طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چیستی مفهوم تحلیل سیاسی

چیستی مفهوم تحلیل سیاسی


چیستی مفهوم تحلیل سیاسی

۱۳۹۳/۰۷/۲۳


۳۴۶ بازدید

تحلیل سیاسی چیست و چگونه شکل می گیرد.؟

1. معنای لغوی تحلیل
در فرهنگ معین، تحلیل به معنای حل کردن، تجزیه کردن، روا شمردن و حَلال کردن آمده است. در فرهنگ عمید نیز این لغت به‌عنوان اسم مصدر عربی آمده که به معنای حل کردن، گشودن، حل کردن غذا در معده است و در قدیم به معنای حلال کردن و روا شمردن نیز به کار برده می‌شد.
اما امروزه در تطور زبان فارسی، تحلیل به معنای حل کردن مسئله به کار می‌رود. این حل کردنِ مسئله می‌تواند تبیین یک موضوع هم باشد. حالا اگر این موضوع سیاسی باشد، تحلیل ما در چارچوب تحلیل سیاسی قرار می‌گیرد و اگر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و غیره باشد، هرکدام با روش‌های خاص خود می‌تواند در قالب تحلیل مسائل اقتصادی، تحلیل موضوعات فرهنگی، تحلیل تحولات اجتماعی و غیره قرار گیرد.
2. مفهوم تحلیل
در اینجا این سؤال مهم مطرح می‌شود که آیا حلِ هر مسئله‌ای به معنای تحلیل آن محسوب می‌شود؟ یعنی اگر یک مسئله‌ی ریاضی هم حل شود، به معنای تحلیل آن مسئله است؟
در پاسخ به این پرسش مهم باید گفت نباید اشتراک لفظی بعضی از کلمات در زبان فارسی ما را به خطای درک واقعی یک موضوع یا یک مفهوم دچار سازد. مانند این شعر معروف در زبان فارسی که می‌گوید: «این نه آن شیر است که آدم می‌خورد/ این همان شیر است که آدم می‌خورد/ آن دگر شیر است کاندر بادیه/ وان دگر شیر است کاندر بادیه»
در این شعر، شیر اول به معنای حیوانی است که سلطان جنگل خوانده می‌شود و در مصرع دوم شیر خوردنی، مانند شیر گاو منظور است. همچنان‌که بادیه‌ی اول به معنای صحراست و بادیه دوم به معنای کاسه یا پیاله برای شیر خوردن است.
تحلیل هم در زبان فارسی در معانی گوناگون کاربرد دارد. همچنان‌که حل کردن هم در جملات مختلف به معناهای متفاوت به کار برده می‌شود. به همین دلیل، برای درک دقیق‌تر منظور گوینده، مخاطبان از جملات قبل و بعد از آن به معنای دقیق آن کلمه پی می‌برند.
آنچه در اینجا مورد نظر ماست، تشریح مفهوم «ماهیت تحلیل سیاسی» است. اگرچه ممکن است این مفهوم با تحلیل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و غیره اشتراک معنایی داشته باشد، اما از لحاظ مفهومی فرق اساسی در موضوع و روش انجام دادن تحلیل دارد.
بر این اساس، می‌توان گفت «تحلیل» در موضوع‌های مختلف با روش‌های گوناگون انجام می‌شود، اما مفهوم آن بستگی دارد در کنار کدام کلمه قرار گیرد. در آن صورت، معانی متفاوتی را به مخاطبان منتقل می‌سازد. مانند تحلیل ریاضی، تحلیل حقوقی، تحلیل ورزشی و غیره…
در اینجا قبل از آنکه به تحلیل سیاسی بپردازیم، به مفهوم اصلی یا ماهیت درونی واژه‌ی «تحلیل»، قبل از آنکه با یک پیشوند یا پسوند معنای خاصی پیدا کند، توجه می‌کنیم. به عبارت دیگر، می‌خواهیم ابتدا به بررسی «ماهیت تحلیل» بپردازیم و بعد به تحلیل سیاسی برسیم.
تحلیل‌گر بیش از آنکه درصدد پاسخ دادن به سؤالات و حل مسائل پیچیده باشد، به دنبال کشف حقایق و درک واقعیت‌هایی است که به هر دلیل، به نظر دیگران نمی‌رسد یا کسانی خواسته‌اند از نگاه مردم پوشیده بماند.
3.ماهیت تحلیل
تحلیل موشکافى و بررسى یک پدیده در ابعاد متفاوت، براى رسیدن به پاسخ یا نتیجه‌ی مطلوب است و یکى از روش‌هاى پژوهش علمى در کلیه‌ی مسائل، از جمله مسائل سیاسى به‌شمار می‌رود. با تحلیل، بخش‌هاى متعدد یک پدیده و ارتباط این بخش‌ها با یکدیگر در مجموع، مورد بررسى قرار مى گیرد.
البته بعضی معتقدند تحلیل در واقع حل مسئله‌ی مورد نظر است. اما اگر تحلیل کردن را فقط به حل مسئله محدود کنیم، در واقع جامعیت تعریف را از دست داده‌ایم؛ چراکه در مواردی پیش می‌آید که تحلیل‌گر قبل از حل یک مسئله‌ی سخت، می‌کوشد یک مسئله را کشف کند. یعنی موضوعی را که به ذهن افراد عادی نمی‌رسد، کشف کرده و با اسلوب خاصی برای دیگران توضیح دهد. در این موارد، تحلیل‌گر بیش از آنکه درصدد پاسخ دادن به سؤالات و حل مسائل پیچیده باشد، به دنبال کشف حقایق و درک واقعیت‌هایی است که به هر دلیل، به نظر دیگران نمی‌رسد یا کسانی خواسته‌اند از نگاه مردم پوشیده بماند. در این نوع تحلیل، تحلیل‌گر به‌جای حل مسائل پیچیده، به دنبال رازهای ناگفته است.
در حالتی دیگر، ممکن است تحلیل‌گر با یک موضوع کشف‌شده روبه‌رو شود، اما به دلیل پیچیدگی موضوع برای مخاطبان عام، لازم است تحلیل‌گر با استفاده از تخصص خود، موضوع پیچیده را از طریق تجزیه و تحلیل کردن، ساده کند. به‌طور کلی «تحلیل کردن» شامل چهار وجه ذیل خواهد بود:
الف) کشف یا شناخت حقایق و واقعیت‌های موجود درباره‌ی یک پدیده یا یک رویداد پیچیده، بدون پیرایه‌ها و روتوش و تبیین آن برای دیگران.
ب) درک جزئیات همان پدیده‌ی پیچیده و ساده کردن آن‌ها برای مخاطبان از طریق تجزیه‌ی آن پدیده.
پ) آگاهی‌بخشی درباره‌ی آن پدیده یا رویداد به مخاطبان در مورد عوامل یا علت‌های ایجادکننده و به‌وجودآورنده‌ی همان پدیده، عناصر تشکیل‌دهنده‌ی آن پدیده یا رویداد و در نهایت عامل‌های تأثیرگذار بر آن و تأثیرپذیر از آن پدیده.
ت) انتقال بینش و معرفت درباره‌ی آن پدیده به دیگران (بصیرت‌افزایی)
در ادامه برای سهولت در درک بیشتر تحلیل، به‌سراغ شناخت انواع تحلیل می‌رویم.
4.انواع تحلیل
هر تحلیلی متکی به دانش، بینش و شناخت تحلیل‌گر است. بنابراین متناسب با موضوعی که تحلیل‌گر تصمیم دارد به تبیین آن موضوع برای مخاطبان بپردازد، تحلیل او به شاخه‌های مختلفی تقسیم می‌شود که مهم‌ترین موارد آن عبارت‌اند از:
تحلیل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی، ریاضی، حقوقی، محتوای متون، ورزشی، هنری و غیره.
اکنون در این مرحله می‌خواهیم بدانیم از ترکیب دو مفهوم «تحلیل» و «سیاسی» در کنار هم چه مفهوم جدیدی به وجود می‌آید؟ از آن مهم‌تر اینکه دقیقاً در عمل چه کارهایی انجام می‌گیرد تا در نتیجه‌ی انجام آن کارها، یک «تحلیل سیاسی» شکل بگیرد؟
5.تعریف تحلیل سیاسی
یکی از انواع تحلیل‌ها، تحلیل سیاسی است که متناسب با موضوع آن، که علم سیاست و رخدادهای سیاسی است، تحلیل‌گر با استفاده از آن، به تشریح و تبیین موضوع‌های پیچیده و یا ناشناخته در حوزه‌ی مسائل سیاسی می‌پردازد. هدف تحلیل سیاسی یا پاسخ دادن به پرسش‌های بی‌جواب مسائل سیاسی روز است و یا بررسی تحولات و پدیده‌های سیاسی که در گذشته اتفاق افتاده، اما آثار و نتایج آن‌ها هنوز وجود دارند و بر تحولات روز تأثیرگذار هستند.
بر این اساس، می‌توان گفت تحلیل سیاسی به حوزه‌ی تبیین و ریشه‌یابی تحولات روز و کنکاش درباره‌ی موضوعات سیاسی مهم در گذشته به‌منظور کشف حقایق و درک واقعیت‌های موجود می‌پردازد. نتیجه‌ی هر تحلیل سیاسی کشف حقایق و درک واقعیت‌ها و ساده شدن موضوعات پیچیده باید باشد.
تحلیل سیاسی به حوزه‌ی تبیین و ریشه‌یابی تحولات روز و کنکاش درباره‌ی موضوعات سیاسی مهم در گذشته به‌منظور کشف حقایق و درک واقعیت‌های موجود می‌پردازد. نتیجه‌ی هر تحلیل سیاسی کشف حقایق و درک واقعیت‌ها و ساده شدن موضوعات پیچیده باید باشد.
6. مراحل ده‌گانه‌ی شکل گرفتن یک تحلیل
الف) انتخاب مسئله یا موضوعی که قرار است تحلیل شود. به‌طور قطع موضوعی را انتخاب می‌کنیم که بتوانیم آن را تحلیل کنیم.
ب) گردآوری و پردازش اطلاعات درباره‌ی موضوع مورد تحلیل. طبیعی است که اطلاعات خام درباره‌ی یک موضوع نمی‌تواند برای تحلیل راهگشا باشد. به همین دلیل، باید اطلاعات موجود را درباره‌ی موضوع تحلیل، پردازش کنیم. پردازش و پرورش اخبار، عبارت از به عمل آوردن اخباری است که شامل ویژگی‌های خاصی مانند مرتب کردن، تجزیه، ترکیب، تطبیق، محاسبه، ادغام، طبقه‌بندی و امثال آن می‌گردد.
پ) پیدا کردن ارتباط‌های پنهان و آشکار بین موضوع مورد نظر با سایر پدیده‌های مرتبط با آن موضوع به‌منظور درک حقایق و یا واقعیت‌هایی که کمتر برای افراد عادی قابل درک هستند.
ت) تجزیه‌ی پدیده‌ی مورد نظر به‌منظور فهم جزئیات لازم برای تحلیل موضوع از طریق شناخت بازیگران اصلی و فرعی و اهداف و منافع آن‌ها و نیز تشخیص عوامل و یا علل به‌وجودآورنده‌ی خبر مورد نظر یا پدیده‌ی مورد بحث و تشخیص اجزای تشکیل‌دهنده‌ی خبر یا پدیده‌ای که قرار است تحلیل شود.
ث) شناخت فرصت‌ها و تهدیدهای مطرح درباره‌ی موضوع یا پدیده‌ی مورد تحلیل از طریق مطالعه‌ی روندهای گذشته و کشف نقاط عطف آن‌ها.
ج) طراحی پرسش‌های اساسی و پیدا کردن پاسخ‌های مناسب برای همان پرسش‌ها در قالب ارائه‌ی احتمال‌ها و فرضیه‌ها که باید مورد توجه قرار گیرند.این پرسش‌ها و پاسخ آن‌ها در قالب احتمال‌ها و فرضیه‌ها به‌منظور پیدا کردن مبانی تحلیلی درباره‌ی چرایی‌ها و چگونگی‌ها و پاسخ به پرسش‌های مطرح در ذهن تحلیل‌گر، طراحی و برای مخاطبان ارائه می‌شود.
چ) تعیین روش مناسب برای ارائه‌ی استدلال یا فکت‌هایی که اثبات‌کننده یا نافی دیدگاهی است که تحلیل‌گر برای اثبات یا رد آن نظر، تحلیل می‌کند.
در هر تحلیلی ممکن است تحلیل‌گر برای اثبات یا رد دیدگاه‌های مطرح‌شده یا به علت‌ها توجه کند که برای اثبات یا رد آن‌ها باید به دلایل روشن و روش مناسب استدلال کردن توجه کند. در این بخش، شناخت علت‌ها و معلول‌های مرتبط با موضوع یا پدیده‌ی مورد نظر برای تحلیل بیشتر اهمیت دارند.
یا آنکه برای رد کردن یا تأیید کردن دیدگاه‌های مورد نظر به عامل‌های ایجادکننده و یا عناصر تشکیل‌دهنده‌ی پدیده‌ی مورد تحلیل، به‌صورت آمارها و یا نمودارها و یا اسناد معتبر، استناد نماید. در این حالت، فاعل‌ها همان بازیگران هستند و شناخت منافع آن‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند.
خ) تعیین جهت‌گیری تحلیلی و نقشه‌ی راهی که قرار است تحلیل‌گر با مخاطب خود به آنجا برسد. هر تحلیل‌گری برای ارائه‌ی تحلیل خود هم می‌داند در نهایت قرار است چه پیامی را به مخاطب خود منتقل کند و هم اطلاع دارد که از کجا شروع کند، چه مراحلی را طی نماید و سرانجام به کجا برسد.
د) در نظر گرفتن سناریوهای پیش رو و پیش‌بینی تحولات آتی. اگرچه در همه‌ی تحلیل‌های سیاسی، ارائه‌ی پیش‌بینی‌ها منطقی امکان‌پذیر نیست، اما با روش سناریوخوانی و سناریوپردازی می‌توان در موارد بسیاری تحولات آتی را پیش‌بینی کرد.
ذ) ارائه‌ی جمع‌بندی یا نتیجه‌گیری
در یک تحلیل سیاسی، ارائه‌ی جمع‌بندی از آنچه مطرح شده است و یا نتیجه‌گیری از مباحث ارائه‌شده در پایان تحلیل ضرورت دارد. (حسن بهشتی‌پور، کارشناس ارشد مسائل سیاسی، برهان،۱۳۹۳/۷/۲۳)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد