مُحدَّثه
معنی فارسی این واژه، «حدیث شده» یعنی: کسی که از پشت پرده و ماوراء عالم طبیعت با او سخن گفته شده، است و این سخن به وسیله فرشتگان که پیام آور از سوی ذات مقدّس حق بوده اند انجام می شود.
روشن است که در درجه اول، پیامبران الهی هستند که فرشته وحی با آنها سخن می گوید و مطلبی از این طریق به آنها القاء می شود و آنان برای هدایت انسانها به افراد بشر انتقال می دهند، تا اینجا مورد قبول تمام مکتبهای الهی بوده و پذیرفته اند که انبیاء دارای چنین موقعیّتی هستند، ولی بحث اینجاست که آیا غیر از پیامبران، افراد دیگری از انسانها هم به این مقام و موقعیّت می رسند که فرشتگان الهی با آنان سخن بگویند؟
پاسخ این مطلب را از قرآن کریم بشنویم. قرآن کریم در سوره آل عمران، آیات ٤٢ و ٤٣ می فرماید:
«وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ. يا مَرْيَمُ اقْنُتي لِرَبِّکِ وَ اسْجُدي وَ ارْکَعي مَعَ الرَّاکِعينَ»
آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدای متعال تو را برگزیده و پاکیزه ات گرداند و بر همه زنان عالم برتری بخشید. ای مریم! پروردگار را فرمانبردار باش و سجده آور و همراه با رکوع کنندگان، رکوع کن.
ملاحظه می فرمایید این آیه به طور صریح و گویا، حضرت مریم را مخاطب فرشتگان قرار داده و سخنان فرشتگان با حضرت مریم را بازگو می کند که اوامر الهی را نسبت به او بیان نموده و کرامت و ارزش او را در نزد خداوند بیان می دارد، حتما حضرت مریم صدای آنان را می شنید و خطابشان را می فهمید و گرنه فایده ای در این خطاب و سخن گفتن نمی بود و در روایات نقل شده که آن کسی که با مریم سخن گفت فقط جبرئیل بود.[1]این آیات چنانچه گفتیم، در سوره مبارکه آل عمران است و در سوره مریم می فرماید:
«وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا. فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا. قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا. قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا. قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا. قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌٌٌٌٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا. (آیات ١٦ تا ٢١)
ای رسول ما! در کتاب خدا شرح حال مریم را به یاد آور. آن هنگام که از نزد خانواده خویش به جایی در شرق بیت المقدّس رفت. پس بین خود و اهلش، پرده و حجابی ایجاد کرد. جبرئیل را به سوی او فرستادیم پس او به صورت آدمی با خلقت تمام در برابر مریم مجسّم شد. مریم گفت: من از تو به خدا پناه می برم و تو تقوا و پاکدامنی پیشه کن. جبرئیل گفت: من فرستاده پروردگار تو هستم و آمده ام که تو را پسری پاکیزه بخشم. مریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود و حال آن که مرا بشری لمس ننموده و من بدکاره نبوده ام؟ جبرئیل گفت: تو به همین صورت صاحب فرزند خواهی شد و پروردگارت فرمود: که این کار بر من آسان است. چنین فرزندی بدون پدر به تو می دهم تا او را برای مردم «آیت» و نشانه ای بر قدرت و توانایی خود و رحمتی از جانب خویش قرار دهیم و این کار، امری مقدّر و شدنی است.
همه مفسّران گفته اند که مقصود از روح در این آیه، جبرئیل است که به صورت آدمی جلوه گر شد و بدون هیچ کم و کاستی در تمثّل و تجسّم به صورت انسان، نزد مریم آمد و بین آنان این گفتگو و محاوره روی داد.
این دو مورد درباره حضرت مریم بود و موارد دیگری در قرآن کریم، خطاب فرشتگان را به غیر از پیامبران بیان داشته. از جمله در آیات سوره مبارکه نور، آیه ٧١ تا ٧٣ جریانِ آمدن فرشتگان را نزد حضرت ابراهیم بیان می دارد که به او بشارت فرزنددار شدن دادند، همسر ایشان نزد شوهرش ایستاده بود از این بشارت خندید و گفت: آیا من فرزنددار می شوم با این که پیرزنی هستم و شوهرم نیز پیر و ناتوان است، این مطلب بسیار عجیب است؟ فرشتگان به او گفتند: آیا از امر خداوند تعجّب می کنی؟ رحمت خدا و برکاتش شامل خاندان شما بوده و به دنبال آن به آن خانم نیز بشارت فرزنددار شدن دادند. در این آیات نیز صریحاً سخن گفتن فرشتگان را با همسر حضرت ابراهیم(ع) بیان می دارد.
همچنین در سوره مبارکه قصص، آیه ٧، می فرماید: به مادر موسی وحی کردیم: فرزندت را شیر ده و آنگاه که از (جاسوسان) فرعون ترسیدی او را در دریا بیفکن.
بعد از بیان این موارد از قرآن کریم، بر خواننده عزیز سخت نخواهد بود که بداند حضرت فاطمه زهرا(س) «محدّثه» بوده، یعنی از عالم غیب به وسیله فرشتگان با او سخن گفته می شد. زیرا مسلّماً این بانوی بزرگوار، مقام و منزلتش از حضرت مریم، دختر عمران یا ساره، همسر حضرت ابراهیم(ع) یا مادر حضرت موسی(ع) کمتر و فروتر نیست.
از سوی دیگر به طور مسلّم، نمی توان از این آیات چنین نتیجه گرفت که زنان یادشده، چون مورد خطاب خداوند قرار گرفته اند، پیامبر بوده اند. همچنین حضرت فاطمه(س) نیز پیامبر نیست و فقط می توان گفت که او «محدّثه» است.
شیخ صدوق در کتاب «علل الشرایع» از زید فرزند امام سجاد(ع) نقل می کند: شنیدم که حضرت صادق(ع) می فرمودند: فاطمه زهرا را «محدّثه» نامیده اند، چون فرشتگان آسمان فرود می آمدند و با او گفتگو می کردند، همانگونه که مریم، دختر عمران را مورد ندا قرار می دادند، فرشتگان آسمانی به فاطمه زهرا(س) گفتند: ای فاطمه! خدا تو را انتخاب کرد و پاک داشته و بر زنان عالم برتری داده است.
روایات زیادی از امامان معصوم(ع) در این زمینه رسیده که سخنان زیادی فرشتگان به آن حضرت گفته اند و آن حضرت آن مطالب را جمع آوری فرمودند و آن مطالب به صورت محرمانه در نزد ماست.
زهرا
ماده «زهر» در فارسی به معنی درخشندگی و تابندگی است و بدین ترتیب، «زهراء» به کسی گفته می شود که درخشنده باشد.
روایات زیادی در این زمینه از امامان معصوم(ع) نقل شده که آن هنگام که حضرت فاطمه(س) در محراب عبادت می ایستادند نوری از آن حضرت در آسمانها برای فرشتگان می درخشید. همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین درخشند.
برای حضرت فاطمه(س) نامهای دیگری هم گفته اند، همچون «بتول»، «عذراء»، «حانیه» و هر اسمی دلیل بر فضیلتی از فضایل آن حضرت است و ما به جهت اختصار، از شرح آن اسمها می گذریم.
تولد و رشد آن حضرت
فاطمه زهرا(س) در خانه پیامبر(ص) چشم گشود و از شیر آمیخته به فضائل و کمالات مادرش خدیجه کبری بهره مند گردید. بدیهی است آن حضرت تحت تربیت پدری چون پیامبر اکرم(ص)، آنچه لازمه دین و ایمان و بندگی خدا و عقاید درست و اخلاق کامل کریمانه انسانی بود، آموخت و پیامبر نیز به بهترین وجه، دخترش را تربیت فرمودند، زیرا در آن دختر، استعداد کامل فراگیری و حفظ همه علوم لازمه را می یافتند و روح پاکش را واجد مراتب نورانیّت می دیدند.
دوران زندگی حضرت فاطمه(س) پر از حادثه و فراز و نشیب بود، زیرا در روزهای اوّل، مخالفت سرسخت مردم مکّه را با پدر می دید که هر روز انواع آزار و اذیّت را درباره حضرتش روا می داشتند. گاهی در حالی که پدرش در سجده بود، شکمبه شتر بر روی او خالی می کردند و این دختر کوچک با نهایت تأثّر، مجبور بود آلودگی ها را از سر و صورت پدر بشوید.
ابن عبّاس می گوید روزی قریش در «حِجر اسماعیل» در کنار کعبه جمع شدند و به لات و عزّی، بتهای خود سوگند یاد کردند و پیمان بستند که اگر محمّد(ص) را ببینند، او را بکشند. فاطمه گریان بر پدر وارد شد و تصمیم مشرکان را به پدر رسانید. بالاخره مدتی پیامبر در «شعب ابی طالب»، درّه ترسناکی که با خانواده اش به آن تبعید شدند، بودند، هر شب منتظر حمله دشمنان بودند، مخصوصا وقتی پیمان محاصره اقتصادی علیه پیامبر و خانواده اش را امضاء کردند و هر گونه خرید و فروش، حتّی خرید و فروش مواد غذایی با آنها را ممنوع کردند و هیچ کس نمی توانست نان و غذا به آنان برساند. سرانجام گرسنگی بر ساکنان دره ابوطالب شدّت یافت و طبیعی است که این گرسنگی در بچّه ها اثر بیشتری می گذاشت. این ماجرا بیش از سه سال طول کشید و حضرت فاطمه(س) از جمله افرادی بود که این سختی ها را تحمّل کرد. شکی نیست که ملاحظه این گرفتاری ها روح استقامت و جهاد و تحمّل مشکلات و سختی ها را در آن حضرت به وجود آورد. گویا این مناظر، تمرینی بود برای مصیبتها و گرفتاریهایی که باید در آینده تحمّل فرماید. آنچه خاطر افسرده حضرتش را آرامش می داد، مشاهده مردانگی ها و رشادتها و حمایتهای عموی پیامبر، حضرت ابوطالب بود که در طی حیاتش او و برادرش، حضرت حمزه، لحظه ای از یاری پیامبر دست نکشیدند، گاهی شمشیر همراه خود برمی داشتند و همچون دو سرباز مسلح همراه پیامبر حرکت می کردند تا به مشرکان هشدار دهند مواظب باشند و نسبت به پیامبر دست از پا خطا نکنند.
شرح حمایتهای حضرت ابوطالب بسیار زیبا و حماسی و عاطفی است. از یک سو، شمشیر به دست می گرفت و همراه برادر و برادرزاده اش به راه می افتاد و از سوی دیگر، در برابر سران قریش و مشرکین می ایستاد و با اشعار نغز و زیبایش هم پیامبر را می ستود و هم حمایت پرشور خود را از آن حضرت به رخ مشرکان می کشید و به نهیبهای گاه گاه خود، آنان را چنان سر جای خود می نشانید که تا مدتی از ترس آن جناب، سر در لاک خود فرو برده و از سایه ابوطالب هم می ترسیدند.
شرح دلیریها و حماسه های جناب ابوطالب و اشعار زیبای آن حضرت، سخنی بس دراز است که گر چه زیبا و جذاب بوده و برای شناخت خاندان پیامبر لازم است ولی اهتمام بر اختصار، به ما اجازه بیان نمی دهد و به همین مقدار بسنده می کنیم و شما خواننده محترم اگر خواستید می توانید به کتابهای تاریخ زندگانی پیامبر(ص) در این موضوع مراجعه کنید.
خودآزمایی
1- مقصود از روح در آیه 17 سوره مریم چیست؟
2- چرا فاطمه زهرا را «محدّثه» نامیده اند؟
پی نوشت
[1] تفسیر مجمع البیان در ذیل همین آیه.دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله علی تهرانی