مجرمها دستهای از افراد جامعه هستند که هر کدام به لحاظ نوع جرمی که مرتکب شدهاند، سرنوشت متفاوتی پیش رویشان قرار دارد. در راستای بررسی نحوه انتشار تصاویر مجرمان و بایدها و نبایدهای آن به گفتوگو با محمد نوروزی، عکاس مطبوعاتی پرداختیم.
نوروزی گفت: «وظیفه عکاسان و خبرنگاران این است که صادقانه آن چیزی را که دیدهاند، روایت کنند و به نظر من کسی که از مجرمی عکس میگیرد یا درباره آن چیزی مینویسد، مقصر نیست. امروزه ما در جامعهای هستیم که زمانی که دعوایی اتفاق میافتد، مردم تجمع میکنند و همه دست به موبایل هستند و علاقه دارند تا آن صحنه را ضبط کنند.»
این عکاس پیشکسوت در ادامه صحبتهای قبلیاش اظهار کرد: «زمانی که قاضی میگوید فردی متهم به قتل است، این یعنی هنوز اتهام او ثابت نشده و نباید از او عکسی هم منتشر شود. در بحث اخلاق حرفهای باید به این مورد توجه کرد؛ چرا ما به خودمان اجازه دهیم که آبروی آن فرد را به عنوان یک انسانی که متهم است، ببریم؟»
نوروزی با اشاره به اهمیت برخی مهارتها در عکاسان گفت: «ما عکاسان باید روشهای مختلفی در کار داشته باشیم؛ برای مثال فرض کنید متهمی دارد در دادگاه مجازات میشود. من اگر خودم را جای او بگذارم که این فرد همچنان متهم است و امکان دارد روزی از زندان بیرون بیاید، بهتر است که عکس او را به نحوی ثبت کنم که چهرهاش مشخص نباشد. ما عکاسان باید بلد باشیم از زوایایی تصویر این فرد را ثبت کنیم که قابل شناسایی نباشد. برای مثال ممکن است او مشغول به صحبت کردن باشد و دستانش جلوی چشمانش قرار بگیرد، خب چرا از این زاویه عکس او را ثبت نکنیم که قابل شناسایی هم نباشد؟»
او ادامه داد: «اینگونه عکس گرفتن و چنین فریمهایی را ثبت کردن، به نظرم خیلی بهتر است تا اینکه عکسی را بگیریم و در رسانهمان شطرنجی کنیم یا از نوار مشکی رنگ برای پوشاندن چهره فرد استفاده کنیم. امروزه هم که متأسفانه عکاسان تمام صورت را شطرنجی نمیکنند و بارها من دیدهام که یک خبرگزاری به گونهای شطرنجی میکند که شما کاملا میتوانید هویت طرف را تشخیص دهید. یعنی اگر این آدم بعدها بیرون بیاید، آینده بسیار تباهی دارد و این کار از نظر اخلاقی درست نیست.»
این عکاس همچنین یکی از خاطرات خود درباره عکاسی از مجرمان را چنین شرح داد: «قدیم من یادم هست که گاهی از دادسرا یا دادگاه تماس میگرفتند و میگفتند عکاستان بیاید. مجرم را خود قاضی مقابل دوربین ما قرار می داد و حتی وقتی طرف سرش را پایین میانداخت و یا دستش را روی صورتش قرار میداد، قاضی به آن فرد میگفت: دستتو بنداز پایین و سرت رو بالا بیار. چرا؟ چون این آدم جرم بزرگی داشت و میخواستند از مردم کمک بگیرند. عکسش را با صورت کاملا واضح چاپ میکردند و از مردم تقاضا میکردند که اگر کسی در مورد این آدم شکایت یا اطلاعاتی دارد، به شعبه فلان مراجعه کند. برای مثال در مواردی قاضی به ما میگفت که جرم این آدم کاملا مشخص است و شما را صدا کردهایم تا به صورت کاملا واضح از این افراد عکسبرداری کنید.»
نوروزی اضافه کرد: «برخی موارد مربوط به جایگاه یک آدم است. برای مثال زمانی که جلوی مادری قرار میگرفتم که سه تن از بچههای خودش را کشته بود، وجدانم اجازه نمی داد که به گونهای عکاسی کنم که چهره و جایگاه یک «مادر» در نگاه دیگران تخریب شود. این کار راه حل مشخصی دارد و آن این است که من به عنوان عکاس میتوانم از زاویهای از این فرد عکس بگیرم که چهرهاش مشخص نشود.»
۲۵۹۲۵۹