خانه » همه » مذهبی » با سلام لطفا روایات و داستان های در مورد مشورت امام علی با حضرت فاطمه در کارها و امورات زندگی بیاورید. ممنون

با سلام لطفا روایات و داستان های در مورد مشورت امام علی با حضرت فاطمه در کارها و امورات زندگی بیاورید. ممنون

جواب اجمالی :
روایت و داستانی در باره مشورت علی ع با فاطمه س در کارها و امورات زندگی وجود ندارد بلکه روایات و داستانهایی در باره همکاری و کمک علی ع به فاطمه س در امورات و کارهای خانه وجود دارد .
توضیح بیشتر :
روایت هایی از همکاری علی ع در کارهای خانه با فاطمه زهرا(س) در منابع روایی وجود دارد . دو کتاب بحار الانوار و اصول کافی روایت های فراوانی از اهل بیت و روش زندگی آنها نقل شده که نکاتی زیبا از رفتار آنها در زندگی روزمره را نشان می دهد. سه روایت انتخاب شده از این کتاب های حدیثی را که درباره تعامل در کار خانه است در ادامه می خوانید.
وقتی پیامبر هم در کار خانه کمک می کرد
روزی رسول خدا به خانه علی وارد شد، مشاهده کرد دختر و دامادش با محبت در کنار هم نشسته و با همکاری یکدیگر به آرد کردن «جو» مشغولند. پیامبر خطاب به آنان فرمود: «کدام یک از شما خسته تر هستید، تا من به جای او نشسته، کارش را انجام دهم؟» حضرت علی پاسخ داد: «ای رسول خدا! دخترت فاطمه، خسته تر است.» پس آن حضرت کنار دامادش نشست و با هم به دستاس کردن مشغول شدند. ( بحارالانوار، ج 43، ص 50 و 51)
توصیه های پیامبر برای کمک در کارهای خانه
حضرت امیرالمومنین می فرماید: « یک روز پیامبر اسلام وارد منزل ما شد. در آن موقع فاطمه در حال پخت غذا کنار ظرفی بود و من برای او عدس ها را تمیز می کردم. پیامبر فرمود: بشنو از من آن چیزی را که به امر پروردگار می گویم. هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند مگر اینکه ثواب این کار او به اندازه هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد و به اندازه یک سال عبادتی است که همه روزهایش را روزه گرفته و همه شب هایش را برای عبادت، شب زنده داری کرده باشد. خداوند به چنین کسی پاداشی می دهد که به پیامبران صابر خود مانند حضرت داود، یعقوب و عیسی (ع) عطا کرده است.
اباالحسن! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از هزار سال عبادت و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عبادت از هزار بیمار و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و سیر کردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه و هزار اسب در راه خدا دادن و بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زیور و قرآن و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقیران است.
مرد خدمتکار به همسر از دنیا بیرون نمی رود مگر اینکه جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند. اباالحسن! کسی که رویگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش، بدون حساب وارد بهشت می شود.» (بحار الانوار، جلد 13 )
مشارکت حضرت علی و حضرت فاطمه برای انجام کارها
*امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: ««امام علی برای منزل هیزم جمع کرده و خانه را تمیز می کرد و حضرت فاطمه آرد را آسیاب کرده و آن را خمیر می کرد و نان می پخت.» (کافی، ج 5، ص 86)
شهید مطهری در باره کمک علی ع به فاطمه در کارهای خانه می گوید :
علی بن ابی طالب علیه السلام و زهرای مرضیه سلام اللَّه علیها پس از آنکه با هم ازدواج کردند و زندگی مشترک تشکیل دادند، ترتیب و تقسیم کارهای خانه را به نظر و مشورت رسول اکرم واگذاشتند، به آن حضرت گفتند: «یا رسول اللَّه ما دوست داریم ترتیب و تقسیم کارهای خانه با نظر شما باشد.».
پیامبر کارهای بیرون خانه را به عهده علی و کارهای داخلی را به عهده زهرای مرضیه گذاشت. علی و زهرا از اینکه نظر رسول خدا را در زندگی خصوصی خود دخالت دادند و رسول خدا با مهربانی و محبت خاص از پیشنهاد آنها استقبال کرد و نظر داد، راضی و خرسند بودند. مخصوصا زهرای مرضیه از اینکه رسول خدا او را از کار بیرون معاف کرد خیلی اظهار خرسندی می کرد، می گفت: «یک دنیا خوشحال شدم که رسول خدا مرا از سر و کار پیدا کردن با مردان معاف کرده است.». از آن تاریخ کارهایی از قبیل آوردن آب و آذوقه و سوخت و خرید بازار را علی انجام می داد، و کارهایی از قبیل آرد کردن گندم و جو به وسیله آسیا دستی و پختن نان و آشپزی و شستشو و تنظیف خانه به وسیله زهرا صورت می گرفت.
در عین حال علی علیه السلام هر وقت فراغتی می یافت در کارهای داخلی به کمک زهرا می پرداخت. یک روز پیامبر به خانه آنان آمد و آنان را دید که با هم کار می کنند. پرسید کدام یک از شما خسته تر هستید تا من به جای او کار کنم؟ علی عرض کرد: «یا رسول اللَّه! زهرا خسته است.».
رسول اکرم به زهرا استراحت داد و لختی خود به کار پرداخت. از آن طرف هر وقت برای علی گرفتاری یا مسافرت یا جهادی پیش می آمد زهرای مرضیه کار بیرون را نیز انجام می داد. و این روش همچنان ادامه داشت؛ علی و زهرا کارهای خانه خود را خودشان انجام می دادند و خود را به خدمتکاری نیازمند نمی دیدند. تا آنکه صاحب فرزندانی شدند و کودکانی عزیز در کلبه محقر ولی روشن و با صفای آنها چشم گشودند. در این هنگام طبعاً کار داخلی خانه زیادتر و زحمت زهرا افزون گشت.
یک روز علی علیه السلام دلش به حال همسر عزیزش سوخت، دید رُفت و روب خانه و کارهای آشپزی جامه های او را غبار آلود و دودی کرده، بعلاوه از بس که با دستهای خود آسیاب دستی را چرخانیده دستهایش آبله کرده و بند مشک آب که در مواقعی به دوش کشیده و از راه دور آورده {بر وی} اثر گذاشته است. به همسر عزیزش پیشنهاد کرد به حضور رسول اکرم برود و از آن حضرت خدمتکاری برای کمک خودش بگیرد.
زهرا پیشنهاد را پذیرفت و به خانه رسول اکرم رفت. اتفاقا در آن وقت گروهی در محضر رسول اکرم نشسته و مشغول صحبت بودند. زهرا شرم کرد در حضور آن جمعیت تقاضای خود را عرضه بدارد، به خانه برگشت. رسول اکرم متوجه آمد و رفت زهرا شد، فهمید که دخترش با او کار داشته و چون موقع مقتضی نبود مراجعت کرده است. صبح روز بعد رسول اکرم به خانه آنها رفت…رسول خدا از بیرون اتاق با آواز بلند گفت: «السلام علیکم».
…رسول اکرم رسمش این بود که هر گاه به خانه کسی می رفت، از پشت در خانه یا درِ اتاق با آواز بلند سلام می کرد، اگر جواب می دادند اجازه ورود می خواست و اگر جواب نمی دادند تا سه بار سلام خود را تکرار می کرد، اگر باز هم جواب نمی شنید مراجعت می کرد.
علی علیه السلام …با آواز بلند گفت: «و علیک السلام یا رسول اللَّه! بفرمایید.». پیغمبر وارد شد …نشست. به زهرا گفت: «تو دیروز پیش من آمدی و برگشتی، حتما کاری داشتی، کارت را بگو!».
علی عرض کرد: «یا رسول اللَّه اجازه بدهید من به شما بگویم که زهرا برای چه کاری آمده بود. من زهرا را پیش شما فرستادم. علتش این بود: من دیدم کارهای داخلی خانه زیاد شده و زهرا به زحمت افتاده است، دلم به حالش سوخت. دیدم رفت و روب خانه و پای اجاق رفتن، جامه های زهرا را غبار آلود و دودی کرده، دستهایش در اثر گرداندن آسیا دستی آبله کرده، بند مشک آب {بر ایشان} اثر گذاشته است؛ گفتم بیاید به حضور شما تا مقرر فرمایید از این پس ما خدمتکاری داشته باشیم که کمک زهرا باشد.».
رسول اکرم نمی خواست که زندگی خودش یا عزیزانش از حد فقرای امت- که امکانات خیلی کمی داشتند- بالاتر باشد، زیرا مدینه در آن ایام در فقر و احتیاج به سر می برد. مخصوصا عده ای از فقرای مهاجرین با نهایت سختی زندگی می کردند. از آن طرف با روحیه دخترش زهرا آشنایی داشت و می دانست زهرا چقدر شیفته عبادت و معنویت است و ذکر خدا چقدر به او نیرو و نشاط می دهد! از این جهت فرمود: «میل دارید چیزی به شما یاد بدهم که از همه اینها بهتر باشد؟». – بفرمایید یا رسول اللَّه!.
– هر وقت خواستید بخوابید، سی و سه مرتبه ذکر سبحان اللَّه و سی و سه مرتبه ذکر الحمد للَّه و سی و چهار مرتبه ذکر اللَّه اکبر را فراموش نکنید. اثری که این عمل در روح شما می بخشد، از اثری که یک خدمتکار در زندگی شما می بخشد بسی افزونتر است. زهرا …با خوشحالی و نشاط سه بار پشت سر هم گفت: «به آنچه خدا و پیغمبر خشنود باشند خشنودم.». – مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 18، صفحه 494 الی 499

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد