تعدادی بیانیه و مقادیری سخنرانی به خورد معلمین داده می شود و البته قبل از کرونا بچه ها هم به مناسبت همین بزرگداشت مقداری از کلاسشان زده میشد و سرود و نمایش و صد البته سخنرانی مدیر مدرسه و….. و گاهی هدیه ای هم دریافت میکردند که شامل خودکار یا موارد دیگری چون لوح تقدیر و….بود.
قبل از ۵۷ فرهنگیان حقوق مکفی داشتند و در طبقه متوسط جایگاهی داشتند که البته حقشان بود در طبقه ای و مکانی برتر از طبقه متوسط باشند ولی به همان طبقه متوسط هم راضی بودند . ۷۵ درصد هزینه درمانشان توسط بیمه خدمات درمانی و نه بیمه تکمیلی پرداخت می شد و آن قدر دستشان به دهانشان می رسید که چند سال یک بار سری به اروپا و گردش و تفریح بزنند و البته بلیط هواپیمای آنها در سفر خارج هم با تخفیف ۶۰ درصدی همراه بود.
آنها مجبور به شغل دوم و مسافرکشی و رانندگی اسنپ و….نبودند. بچه ها درس خوان تر و منضبط تر و والدین هم بیشتر هماهنگ بودند و جنگ اعصابی نداشتند.
خروجی همین اروپا رفته ها نسلی بود که انقلاب کردند و گروه مذهبی آنها در مجلس اول بعد از انقلاب جایگاه ویژه ای داشتند و درهیئت دولت و ….فرهنگیان حضوری مناسب داشتند.
نخست وزیر و رئیس جمهور به کشور تقدیم کردند و خلاصه بیا و برویی بود ولی سخنرانی و بزرگداشت و این موارد کمتربود. اما اینک از قشر متوسط فرو افتادند و درد معاش دارند. برای تکمیل درمان باید هزینه بیشتری بدهند و تخفیف سفر خارج هم که تعطیل شده وبرای تکمیل هزینه زندگی باید شغل دوم انتخاب کنند و رانندگی پیشه کنند و……
اما تا دلتان بخواهد عده ای مثل انسان های دو قطبی نوسان می کنند . امروز معلمین را در کلام تا عرش می رسانند و فردا در عمل به فرش می کوبند.
در سخنرانی شغلشان شغل انبیاست ولی در عمل می گویند همه نابسامانی های فرهنگی به علت کم کاری این قشر است. وقتی هم برای معاش تجمع صنفی می کنند و انتظار رتبه بندی و افزایش حقوق دارند سال ها آنها را منتظر نگه می دارند و به روشهای مختلف کار را به تعویق می اندازند . مجلس به دولت پاس می دهد و دولت کاسه کوزه ها را بر سر دولت می شکند و سازمان برنامه و بودجه گرفتاری ایجاد می کند و در نهایت آیین نامه ای تدوین می کنند که شمول و افزایش ها را به حداقل برساند و کاری شود که یعنی هیچ!!. عاقبت خوشی برای فعالان صنفی و معترضین به وضع معیشتی متصور نیست.
دستگیری و گاهی ضرب و شتم چون خنجری بر روح آنها فرو می آید.
معلمی می گفت “مرحمت فرموده مارا مس کنید” . ما را به پرداختی ها و قدرت خرید( منظورنسبت دستمزد به نرخ تورم است) قبل از انقلاب برگردانید ولی برایمان سخنرانی نکنید و از ما تعریف نفرمایید چون گاهی این تعریف ها توهین به درک و شعور ما است.
به دبیری گفتم اوضاع معیشت چه گونه است؟
گفت اللهم عجل علی ظهور الحجه ابن الحسن…..
این بیان خیلی پیام داشت و اوج نا امیدی از اقدام عملی را می رساند.
این جمله پایانی راهم به دولت مردان بگویم:
برخورد قهرآمیزی با خواسته های صنفی قشر فرهنگیان و تاخیر در باز گرداندن آن ها به وضعیت مناسب معیشتی عاقبت بسیار بدی دارد که ممکن است در کوتاه مدت نباشد ولی در دراز مدت توام با پشیمانی است.