خانه » همه » مذهبی » باعرض سلام وخداقوت . میخواهم بدانم حدیث مفاخره ،که بین حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها وامام علی علیه السلام رخ داده است ،سندیت خوبی دارد؟ اخر یکی از اساتید ما به کل ردش کرد.حتی در سایت حوزه نشرداده شده .به شخصه درک نمیکنم . چرا مفاخره بین دومعصوم به دیگران برمیخورد من که به اندازه ی بی مقدار خودم واقعا کیف میکنم ،اصلا نعوذبالله اصلا نمیدانم چطور به زبون بیارم .چرا احساس میکنند این مفاخره به معنی زیر سوال بردن امیرالمونین توسط حضرت صدیقه ی زهرا سلام الله علیها بوده خاک بر دهان من… البته قبول دارم که هرمطلبی باید در جای خود منتشر شود. شانیت سیده النسا با همان حدیث کسا بر هیچ احدالناسی به خصوص شیعیان پوشیده نیست. اما زیر سوال بردن مفاخره ، وقتی در اوج مظلومیت حضرت صدیقه ی طاهره خانه را خانه امیرالمومنین علیه السلام مینامند وخود را امت و کنیز ایشان مینامند.به نظر من درست نیست.

باعرض سلام وخداقوت . میخواهم بدانم حدیث مفاخره ،که بین حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها وامام علی علیه السلام رخ داده است ،سندیت خوبی دارد؟ اخر یکی از اساتید ما به کل ردش کرد.حتی در سایت حوزه نشرداده شده .به شخصه درک نمیکنم . چرا مفاخره بین دومعصوم به دیگران برمیخورد من که به اندازه ی بی مقدار خودم واقعا کیف میکنم ،اصلا نعوذبالله اصلا نمیدانم چطور به زبون بیارم .چرا احساس میکنند این مفاخره به معنی زیر سوال بردن امیرالمونین توسط حضرت صدیقه ی زهرا سلام الله علیها بوده خاک بر دهان من… البته قبول دارم که هرمطلبی باید در جای خود منتشر شود. شانیت سیده النسا با همان حدیث کسا بر هیچ احدالناسی به خصوص شیعیان پوشیده نیست. اما زیر سوال بردن مفاخره ، وقتی در اوج مظلومیت حضرت صدیقه ی طاهره خانه را خانه امیرالمومنین علیه السلام مینامند وخود را امت و کنیز ایشان مینامند.به نظر من درست نیست.

روایت مورد اشاره، در کتاب “الفضائل”، تألیف شاذان بن جبرئیل قمی وجود دارد و با وجود آن که نمی توان آن را از اساس انکار کرد، اما از دیدگاه روایت شناسی، در شمار احادیث صحیح و یا حتی موثق گنجانده نمی شود. البته باید توجه داشت که بیان فضایل و برتری های شخصی، لزوما به معنای تکبر و خودستایی نیست و گاه می توان جهت روشنگری بدان اقدام کرد.
در حقیقت این سوال دارای سه بخش است:
– اصل وجود این روایت در مجامع و کتب معتبر روایی؛
– سند و بررسی سندی آن؛
– اهداف تربیتی و … از بیان این حدیث
بررسی بیشتر سه مورد فوق از روایت «مفاخره» بین حضرت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (علیهماالسلام)
1. اصل این روایت که طولانی و مفصل هم هست، در کتاب “الفضائل” تألیف شاذان بن جبرئیل قمی از علمای شیعی قرن ششم هجری وجود دارد. و سایر منابع نیز از این کتاب نقل نموده اند[1] 2. شروع روایت یادشده با عبارت “روی أنه جاء فی الخبر” (این جمله در متن عربی حدیث در پاورقی مشاهده می شود) آغاز شده است و باید گفت که هر چند نمی توان با اطمینان چنین روایتی را نادرست و غیر واقعی دانست، اما چنین نوعی از اِسناد، به دلیل ارسالی که نام هیچ یک از راویان در آن بیان نشده، از دیدگاه علوم الحدیث و درایه، روایت صحیح و حتی موثق به شمار نمی آید. و اصطلاحاً به آن روایت «مرسل» گفته می شود که نوعی از روایت ضعیف است.
3. با آن که به رخ کشیدن فضایل در حالت عادی و برای انسان های غیر معصوم، خصوصا که از باب تکبر و کبر هم باشد، امری غیر اخلاقی و ناشایست است، اما در مواردی همچون راهنمایی و تربیت مردم و جامعه در انتخاب رهبرانی با فضیلت، لازم و ضروری است چرا که ممکن است که این فضایل برای عموم بیان شود، بدون آن که نشانی از تکبر در گوینده وجود داشته باشد. و این ویژگی در معصوم (علیه السلام) فقط وجود دارد که از روی کبر و غرور تفاخر نکند.مانند این حکایت که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) در روایتی که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، بیان فرمود: “َ أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا فَخْر”؛[2] من بدون آن که تصمیم بر فخر فروشی داشته باشم، اعلام می کنم که سرور تمام جهانیانم.
همچنین موارد مشابهی هم در قرآن نسبت به امر تفاخر و مفاخره وجود دارد که به نوعی تبیین فضایل به شمار می آید و می توان به عنوان نمونه به موارد زیر اشاره نمود:
الف: إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا . وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْت … ؛[3] من بنده خداوند هستم و او به من کتاب آسمانی هدیه کرده و مرا به پیامبری برگزیده و هر کجا که باشم، برکت را در وجودم قرار داده است. این سخن از قول حضرت عیسی (علیه السلام) می باشد و در آن کبر و غروری هم دیده نمی شود.
ب: قالَ اجْعَلْنی عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیم؛[4] یوسف(علیه السلام) خطاب به پادشاه گفت که مرا به مدیریت کشاورزی مصر منصوب کن زیرا من امانتداری دانا هستم.
بنابر این، اگر چه این روایت به لحاظ سندی مرسل بوده ولی بیان فضایل از زبان معصومین (علیه السلام) و انبیای الهی را نمی توان فخر فروشی به شمار آورد، بلکه برای سوق دادن جامعه به انتخابی مناسب تر و هدایت مردم و جامعه در مسیری که مورد رضایت پروردگار است. همچنین گاهی اوقات لازم است انسان شخصیت و امتیازات خود را به اطلاع جایی یا عموم مردم برسانند. در این صورت نمی توان او را به مفاخره همراه با کبر و غرور متهم نمود. البته هر انسانی بر اساس آیه “بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصیرَة”؛[5] خود بهتر می تواند تشخیص دهد که در مقام خودستایی است و یا روشنگری.

پی نوشت:
[1] شاذان بن جبرئیل قمی، الفضائل، ص 82-80، انتشارات رضی، قم، 1363 هـ ش. متن عربی حدیث چنین است:
«رُوِیَ أَنَّهُ جَاءَ فِی اَلْخَبَرِ: أَنَّ اَلْإِمَامَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ کَانَ ذَاتَ یَوْمٍ هُوَ وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ یَأْکُلاَنِ تَمْراً فِی اَلصَّحْرَاءِ إِذْ تَدَاعَیَا بَیْنَهُمَا بِالْکَلاَمِ فَقَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا فَاطِمَةُ إِنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُحِبُّنِی أَکْثَرَ مِنْکِ فَقَالَتْ وَا عَجَبَا مِنْکَ یُحِبُّکَ أَکْثَرَ مِنِّی وَ أَنَا ثَمَرَةُ فُؤَادِهِ وَ عُضْوٌ مِنْ أَعْضَائِهِ وَ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهِ وَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ غَیْرِی فَقَالَ لَهَا عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا فَاطِمَةُ إِنْ لَمْ تُصَدِّقِینِی فَامْضِی بِنَا إِلَى أَبِیکِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَمَضَیْنَا إِلَى حَضْرَتِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَتَقَدَّمَتْ وَ قَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَیُّنَا أَحَبُّ إِلَیْکَ أَنَا أَمْ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنْتَ أَحَبُّ إِلَیَّ وَ عَلِیٌّ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْکَ فَعِنْدَهَا قَالَ سَیِّدُنَا وَ مَوْلاَنَا اَلْإِمَامُ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ أَنَا وَلَدُ فَاطِمَةَ ذَاتِ اَلتُّقَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ خَدِیجَةَ اَلْکُبْرَى قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ أَنَا اِبْنُ اَلصَّفَا قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اِبْنَةُ سِدْرَةِ اَلْمُنْتَهَى قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا فَخْرُ اَلْوَرَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ دَنٰا فَتَدَلّٰى وَ کَانَ مِنْ رَبِّهِ قٰابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنىٰ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا وَلَدُ اَلْمُحْصَنَاتِ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا بِنْتُ اَلصَّالِحَاتِ وَ اَلْمُؤْمِنَاتِ قَالَ عَلِیٌّ خَادِمِی جَبْرَئِیلُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا خَاطَبَنِی فِی اَلسَّمَاءِ رَاحِیلُ وَ خَدَمَتْنِی اَلْمَلاَئِکَةُ جِیلاً بَعْدَ جِیلٍ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا وُلِدْتُ فِی اَلْمَحَلِّ اَلْبَعِیدِ اَلْمُرْتَقَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا زُوِّجْتُ فِی اَلرَّفِیعِ اَلْأَعْلَى وَ کَانَ مَلاَکِی فِی اَلسَّمَاءِ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا حَامِلُ اَللِّوَاءِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ مَنْ عُرِجَ بِهِ إِلَى اَلسَّمَاءِ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اِبْنُ صَالِحِ اَلْمُؤْمِنِینَ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ خَاتَمِ اَلنَّبِیِّینَ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلضَّارِبُ عَلَى اَلتَّنْزِیلِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا صَاحِبَةُ اَلتَّأْوِیلِ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سِینِینَ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلشَّجَرَةُ اَلَّتِی تُخْرِجُ أُکُلَهَا أَعْنِی اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلْمَثَانِی وَ اَلْقُرْآنُ اَلْحَکِیمُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْکَرِیمِ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلنَّبَأُ اَلْعَظِیمُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ اَلصَّادِقِ اَلْأَمِینِ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلْحَبْلُ اَلْمَتِینُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ خَیْرِ اَلْخَلْقِ أَجْمَعِینَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا لَیْثُ اَلْحُرُوبِ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا مَنْ یَغْفِرُ اَللَّهُ بِهِ اَلذُّنُوبَ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلْمُتَصَدَّقُ بِالْخَاتَمِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ سَیِّدِ اَلْعَالَمِ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا سَیِّدُ بَنِی هَاشِمٍ قَالَتْ أَنَا اِبْنَةُ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اَلْإِمَامُ اَلْمُرْتَضَى قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اِبْنَةُ سَیِّدِ اَلْمُرْسَلِینَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا سَیِّدُ اَلْوَصِیِّینَ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اِبْنَةُ اَلنَّبِیِّ اَلْعَرَبِیِّ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلشُّجَاعُ اَلْکَمِیُّ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ أَحْمَدَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اَلْمُبْطِلُ اَلْأَرْوَع قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اَلشَّفِیعُ اَلْمُشَفَّعُ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا قَسِیمُ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّارِ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اِبْنَةُ مُحَمَّدٍ اَلْمُخْتَارِ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا قَاتِلُ اَلْجَانِّ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اِبْنَةُ رَسُولِ اَلْمَلِکِ اَلدَّیَّانِ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا خِیَرَةِ اَلرَّحْمَنِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا خِیَرَةُ اَلنِّسْوَانِ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا مُکَلَّمُ أَصْحَابِ الرقیم قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ مَنْ أُرْسِلَ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ بِهِمْ رَءُوفُ رَحِیمُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلَّذِی جَعَلَ اَللَّهُ نَفْسِی نَفْسَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَیْثُ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ اَلْعَزِیزِ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَکُمْ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلَّذِی قَالَ فِی أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَکُمْ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا عَلَّمْتُ شِیعَتِی اَلْقُرْآنَ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا یُعْتِقُ اَللَّهُ مَنْ أَحَبَّنِی مِنَ اَلنِّیرَانِ قَالَ أَنَا شِیعَتِی مِنْ عِلْمِی یَسْطُرُونَ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا مِنْ بَحْرِ عِلْمِی یَغْتَرِفُونَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اَلَّذِی اِشْتَقَّ اَللَّهُ تَعَالَى اِسْمِی مِنْ اِسْمِهِ فَهُوَ اَلْعَالِی وَ أَنَا عَلِیٌّ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا کَذَلِکَ فَهُوَ اَلْفَاطِرُ وَ أَنَا فَاطِمَةَ قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَا حَیَاةُ اَلْعَارِفِینَ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا مَسْلَکِ نَجَاةِ اَلرَّاغِبِینَ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلْحَوَامِیمُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ اَلطَّوَاسِینِ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا کَنْزُ اَلْغِنَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلْکَلِمَةُ اَلْحُسْنَى قَالَ عَلِیٌّ أَنَا بِی تَابَ اَللَّهُ عَلَى آدَمَ فِی خَطِیئَتِهِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا بِی قَبِلَ اَللَّهُ تَوْبَتَهُ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا کَسَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا أُشَارِکُکَ فِی اَلدَّعْوَى قَالَ عَلِیٌّ أَنَا طُوفَانُهُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا سَوْرَتُهُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلنَّسِیمُ اَلْمُرْسَلُ لِحِفْظِهِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا مِنِّی أَنْهَارُ اَلْمَاءِ وَ اَللَّبَنِ وَ اَلْخَمْرِ وَ اَلْعَسَلِ فِی اَلْجِنَانِ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلطُّورُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلْکِتَابُ اَلْمَسْطُورُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلرُّقِّ اَلْمَنْشُورُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلْبَیْتُ اَلْمَعْمُورُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا اَلسَّقْفُ اَلْمَرْفُوعُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلْبَحْرُ اَلْمَسْجُورُ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا عِلْمِی مِنَ اَلنَّبِیِّینَ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اِبْنَةُ سَیِّدِ اَلْمُرْسَلِینَ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اَلْبِئْرُ وَ اَلْقَصْرُ اَلْمَشِیدُ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا مِنِّی شَبَّرُ وَ شَبِیرٌ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا بَعْدَ اَلرَّسُولِ خَیْرُ اَلْبَرِیَّةِ قَالَتْ أَنَا اَلْبَرَّةُ اَلزَّکِیَّةُ فَعِنْدَهَا قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاَ تُکَلِّمِی عَلِیّاً فَإِنَّهُ ذُو اَلْبُرْهَانِ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اِبْنَةُ مَنْ أُنْزِلَ عَلَیْهِ اَلْقُرْآنُ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اَلْبَطِینُ اَلْأَصْلَعُ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا اَلْکَوْکَبُ اَلَّذِی یَلْمَعُ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَهُوَ اَلشَّفَاعَةُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا خَاتُونُ یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَتْ فَاطِمَةُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاَ تُحَامِ لاِبْنِ عَمِّکَ وَ دَعْنِی وَ إِیَّاهُ قَالَ عَلِیٌّ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ یَا فَاطِمَةُ أَنَا مِنْ مُحَمَّدٍ عَصَبَتُهُ وَ نُخْبَتُهُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا لَحْمُهُ وَ دَمُهُ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا اَلصُّحُفُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلشَّرَفُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا وَلِیُّ زُلْفَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلْخَمْصَاءُ اَلْحَسْنَاءُ قَالَ عَلِیٌّ وَ أَنَا نُورُ اَلْوَرَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا اَلزَّهْرَاءُ فَعِنْدَهَا قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِفَاطِمَةَ یَا فَاطِمَةُ قُومِی وَ قَبِّلِی رَأْسَ اِبْنِ عَمِّکَ فَهَذَا جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ عَزْرَائِیلُ مَعَ أَرْبَعَةٍ آلاَفِ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةُ یُحَامُونَ مَعَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ هَذَا أَخِی رَاحِیلُ وَ دَرْدَائِیلُ مَعَ أَرْبَعَةِ آلاَفٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ یَنْظُرُونَ بِأَعْیُنِهِمْ قَالَ فَقَامَتْ فَاطِمَةُ اَلزَّهْرَاءُ فَقَبَّلَتْ رَأْسَ اَلْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بَیْنَ یَدَیِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَتْ یَا أَبَا اَلْحَسَنِ بِحَقِّ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَعْذِرَةً إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَیْکَ وَ إِلَى اِبْنِ عَمِّکَ قَالَ فَوَهَبَهَا اَلْإِمَامُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ قَبَّلَتْ یَدَ أَبِیهَا عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ.»
«روزی امام علی بن ابی طالب (ع) به همراه همسرش فاطمه (س) در صحرا خرما می خوردند و سخن می گفتند. در این هنگام، علی (ع) فرمودند: «ای فاطمه! چنین است که نبی (ص) مرا بیش از تو دوست می دارد. » حضرت فرمودند: «چه سخن عجیبی می گویی که او بیش از من تو را دوست دارد؛ در حالی که من میوه قلب او و عضوی از اعضایش و شاخه ای از شاخه هایش هستم و جز من فرزند دیگری ندارد. » پس علی (ع) فرمودند: «ای فاطمه! اگر مرا تصدیق نمی کنی برخیز تا نزد پدرت محمّد (ص) برویم. »
راوی می گوید: پس نزد حضرت رسول (ص) رفتند و حضرت زهرا (س) فرمودند: «یا رسول الله! کدامیک از ما نزد شما محبوبتریم؟ من یا علی؟» حضرت فرمودند: «تو محبوبترین و علی عزیزترین است. »
در این هنگام، سید ما و مولای ما، امام علی بن ابی طالب (ع) فرمودند: «آیا من نگفته ام که من فرزند فاطمه، همان فاطمه پرهیزگار هستم؟» و فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر خدیجه کبرایم. » علی (ع) فرمودند: «و من پسر صفایم» و فاطمه (س) فرمودند: «من دختر سدرة المنتهایم. » علی (ع) فرمودند: «و من افتخار جهانیانم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر کسی هستم که نزدیک و نزدیکتر شد و تا پروردگارش جز به اندازه قاب کمان فاصله نداشت، یا کمتر از آن. » علی (ع) فرمودند: «و من فرزند زنان عفیفه ام. » و فاطمه (س) فرمودند: «من دختر زنان صالح و مؤمنه ام. »
علی (ع) فرمودند: «خادم من جبرئیل است. » فاطمه (س) فرمودند: «و من کسی هستم که در آسمان راحیل و گروهی از ملائکه از پس گروه دیگر در خدمت منند. »
علی (ع) فرمودند: «و منم کسی که در آن مکان دور مرتفع به دنیا آمدم. » فاطمه (س) فرمودند: «و منم کسی که در جایگاه والای بلند مرتبه ازدواج کردم و فرشتگان من در آسمانند. » علی (ع) فرمودند: «من حامل لوایم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر کسی هستم که به آسمان عروج کرد. » علی (ع) فرمودند: «من فرزند مرد صالح از مؤمنان هستم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر خاتم انبیایم. »
علی (ع) فرمودند: «من ضربه زننده بر اساس وحی هستم. »، فاطمه (س) فرمودند: «و من صاحب تأویلم. »
علی (ع) فرمودند: «من درختی هستم که از طور سینین برآمدم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من درختی هستم که میوه هایش حسن و حسینند. »
علی (ع) فرمودند: «من مثانی (حمد) و قرآن حکیمم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر نبی کریمم. »
علی (ع) فرمودند: «من خبر عظیمم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر راستگوی امانتدارم. »
علی (ع) فرمودند: «و من ریسمان محکمم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر بهترین جمیع خلایقم. »
علی (ع) فرمودند: «من قهرمان جنگ هایم. » فاطمه (س) فرمودند: «من کسی هستم که خداوند به خاطر او گناهان را می آمرزد. »
علی (ع) فرمودند: «من تصدیق کننده پیامبر خاتمم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر آقای عالمم. » علی (ع) فرمودند: «من سرور بنی هاشم هستم. » فاطمه (س) فرمودند: «من دختر محمّد برگزیده ام. » علی (ع) فرمودند: «من پیشوای مورد رضایت خداوندم. »
فاطمه (س) فرمودند: «من دختر آقای پیامبرانم. » علی (ع) فرمودند: «من آقای اوصیایم. »
فاطمه (س) فرمودند: «من دخت نبی عربی هستم. » علی (ع) فرمودند: «من دلیر قهرمانم. »
فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر احمد نبی هستم. » علی (ع) فرمودند: «من شجاعترین پهلوانانم. »
فاطمه (س) فرمودند: «من شفاعت کننده شفاعت شده ام. » علی (ع) فرمودند: «من قسمت کننده بهشت و جهنّمم. »
فاطمه (س) فرمودند: «من دختر محمّد برگزیده ام. » علی (ع) فرمودند: «من کشنده جنّیانم. » فاطمه (س) فرمودند: «من دختر فرستاده فرشته داورم. »
علی (ع) فرمودند: «من برگزیده خداوندنم» فاطمه (س) فرمودند: «و من برگزیده از میان زنانم. »
علی (ع) فرمودند: «من کسی هستم که با اصحاب رقیم سخن می گویم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر کسی هستم که رحمتی برای مؤمنان است و نسبت به آنان مهربان و بخشایشگر است. »
علی (ع) فرمودند: «و من کسی هستم که خداوند نفس مرا همچون نفس محمّد (ص) قرار داد در جایی که در کتاب عزیزش می فرماید: «انفسنا و انفسکم (آیه مباهله)» فاطمه (س) فرمودند: «و من همانم که در کتاب فرمودند: «فرزندان ما در برابر فرزندان شما و زنان ما در برابر زنان شما. »
علی (ع) فرمودند: «من قرآن را به شیعیانم آموختم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من کسی هستم که هر کس مرا دوست دارد از آتش می رهانم. »
علی (ع) فرمودند: «شیعیان من از علم من حفظ می شوند. » فاطمه (س) فرمودند: «و منم کسی که از دریای علمم قرابت و نزدیکی می یابند. »
علی (ع) فرمودند: «من کسی هستم که خداوند تعالی از نامش، نام مرا مشتق نمود. او عالی است و من علی هستم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من نیز چنانم و او فاطر است و من فاطمه ام. »
علی (ع) فرمودند: «من زندگی عارفانم. » فاطمه (س) فرمودند: «من شیوه نجات یافتن مشتاقانم. »
علی (ع) فرمودند: «من حوامیم هستم (سوره هایی که با حم شروع می شوند. )» فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر طواسینم (سوره هایی که با طس شروع می شوند. »
علی (ع) فرمودند: «من گنجینه بی نیازی ام. » فاطمه (س) فرمودند: «و من کلمه نیکویی ام. »
علی (ع) فرمودند: «منم آنکه خداوند به وسیله او توبه آدم را هنگامی که خطا کرده بود، پذیرفت. » فاطمه (س) فرمودند: «و منم کسی که به وسیله من توبه او را پذیرفت. »
علی (ع) فرمودند: «منم کسی که همانند کشتی نوحم؛ هر کس در آن سوار شود، نجات می یابد. » فاطمه (س) فرمودند: «و من در این کمک کردن، با تو شریک هستم. »
علی (ع) فرمودند: «من طوفان [آن کشتی ] هستم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من سختی و شدّت آنم. »
علی (ع) فرمودند: «من نسیم فرستاده شده ام. » فاطمه (س) فرمودند: «و نهرهای آب و شیر و شراب و عسل در بهشت برای من است. »
علی (ع) فرمودند: «منم طور. » فاطمه (س) فرمودند: «من کتاب نوشته شده ام. »
علی (ع) فرمودند: «من مهربانی انتشار یافته ام. » فاطمه (س) فرمودند: «و من بیت المعمور هستم. »
علی (ع) فرمودند: «من سقف (آسمان) والامرتبه ام. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دریای آرام و ساکنم. »
علی (ع) فرمودند: «علم من از انبیاست. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دخت آقای انبیا هستم از اوّلین آنان تا آخرینشان. »
علی (ع) فرمودند: «منم آن چاه و قلعه پر کنگره. » فاطمه (س) فرمودند: «از من است شبر و شبیر. »
علی (ع) فرمودند: «من بعد رسول (ص) بهترین فرمانبردار پروردگارم. » فاطمه (س) فرمودند: «و من فرمانبر زکیه ام. »
در این هنگام رسول خدا (ص) فرمودند: «با علی چنین سخن مگو! علی صاحب برهان است. » فاطمه (س) فرمودند: «و من دختر کسی هستم که قرآن بر او نازل شده است. » علی (ع) فرمودند: «منم آن مرد برجسته درخشان. » فاطمه (س) فرمودند: «و منم ستاره ای که می درخشد. » رسول خدا (ص) فرمودند: «او روز قیامت شفاعت کننده است. » فاطمه (س) فرمودند: «و من خاتون روز قیامتم. »
در این هنگام فاطمه (س) به رسول خدا (ص) فرمودند: «از پسر عمّت حمایت مکن و مرا در برابر او رها مکن. » علی (ع) فرمودند: «ای فاطمه! من از رگ و ریشه محمّد (ص) هستم. » و فاطمه (س) فرمودند: «و من از گوشت و خون او. » علی (ع) فرمودند: «منم صحف. » فاطمه (س) فرمودند: «و من شرفم. » علی (ع) فرمودند: «و من کسی که منزلت ولی بودن است. » فاطمه (س) فرمودند: «و منم نیکو قامت و نیکو منظر. » علی (ع) فرمودند: «من نور روشنی بخش مردمم. » فاطمه (س) فرمودند: «و منم زهرا (درخشنده). »
در این هنگام نبی اکرم (ص) به فاطمه (س) فرمودند: «ای فاطمه! برخیز و سر پسر عمویت را ببوس. این جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیلند به همراه چهارهزار فرشته که از علی (ع) حمایت می کنند و این برادرم راحیل و دردائیل به همراه چهار هزار فرشته است که با چشمانشان این ماجرا را دنبال می کنند. »راوی می گوید: فاطمه زهرا (س) برخاستند و سر امام علی بن ابی طالب (ع) که در دستان رسول خدا (ص) بود، بوسیدند.
[2] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 25، ص 23، ح 31038، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 هـ ق. و نیز قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 4، ص 84، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364 هـ ش.
[3] مریم، 31-30.
[4] یوسف، 55.
[5] قیامة، 14.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد