به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که عنوان یارانه نان و دارو حذف نمیشود، سایه سیاه کرونا بر سواد دانشآموزان و جدال کاخ سفید و سنا درباره برجام در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
اعلام خطر جدی! جمهوری اسلامی
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان اعلام خطر جدی! نوشت: نان، حتی در دوران جنگ تحمیلی هم گران نشد. خودم از نخستوزیر دوران دفاع مقدس در همان زمان شنیدم که گفت امام خمینی شنیده بودند قرار است دولت نان را یک ریال گران کند، بلافاصله به من گفتند بهیچوجه نان را گران نکنید حتی یک ریال.
حالا با گذشت ۳۳ سال از پایان جنگ تحمیلی، دولتی که عنوانهائی از قبیل انقلابی و مردمی را بر خود گذاشته و مدعی است در حال انجام کارهای جهادی است، نباید حتی سخن از گران کردن آرد و نان بگوید آنهم در زمانی که هر روز شاهد افزایش افسارگسیخته قیمت انواع کالاها هستیم و کمر مردم زیر بار گرانیهای لحظهای خم شده است. نان، گوشت، روغن و در مواردی ماکارونی از نیازهای اساسی و ضروری زندگی مردم هستند. اینکه همزمان با عید فطر، بعضی از این کالاها نایاب، بعضی از آنها کمیاب و بقیه گران شدند و مسئولین مرتبط با نان سخن از طرح عرضه نان با کارت ملی و الزام مردم به خرید مازاد بر سهمیه ضروری با قیمت آزاد به میان آوردهاند، کاری شبیه انداختن جرقه به انبار باروت کردهاند. آیا دولتمردان مطمئن هستند افرادی با این قبیل طرحها درصدد گذاشتن پوست خربزه به زیر پای دولت نیستند؟ ما رسانهایهائی که از دوران جنگ تحمیلی تاکنون نشیب و فرازهای زیادی را دیدهایم و شاهد شیطنتهای زیادی توسط نفوذیها با هدف براندازی دولتها و حتی نظام بودهایم، اکنون با مشاهده تصمیمات عجیب و غریب در بدنه دولت، احساس خطر جدی نموده و از روی خیرخواهی این خطر را به دولتمردان اعلام میکنیم. با توجه به حضور تعداد زیادی از عناصر گروه انحرافی وابسته و دلبسته به دولتهای نهم و دهم در مسئولیتهای کلیدی دولت سیزدهم، نمیتوان احتمال شیطنت نفوذیها برای براندازی این دولت را نادیده گرفت. آقای رئیسجمهور این اعلام خطر را جدی بگیرید.
اگر پدید آمدن وضعیت بسیار ناپایدار و خطرناک کنونی کار نفوذیها نباشد، باید آن را نتیجه ضعف مدیریت دولتمردان به ویژه وزرای اقتصادی دانست. آقای رئیسجمهور هم باید به این سوال اساسی پاسخ بدهد که چقدر زمان لازم است تا ایشان متوجه شود که با گفتاردرمانی نمیتوان کشور را اداره کرد. اینکه دولت و رسانه ملی دست به دست همدیگر بدهند و درصدد برآیند گرانی آرد و کمبود ماکارونی و نایاب شدن روغن را به گردن قاچاق شدن این کالاها بیندازند، راه فرار مناسبی نیست. مردم، این قبیل ترفندها را نمیپذیرند. فرافکنی و تمام کاسهکوزهها را بر سر قبلیها شکاندن هم بعد از ۸ ماه استقرار کامل دولت و حاکمیت یکدست، دیگر جواب نمیدهد.
اگر واقعاً مشکلات کنونی را قاچاقچیها به وجود آوردهاند، چگونه است که این حاکمیت یکدست با در اختیار داشتن تمام ابزارها نمیتواند جلوی قاچاق را بگیرد؟ اگر مشکل آرد را جنگ اوکراین به وجود آورده، چرا تجاوز روسیه به اوکراین را با صراحت محکوم نمیکنید و برای منصرف کردن ولادیمیر پوتین از ادامه دادن به این تجاوز نظامی بسیار خطرناک که بخش مهمی از جهان را به قحطی تهدید میکند تلاش جدی نمیکنید؟ شما که میدانید تحریمها در پدید آمدن این وضعیت نقش دارند، چرا برای به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی کار موثری انجام نمیدهید؟ شما که گفته بودید ما زندگی مردم را به مذاکرات گره نمیزنیم، حالا چرا هر روز گرههای جدیدی به زندگی مردم میزنید؟
به این ترفند هم دلتان را خوش نکنید که رسانههای وابسته به دولت تلاش کنند انتقادکنندگان به وضعیت موجود که خودتان بانی آن هستید را ضدانقلاب و وابسته به آمریکا و صهیونیسم بنامند. دوران این قبیل برچسب زدنهای بیپایه و اساس گذشته و مردم با چنین ترفندهائی کاملاً آشنا هستند. این واقعیت را درک کنید که مردم را نمیتوان نسبت به منتقدان خیرخواه بدبین کرد. اکنون حتی نیروهای طرفدار خودتان هم به عملکردهای شما اعتراض دارند و اطلاع داریم که تلاشهای درونگروهی هواداران دولت برای توجیه نیروهائی که مسالهدار شدهاند همچون آب در هاون کوبیدن است. تصور نکنید کشور فاقد نیروهای کاردان و مدبر است. حالا که روشن شده شما نمیتوانید از عهده حل مشکلات برآئید، شجاعانه کنار بروید و کار را به افراد کاردان بسپارید تا مردم و کشور را از این گرداب خطرناک نجات بدهند.
نزول شاخصها با گرانی اینترنت
صدیقه ببران طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان نزول شاخصها با گرانی اینترنت نوشت: با ورود به عصر اطلاعات و بهرهمندی از مواهب و تکنولوژیهای ارتباطی نوین که تمام وجوه زندگی انسان را در بخشهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و… در برگرفته، باید دید ایران مبتنی بر ظرفیتهایی که دارد تا چه اندازه توانسته، زیرساختهای رشد در این حوزه را ارتقا بخشد. بر اساس اسناد بالادستی (سند چشمانداز ۲۰ ساله و برنامههای توسعه ۵ ساله) ایران باید تا سال ۱۴۰۴ در حوزههای مختلف از جمله فناوریهای ارتباطی (به خصوص اینترنت) در راس کشورهای منطقه قرار بگیرد. اما متاسفانه نه تنها دستیابی به چنین جایگاهی میسر نشده، بلکه بر اساس اسناد معتبر نهادهای مسوول، ایران جایگاه نازلی را به خود اختصاص داده است. طبق یکی از گزارشهای اسپیدتست در حوزه اینترنت ثابت در ماه فوریه ۲۰۲۲ میانه سرعت دانلود در ایران، ۷۸/ ۹ مگابیت بر ثانیه، میانه سرعت آپلود ۳۱/ ۱ مگابیت بر ثانیه و تاخیر ۲۹ میلیثانیه است که رتبه ایران را به ۱۴۵ از میان ۱۷۸ کشور میرساند. این درحالی است که در ژانویه ۲۰۲۲، در حوزه اینترنت ثابت، میانه سرعت دانلود در ایران، ۳۹/ ۱۰ مگابیت بر ثانیه و میانه سرعت آپلود ۵۵/ ۱ مگابیت بر ثانیه و تاخیر ۲۹ میلی ثانیه بود و ایران در رتبه ۱۴۱ از میان ۱۷۸ کشور قرار داشت. این روند طی ماههای بعدی و در حوزه اینترنت همراه نیز با نزول همراه بوده است. موضوع وقتی بحرانیتر جلوه میکند که بدانیم، رتبه نخست این رنکینگ در اختیار کشوری، چون امارات متحده عربی است که در زمره کشورهای همسایه ایران قرار دارد. امروز کاربران ایرانی نقدهای جدی پیرامون گرانی اینترنت، کاهش پهنای باند و فیلترینگ گسترده و… دارند و احساس میکنند که خدمات لازم در این بخش در اختیار آنان قرار نمیگیرد. فراموش نکنید، در دوران جدید، اینترنت دیگر نه به عنوان یک کالای تفریحی و لوکس، بلکه به عنوان ابزاری که بخش قابل توجهی از معیشت، اقتصاد، آموزش و… شهروندان را در بر گرفته است، ظهور و بروز پیدا کرده است.
انسان هزاره سوم، بدون اینترنت و ابزارهای نوین ارتباطی، معنا و مفهومی پیدا نمیکند و این دو گزاره (انسان و ارتباطات) به گونهای خاص یکدیگر را تکمیل میکنند. اما متاسفانه در ذهن بسیاری از سیاستگذاران و تصمیمسازان کشورمان، ابزارهای نوین ارتباطی در حکم ابزارهای غیرضروری هستند که تنها کاراییشان مواجهههای فانتزی، چت و ارتباطات بیهوده است. این در حالی است که بخش قابل توجهی از مشاغل کشور امروز در پهنه اپلیکیشنها و به صورت مجازی گسترش پیدا کرده است. دامنه وسیعی از مشاغل خرد و متوسط امروز در پهنه فضای مجازی جریان دارند و مردم از طریق این فضا به بازاریابی و ارایه محصولات خود مشغولند. در عین حال نباید فراموش کرد که گردش آزاد اطلاعات یکی از ضرورتهایی است که باعث رشد و پیشرفت جوامع میشود. در قانون اساسی کشور نیز بر ضرورت گردش آزاد اطلاعات و جلوگیری از انحصار رسانهای و اطلاعاتی تاکید شده است. بررسیهای تحلیلی حاکی از آن است که بخش قابل توجهی از مفاسد، اختلاسها، رانتها، روابط غیرقانونی و … از طریق فضای مجازی اطلاعرسانی و در خصوص آنها شفافسازی صورت گرفته است. در چنین شرایطی طبیعی است که برخی افراد و جریانات که این شفافسازی را مخالف منافع کلان خود میبینند به فکر مقابله با فضای مجازی بیفتند و طرحهایی از جنس طرح صیانت را در دستور کار قرار دهند. طرحی که اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان، کاربران و اساتید دانشگاهی با آن مخالفند و خواستار توقف آن هستند، اما توجهی به این مخالفتها نمیشود. مشکلاتی که این روزها در خصوص پهنای باند وجود دارد، برآمده از نگاهی است که سیاستگذاران کشور نسبت به فضای مجازی دارند. مدیران برخی اپراتورهای اینترنتی معتقدند که مشکلات فعلی پهنای باند و سایر خدمات، ناشی از مشکلات زیرساختی و خدماتی آنها نیست، بلکه پهنای باندی که این اپراتورها از شرکت ارتباطات زیرساخت دریافت میکنند، کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که با افزایش مصرف اینترنت در کشورمان و نیاز روزافزون شهروندان به پهنای باند، نه تنها رشدی در افزایش باند رخ نداده، بلکه از حجم آن نیز کاسته شده است. در این میان ادعا میشود که شرکت ارتباطات زیرساخت برای خرید پهنای باند بینالمللی با مشکلاتی روبهرو است و به این دلیل ظرفیت پهنای باند اینترنت کشور با کاستیهایی مواجه شده است. ادعایی که اگر آن را درست فرض کنیم، نشاندهنده اثرات تحریمهای اقتصادی در چشماندازهای ارتباطی، اقتصادی، آموزشی و فناورانه کشور است. بنابراین باید خطاب به آن دسته از مسوولانی که مدام ادعا میکنند، تحریمها اثری بر کشور نداشته گفت، دامنه تاثیرگذاری تحریمها به اندازهای وسعت پیدا کرده که پهنای باند کشور را نیز در بر گرفته است. نباید فراموش کرد که کاهش پهنای باند به معنای بروز ناهنجاریهای مستمر در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… است
آقای مدیرکل؛ شما بدهکار هستید نه طلبکار!
حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان آقای مدیرکل؛ شما بدهکار هستید نه طلبکار! نوشت: طی روزهای اخیر از منابع غربی سیگنالهای متفاوتی در خصوص آخرین وضعیت مذاکرات وین مخابره میشود! برخی رسانهها مانند
وال استریت ژورنال با نگاهی خوشبینانه و برخی مانند رویترز، با نگاهی بدبینانه به توصیف و تشریح فضای جاری در مذاکرات میپردازند. بازی زمانی معنا پیدا میکند که مصدر ارسال این سیگنالها را واحد بدانیم: کاخ سفید! مقامات دولت بایدن و شرکای اروپایی واشنگتن در حال هدایت نوعی بازی ترکیبی با استناد به دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی در مذاکرات وین هستند. این در حالی است که مباحث و مذاکرات فنی میان طرفین حاضر در مذاکرات وین مدتهاست پایان یافته و اکنون تنها تصمیم سیاسی آمریکاست که میتواند ماراتن مذاکرات وین را به پایان برساند.
در چنین شرایطی شاهد فضاسازی غیر حقوقی دوباره آژانس بین المللی انرژی اتمی و شخص رافائل گروسی در خصوص موضوعاتی مانند انتقال تجهیزات هستهای از کرج به نیروگاه نطنز هستیم. مواضع اخیر رافائل گروسی از دو بعد قابلبررسی است، یکی بعد فنی، یکی بعد فرامتنی.
در بعد فنی ماجرا، پس از عملیات خرابکارانهای که رژیم اشغالگر قدس در موسسه تحقیقاتی تسای کرج انجام داد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در صیانت از زیرساختهای تحقیقاتی و هستهای جمهوری اسلامی ایران واکنشی منفعلانه و غیر قابل توجیه داشت و حتی از محکوم کردن این واقعه خودداری کرد! این در حالی است که کشورمان به عنوان یکی از اعضای آژانس حق دارد از حمایتهای عمومی و حتی خاص آژانس در قبال این موارد برخوردار باشد. این رویکرد غیر سازنده آژانس و احتمال تکرار چنین وقایعی در موسسه تحقیقاتی تسا، مسئولین محترم سازمان انرژی اتمی را به این سمت سوق داد که انتقال سانتریفیوژها از کرج به نطنز انجام بگیرد: بهدلیل امنیت بیشتری که آنجا دارد و همچنین امکان نظارت بر پروسه حفاظتی آنها. از سوی دیگر، در شرایطی که بررسی پروندههای مبتنی بر مطالعات ادعایی (که عملا در ذیل PMD مجددا از سوی آژانس و اعضای غربی شورای حکام بازتولید شده است)
در یک زمانبندی مشخص که تا خرداد ماه در جریان است و هنوز توافق برجام نیز نهایی نشده است، آژانس حق فضاسازی کاذب علیه کشورمان یا طلبکار جلوه دادن خود را در این خصوص ندارد!
اما در بعد فرامتنی ماجرا، بازی آژانس به مراتب از بعد حقوقی و متنی پیچیدهتر است! ورود غیرمسئولانه اخیر آژانس انعکاس و رجمانی از همان بازی همیشگی این نهاد در زمین غرب میباشد، آن هم زمانی که مذاکرات گره میخورد یا اختلافات حول بررسی مواردی خاص شدت
میگیرد! این بازی آژانس کاملا بهصورت هدفمند صورت میگیردو در اینجا ما شاهد همپوشانی آشکار آژانس و غرب علیه ایران هستیم. در چنین صحنهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نه به عنوان بازیگر مستقل، بلکه به عنوان مکمل واشنگتن و تروئیکای اروپایی به بازی ورود میکند! در گذشته نیز بعضا رافائل گروسی خواسته از برگزاری نشستهای شورای حکام بهمثابه کاتالیزوریایک عامل تسریعکننده برای تحتفشار قرار دادن ایران در مذاکرات وین استفاده کند. در چنین شرایطی باید ادعاهای ظاهرا فنی و حقوقی آژانس را در ذیل رویکرد فرامتنی و محیطی این سازمان و مدیر کل آن در قبال مذاکرات وین و پروسه احیای توافق هستهای مورد واکاوی و تحلیل قرار داد.