خانه » همه » مذهبی » من جوانی ۱۹ ساله ام سال قبل پشت کنکور بودم و به دلیل ایجاد شرایط مناسب برای مطالعه در طبقه بالای منزل ساعت ها تنها مشغول مطالعه بودم اما طی ان زمان افکار و باور های عجیبی در ذهنم شکل میگرفت مسایلی که هرگز برایم مهم نبود خیلی جدی میشد به همه ی پدیده ها و نعمت ها عشق میورزیدم کاملا به این درک رسیده بودم که اسراف کار بدیست هر روز منتظر دیدن غروب میشدم و گاهی برای درک شدن به اشعار حافظ و مولانا پناه میبردم تمام شک های قبلیم در مورد دین ازبین رفته و به حقیقت اسلام یقین اورده بودم با وجود نداشتن زمان قران میخواندم و گاهی از فرط عشق اشک میریختم اما بعد از فاصله گرفتن از ان شرایط همه چیز را از دست داده و دنیایی شده ام ایا شرایط من توجیه دینی دارد؟

من جوانی ۱۹ ساله ام سال قبل پشت کنکور بودم و به دلیل ایجاد شرایط مناسب برای مطالعه در طبقه بالای منزل ساعت ها تنها مشغول مطالعه بودم اما طی ان زمان افکار و باور های عجیبی در ذهنم شکل میگرفت مسایلی که هرگز برایم مهم نبود خیلی جدی میشد به همه ی پدیده ها و نعمت ها عشق میورزیدم کاملا به این درک رسیده بودم که اسراف کار بدیست هر روز منتظر دیدن غروب میشدم و گاهی برای درک شدن به اشعار حافظ و مولانا پناه میبردم تمام شک های قبلیم در مورد دین ازبین رفته و به حقیقت اسلام یقین اورده بودم با وجود نداشتن زمان قران میخواندم و گاهی از فرط عشق اشک میریختم اما بعد از فاصله گرفتن از ان شرایط همه چیز را از دست داده و دنیایی شده ام ایا شرایط من توجیه دینی دارد؟

دوست گرامی. یکی از شرایط خودسازی و کمال انسان داشتن خلوت و عزلت است. اگر چه شرایط شما عوض شده اما باید در شبانه روی فرصتی را به خلوت اختصاص دهید و برنامه های خود را داشته باشید و این کار با برنامه ریزی امکان پذیر است.
شاید صریح ترین و روشن ترین آیه درباره اعتزال و گوشه گیری از مردم – البته افراد غیرمومن و دنیاپرست – آیه ۲۹ سوره نجم باشد که خداوند می فرماید: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا؛ از هر کسی که از یاد ما روی گردانیده و جز زندگانی دنیا را نمی‌خواهد اعراض کن. این اعراض همان اعتزال و دوری کردن از آنان است. بر این اساس باید از کسانی پرهیز کرد که به غیر خدا می خوانند نه کسانی که نگاه کردن به ایشان عبادت است.
اما درباره گوشه نشینی و دوری از غیرمومن نیز می‌توان به آیه ۱۶ سوره کهف اشاره کرد که صریح ترین آیه است و واژه اعتزال نیز در آن آمده است. این آیه در بیان حرکت اصحاب کهف وارد شده است: وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ؛ هنگامی که آن جوانان از مردم و از آن چیزی که آن را به غیر خدا مورد پرستش قرار می دادند، کناره گرفتند. پس به سوی غار پناه بردند.
در این آیه بیان شده که در آغاز سیروسلوک برای اینکه سالک رنگ غیرخدایی نگیرد و تحت تأثیر دیگران نباشد می بایست از مردم دور شود و عزلت گزیند تا پس از اصلاح قلب و رنگ خدایی یافتن به سوی خلق و مردم بازگردد.
از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: ان قدرتم ان لاتعرفوا فافعلوا و ما علیک ان لم یثن علیک الناس و ما علیک ان تکون مذموما عندالناس اذا کنت محمودا عندالله؛ اگر بتوانید در میان مردم ناشناخته باشید، چنان کنید؛ زیرا ستایش نکردن مردم هیچ زیانی به تو نمی رساند، چنان‌که ستایش ایشان هیچ سودی ندارد؛ چون باکی نیست اگر در نزد مردم نکوهیده باشی درحالی که در نزد خدا ستوده باشی.
هر یک از پیامبران و اولیای الهی دوره‌های کوتاه مدت و بلندمدت برای خودسازی داشته اند که می‌توان به دوره‌های بلندمدت چوپانی در دشت‌ها و کوه‌ها توسط پیامبران و یا دوره‌های چهل روزه از سوی برخی مانند موسی(ع) در کوه طور و پیامبر(ص) در غار حراء، اشاره کرد.
برنامه روزانه بندگان خدا:
از آنجا که انسان از دو بعد جسمی و روحی تشکیل شده و دارای نیازها و امیال متعدد مادی و معنوی است، برنامه ریزی ما هم باید جوابگوی این نیازها باشد.
برنامه ریزی ها غالباً به صورت شخصی است، چون هر فردی در هر زمانی نیازهای خاصی دارد. حتی برنامه جوان، میانسال و پیر،با هم تفاوت دارند. با این حال کلیاتی وجود دارد که هر فرد مؤمنی باید در برنامه خود آن را بگنجاند.
در این زمینه امیر المؤمنین (ع) فرمودند:انسان با ایمان، شبانه روز خود را سه بخش می کند، در بخشی به امور معنوی و عبادت خدا می پردازد، در بخشی به امور معیشتی همت می گمارد و در بخشی هم به استراحت و لذت مجاز و دلپسند خود روی می آورد. (نهج البلاغه حکمت 390)
این سخن حضرت ناظر به ابعاد مختلف وجودی انسان بوده و چارت کلی برنامه را مشخص می سازد.
بخش اول : امور معنوی و عبادی و خلوت با خدا:
لازم نیست یک انسان 8 ساعت مشغول عبادت شود، بلکه این بخش دارای راهبردی است که شامل کسب علم، تزکیه نفس، اصلاح اخلاق و عبادت می شود.
البته خود علم آموزی و تزکیه نفس و اخلاق هم چون در راستای خدایی شدن و قرب به خداوند است، عبادت محسوب می شود.
روزی امیرالمؤمنین (ع) از بازار بصره می گذشت فرمود: ای دنیا پرستان روزها قسم یاد می کنید و شب ها در بسترهای خود به خواب می روید و … پس چه زمانی زاد و توشه کسب خواهید کرد.
مردی از حضرت پرسید: یا امیرالمؤمنین! اینان باید کسب معاش کنند. چه کنیم؟ حضرت فرمود: طلب معیشت از راه حلال، انسان را از عمل آخرت باز نمی دارد. (زهد اسلامی، سید محمد شفیعی مازندرانی ص8)
اگر انسان در چارچوب شریعت حرکت کند، حتی کار او هم عبادت محسوب می شود. مهم این است که جایگاه خود را گم نکنیم. طبق این روایت حضرت علی (ع) اعتراض به غفلت آنان دارد که دائماً قسم یاد می کنند و فراموش کرده اند کجا هستند.
عبادت معنای وسیعی دارد و هر فردی در هر جایی که باشد می تواند مشغول عبادت و حرکت به سمت خداوند باشد. برطرف کردن نیازهای مردم در محل کار نیز از بالاترین عبادات است.
علاوه بر وظایف و برنامه های ثابت عبادی یک مؤمن مانند نماز ، روزه و…(انجام عبادات و ترک محرمات)، از برنامه هایی که باید در بخش اول قرار داده شود، ارتباط با قرآن و اهل بیت (ع) به صورت روزانه است.
این ارتباط به صورت های مختلف می تواند باشد. حداقل آن خواندن چند آیه و تفکر در آن و سخنان ائمه اطهار (ع) است.
از دیگر برنامه های عبادی که باید حداقل در برنامه هفتگی خود قرار دهیم ارتباط با دعاهای مذهبی است. دعای کمیل، ندبه، زیارت عاشورا و… .این دعاها با مضامین و معانی بلندی که دارند، تاثیر به سزایی در سازندگی انسان دارند.
البته توجه به امور سیاسی جامعه مانند دشمن شناسی و جهاد و دفاع از دین و خدا و مبارزه با دشمنان و مقاومت در برابر آنان و تبعیت از رهبری دینی نیز از واجبات و عبادت های اجتماعی است که مومن نباید از آن غفلت کند.
بخش دوم: کسب معیشت:
بخشی از روز هم مخصوص کسب معیشت صحیح و حلال است که در صورت نیاز خانواده و فرزندان از نظر شرعی واجب نیز می باشد.
بخش سوم: استراحت و تفریح و لذت مجاز:
این بخش، بسیار مهم و متأسفانه در میان برخی مؤمنان، فراموش شده است. تفریح، استراحت و لذت مجاز، انسان را شاداب و روح او را سالم نگه می دارد تا بهتر به دو بخش دیگر، یعنی عبادت و کسب معیشت بپردازد.
اگر انسان با نیت خالص و برای بهبود کیفیت عبادت و کسب معیشت به استراحت و تفریح بپردازد، حتی این تفریح و استراحت هم عبادت محسوب می شود.
ورزش نیز در همین بخش می گنجد و برای همه مخصوصاً انسان مؤمن لازم و ضروری است. عقل سالم در بدن سالم است. ما باید همیشه خود را سرباز اسلام و ولایت بدانیم و از آمادگی بدنی خوبی برخوردار باشیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد