قوی ترین طلسمات+قویترین دعا و طلسم+قوی ترین کتاب طلسم و دعانویسی مطالب مذهبی+طلسم سیاهی و طلاق+طلسم احضار محبت معشوق+دانلود کتاب طلسم محبت و طلاق قوی
۱۳۹۳/۰۷/۲۲
–
۲۰۳۳ بازدید
چرا الله این همه به غنیمت جنگی اهمیت می دهد؟ آیا در کائنات مشکلی بزرگتر از غنیمت جنگی وجود ندارد؟سوره ۴۸: الفتح، آیه ۲۰
و الله به شما غنیمت هاى فراوان وعده داده که به زودى آنها را خواهید گرفت و این را براى شما پیش انداخت و دستهاى مردم را از شما کوتاه ساخت و تا براى مؤمنان نشانه اى باشد و شما را به راه راست هدایت کند
چرا الله هیچ راه دیگری برای هدایت و پیروزی بر دشمنان را نمی شناسد جز جنگ و کشتن و غنیمت جنگی و اسیر گرفتن؟
پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباط شما با این مرکز سوره مبارکه فتح وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ وَ کَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ وَ لِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ یَهْدِیَکُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً (20) وَ أُخْرى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْها قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها وَ کانَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیراً (21)
ترجمه:
20- خداوند غنائم فراوانى به شما وعده داده که آنها را به چنگ مى آورید، ولى این یکى را زودتر براى شما فراهم ساخت، و دست تعدى مردم (دشمنان) را از شما باز داشت، تا نشانه اى براى مؤمنان باشد، و شما را به راه راست هدایت کند.
21- و نیز غنائم و فتوحات دیگرى که شما قدرت بر آن ندارید ولى خداوند قدرتش بر آن احاطه دارد نصیب شما مى کند و خداوند بر هر چیز توانا است.
تفسیر: باز هم برکات صلح حدیبیه!
1. آیات مورد پرسش مانند آیات قبل سوره فتح بحث هاى مربوط به صلح حدیبیه و وقایع بعد از آن را بازگو مى کند، و برکات و فوائدى را که از این رهگذر عائد مسلمانان شد شرح مى دهد. لحن آیات نشان مى دهد که منظور از غنائم فراوان در اینجا تمام غنائمى است که خداوند نصیب مسلمانان کرد، چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت، حتى جمعى از مفسران عقیده دارند که غنائمى را که تا دامنه قیامت به دست مسلمین مى افتد در این عبارت داخل است. اما این که مى گوید: این یکى را زودتر براى شما فراهم ساخت غالبا اشاره به غنائم خیبر دانسته اند که در فاصله کوتاهى بعد از فتح حدیبیه فراهم شد.
تفسیر نمونه، ج 22، ص: 80
2. در قران کریم موضوعات مهمی که در زندگی دنیا و اخرت انسان ها و مسلمانان دارای نقش و تاثیر است مطرح و بیان شده و موضوع غنیمت جنگی یکی از این موضوعات است و چنین نیست که این موضوع مهم ترین مساله در کائنات و بر هر موضوعی مقدم باشد .
3. قران کریم پر است از ایاتی که بیانگر اهمیت هدایت انسان ها و بیداری بخشیدن و آگاه کردن انها است و این امر حتی شامل حال دشمنان خدا و اسلام نیز می باشد .
4. خداوند وقتی که حضرت موسی و هارون ع را برای مبارزه با بزرگترین دشمن خود یعنی فرعون می فرستد در گام اول از انها می خواهد که بر خوردی نرم و ملایم با او داشته باشند : فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى (طه/ 44) ؛ اما به نرمى با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد.
این ایه به خوبی دلالت می کند که براى نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانى است، و توسل به خشونت مربوط به مراحل بعد است که برخوردهاى دوستانه اثر نگذارد.
هدف آنست که مردم جذب شوند، متذکر شوند و راه را پیدا کنند یا از عواقب شوم کار بد خود بترسند (لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى ).
هر مکتبى باید جاذبه داشته باشد، و بى دلیل، افراد را از خود دفع نکند سرگذشت پیامبران و ائمه دین ع بخوبى نشان مى دهد که آنها هرگز از این برنامه در تمام طول عمرشان انحراف پیدا نکردند.
