۱۳۹۳/۰۶/۱۱
–
۲۱۴ بازدید
سلام
بسیاری از سخنان کاترین پاندر در اسلام هم هست.
مثلا این که ما نامه مینویسیم و در چاه مقدس جمکران می اندازیم.
یا اینکه باید همیشه خدا را شکر کنیم. یا اینکه خمس و زکات بدهیم.
مشخص است این خانم بحث عشریه را برای پول دار شدن کلیسا مطرح میکند ولی ما هم نظایر آن را داریم.
اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید.
به شما یادآور میشویم کتابهای کاترین پاندر بخصوص کتاب قدرت دعا اگرچه مفاهیمی به ظاهر مشابه مفاهیم اسلامی دارد، اما این مفاهیم ماهیتا با معادلِ اسلامی اش تفاوت دارد و چه از نظر کارکرد و چه از نظر مبانی معرفتی هیچ قرابتی با معارف اسلامی ندارد. مثلا دعای مورد توصیه خانم پاندر، با تحریف در معنای دعا، شکلی جدید از خلوت گزینی را ترویج میدهد که با دعای حقیقی هیچ تناسبی ندارد.
در کتاب قدرت دعا آمده انسان معنوی کسی است که اهل دعا است؛ اما تعریف دعا در این کتاب چنین است: «جملاتِ تأکیدی که انسان ها با خود تکرار می کنند»؛ چکیدهی کتاب قدرت دعا این است که دعا به معنای ارتباط با خداوند نیست، بلکه ارتباط با خود و تکرار عباراتِ تلقینی است. یعنی دعا هیچ گاه در کتاب قدرت دعا، درخواست و طلب نیست، بلکه مطالبه گری و فرمان دادن است؛ به همین دلیل، تواضع و خشوع در آن وجود ندارد، و بالاتر این که مخاطبِ انسان در چنین دعایی، خداوند نیست و در این شکلِ دعا، انسان هیچ گاه با خدا ارتباط و پیوند برقرار نمی کند و او را نمی یابد. خلاصه هرچند درکتاب کاترین پاندر خدا انکار نشده، اما با احترام به کناری گذاشته شده است؛ به گونه ای که حتی در روحانی ترین عملِ آدمیان، یعنی دعا و نیایش حضور ندارد. کتاب قدرت دعا به رغم این که چهار جلد بوده و مطالب و داستان های فراوانی در آن ذکر شده در همین چند جملۀ بالا خلاصه میشود. شکر در آثار کاترین پاندر هم با نگرشی انسان محورانه و اومانیستی پیوند خورده، در حالیکه در نگاه اسلامی شکر اظهارِ بدهکاری به درگاه خالق متعال است و با بکارگیری نعمت ها درجهت اخروی معنا شده است در حالیکه در کتابهای کاترین پاندر چنین معنایی از شکر پذیرفته شده نیست. در باب تفاوت خمس با عشریه هم دقیقا همین تفاوت ها وجود دارد.
در کتاب قدرت دعا آمده انسان معنوی کسی است که اهل دعا است؛ اما تعریف دعا در این کتاب چنین است: «جملاتِ تأکیدی که انسان ها با خود تکرار می کنند»؛ چکیدهی کتاب قدرت دعا این است که دعا به معنای ارتباط با خداوند نیست، بلکه ارتباط با خود و تکرار عباراتِ تلقینی است. یعنی دعا هیچ گاه در کتاب قدرت دعا، درخواست و طلب نیست، بلکه مطالبه گری و فرمان دادن است؛ به همین دلیل، تواضع و خشوع در آن وجود ندارد، و بالاتر این که مخاطبِ انسان در چنین دعایی، خداوند نیست و در این شکلِ دعا، انسان هیچ گاه با خدا ارتباط و پیوند برقرار نمی کند و او را نمی یابد. خلاصه هرچند درکتاب کاترین پاندر خدا انکار نشده، اما با احترام به کناری گذاشته شده است؛ به گونه ای که حتی در روحانی ترین عملِ آدمیان، یعنی دعا و نیایش حضور ندارد. کتاب قدرت دعا به رغم این که چهار جلد بوده و مطالب و داستان های فراوانی در آن ذکر شده در همین چند جملۀ بالا خلاصه میشود. شکر در آثار کاترین پاندر هم با نگرشی انسان محورانه و اومانیستی پیوند خورده، در حالیکه در نگاه اسلامی شکر اظهارِ بدهکاری به درگاه خالق متعال است و با بکارگیری نعمت ها درجهت اخروی معنا شده است در حالیکه در کتابهای کاترین پاندر چنین معنایی از شکر پذیرفته شده نیست. در باب تفاوت خمس با عشریه هم دقیقا همین تفاوت ها وجود دارد.