دوست گرامی. هیچ عبادتی جای نماز را پر نمی کند و در قیامت اولین چیزی که از انسان می پرسند نماز است که اگر قبول شود سایر اعمال او هم قبول خواهد شد و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال او بیهوده می گردد. زراره (صحابه امام صادق(ع« روایت مى کند از امام صادق(ع) از گفتار خداى عزوجل در سوره مائده، آیه 5 که مى فرماید:«وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» پرسیدم امام فرمود: یعنى ترک کند کردارى را که بدان اعتراف کرده است و از آن جمله است ترک نماز…اعمالش نابود می شود»، (اصول کافى، ج 4، کتاب الایمان والکفر باب الکفر، ح 5).
نماز یک خاصیت منحصر به فرد دارد و آن این است که انسان را به صورت پیوسته به خداوند پیوند می زند. نماز در هر روز چندین بار تکرار می شود و ذکر و یاد دائمی خداوند است. این موضوع باعث قدرت انسان در ترک بدی ها انجام خوبی ها خواهد شد. در قرآن کریم می خوانیم ان الصلاه تنها عن الفحشاء و المنکر. عنکبوت، آیه 45. و همین قدرت تقوا زمینه تاثیر سایر اعمال خوب را در نفس فراهم می آورد. در حالی که تارک نماز به دلیل اینکه تقوا ندارد و ممکن است دست اش به هر گونه بدی و گناه آلوده شود، خود این ضعف اراده و آلوده شدن باعث آن می شود اگر احیانا اعمال خوبی از او سر بزند، تاثیرش در نفس کم شود. منظور از پذیرش و قبولی عمل هم همین تاثیر معنوی در نفس است.به همین دلیل نماز در اسلام به عنوان ستون دین معرفى شده است و معیار قبولى سایر اعمال با نماز است و ترک نماز کفر عملى نسبت به دستور و امر خداست. مثال آن همچون تیرک میان خیمه است و چه زیبا ترسیمى است ماجراى خیمه و تیرک آن که اگر نباشد خیمه ای به جا نمی ماند. همچون تحقق علت تامه و پیدایش معلول، که هر کدام از اعمال ارزشى انسان نقش علت ناقصه را ایفا مى کنند که به تنهایى موجب پیدایش معلول نیست اما حکم نماز حکم علت تامه است که در صورت تحقق مسلما معلول موجود مى شود و در صورت نبود آن خبرى از معلول نیست ازاین رو نقش اهمیت نماز در شاکله شریعت و دین نشانگر عظمت و استحکام این حبل متین و ریسمان استوار میان زمین و آسمان است. ریسمان بقیه اعمال ارزشى توانایى صعود انسان به افق بلند سعادت را دارا نمى باشند. در حالى که نردبان نماز نه تنها خود به تنهایى وسیله عروج است بلکه مى تواند ثقل بقیه اعمال را نیز متحمل گردد و این حقیقت به جوهره نماز باز مى گردد و هیچ گونه ناسازگارى با عدالت خداوند ندارد.
چند نکته:
1 . امامان بزرگوار ما درباره نماز مى فرمایند: انّ شفاعتنا لاتنال مستخفا بالصّلاة؛ شفاعت ما به افرادى که نماز را کوچک شمارند، نخواهد رسید»،(بحار الانوار، ج 82 ، ص 236). و در جمله اى دیگر امام صادق(ع) به یکى از یاران خویش فرمود: «سلام مرا به دوستان برسان و به آنها اعلام کن آنها جز با عمل و ورع به ولایت، نائل نخواهند شد»، (بحارالانوار، ج 2 ، ص 28) اصولاً نماز از ضروریات بوده و از آن به عنوان عمود دین یاد مى شود الصلاة عمود الدین. از همین رو است که امام باقر(ع) مى فرماید: اول ما یحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل ماسواها؛ در قیامت اولین چیزى که از انسان محاسبه مى شود، نماز است، که اگر مورد قبول قرار گرفت، دیگر اعمال نیک انسان نیز مورد پذیرش قرار خواهد گرفت»، (بحارالانوار، ج 7 ،ص 267)
;3- کسى که به ائمه هدى عشق مى ورزد، شایسته است به جلوه هاى رفتارى آن بزرگواران توجه نموده و از آنان الهام بگیرد. امام على(ع) تا چه حد به نماز مقیّد بودند و با چه کیفیتى نماز مى خواندند؟ ایشان به قدرى مقید بودند که حتى در جنگ صفین شور نماز در دلش موج مى زد و مراقب وقت زوال بودند. امام حسین(ع) تا چه حد مقید به این فریضه با ارزش است که حتى در ظهر عاشورا مترصد نماز اول وقت است. به طور کلى سیره ائمه هدى(ع) نشانگرشدت مراقبت آن عزیزان به نماز است. آنان همین روش را به یاران و صحابه خویش توصیه مى کنند. هنگامى که امیرمؤمنان مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر اعزام فرمود به وى توصیه کرد: واجعل لنفسک فیما بنیک و بین اللّه تعالى افضل تلک المواقیت واجزل تلک الاقسام؛ بهترین وقت خویش را به نماز و خلوت با خدا اختصاص ده(نهج البلاغه، نامه 53);4- ایشان باید توجه داشته باشند نماز بر هر مسلمانى واجب است و حتى در حال بیمارى ساقط نمى شود و به طورمداوم در اوقات ویژه خود باید خوانده شود. اگر نماز ترک شود، علاوه بر این که انسان ترک واجب نموده و مرتکب گناه شده، واجب است قضاى آن را به جاآورد. 5- نکته دیگرى که اهمیت شایانى دارد، این است که اگر نماز و عبادت را از زندگى حذف کنیم، در آن صورت زندگى چه مفهومى خواهد داشت؟ عبادت به حیات انسان هدف مى بخشد و زندگى تکرارى ما را از پوچى و نیهیلزم بیرون مى آورد.
نماز یک خاصیت منحصر به فرد دارد و آن این است که انسان را به صورت پیوسته به خداوند پیوند می زند. نماز در هر روز چندین بار تکرار می شود و ذکر و یاد دائمی خداوند است. این موضوع باعث قدرت انسان در ترک بدی ها انجام خوبی ها خواهد شد. در قرآن کریم می خوانیم ان الصلاه تنها عن الفحشاء و المنکر. عنکبوت، آیه 45. و همین قدرت تقوا زمینه تاثیر سایر اعمال خوب را در نفس فراهم می آورد. در حالی که تارک نماز به دلیل اینکه تقوا ندارد و ممکن است دست اش به هر گونه بدی و گناه آلوده شود، خود این ضعف اراده و آلوده شدن باعث آن می شود اگر احیانا اعمال خوبی از او سر بزند، تاثیرش در نفس کم شود. منظور از پذیرش و قبولی عمل هم همین تاثیر معنوی در نفس است.به همین دلیل نماز در اسلام به عنوان ستون دین معرفى شده است و معیار قبولى سایر اعمال با نماز است و ترک نماز کفر عملى نسبت به دستور و امر خداست. مثال آن همچون تیرک میان خیمه است و چه زیبا ترسیمى است ماجراى خیمه و تیرک آن که اگر نباشد خیمه ای به جا نمی ماند. همچون تحقق علت تامه و پیدایش معلول، که هر کدام از اعمال ارزشى انسان نقش علت ناقصه را ایفا مى کنند که به تنهایى موجب پیدایش معلول نیست اما حکم نماز حکم علت تامه است که در صورت تحقق مسلما معلول موجود مى شود و در صورت نبود آن خبرى از معلول نیست ازاین رو نقش اهمیت نماز در شاکله شریعت و دین نشانگر عظمت و استحکام این حبل متین و ریسمان استوار میان زمین و آسمان است. ریسمان بقیه اعمال ارزشى توانایى صعود انسان به افق بلند سعادت را دارا نمى باشند. در حالى که نردبان نماز نه تنها خود به تنهایى وسیله عروج است بلکه مى تواند ثقل بقیه اعمال را نیز متحمل گردد و این حقیقت به جوهره نماز باز مى گردد و هیچ گونه ناسازگارى با عدالت خداوند ندارد.
چند نکته:
1 . امامان بزرگوار ما درباره نماز مى فرمایند: انّ شفاعتنا لاتنال مستخفا بالصّلاة؛ شفاعت ما به افرادى که نماز را کوچک شمارند، نخواهد رسید»،(بحار الانوار، ج 82 ، ص 236). و در جمله اى دیگر امام صادق(ع) به یکى از یاران خویش فرمود: «سلام مرا به دوستان برسان و به آنها اعلام کن آنها جز با عمل و ورع به ولایت، نائل نخواهند شد»، (بحارالانوار، ج 2 ، ص 28) اصولاً نماز از ضروریات بوده و از آن به عنوان عمود دین یاد مى شود الصلاة عمود الدین. از همین رو است که امام باقر(ع) مى فرماید: اول ما یحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل ماسواها؛ در قیامت اولین چیزى که از انسان محاسبه مى شود، نماز است، که اگر مورد قبول قرار گرفت، دیگر اعمال نیک انسان نیز مورد پذیرش قرار خواهد گرفت»، (بحارالانوار، ج 7 ،ص 267)
;3- کسى که به ائمه هدى عشق مى ورزد، شایسته است به جلوه هاى رفتارى آن بزرگواران توجه نموده و از آنان الهام بگیرد. امام على(ع) تا چه حد به نماز مقیّد بودند و با چه کیفیتى نماز مى خواندند؟ ایشان به قدرى مقید بودند که حتى در جنگ صفین شور نماز در دلش موج مى زد و مراقب وقت زوال بودند. امام حسین(ع) تا چه حد مقید به این فریضه با ارزش است که حتى در ظهر عاشورا مترصد نماز اول وقت است. به طور کلى سیره ائمه هدى(ع) نشانگرشدت مراقبت آن عزیزان به نماز است. آنان همین روش را به یاران و صحابه خویش توصیه مى کنند. هنگامى که امیرمؤمنان مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر اعزام فرمود به وى توصیه کرد: واجعل لنفسک فیما بنیک و بین اللّه تعالى افضل تلک المواقیت واجزل تلک الاقسام؛ بهترین وقت خویش را به نماز و خلوت با خدا اختصاص ده(نهج البلاغه، نامه 53);4- ایشان باید توجه داشته باشند نماز بر هر مسلمانى واجب است و حتى در حال بیمارى ساقط نمى شود و به طورمداوم در اوقات ویژه خود باید خوانده شود. اگر نماز ترک شود، علاوه بر این که انسان ترک واجب نموده و مرتکب گناه شده، واجب است قضاى آن را به جاآورد. 5- نکته دیگرى که اهمیت شایانى دارد، این است که اگر نماز و عبادت را از زندگى حذف کنیم، در آن صورت زندگى چه مفهومى خواهد داشت؟ عبادت به حیات انسان هدف مى بخشد و زندگى تکرارى ما را از پوچى و نیهیلزم بیرون مى آورد.