خانه » همه » خبر » همه آن‌چه احمدرضا درویش در مورد ابراهیم حاتمی‌کیا گفت

همه آن‌چه احمدرضا درویش در مورد ابراهیم حاتمی‌کیا گفت

کارگاه انتقال تجربه احمدرضا درویش کارگردان سینمای ایران شامگاه سه‌شنبه ۱۶ اسفندماه در جریان برگزاری هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت» در عسلویه برگزار شد.

درویش در ابتدای صحبت‌های خود در این کارگاه گفت: «توفیق بزرگی بود که به بهانه برگزاری جشنواره «مقاومت» در یک لوکیشن خاص و جدید همدیگر را ملاقات کردیم، این جشنواره در ابتدا جشنواره دفاع مقدس نام داشت اما بعدها دامنه این نامگذاری گسترش پیدا کرد و البته به درستی هم گسترش پیدا کرد.»

وی بیان کرد: «در راه که می‌آمدم تجربه جالبی با سردار مقواسازان مسئول فرهنگی بسیج داشتم و یاد خاطره‌ای در سال ۶۵ افتادم که مرتبط با آن جنایت بزرگ آمریکایی‌ها در سرنگونی ایرباس ایرانی بود. درواقع خاطره عجیب و غریبی دارم. در آن دوران قرار بود عملیاتی در پاسخ به آن جنایات بزرگ انجام شود اما ماجرا به گونه‌ای دیگر رقم خورد. من آن زمان به همراه گروهی برای تصویر کردن این عملیات به منطقه آمده بودم آنچه اما بر سر من و گروهم آمد عجیب و غریب بود. درواقع ما در دریا گم شدیم و گروهی همراهم بود که تا آن زمان حتی یک فشنگ هم شلیک نکرده بودند! یعنی هم گرفتاری داخلی با گروه خودم پیدا کرده بودم و هم مسئولتی داشتیم برای به تصویر کشیدن یک عملیات بزرگ در دریا، اما گم شدیم! آن خاطره حالا برایم زنده شد.»

برای مهمانی به اینجا نیامده‌ایم

این کارگردان با اشاره به حضور در منطقه عسلویه گفت: «برایم جالب است که فردا اختتامیه جشنواره برگزار می‌شود و هنوز فرصت نشده که جوانان مستعد استان، خانواده شهدا، مزار شهدای گمنام و … را ببینیم! وقتی چنین مسافتی طی می‌شود ما فیلمسازان وظیفه داریم این میزانسن‌ها را با مردم نفس به نفس ببینیم. نام جشنواره «مقاومت» ما را باید از فضای روزمره شهری به آن دوران ایثار، گذشت، حماسه و مرثیه ببرد ما برای همان آمده‌ایم برای مهمانی که نیامده‌ایم!»

درویش در بخش دیگر از صحبت‌هایش مطرح کرد: «وقتی جنگ تمام شد درواقع برای امثال ما و نسل ما تازه شروع شد و همچنان ادامه دارد. جنگ برای ما هشت سال نبود چه بسا برای برخی مثل من هنوز تمام نشده است، این امر هم تحت تأثیر فضای ذهنی نیست بلکه جنگ برای ما هنوز به صورت جدی ادامه دارد، این هم از رسوبات جنگ نیست بلکه ما هنوز در محضر خاطرات دفاع مقدس هستیم و این یک واقعیت است. جنگ ما در دوران دفاع مقدس با پابرهنه‌ها اداره شد، پس باید همان مردم پابرهنه در فیلم‌ها و آثارمان تجلی پیدا کنند، همان افرادی که عاشقانه در محضر و رکاب امام (ره) حضور پیدا کردند.»

کارگردان «دوئل» توضیح داد: «واقعیت این است که با گذشت زمان و به تبع تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تغییراتی در بدنه افراد جنگ صورت گرفته است، این خطر هم می‌تواند وجود داشته باشد که تحلیل‌های ما نسبت به دوران جنگ به سمتی برود که رنگ و بوی دیگری بگیرد. در جنگ ما تکنولوژی، فناوری و تجهیزات وجود داشت اما مقدمه همه این‌ها نیروی انسانی بود که متأثر از روح انقلاب بودند آنها افرادی بودند که عاشقانه در جنگ حضور پیدا کردند، با خدا معامله کردند و ترجمه جهاد فی سبیل‌الله بودند.»

حاتمی‌کیا دیده‌بان سینمای ایران است

وی افزود: «تفاوت جنگ ما با جنگ‌های دیگر در همین است وگرنه مشابه جنگ ما در دیگر کشورها هم رخ داده است اما در جنگ ما مردم برای خدا جنگ می‌کردند پس این نکته مهمی در دوران معاصر است، دوباره باید جریانی با همین ادبیات شکل بگیرد و با خدا معامله کند. در آن دوران متأثر از همین امر و همان دیدگاه، اولین جرقه‌های تولید فیلم زده شد و پرچمدار اصلی این حرکت کسی بود که صحنه‌های زیبایی را در فیلم‌ها ساخته است، تجلی حرف من در جهاد فی سبیل‌الله در همان صحنه از فیلمی بود که دیده‌بانی به سمت خط می‌زد و…. چنین تصویری از ذهن هنرمندی برمی‌آید که این جنگ را خوب شناخته و جایش در اینجا خالی است او دیده‌بان سینمای ایران و پرچم‌دار دفاع مقدس و سینمای مقاومت است؛ او ابراهیم حاتمی‌کیاست.»

درویش اظهار کرد: «سهم سینمای دفاع مقدس در توسعه سینمای ملی ایران زیاد است. در ابتدای انقلاب، این سینما وضع بلاتکلیفی داشت به‌گونه‌ای که برخی می‌گفتند این سینما را می‌خواهیم چه کنیم؟ مثلاً مجلسی‌ها در حفظ آن خیلی تردید داشتند! در شرایطی که کشور در حال بنیان گذاشتن سینمای جدید بود، نسلی درگیر مسأله دوربین، صدا، تصویر و جنگ شد و تربیت شد که هم معارف دفاع مقدس و هم سینما را درک کند. این افراد آثاری را تولید کردند که عمودهای خیمه بزرگ سینمای ایران شدند هر کدام از این‌ها و هر کدام از آثار آنها در این راه عمود هستند.»

وی گفت: «من سینمای دفاع مقدس را نجات‌بخش سینمای ملی می‌دانم یعنی هم از حیث معرفتی هم زیبایی شناختی. بهترین فیلمبرداران، طراحان صحنه، گریمورها و… کسانی بودند که بسیاری از مشق‌های خود را در سینمای دفاع مقدس انجام دادند و این سینما سخاوتمندانه آغوش باز کرد تا بعداً همان‌ها به سمت سینمای اجتماعی بروند. سینمای دفاع مقدس مخصوص یک کلونی و گروه خاص نیست بلکه هر کسی هرگونه که می‌خواهد می‌تواند در آن کار کند. آغوش این سینما باید برای هر کسی با هر تیپی باز باشد، هرکسی می‌خواهد در این بستر کار کند باید به او میدان داده شود چون این سینما برای کسی نیست.»

کارگردان «رستاخیز» ادامه داد: «پی‌ریزی سینمای ایران با همین سینمای دفاع مقدس آغاز شد، به‌گونه‌ای که در همین سال‌های اخیر همزمان با شکل‌گیری داعش، رخدادهای منطقه‌ای و… یک جنگ نابرابری در منطقه تجربه شد و جهان اسلام و جهان شیعه در برابر یک تهاجم جهانی قرار گرفت. در این میان آثار، تصاویر و مستندهایی که در ماجرای مقاومت تولید شد مثل یک دریا، ذخیره هستند. جوانان امروزی رفتند و در گوشه گوشه کشورهای درگیر مقاومت کارهای بسیار بزرگی انجام دادند. من بسیاری از این آثار را دیدم و باید بگویم آدم با دیدن آنها حیرت می‌کند درواقع این همه برکت، نتیجه سینمای دفاع مقدس در دوران شکل‌گیری اولیه است، یعنی همانگونه که حاتمی‌کیای ۲۴ ساله «دیده‌بان» را ساخت امروز بچه‌های ۲۴، ۲۵ ساله ما در کشورهای بیگانه، در غربت و در یک فضای بسیار عجیب فیلم می‌سازند، آنها شجاعانه دوربین خود را به میان پلیدترین جریان جهانی می‌برند؛ جریانی که می‌خواست همه منطقه را به تجزیه بکشاند. این دستاورد، دستاورد نسل حاتمی‌کیا، ملاقلی‌پور، سیف‌الله داد و… است. اگر آن بچه‌ها نبودند، اگر آوینی نبود و اگر تلاش‌های ما در دوران دفاع مقدس در زمینه فیلم‌سازی نبود امروز هم دچار مشکل می‌شدیم.»

درویش عنوان کرد: «یادمان باشد که قرار است ما تحت‌تأثیر فیلم‌هایمان و فیلم‌های ما تحت‌تأثیر همان فضای ایثار و حماسه باشد، باید در میزانسن‌های مختلف هم همین را نشان بدهیم، در این سال‌هایی که دسیسه‌های کوچک و بزرگ بر ما تحمیل می‌شود، ما باید با همان دستاوردهای دفاع مقدس به نبردشان برویم. نسل ما «دیده‌بان»، «آژانس شیشه‌ای»، «بلمی به سوی ساحل» و … را ساخت آن هم در شرایطی که به ما دوربین نمی‌دادند و به آثار کوبریک و کوروساوا دسترسی نداشتیم. مثل امروز نبود که به به‌روزترین آثار جهان با یک کلیک دسترسی داشته باشیم، ما در آن موقع خیلی گرفتار بودیم، ولی در همان دوران جوانی فیلمی ساخت که افتخار سینمای ایران است.»

وی تأکید کرد: «نسل ما پایه‌گذار چنین خیمه‌ای برای سینمای ایران بود که هنوز سینمای دفاع مقدس سهم بزرگی در کلیت سینمای ما دارد. پس جوانان باید این پرچم را به دست بگیرند البته خوشبختانه بچه‌های جوان ما کارهای بزرگی انجام داده‌اند؛ این دستاوردی است که متکی بر نسل قبل به دست آمده است.»

این کارگردان در پاسخ به پرسشی درباره سینمای جنگ مطرح کرد: «من فیلمساز هستم و اگر نظریه‌ای دارم آن نظریه باید در فیلمم باشد اما به طور کلی از نظر من فیلم ضدجنگ چیز بدی نیست، البته یک فیلم نباید ضددفاع باشد، در عین حال جامعه ما حتماً به فیلم ضدجنگ نیاز دارد اما بدانیم که در طول هشت سال دفاع مقدس، فرصت‌های زیادی از یک ملت گرفته شد.»

کارگردان «سرزمین خورشید» گفت: «جنگ در هیچ دین و آئینی پذیرفته نیست اما نباید در آثارمان ملتی را به تصویر بکشیم که در مقابل جنگ تسلیم بودند، میلیون‌ها آدمی که در برابر جنگ ایستادند نباید به‌گونه‌ای تصویر کنیم که انگار از این ایستادگی پشیمان هستند چون مردم در جنگ هزینه‌های عجیب و غریبی دادند، جنگ ما یک مرثیه عظیم بود اما نباید در تولیدات، یک ملتِ تسلیمِ زیر بار ظلم رفته را به تصویر بکشیم. ملت ما بر خلاف تحمل زیاد و پرداخت هزینه‌های گزاف با خون و بغض و سکوت رمزآلود خود، در طول آن سال‌های ستم و تجاوز حالا یک نقطه اتصال با تاریخ معاصر دارند و آن این است که در هیچ کجا کوتاهی نکرده‌اند، پیشانی این امر هم مردم پابرهنه و مستضعف هستند.»

نمی‌شود بدون صدا و تصویر یک هدف را پیش برد

درویش بیان کرد: «هر کسی در هر نقطه‌ای که هست، چه سیاستمدار چه یک کارگر به دو چیز مهم احتیاج دارد؛ یکی فهم و ادراک قدرت تصویر و دیگری فهم و ادراک قدرت صدا. هر کسی هر هدفی دارد باید از این دو عنصر بهره ببرد، نمی‌شود بدون صدا و تصویر یک هدف را پیش برد. مسأله بعدی این است که بدانیم ما چه کسی هستیم. قدرت و قوت سینماگر نه به جیب پرپول و نه به حکم مسئولیت است بلکه فیلمساز و هنرمند کارگاه تولید خیال است. آن دو عنصر صدا و تصویر متصل به این عنصر خیال هستند یعنی اگر کسی از صدا و تصویر بدون استفاده از خیال بهره ببرد به جایی نمی‌رسد چون قرار است ذهن ما کارگاه تولید خیال باشد.»

وی افزود: «ما تلاش می‌کنیم که شناور در دریای خیال، واقعیت را تاویل و به حقیقت نزدیک کنیم. کار ما این نیست که هر آنچه اتفاق افتاده را صد درصد به تصویر بکشیم. اگر قرار است در تراز انتظارات اجتماعی و انقلابی به سینمای بالنده برسیم نباید فقط متکی بر تکنیک باشیم. آثار کوروساوا به این دلیل ماندگار شدند که متکی بر تکنیک نبودند. گرچه همه اینها لازمه یک اثر ماندگار است اما فیلمساز قبل از اینها باید فلسفه بداند و تاریخ و حوادث اجتماعی جامعه خود را بلد باشد، چنین فیلمی هویت‌مند است.»

این کارگردان سینما در پایان گفت: «زمانی کوروساوا را کسی تحویل نمی‌گرفت اما حالا پس از مرگش محل رجوع است، چون او حوادث جامعه‌اش را تاویل می‌کرد، او یک ژاپنی تمام عیار و یک اندیشمند بود. در این سال‌ها اگر عقب‌گردی در موضوعات تاریخ معاصر داریم، ناشی از فقدان همین مسائل است. بسیاری از سیاستمداران فرهنگی ما متأسفانه به درک صحیحی از هنرمندان نرسیدند و فکر می‌کنند هنرمند یک کارمند است که باید هر آنچه آنها می‌خواهند تولید کند!»

۲۵۹۲۴۷

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد