توصیههایی که باید عملیاتی شود، چه بود؟
ایشان در ادامه سخنان خود که مربوط به عملکرد دستگاه قضا بود هشت توصیه عملیاتی مطرح کردند.
اوّلین مطلب همین سند تحوّلی است که ایشان گفت. این سند تحوّل یکی از مترقّیترین اسناد تحوّل است؛ اوّل تهیّه شد؛ بعد در زمان جناب آقای رئیسی تجدید نظر شد؛ در این تجدید نظر نکات مهمّی به آن اضافه شد، تکمیل شد؛ این باید عمل بشود. خب رئیس محترم قوّه مقیّدند، دنبال می کنند، امّا در سطوح مختلف قوّه باید دنبال بشود؛ هم قضات، هم کارکنان و مدیران باید اینها را دنبال کنند. حالا بر اساس گزارشهایی که به ما می رسد، یک مقداری در این زمینه بر طبق آن چیزی که انسان فکر میکند باید باشد، نیست. بر طبق این سند باید شخصیّتسازی بشود، به تعبیر رایج فرنگی کادرسازی بشود.
بر طبق این سند باید عمل بشود؛ یعنی قوّه در مقابل شایعه و حرف و مخالفت و مانند اینها، حالت انفعالی نداشته باشد. راه مستقیمی است جلوی او و با قدرت این راه را دنبال کند و حرکت کند؛ تحت تأثیر شایعات و اینکه حالا چهار نفر خوششان میآید، چهار نفر بدشان میآید قرار نگیرد؛ این توصیهی اوّل.
۲: با فساد و ساختارهای فسادزا مقابله شود
توصیهی دوّم؛ مسئلهی مبارزهی با فساد جدّی گرفته بشود. فساد وجود دارد. یک حرف خوبی جناب آقای محسنی در یکی از همین جلسات اواخر به من گفتند؛ ایشان گفتند ــ به این مضمون ظاهراً ــ که ما تصمیم گرفتهایم اوّل در درون خود قوّه با فساد مبارزه کنیم؛ بله، همین درست است. این جور نیست که در داخل قوّه فساد نباشد. البتّه اکثریّت قضات، پاکدست، نجیب، مؤمن، زحمتکش و حقیقتاً شریف هستند؛ در این تردیدی نیست، امّا در یک جمع هزارنفره اگر ده نفر هم آدم ناباب پیدا بشوند، میتوانند آن بقیّه را مورد آسیب قرار بدهند؛ از لحاظ آبرو و از لحاظ کار و مانند اینها، باید دنبال همان ده نفر گشت و عمده هم این است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود؛ گاهی در بخشی از جاها ــ حالا چه در قوّهی قضائیّه، چه در قوّهی مجریّه یا جاهای دیگر ــ بعضی از ساختارها هست که به طور طبیعی فساد ایجاد می کند؛ آن ساختارها باید در هم شکسته بشود؛ بگردید این ساختارها را پیدا کنید، آنها از بین برود؛ این هم نکتهی دوّم.
۳: دانش قضایی باید تقویت بشود
نکتهی سوّم، تقویت دانش قضائی. دانش قضایی بایست تقویت بشود. بسیاری از این احکامی که یا ضعیفند یا مخدوشند ــ حالا گاهی تصادفاً طبق یک گزارشی، یک چیزی، بعضی از احکام به ما رسیده، ارائه شده ــ انسان که نگاه می کند، بعضی از این احکام خیلی ضعیف است. مثلاً قاضی ده استدلال که برای یک حکم ذکر کرده، اغلب استدلالهایی که ذکر شده، قابل خدشه است، ضعیف است. استدلال باید متقن و قوی باشد. نه فقط در مورد دادگاه، حتّی در مورد دادسرا. ادلّهای که دادستان در کیفرخواست ارائه میدهد باید ادلّهی متقنی باشد، بتواند از آنها دفاع کند. البتّه معنایش این نیست که حالا هر چه دادستان گفت، بالاخره مورد قبول قرار خواهد گرفت، امّا باید ادلّهای باشد که قابل استدلال و قابل دفاع باشد. در مورد قاضی و دادگاه که خب اهمّیّت این جهت خیلی بیشتر است. پس این شد مسالهی احاطهی علمی و قضائی، هم به موضوع، هم به حکم؛ یعنی دانش قضائی باید بالا برود.
۴: تشویق و تنبیه در قوه قضاییه جدی گرفته شود
نکتهی چهارم مسالهی تشویق و تنبیه در درون قوّه است. تنبیه را عرض کردیم، تشویق هم باید بشوند. ببینید واقعاً بعضیها هستند، آدم میبیند ــ یعنی می داند؛ می بیند که حالا [درست نیست چون] ما از دور اطّلاع پیدا میکنیم ــ واقعاً تلاش میکنند، واقعاً زحمت میکشند، در مواردی وقت استراحتشان را هم به رسیدگیهای قضائی صرف می کنند؛ خب اینها شناسایی بشوند، تشویق بشوند؛ حالا با انواع تشویق. تشویق فقط تشویق مالی نیست؛ تشویق آبرویی هست، تشویق معرّفی کردن و مانند اینها هست؛ بالاخره تشویق بشوند. این هم نکتهی بعدی.
۵: اختیارات و ماموریتهای قوه قضاییه معطل نماند
نکتهی پنجم این است که هیچ بخش از اختیارات و مأموریّت های قوّهی قضائیّه که در قانون اساسی و قوانین مترتّب بر آن معیّن شده، معطّل نماند؛ هیچ بخشی معطّل نماند. حالا فرض کنید در حوزهی حقوق عمومی، دادستان کل وظایفی دارد، [و باید]رصد کامل نسبت به حقوق عامّه داشته باشد ــ که حالا یک موردش را بعداً عرض خواهم کرد ــ که حقوق عامّه تضییع نشود. هر جا احساس شد حقوق عامّه دارد تضییع می شود، به طور جدّی وارد میدان بشوند؛ با استناد به قانون. بنده با اِعمال احساسات و شعارگونه وارد شدنِ در این قضایا موافق نیستم، امّا با استناد به قانون محکم وارد بشوند. این خب یک کار مهمّی است؛ یا مسئلهی پیشگیری از جرم که یکی از وظایف قوّهی قضائیّه است و در قانون اساسی هم آمده، بایستی جدّی گرفته بشود و [در مورد آن]هیچ اهمالی روا داشته نشود.
در مورد قوانین عادّی و معمولی و به اصطلاح از کارهای متعارف قوّه، این قانونی که مربوط به زمینها بود که مشخّص کنند در شهرها و روستاها که هر یک متر زمین حکمش چیست، مال کیست و غیره، باید به نتیجه برسد، این باید به نهایت برسد، این باید دنبال بشود؛ اگر این کار شد، این زمینخواریها و کوهخواریها و مانند اینها دیگر از بین خواهد رفت؛ که خود آن زمینخواریها هم باز زمینهی مشکلات دیگری است.
۶: قوّه تحت تأثیر نظر ضابط قرار نگیرد، اما به نظرات تخصصی آنها هم بی اعتنایی نکند
نکتهی ششم: نوع ارتباط قوّهی قضائیّه با ضابطین قضائی خیلی مهم است. از چند طرف باید ملاحظه وجود داشته باشد: یک طرف این است که باید از رفتار ضابطین مراقبت و نظارت بشود که خب ایشان همین چندی پیش یک دستوراتی دادند ــ من از تلویزیون شنیدم ــ در مورد بعضی از این کارهایی که ضابطین می کنند، که نباید این کارها نسبت به متّهم انجام بگیرد. خب این یک بخش قضیّه است که مراقبت بشود از رفتار ضابط که تندروی و زیادهروی و مانند اینها انجام نگیرد.
یک جهت دیگر این است که قوّه تحت تأثیر نظر ضابط قرار نگیرد؛ خب ضابطین، دستگاههای مؤثّر و مهمّی هستند، قدرتهایی دارند، نظراتی نسبت به اشخاص، نسبت به قضایا دارند؛ قوّهی قضائیّه نه، خودش باید مستقل رسیدگی کند، تحت تأثیر نظر او قرار نگیرد؛ این هم یک جهت است.
یک طرف دیگر قضیّه این است که همین ضابطین گاهی نظرات کارشناسیای دارند که اینها تحقیق شده است، این نظرات کارشناسی را هم ندیده نگیرند؛ قوّهی قضائیّه از این نظرات کارشناسی استفاده کند؛ حالا چه در نیروی انتظامی، چه در وزارت اطّلاعات، چه در جاهای دیگر، ضابطینی که هستند، گاهی نظرات تخصّصی و کارشناسیشدهای دارند؛ به این نظرات توجّه بشود.
یک مسالهی دیگر این است که ضابطین به ما مکرّر شکایت می کنند که مثلاً ما وقتی اعتراض می کنیم که چرا فلان مورد را برخورد نکردید، میگویند ما برخورد کردیم، دادیم به قوّهی قضائیّه، قوّهی قضائیّه رها کرد. از قوّهی قضائیّه می پرسیم چرا؟ می گویند قانون نداشتیم! خب اگر قانون ندارید، قانون را چه کسی باید فراهم کند؟ شما باید فراهم کنید دیگر؛ لایحه درست کنید، تنظیم کنید، بدهید به مجلس تا برایتان تصویب کند. یعنی این جور نباشد که ضابط یک زحمتی بکشد، یک تلاشی بکند، یک کاری انجام بدهد، بعد بیاید قوّهی قضائیّه، با بیتوجّهی قوّهی قضائیّه یا عدم تخصّص قاضی در آن مورد خاص مواجه بشود و از دست برود؛ بنابراین این هم نکتهی ششم، [یعنی]نگاه همهجانبه در ارتباطات بین قوّهی قضائیّه و ضابطین.
۷: مراقب امنیت روانی مردم باشید
نکتهی هفتم، مسالهی امنیّت روانی مردم است. یکی از حقوق عامّه که گفتم اشاره می کنم این است؛ یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعهای، یک دروغی، یک حرف هراسافکنندهای در ذهنها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامهها بودند که این کارها را میکردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند، ذهن مردم را خراب میکند. یک دروغی را مطرح میکند، شایع میکند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین میرود. یکی از وظایف قوّهی قضائیّه برخورد با این مساله است. البتّه اینجا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً می شود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید؛ اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید؛ اینها چیزهای مهمّی است. این هم یک مساله. البتّه گاهی هم منبع برخی از همین اخبار خود قوّهی قضائیّه است. یعنی گاهی یک نفری از قوّهی قضائیّه یک گوشهای یک چیزی راجع به یک کسی، راجع به یک مجموعهای ذکر میکند که خود این، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد.
۸: هر پروندهای را باز میکنید تا آخر دنبال کنید
آخرین مطلب این است که پروندهای را که باز می کنید تا آخر دنبال کنید و تمام کنید. پروندههای گوناگونی که به مسائل عمومی ارتباط دارد و قوّهی قضائیّه وارد شده، مثلاً راجع به برخی کارخانهها، راجع به برخی تصرّفات بیمورد و امثال اینها به آخر برسانید. جوری نباشد که سر زخم را باز کنید، بعد رها کنید. البتّه اوّلش یک سر و صدایی معمولاً میشود که این کار دارد انجام میگیرد، بعد یواشیواش فراموش بشود؛ نه. هر کاری را که شروع میکنید، هر مسالهای که ــ حالا ایشان گفتند مسالهمحوری؛ خب خوب است، مسالهمحوری خیلی خوب است ــ به طور خاص به خاطر اولویّتش دنبال می کنید، این مساله را به آخر برسانید، پرونده را تمام کنید، بعد بیایید کنار.
سال | گزیدهای از اهم بیانات مقام معظم رهبری |
سال ۹۱ |
ارتقای قوه قضائیه، آرزوی رهبر معظم انقلاب / گزارش عملکرد قوه قضائیه در معرض افکار عمومی هم قرار بگیرد |
سال ۹۲ | تاکید بر سلامت و کارآمدی / رسیدن به قوه قضائیه اسلامی / مراقبت دائم و پیگیری مستمر زمینه ساز تحقق اهداف قضایی است |
سال ۹۳ | تعیین ۶اولویت برای دستگاه قضا / ساز وکار ویژه و روشن برای اجرای سیاستها، نظارت بر عملکردها اعم از عملکرد قضات و عملکرد مدیران لزوم عدم تأخیر در اجرای احکام، کادرسازی و جانشین پروری، پیشگیری از جرم و افزایش همکاریهای سه قوه |
سال ۹۴ | توجه به فساد دستگاه قضا / افزایش زندانیان تأسف بار است / هر گونه فساد در دستگاه قضایی، زمینه ساز فسادهای بزرگتر در جامعه است |
سال ۹۵ | باز هم تاکید بر سلامت دستگاه قضایی / ضرورت اطلاعرسانی درخصوص برخورد با افراد خاطی در داخل دستگاه قضایی، پیشگیری از جرم و اصلاح قوانین لزوم کاهش حبس |
سال ۹۶ | ضرورت تحول در قوه قضائیه |
سال ۹۷ | تاکید بر برخورد قاطعانه با مفاسد اقتصادی / قوهی قضاییه باید «مظهر عدالت» و «ملجأ مورد اطمینان و پناهگاه آرامشبخش مردم» برای احقاق حقوق فردی و عمومی باشد |
سال ۹۷ و بیانیه گام دوم انقلاب | آغاز دههی پنجم انقلاب و گذشت چهل سال از تشکیل دادگستریِ مبتنی بر فقه و حقوق اسلامی، ایجاب میکند که با تکیه بر تجربهها و دستاوردها و رهنمودهای انباشته در این نصاب زمانی، تحوّلی متناسب با نیازها و پیشرفتها و تنگناها در قوهی قضاییه صورت گیرد و دستگاه عدالت با نَفَسی تازه و انگیزهای مضاعف و نظم و تدبیری حکمتآمیز، دوران جدیدی را که زیبندهی گام دوم انقلاب اسلامی است، با قدرت و جدیت آغاز کند |
حکم رهبری برای رئیسی | در برخورد قضائی ملاحظهی این و آن را نکنید / از جوانان صالح و انقلابی و فاضل در مسؤولیت های قوه استفاده کنید / قاضی و دادگاه را عزیز بدارید |
سال ۹۸ | احیای حقوق عامه که گستره وسیعی از اقتصاد و امنیت تا عرصه بین المللی را در بر میگیرد، گسترش عدل و آزادیهای مشروع، پیشگیری از وقوع جرم و نظارت بر حُسن اجرای قانون / مبارزه سختگیرانه با فساد در درون قوه |
سال ۹۹ | اگر دادستانیها احساس کردند حقوق عامه در حال تضییع است باید وارد کار شوند و از حق مردم دفاع کنند / باید مبارزه با فساد، در درجه اول در داخل قوه و به صورت جدی و کارشناسی انجام شود، زیرا تبعات و ضربه فساد در داخل قوه قضاییه بسیار سنگین خواهد بود |
سال ۱۴۰۰ | باید مشخص شود که حکم ضایعکنندگان حقوق عامه چیست تا از صدور احکام سلیقهای جلوگیری شود / برخورد سریع و فعال با گزارشهای مردمی درباره وجود برخی عناصر فاسد در دستگاه قضا |