برآورد و او را مشمول شفاعت گرداند و در دعا اصرار و مبالغه کند، آن گاه به طرف بالای سر برود و رو به قبله دعا بخواند.[18]کیفیت ایستادن کنار قبر و نحوی زیارت، باید گویای ادب زائر باشد. در حالات حضرت رضا (علیه السلام) آمده است که وقتی می خواست از قبر حضرت رسول وداع کند و برای اعمال عمره به مکه رود، کنار قبر پیامبر آمد، در طرف بالای سر ایستاد، مشغول نماز شد، سپس شانه چپ را به قبر چسباند و در نزدیک یکی از ستون ها چند رکعت نماز خواند.[19] شبیه این رفتار، در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده که چنین توصیه فرمود.[20]
علامه مجلسی در مورد برخی از ین نقل ها می افزاید: گر چه پشت به پیامبر کردن هنگام دعا، به ظاهر نوعی خلاف ادب به شمار می رود، ولی وقتی توّجه به خدا باشد و قصد زائر، پشتگرمی به حضرت رسول باشد، اشکالی ندارد. کنار قبر ایستادن و تکیه بر قبر کردن و دعا رو به قبله، از امام سجاد علیه السلام و سیره او هم نقل شده است.[21]10. پرهیز از حرف های بیهوده و کارهای لغو
ادب دیگر در تشرّف به حرم های مطهر، پرهیز از هر کاری است که مغایر با ادب حضور است؛ از جمله کلمات لغو و حرف های بیهوده و حرکات سبک و ناپسند و دور از شأن زیارتگاه. محدث قمی در مفاتیح الجنان (ادب بیست و یکم زیارت) می گوید:
«ترک نمودن سخنان ناشایست و کلمات لغو و اشتغال به صحبت های دنیویه که همیشه در هر جا مذموم است و قبیح و مانع رزق و جالب قساوت قلب است، خصوصاً در این بقاع مطهّره…».
صحبت های بلند بلند هم، علاوه بر ینکه خلاف ادب در محضر ولی خداست، برای دیگران هم مزاحمت و حواس پرتی می آورد. مستند این نکته، به گفته بعضی از علما آیه شریفه )لاترفعو اصواتکم فوقَ صوتِ النبی است؛ یعنی صداهایتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید. رعایت این نکته یک ادب اجتماعی و معاشرتی است؛ حتی نه حرف های عادی، بلکه زیارتنامه را هم بلند بلند خواندن، به نحوی که تمرکز روحی و حضور قلبی دیگران را به هم بزند، مناسب نیست.
آنچه در این اماکن مطلوب است، آرامش و فضای آرام است تا برای پیدیش حضور قلب و روح عبادت و زیارت مؤثر باشد. سر و صدهای بسیار یا صلوات و زیارت بلند بلند، مخلّ این حالت است و رشته پیوند و اتصال زائران دیگر را از هم می گسلد.
خلاصه آنچه تا کنون بیان شد:
آداب زیارت:
عالم بزرگ شیخ بهایى، جامع ترین شیوه ورود به حرم مقدس را ارائه کرده است و به 21 نکته براى زیارت اشاره دارد:
1. پیش از دخول به روضه، غسل کند.
2. تا داخل شدن با طهارت باشد.
3. جامه نو پاک پوشد و بر در مشهد بایستد و دعاى منقول بخواند و اذن دخول بطلبد پس اگر در آن حال او را رقّت بهم رسد داخل شود و الاّ انتظار بکشد که هر گاه رقّت بهم رسد داخل شود.
4. با خضوع و خشوع داخل شود و در حین دخول پاى راست را مقدّم دارد و در وقت بیرون آمدن پاى چپ را.
5. خود را به ضریح بچسباند. بعضى توهّم کرده اند که دور ایستادن بهتر است و این غلط است چه در احادیث وارد شده که بر ضریح تکیه باید کرد و بوسیدن ضریح جایز است و در بوسیدن آستان ها حدیثى وارد نشده و بعضى از مجتهدین امامیّه برآنند که جایز است.
6. زیارت را رو به ضریح مطهر بخواند.
7. زیارت به طریق منقول بنماید، و قول السّلام علیک کافیست و بعضى از مجتهدین حاضر شدن در آنجا را کافى مى دانند.
8. جانب راست روى خود را بر ضریح بنهد و در وقت فارغ شدن از زیارت دعا کند.
9. جانب چپ روى خود را بر ضریح بنهد و از خداى تعالى بحقّ او و بحقّ صاحب قبر سؤال و درخواست کند که او را از اهل بهشت بگرداند به شفاعت صاحب قبر و در دعا کردن و الحاح نمودن مبالغه کند.
10. بر سر بالین (بالاى سر) آید و رو به قبله نموده و دعا کند.
11. بعد از زیارت، دو رکعت نماز زیارت بخواند و اگر زیارت حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله باشد سنت است که نماز زیارت را در میان منبر آن حضرت و قبر او گذارد و اگر زیارت حضرات ائمّه معصومین علیهم السّلام باشد در بالین سر باید گذارد و در این نماز رخصت از ائمّه علیهم السّلام وارد شده که رو به قبر مى توان کرد اگر چه مستلزم پشت بقبله کردن باشد امّا اگر چنان کند که رو به ضریح کند و پشت بقبله نکند (1) بهتر است.
12. بعد از نماز زیارت دعاى منقول بخواند و آن چه به خاطرش رسد از امور دین و دنیا طلب نماید و دعا براى جمیع خلایق نمودن بهتر است چه آن به اجابت نزدیکتر است.
13. در آن مکان تلاوت قرآن بنماید و ثواب آن را به صاحب ضریح هدیه کند چه نفع آن باز به او مى رسد و سبب تعظیم صاحب قبر است.
14. در جمیع احوال و به حسب استطاعت ، احضار قلب داشته باشد، و از جمیع گناهان توبه کند.
15. بر خدمتکاران، نگاهبانان و محتاجان آن مقام، تصدّق نماید، چه ثواب تصدّق در آن مقام مضاعف مى شود.
16. خدمتکاران، نگاهبانان و محتاجان آن مقام را تعظیم نماید، چه فى الحقیقه تعظیم ایشان تعظیم صاحب قبر است.
17. هر گاه از زیارت برگردد، تا در آن شهر است باز به زیارت رود.
18. آن که هر گاه رفتن او نزدیک آید، وداع به دعاى منقول کند.
19. از خداى تعالى، عود و بازگشت بدان مقام را سؤال کند.
20. در وقت بیرون آمدن از آن مقام، روى به ضریح کرده، پس پس و عقب عقب بیرون آید.
21. زود از آن مقام بیرون رود، چه حرمت و تعظیم در آن بیشتر است و اشتیاق باز آمدن زودتر بهم مى رسد.(1)
زیارت عتبات عالیات وزیارت امام حسین علیه السلام ویارانش داستان دیگری داردکه هنگام تشرف قابل درک است .برای آشنائی بیشتر با اماکن مقدس نجف وکربلا ودرک معنویات مسجد کوفه وسهله و…به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه نمائید توضیحات مفصلی در مورد عظمت آنها واعمال مربوطه داده است.
نکته مهمی که ما باید از امامان معصوم بیاموزیم، روش بندگی خدا است. آنها الگوی بندگان خدا در این مسیر هستند، بنابراین بعد از بازگشت نیز باید با امامی که او را زیارت کرده اید عهد و پیمان ببندید که همچون ایشان بنده خدا باشید و هرگز سراغ گناه نروید و واجبات خود را به موقع و با کیفیتی عالی به جا بیاورید. هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید تجدید پیمان کرده ودر طول روز مراقب اعمال خود باشید و نهایتا شب موقع خواب یا زودتر از آن از خود حساب بکشید. اگر توانسته بودید عهدی که با امام بسته بودید به آن پایبند باشید خدا را شکر کرده و خود را تشویق کنید ولی اگر خدایی ناکرده عهد خود را شکسته بودید استغفار کرده و خود را تنبیه کنید.
در آخر از شما دوست عزیز التماس دعای خیر داریم و امیدواریم که کارکنان این مجموعه را در طول سفر و هنگام زیارت از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
موفق باشید.
برای مطالعه بیشتر به سایت مراجعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term67
بخش دوم:دعا
دوست عزیز؛ پیرامون استجابت دعا توجه به چند نکته ضروری است:
1. باید موانع تحقق دعا را برداشت. مثل ترک محرمات
2. باید آداب دعا را رعایت نمود. مثل درخواست دعا با اخلاص و قلبی پاک
3. باید به خدای رحمان در جایگاه خالقی قادر، عالم و مهربان یقین داشته باشیم که اگر خواسته ما مصلحت باشد خدای رحمان قادر است آن را اجابت نماید.
4. در راستای دعا و خواسته خویش، باید تلاش های لازم را انجام دهیم.
5. دعا را تنها وسیله ای برای گرفتن حاجت ندانیم. دعا از برترین عبادت است.
دوست خوبم؛ جای بسی خوشحالی است که درسنین جوانی به سمت دعا رو آورده و خواسته هایت را از خالق مهربان طلب می کنی.
پرسشگر گرامی؛ یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود، نافرمانى از دستورهاى خداست. حضرت على (علیه السّلام) در دعاى کمیل چنین مى فرماید: پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش که موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند و در جاى دیگر از همان دعا چنین مى فرماید: اى آقا و مولاى من! به عزتت قسم! از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتارم موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود.
اما با این وجود هرگز جای ناامیدی نیست. تا زمانی که انسان نفس می کشد می تواند توبه کند و به سوی خالق هستی بازگردد.
نفس دعا کردن، عبادت است و دعا کننده چه حاجت بگیرد و چه نگیرد عبادت کرده و به خداوند نزدیک شده است. امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «افضل العبادة الدعا؛ دعا برترین عبادت است.» (میزان الحکمه/ج4/ص1644)
همانطور که میبینی، در این روایات تنها بحث از فضیلت و عبادت بودن دعا و ارزش خود دعاست و هیچ بحثی از گرفتن حاجت و نگرفتن آن به میان نیامده است، تا ما ارزش حقیقی دعا را درک کرده و با شوق و رغبت به سوی آن بشتابیم.
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «دعای مومن از سه حال خارج نیست؛ یا برایش ذخیره می گردد, یا در دنیا بر آورده می شود, یا بلایی را که می خواهد به او برسد دفع می کند.» (همان / ج 4 ح 5723)
همانطور که ملاحظه می فرمایید ممکن است خداوند حاجت بنده اش را ذخیره آخرت او کند, چرا که او می داند بنده فقیرش در آخرت, نیاز بیشتری به ثواب ندادن حاجتش در دنیا دارد و یا اینکه حاجت او به صلاحش نمی باشد, لذا در ازای دعا کردن, بلایی را از او دفع کرده وچه بسا دعا کننده هیچگاه متوجه این لطف پروردگارش نشود.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداوند به حساب مومن رسیدگی می کند و به او می فرماید: این حساب را می شناسی؟ عرض می کند: نه, ای پروردگار. خداوند می فرماید: در فلان و بهمان شب چنین و چنان دعایی (و خواهشی) کردی و من آن را برای تو اندوختم. حضرت فرمود: آن مومن, چون عظمت ثواب و پاداش خدا را می بیند عرض می کند: پروردگارا, کاش هیچ دعا و خواهش مرا در دنیا برآورده نمی کردی و آنها را برای (آخرت) من می اندوختی» (همان / ح 5726)
پرسشگر عزیز؛با براهین قاطع عقلی اثبات شده که خدا رحمان و رحیم می باشد و محال است بدخواه بنده ی خویش باشد. او که قبل از خلقت انسان، غذای او را در سینه ی مادرش قرار می دهد و مهر او را در دل والدینش می کارد تا مراقب و مواظب او باشند، چگونه ممکن است بدخواه انسان باشد؟!
پس بی شکّ و تردید، اگر ثروت و رفاه و سلامتی و ازدواج به نفع کمال حقیقی شخصی باشد، به او ثروت و رفاه و سلامتی می دهد و شرایط ازدواج او را فراهم می کند و اگر فقر و بیماری و مشقّت و مجرد بودن به نفع کمال حقیقی شخصی باشد، فقر و بیماری و مشقّت و تجرد را نصیب وی می کند.
ما همواره خیال مى کنیم که اگر دقیقا همان چیزی را که ما طلب مى کنیم، در همان زمان و با همان شرایطى که مى خواهیم عمل شود، دعایمان اجابت گردیده است؛ در حالى که چه بسا همین پاسخ نیافتن ما اجابت از سوى خدا باشد. یعنى خداوند رحمان با طول دادن اجابت، ما را بیشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگاه مى دارد و این لطف بزرگى است که به این وسیله ارتباط عبد با معبود حفظ مى گردد و در پى آن، الطاف بى شمار دیگرى نصیبش مى شود.
پرسشگر عزیز؛ اگرخدای رحمان، دعا و درخواستی را اجابت نمی کند، حکمت و مصلحتی در کار است؛ ممکن است زمان و امکانات دیگری که باید برای رسیدن به آن مقصد فراهم شود، فراهم نشده است. یا ممکن است تلاش لازم برای وصول به آن مقصود از جانب شما صورت نگرفته است.در هر حال ممکن است موانعی وجود دارد که باید آن موانع را بردارید آنگاه چشم امید به فضل خدا داشته باشید که اگر خواسته ی شما خیر و مصلحت است، انشاء الله به مقصود می رسید.
ممکن است موانعی بر سر راه اجابت دعا باشد که به ذکر برخی از آنها می پردازیم.
موانع اجابت دعا:
1. گناه ؛ یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود، نافرمانى از دستورهاى خداست. امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمودند: بنده حاجتى ازخدا طلب مى کند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در این فاصله، او گناهى مرتکب مى شود و در نتیجه، خداوند مى فرماید: حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست.
اگر یقین داری خواسته ات از امور شرعی است، برای اینکه از برکات دعا محروم نشوی، دعایت را ادامه بده و همچنان مصلحت خویش را به خدای حکیم و مهربان، واگذار کن.
2. لقمه حرام ؛ استفاده از درآمد حلال و پاکیزه از دیگر شرایط اجابت دعا است که امروزه بیش از هرزمان دیگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود.
3. قساوت قلب ؛ همچنین گناهان زیاد که منجر به قساوت و سنگدلى مى شدند از عوامل دیگر عدم استجابت دعا مى باشد. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: خداوند دعایى که از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمى کند.
4. شتاب و عجله ؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مى شود و دعا را ترک مى کند. به درستى که بنده هنگامى که دعا مى کند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى که او عجله نکند.
دوست خوبم!
البته دعا کردن آدابی دارد که بر هر دعا کننده ای لازم است آنها را رعایت کند:
1- در ابتدای دعا بسم الله بگوئیم.
2- تمجید خداوند قبل از دعا (راوی از امام صادق (علیه السلام) سوال میکند: چگونه خدا را تمجید کنم؟ حضرت میفرمایند: «می گویی: یا من هو اقرب الیه من حبل الورید، یا من یحول بین المرء و قبله، یا من هو بالمنظر الاعلی، یا من لیس کمثله شیء»
3- صلوات فرستادن قبل و بعد از دعا
4- متوسل شدن به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)
5- اقرار به گناهان
6- تضرع و گریه در دعا
7- بجا آوردن دو رکعت نماز
8- . نام بردن حاجت در دعا؛ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «راستی خدای تبارک و تعالی می داند که بنده هر گاه به درگاهش دعا کند چه می خواهد ولی او دوست دارد که حوائج به درگاه او شرح داده شود؛ پس چون به درگاه او دعا کردی حاجتت را نام ببر». (اصول کافی, ج6, ص 43)
9- اصرار در دعا؛ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «خداوند بد دارد که بنده ها بر یکدیگر در انجام حاجت اصرار ورزند و اصرار را نسبت به خودش دوست دارد؛ خداوند عز و جل دوست می دارد که از او درخواست و آنچه نزد اوست خواهش شود.» (همان، ص 41)
لازم به ذکر است که بهتر است در عین اصرار بر دعا، صلاح کار خود را به خداوند واگذار کرد؛ یعنی از طرفی در دعا اصرار کنیم چون خود خدا دستور داده است و از طرف دیگر برآورده شدن یا نشدن آن را به خداوند واگذار کنیم چون او صلاح بندگان را از هر کسی بهتر می داند و ما به صلاح کار خود آگاه نیستیم.
10- دعا کردن در زمان هایی که امید اجابت است.
از مجموع روایات بر می آید که اوقات ذیل, زمان اجابت دعا است:
– هنگام نزول باران
– هنگام ظهر
– بعد از ادای فریضه
– قنوت نماز وتر
– وقت سحر
– پس از مغرب
– زمان قرائت قرآن
– هنگام اذان
– زمان شکستن دل
– دعای بیمار در حق عیادت کننده
ذکر چند نکته لازم و راهگشا است:
– ما باید به هنگام دعا یقین داشته باشیم که حق تعالى قادر است- اگر این دعا و خواسته به مصلحت ما باشد و منافات با حکمت الهى و نظام آفرینش و ربوبیت نداشته باشد- حاجت ما را برآورده نماید و اگر مصلحت نباشد به بهترین شکلى آنچه که خیر و صلاح ما را در آن مى بیند عنایت فرماید و تشخیص اینکه دعای ما به چه علتی در حال حاضر اجابت نشده است، به عهده ی ما نیست. بلکه آن چیزى که بر عهده ما و کار و وظیفه ما است دعا نمودن و میل و نیت و قصد و یقین به اجابت آن است؛ مصلحت سنجى و محاسبه خیر و شر آن بر عهده «رب العالمین» است و دعا خود، عبادت مستقلى است و تنها براى خواستن و برآوردن حوائج نیست. دعا گفت وگو با خدا و خواندن حق تعالى است.
– ممکن است خداوند برای امتحان بنده، حاجت او را ندهد، یا به تاخیر اندازد. اگر در دل، باور کنیم که همه نقصها از ما است، مشکل حل می شود. حضرت یونس نبی (علیه السلام) گفت: «انی کنت من الظالمین» سپس دعایش مستجاب شد؛ «فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین»
– اگر به فرض، صلاح ما در برآورده شدن حاجتمان نباشد، خداوند جبران می کند. در روایت آمده که اگر اجابت دعا به صلاح بنده نباشد، گناهی از او برداشته می شود و یا اگر گناهی نداشته باشد، درجه ای بر درجات او افزوده می شود. براستی آیا این، خود اجابت دعا نیست!
– ما ابدیت را در پیش داریم؛ تحمل سختی های دنیا در مقابل آسایش و لذت های آخرت، هیچ و ناچیز است؛ پس با صبر و بردباری در برابر با مشکلات روبرو شو.
– تقوا داشته باش تا خداوند راه خلاصی از مشکلات را به تو نشان دهد! «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا»
– کلید همه ی درهای بسته به دست خداوند است؛ «له مقالید السموات و الارض» از عمق جان، به خدا توکل کن
– انسان به هنگام دعا کردن، با قلب و زبان، فقط باید خدا را بخواند و از خدا طلب برآورده شدن حاجت را داشته باشد. گاه انسان در دعا با زبان، خدا را می خواند، ولی در قلب چشم امید به خلق خدا دارد. این خود مانعی است بر سر راه استجابت دعا.
– در هنگام دعا باید «مضطر» بود. مضطر همچون کسی است که در دریا خود را در حال غرق شدن می بیند و برای خود پناهی جز خدا نمی یابد؛ در این صورت چگونه خدا را می خواند؟
– تحت هر شرایطی و برای هر حاجتی « طلب خیر» مهمترین اصل در دعا کردن است.
– دعا علت تامه رسیدن به مقصود نیست. انسان برای تحقق حاجاتش باید به تلاش بپردازد و البته دعا نیز در این مسیر نقشی اساسی دارد. رسیدن به هر خواسته ای راه خود را دارد و باید از مسیر طبیعی خودش بدان دست یافت. البته در کنار تلاش فردی و اجتماعی موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنایت و کمک خداوند می شود. به عبارت دیگر باید برخاست و دعا کرد؛ نه اینکه نشست و دعا کرد. دعا کردن نشستنی نیست. دعا برای کسی مفید است که در مسیر قرار دارد و عملا تلاش می کند و نهایت سعی خود را برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام می دهد. چنین کسی بسیار موفق خواهد بود و برای او رسیدن به خواسته ها و استجابت دعاها دور از انتظار نیست.
– اگر انسان خواسته ای دارد که دلش همواره مشغول اوست و او را از یاد حق باز داشته است از خداوند بخواهد که اگر خیر است برآورده سازد و اگر به صلاح نیست او را از این دل مشغولی رها سازد. لذا ترک دعا تا زمانی که دلش مشغول آن حاجت است جایز نیست؛ چرا که اگر به درگاه خدا نرود به دام شیطان گرفتار خواهد شد.
پی نوشت ها:
[1] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.
[2] . بحارالانوار ، ج97، ص126.
[3] . وسائل الشیعه، ج10، ص304.
[4] . همان، ص303.
[5] . محجّة البیضاء، ج4، ص91.
[6] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.
[7] . همان، ص304.
[8] . طه/11.
[9] . منتخب التواریخ، ص683.
[10] . مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.
[11] . بحارالانوار، ج97، ص126.
[12] . همان، ص134 و136.
[13] . احزاب /53
[14] . بحارالانوار، ج 97، ص134و136.
[15] .همان، ص156.
[16] . همان، ص161.
[17] . همان، ص162.
[18] . همان، ص134.
[19] . همان، ص149.
[20] . همان، 100.
[21] . همان، ص153.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد