خانه » همه » مذهبی » ایوب و تازیانه به همسرش

ایوب و تازیانه به همسرش


ایوب و تازیانه به همسرش

۱۳۹۳/۰۷/۰۷


۶۷۷ بازدید

وقتی ایوب خواست زنشو بزنه چطوری ز د و چطوری باچی زد؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز.بایدعرض کرد. از آیه -وَاذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ -1- مقام والاى ایوب در پیشگاه خدا به عنوان- عَبْدَنا – بنده ما به خوبى استفاده مى شود.
شرح این ماجراحضرت ایوب علیه السلام وزنش در قرآن بطورمفصل نیامده، ولى درکتب معروف حدیث ودر تفاسیر ماجرا نقل شده است . اصلابحث زدن نبوده این مسئله بخاطرسوگندحضرت ایوب بود.وقتی ناراحتى و رنج و بیمارى او هفت سال و به روایتى هیجده سال طول کشید و کار بجایى رسید که حتى نزدیکترین یاران و اصحابش او را ترک گفتند، تنها همسرش بود که در وفادارى نسبت به ایوب استقامت به خرج داد.و این خود شاهدى است بر وفادارى بعضى از همسران اما در میان تمام ناراحتى ها و رنجها آنچه بیشتر روح ایوب را آزار مى داد مساله شماتت دشمنان بود، لذا در حدیثى مى خوانیم: بعد از آنکه ایوب سلامت خود را بازیافت و درهاى رحمت الهى به روى او گشوده شد از او سؤال کردند بدترین درد و رنج تو چه بود؟ گفت شماتت دشمنان.سرانجام ایوب از بوته داغ این آزمایش الهى وقتی سالم به درآمد، تنها مشکلى که براى ایوب مانده بود سوگندى بود که در مورد همسرش خورده بود و آن اینکه تخلفى از او دید و در آن حال بیمارى سوگند یاد کرد که هر گاه قدرت پیدا کند یکصد ضربه یا کمتر بر او بزند، اما بعد از بهبودى مى خواست به پاس وفاداریها و خدماتش او را ببخشد، ولى مساله سوگند و نام خدا در میان بود.خداوند این مشکل را نیز براى او حل کرد و چنان که قرآن مى گوید: (و او را از بن بست تعهّدى که کرده بود نجات دادیم. او سوگند یاد کرده بود که به خاطر تخلف همسرش ضربه اى شلاق به او بزند لیکن چون همسرش وفادار بود به او گفتیم:) دسته اى از شاخه هاى نازک گیاه به دست خود بگیر و با آن بزن تا (بدن همسرت آزرده نشود) و سوگند را مشکن. ما ایّوب را صابر یافتیم، چه بنده ى خوبى که بسیار توبه و انابه دارد.-وَ خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ .2-در اینکه تخلف همسر ایوب که طبق روایتى نامش- لیا- دختر یعقوب بود، چه بوده است؟ باز در میان مفسران گفتگو است.از ابن عباس مفسر معروف نقل شده که شیطان -یا شیطان صفتى- به صورت طبیعى بر همسرش ظاهر شد گفت من شوهر تو را معالجه مى کنم تنها به این شرط که وقتى بهبودى یافت به من بگوید تنها عامل بهبودیش من بوده ام، و هیچ مزد دیگرى نمى خواهم همسرش که از ادامه بیمارى شوهر سخت ناراحت بود پذیرفت وقتى این پیشنهاد را به ایّوب گفت، او بر آشفت و گفت: تو فریب شیطان را خورده اى و چنین امرى را پذیرفته اى، آنگاه سوگند یاد کرد که همسرش را تنبیه کند.
بعضى دیگر گفته اند ایوب او را دنبال انجام کارى فرستاد، و او دیر کرد، او که از بیمارى رنج مى برد سخت ناراحت شد و چنان سوگندى یاد کرد.ولى به هر حال اگر او از یک نظر مستحق چنین کیفرى بوده، از نظر وفاداریش در طول خدمت و پرستارى استحقاق چنان عفوى را نیز داشته است.درست است که زدن یک دسته ساقه گندم یا چوبهاى خوشه خرما مصداق واقعى سوگند او نبوده است، ولى براى حفظ احترام نام خدا و عدم اشاعه قانون شکنى او این کار را انجام داد، و این تنها در موردى است که طرف مستحق عفو باشدو انسان مى خواهد در عین عفو، حفظ ظاهر قانون را نیز بکند، و گرنه در مواردى که استحقاق عفو نباشد هرگز چنین کارى مجاز نیست .
______________________
1-سوره ص /41
2-سوره ص/44

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد