در تحلیل علت حملات شیمیایی به مدارس و مسمومیت زنجیره ای دانشآموزان، نیاز جریان شکست خوردهی اغتشاشات اخیر به نا امنسازی فضای جامعه روشن است. پس از شکست امپراتوری دروغ رسانهای آنها در جنگ ترکیبی فتنه ۱۴۰۱ و پیوند سلطنت طلبان و سازمان تروریستی مجاهدین خلق، عملیات پسافتنه آنها در کشور نمایان شد. اساسا روش این سازمان تروریستی ناامنسازی فضای کشور است و این پازل را با تاکتیک در زمین سوختهی زن زندگی آزادی، علیه زنان و دخترانمان پیاده میکنند.
در مسمومیت زنجیرهای دانشآموزانمان که واقعا وقیحانه و دردناک است، بار دیگر در پی نمادسازی و کشتهسازی هستند و ریشه این رفتار داعشگونه را باید در جریان مرتبط با پدیدآورندگان داعش جست. رسانههای اصلاح طلب داخل کشور باید هزینه اتهامزنی به نظام و تشویش اذهان مردم را بپردازند، اینها آگاهانه در زمین دشمن بازی میکنند تا برای خود رای و برای سایتهایشان کلیک بخرند. همان ژست ناپاک غربی- سعودی- صهیونیستی که علیرغم ادعای همیشگی و مضحک و دروغین حقوق بشر، با جنگ بیولوژیک کرونا مردم جهان را مورد آسیب نقشههای استعماری خود کرد، امروز در پی موجسازی است.
البته ناگفته نماند دستگاههای اطلاعاتی ما در این زمینه کوتاهیهایی نیز داشتهاند که ریشههای این نفوذ را شناسایی نکردند! انفعال دستگاههای اطلاعاتی، زمینه حمله روانی دشمن را گسترده کرده است! اتاق فکر جریانهای متحد علیه نظام، گسترده، همهجانبه و همزمان در بستر مجهولسازی و با ناامنسازی فضای جامعه، پازل دیگری از جنگ ترکیبی خود را تکرار میکنند. رسانههای کشور چه میکنند؟ این حد از وادادگی رسانهای و انفعال واقعا عین راحت طلبی ما را میرساند! ما کجا هستیم که در مرزهای مجازی ما دشمن اینطور با دروغسازی جولان بدهد، ناامن و آن را به نظام منتسب کند!
چرا با صدای بلند نمیگوییم که عامل عملیات میدانیِ مسمومیتهای سریالی فرزندانمان، همان جریانیست که عملیات روانی این جنایت را هم بهعهده دارد؟ احزاب مدعی و سهمخواه کجا هستند؟ چرا از متن مجوز کاغذی خود به جامعه و بین مردم نمیآیند؟ این چیست؟ آیا وادادگی سیاسی نیست؟ آیا این تحلیل دشوار است که گروههایی که تاکنون سعی کردهاند از این ماجرا بیشترین بهرهبرداری رسانهای بکنند از جمله برخی گروههای نفوذی در خود دستگاههای امنیتی و دولتی، جریان وهابی سعودی، فرقه وحوش رجویون، سرویس جاسوسی حامی هادیِ علی کریمیها (از جمله موساد وسیا)، که خودشان طراحند. دنباله آنها در فضای دیجیتال مجازی معلوم نیست؟
دوستان نادان و شاید بعضا دشمنان آگاه ما از جمله بخش تندروی اصلاح طلبانی که به کودکان پروانهای هم رحم نکردند و درخواست تحریم دارو دادند، آیا برای جان دانشآموزان ارزشی قائلند، اگر هستند چرا در زمین عاملان این موضوع جولان میدهند؟ چرا آن جریانی که با ادعای کذب حمله به اسرا پناهیها نتوانست مدارس را با اغتشاشات همراه کند و اکنون اقدام به مسمومسازی دخترانمان کرده،نمیبینیم؟ موفقیت آنها در ایجاد نارضایتی در مردم است یا اشک تمساحشان از سر دلسوزی بر مردم؟ واقعا نظام که با قاطعیت، سعه صدر و متانت از اغتشاشات اخیر عبور کرد و بر فتنهگران پیروز شد و فریب خوردگان را عفو کرد، چرا باید علیه خود کاری کند؟
این جماعت میخواهند سناریوی حمله شیمیایی غوطه شرقی سوریه را ایرانیزه کنند و با آن فراخوان تجمع و اعتصاب سراسری میدهد! اتفاقا جریان برانداز که در اغتشاشات برای بَقاء خود در شهرهای ایران به هر روشی در جنایت متوسل میشدند، در ابتدای اغتشاشات اخیر هم، راهکار مسمومیت در مدارس و ادارات را پیشنهاد میکردند و امروز با همین تاکتیک دست بهکار شدند تا به بهانه آزادی زندگی را از زن بگیرند و باید هوشیار باشیم.
*معاون سیاسی حزب موتلفه
۲۱۶۲۱۲