الان هم نمی خواهم نمکی بر زخم دلسوختگان محیط زیست زنجور بپاشم. اگر شما برای پیروز اشک می ریزید، من هفته هاست که برای چمی اشک می ریزم که زمانی در پای دامن عروس جولانگاه شیر ایرانی بود. تفکر منحوسی که از زمان پهلوی به نام توسعه نفتی در ایران ریشه کرد وقتی به دست مهندسان امریکا تحصیل کرده انجمن اسلامی دانشجویان در بعد از انقلاب افتاد به افراطی ترین شکل ممکن به جان ایران افتادند تا بند بند حروف اصل ۴ ترومن را در ایران پیاده کنند. تقلبی که به شکل ناشیانه ای تبدیل شد به وضع امروز ایران. کشوری با توسعه ناپایدار و نیروهای انسانی به شدت از هم گسیخته و دستگاه اداری به شدت ناکارآمد و فاسد.
پیروز سرنوشت دیگری بهتر از آنچه در ۹ اسفند ۱۴۰۱ برایش اتفاق افتاد نداشت. اما یک درس داشت که بعید می دانم کسی آن درس را آموخته باشد. تنها راه حفظ محیط زیست ایران این است که بفهمیم که ما هیچ از محیط زیست نمی دانیم و محیط زیست را بگذاریم به حال خودش. ما چاره ای جز حفاظت نداریم. ما نباید حتی یک درخت بکاریم. ما نباید به هیچ حیوانی غذا بدهیم. ما نباید با ماشین خود به هیچ منطقه طبیعی برویم. ما فقط باید خودمان را کنترل کنیم. ما باید بپذیریم که انسان تکامل نیافته ترین موجود است. آخه موجودی که قدمتش کمتر از ۲۰۰ هزار سال بیشتر نیست و همه خویشاوندانش هم به دلیل رفتار بدش منقرض شده اند، چه حق دارد که بخواهد در کار دیگر موجودات دخالت کند. همین سگ و گربه ای که دخالت کردید، برای ۷ پشت کره زمین بس است. آنها را انداختید به جان دیگر موجودات و همراه خود کردید در قتل عام دیگر موجودات.
حالا میخواهید یوز پلنگ اهلی کنید؟ نه عزیزان یوز پلنگ میمیرد، ذلت نمیپذیرد، دست بردارید و اگر دلتان برای ایران، محیط زیست و باقیماندههای یوز میسوزد تنها یک راه دارید و آنهم همه با همه کمک کنیم و پای دامها، پای خودروها، پای جادهها، پای سگها و پای هر آنچه بوی آدمی میدهد را از هر سانتی از ایران کوتاه کردیم، همین کافی است. پیروز مرد تا به شما بفهماند که ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان. تنها کاری که در اسفند ماه میتوانید انجام دهید جلوی این طرح منحوس ۱ میلیارد درخت را بگیرید که حالا مثل مور و ملخ میافتند بهجان مناطق طبیعی تا آسایش و آرامش هر گیاه و جانوری را به خاطر عکس و سلفی بگیرند.
استاد دانشگاه و فعال محیط زیست
۲۳۳۲۳۳