دوست گرامی. در زمینه عادت، یادآوری این نکته سودمند است که هر نوع عادتى زشت و ناپسند نیست و حتى عادت کردن به بسیارى از امور مى تواند براى انسان مفید باشد، مثل زمانى که انسان به ورزش کردن عادت کرده باشد که این عادت براى سلامتى وى بسیار مفید است. اما عادت کردن نسبت به عبادات دو گونه است.
برخى عادتها ریشه در آگاهى و آزادى انسان ندارد و صرفاً یک عادت کور است، چنین عادتى البته ارزش اخلاقى ندارد و انسان ساز نیست، اما عادتهایى که پشتوانه اختیارى دارد؛ یعنى ناشى از آگاهى و آزادى انسان است، مانند عادت به نماز اوّل وقت و سایر اعمال و عباداتى که ناشى از آگاهى عمیق انسانى و دینى است، باعث تنزل آمدن ارزش عمل نمىشود و با عادتهای بی مبنا و کور، متفاوت است.
با این همه اعمال و عباداتی که صرفا از روی عادت، نه به قصد قربت باشد، ارزشی نخواهد داشت. امام صادق (ع) می فرماید: لاَ تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِکَ شَى ءٌ قَدِ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِکَ وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِه؛ به طول رکوع و سجود شخص ننگرید؛ (فریفته نگردید) زیرا ممکن است به آن عادت کرده باشد و اگر ترک کند بی قرار و مضطرب شود و لیکن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگرید
البته عادت بر دو قسم است:
یک. عادات فاعلى: و آن عادت به کاری است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجى قرار نمى گیرد؛ بلکه کار را از روى آگاهى و آزادى و در اثر تکرار و ممارست، بهتر انجام میدهد. مثلاً در اثر تمرین، عادت به نوشتن و خواندن پیدا مى کند. بسیارى از ویژگىهاى شایسته مانند: شجاعت، سخاوت و عفّت حاصل عادت فاعلى است. بنابراین خاصیّت این عادات آن است که انسان تا وقتى که عادت نکرده، اراده اش در مقابل موانع ضعیف است و وقتى عادت کرد، قدرت مقاومت پیدا مى کند؛ همان طور که درباره تقوا و عدالت چنین است و به گونه اى است که انسان اسیر آن نمى شود. علاوه بر این، عادت، باعث تسهیل انجام کارهایی میشود که بر حسب طبیعت براى انسان دشوار است، آسان مى کند و این نه تنها ناپسند نیست؛ بلکه پسندیده و نیکو است.
۲. عادات انفعالى: و آن عادت به کاری است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجى، عمل را انجام میدهد و با ایجاد انس با آن، انسان اسیر آن مى شود؛ مثلاً انسان عادت کند که روى تشک پر قو بخوابد یا به پرخورى یا غذاى خاصى عادت کند؛ به طورى که اگر آن غذا به او نرسد، بهانه گیرى نماید و به لجاجت پردازد.
امام سجاد (ع) فرمود: أحب لمن عود منکم نفسه عادة من الخیر ان یدوم علیها؛ دوست دارم کسی از شما که عادت نیکى را پذیرفته است، آن را پیوسته ادامه دهد.
اما عادتها و وابستگیهایی که منطقی برایش متصور نیست، موانع سلوک و خودسازی تلقی می شوند، مثلا تعلق و وابستگی افراطی به دنیا و مال و ماشین و خانه و همسر و فرزند و برخی لذتهای افراطی و دوستان ناباب و مقام و منصب و پرخوری و پرخوابی و پرگویی و شبکههای مجازی و گوشی همراه و مانند آن همه عادتهایی هستند که مضر به سلوک اند.
برخى عادتها ریشه در آگاهى و آزادى انسان ندارد و صرفاً یک عادت کور است، چنین عادتى البته ارزش اخلاقى ندارد و انسان ساز نیست، اما عادتهایى که پشتوانه اختیارى دارد؛ یعنى ناشى از آگاهى و آزادى انسان است، مانند عادت به نماز اوّل وقت و سایر اعمال و عباداتى که ناشى از آگاهى عمیق انسانى و دینى است، باعث تنزل آمدن ارزش عمل نمىشود و با عادتهای بی مبنا و کور، متفاوت است.
با این همه اعمال و عباداتی که صرفا از روی عادت، نه به قصد قربت باشد، ارزشی نخواهد داشت. امام صادق (ع) می فرماید: لاَ تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِکَ شَى ءٌ قَدِ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِکَ وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِه؛ به طول رکوع و سجود شخص ننگرید؛ (فریفته نگردید) زیرا ممکن است به آن عادت کرده باشد و اگر ترک کند بی قرار و مضطرب شود و لیکن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگرید
البته عادت بر دو قسم است:
یک. عادات فاعلى: و آن عادت به کاری است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجى قرار نمى گیرد؛ بلکه کار را از روى آگاهى و آزادى و در اثر تکرار و ممارست، بهتر انجام میدهد. مثلاً در اثر تمرین، عادت به نوشتن و خواندن پیدا مى کند. بسیارى از ویژگىهاى شایسته مانند: شجاعت، سخاوت و عفّت حاصل عادت فاعلى است. بنابراین خاصیّت این عادات آن است که انسان تا وقتى که عادت نکرده، اراده اش در مقابل موانع ضعیف است و وقتى عادت کرد، قدرت مقاومت پیدا مى کند؛ همان طور که درباره تقوا و عدالت چنین است و به گونه اى است که انسان اسیر آن نمى شود. علاوه بر این، عادت، باعث تسهیل انجام کارهایی میشود که بر حسب طبیعت براى انسان دشوار است، آسان مى کند و این نه تنها ناپسند نیست؛ بلکه پسندیده و نیکو است.
۲. عادات انفعالى: و آن عادت به کاری است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجى، عمل را انجام میدهد و با ایجاد انس با آن، انسان اسیر آن مى شود؛ مثلاً انسان عادت کند که روى تشک پر قو بخوابد یا به پرخورى یا غذاى خاصى عادت کند؛ به طورى که اگر آن غذا به او نرسد، بهانه گیرى نماید و به لجاجت پردازد.
امام سجاد (ع) فرمود: أحب لمن عود منکم نفسه عادة من الخیر ان یدوم علیها؛ دوست دارم کسی از شما که عادت نیکى را پذیرفته است، آن را پیوسته ادامه دهد.
اما عادتها و وابستگیهایی که منطقی برایش متصور نیست، موانع سلوک و خودسازی تلقی می شوند، مثلا تعلق و وابستگی افراطی به دنیا و مال و ماشین و خانه و همسر و فرزند و برخی لذتهای افراطی و دوستان ناباب و مقام و منصب و پرخوری و پرخوابی و پرگویی و شبکههای مجازی و گوشی همراه و مانند آن همه عادتهایی هستند که مضر به سلوک اند.