آرى ممکن است، هیچ برنامه محبت آمیزى در دل سیاه بعضى اثر نگذارد، و راه منحصرا توسل به خشونت باشد، آن در جاى خود صحیح است، اما نه به عنوان یک اصل کلى و براى آغاز کار، برنامه نخستین محبت است و ملایمت، و این همان درسى است که آیات فوق به روشنى به ما مى گوید.
جالب اینکه در بعضى از روایات مى خوانیم: حتى موسى مامور بود، فرعون را با بهترین نامش صدا کند، شاید در دل تاریک او اثر بگذارد.
تفسیر نمونه، ج 13، ص: 213
ترجمه:
20- خداوند غنائم فراوانى به شما وعده داده که آنها را به چنگ مى آورید، ولى این یکى را زودتر براى شما فراهم ساخت، و دست تعدى مردم (دشمنان) را از شما باز داشت، تا نشانه اى براى مؤمنان باشد، و شما را به راه راست هدایت کند.
21- و نیز غنائم و فتوحات دیگرى که شما قدرت بر آن ندارید ولى خداوند قدرتش بر آن احاطه دارد نصیب شما مى کند و خداوند بر هر چیز توانا است.
تفسیر: باز هم برکات صلح حدیبیه!
1. آیات مورد پرسش مانند آیات قبل سوره فتح بحث هاى مربوط به صلح حدیبیه و وقایع بعد از آن را بازگو مى کند، و برکات و فوائدى را که از این رهگذر عائد مسلمانان شد شرح مى دهد. لحن آیات نشان مى دهد که منظور از غنائم فراوان در اینجا تمام غنائمى است که خداوند نصیب مسلمانان کرد، چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت، حتى جمعى از مفسران عقیده دارند که غنائمى را که تا دامنه قیامت به دست مسلمین مى افتد در این عبارت داخل است. اما این که مى گوید: این یکى را زودتر براى شما فراهم ساخت غالبا اشاره به غنائم خیبر دانسته اند که در فاصله کوتاهى بعد از فتح حدیبیه فراهم شد.
تفسیر نمونه، ج 22، ص: 80
2. در قران کریم موضوعات مهمی که در زندگی دنیا و اخرت انسان ها و مسلمانان دارای نقش و تاثیر است مطرح و بیان شده و موضوع غنیمت جنگی یکی از این موضوعات است و چنین نیست که این موضوع مهم ترین مساله در کائنات و بر هر موضوعی مقدم باشد .
3. قران کریم پر است از ایاتی که بیانگر اهمیت هدایت انسان ها و بیداری بخشیدن و آگاه کردن انها است و این امر حتی شامل حال دشمنان خدا و اسلام نیز می باشد .
4. خداوند وقتی که حضرت موسی و هارون ع را برای مبارزه با بزرگترین دشمن خود یعنی فرعون می فرستد در گام اول از انها می خواهد که بر خوردی نرم و ملایم با او داشته باشند : فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى (طه/ 44) ؛ اما به نرمى با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد.
این ایه به خوبی دلالت می کند که براى نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانى است، و توسل به خشونت مربوط به مراحل بعد است که برخوردهاى دوستانه اثر نگذارد.
هدف آنست که مردم جذب شوند، متذکر شوند و راه را پیدا کنند یا از عواقب شوم کار بد خود بترسند (لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى ).
هر مکتبى باید جاذبه داشته باشد، و بى دلیل، افراد را از خود دفع نکند سرگذشت پیامبران و ائمه دین ع بخوبى نشان مى دهد که آنها هرگز از این برنامه در تمام طول عمرشان انحراف پیدا نکردند.
آرى ممکن است، هیچ برنامه محبت آمیزى در دل سیاه بعضى اثر نگذارد، و راه منحصرا توسل به خشونت باشد، آن در جاى خود صحیح است، اما نه به عنوان یک اصل کلى و براى آغاز کار، برنامه نخستین محبت است و ملایمت، و این همان درسى است که آیات فوق به روشنى به ما مى گوید.
جالب اینکه در بعضى از روایات مى خوانیم: حتى موسى مامور بود، فرعون را با بهترین نامش صدا کند، شاید در دل تاریک او اثر بگذارد.
تفسیر نمونه، ج 13، ص: 213