طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سلام. خدا قوت. منبع روایت زیر را می خواستم: خداوند در روز قیامت، بنده‌ای از بندگان خویش را نکوهش می‌کند و می‌گوید: «بنده من! چه چیز تو را از این، باز داشت که چون بیمار شدم، عیادتم کنی؟ بنده می‌گوید: سبحان الله! تو پرودگار بندگانی که نه دردی بر تو عارض می‌شود و نه بیمار می‌شوی. خداوند می‌گوید: «برادر مومنت، بیمار شد و او را عیادت نکردی به عزت و جلالم سوگند، اگر او را عیادت کرده بودی، مرا نزد او می‌یافتی و پس از ان، خود، عهده‌دار حاجت‌هایت می‌شدم و انها را برایت بر می‌اوردم؛ و این همه از کرامت بنده مومن من است و من خدای بخشاینده مهربانم.» ممنون

سلام. خدا قوت. منبع روایت زیر را می خواستم: خداوند در روز قیامت، بنده‌ای از بندگان خویش را نکوهش می‌کند و می‌گوید: «بنده من! چه چیز تو را از این، باز داشت که چون بیمار شدم، عیادتم کنی؟ بنده می‌گوید: سبحان الله! تو پرودگار بندگانی که نه دردی بر تو عارض می‌شود و نه بیمار می‌شوی. خداوند می‌گوید: «برادر مومنت، بیمار شد و او را عیادت نکردی به عزت و جلالم سوگند، اگر او را عیادت کرده بودی، مرا نزد او می‌یافتی و پس از ان، خود، عهده‌دار حاجت‌هایت می‌شدم و انها را برایت بر می‌اوردم؛ و این همه از کرامت بنده مومن من است و من خدای بخشاینده مهربانم.» ممنون

به نظر می رسد اشاره سوال به این روایت زیر در کتاب سفینه البحار حاج شیخ عباس قمی است که به نقل از امالی شیخ طوسی می نویسد:
«الحسین بن إسحاق بن جعفر عن أبیه عن أخیه موسى بن جعفر عن آبائه عن علیّ علیهم السّلام عن النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم قال: یعیّر اللّه(عزّ و جلّ) عبدا من عباده یوم القیامة فیقول: عبدی ما منعک إذا مرضت أن تعودنی؟ فیقول: سبحانک سبحانک أنت ربّ العباد لا تألم و لا تمرض، فیقول: مرض أخوک المؤمن فلم تعده و عزّتی و جلالی لو عدته لوجدتنی عنده ثمّ لتکفّلت بحوائجک فقضیتها لک و ذلک من کرامة عبدی المؤمن و أنا الرحمن الرحیم.»(1)
پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«روز قیامت خدای عزّوجلّ بنده‌ای از بندگان خود را ملامت می‌کند و می‌فرماید: ‌ای بنده من! چه چیز تو را بازداشت از عیادت من آن هنگام که بیمار شدم (چرا به عیادت من نیامدی)؟ عرض می‌کند: خدایا! تو خالق جهانی، درد و ناراحتی و مرض درباره تو معنا ندارد، تو منزّهی از اینکه مریض شوی. می‌فرماید: برادر مؤمن تو بیمار شد و به عیادتش نرفتی. به عزّت و جلالم سوگند، اگر به دیدنش می‌رفتی مرا نزد او می‌یافتی و هر حاجتی داشتی بر می‌آوردم و این به خاطر احترامی است که بنده مؤمن نزد من دارد و من خدای رحمان و رحیمم.»
همانگونه در این روایت مشاهده می شود عیادت بیمار مؤمن، عیادت خداوند متعال است و خداوند از مؤمنینی که به عیادت بیماران نمی روند به نوعی گلایه مند بوده و آنان را سرزنش می کند. البته این نکته دلایل عقلی و عاطفی زیادی دارد که از جمه، عظمت و کرامت انسان مؤمن حتی در حال بیماری و تأثیرات روحی و روانی بسیار عظیمی است عیادت که برای بیمار و عیادت کننده دارد و یکی از کمترین پاداش هایی که خداوند به انسان می دهد استجابت دعای اوست. هم دعای بیمار و هم دعای ملاقات کننده مستجاب می شود.
[1]. سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج 8 صص 56-57، باب ثواب عیادة المریض و فضل السعی فی حاجته، به نقل از کتاب الأمالی (للطوسی)، ج1، ص629، وسائل الشیعة، جلد۲ , صفحه۴۱۷، بحار الأنوار ، جلد۷ , صفحه۳۰۴ و … .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد