پرسش:
چرا احمد لقب حضرت محمد(ص) شد؟
پاسخ:
طبق برخي روايات نام حضرت پيامبر اسلام(ص) در آسمان ها احمد و در زمين محمد مي باشد.
در باب نامهاي مبارك پيامبر از جنبههاي مختلف سخن گفته شده است. برخي، چهارصد اسم براي پيامبر- با توجه به آيات – شمردهاند(1) كه از آن ميان دو اسم مبارك احمد و محمد(ص) است. اسم احمد در قرآن يك بار ذكر شده است، آن جا كه سخن حضرت عيسي(ع) را خطاب به بني اسرائيل ميخوانيم:
“و مبشّراً برسولٍ مِن بعدي اسمه أحمد؛(2) به فرستادهاي كه پس از من ميآيد و نام او احمد است بشارتگرم”.
به لحاظ ادبي دليل اينكه حضرت به اسم احمد و محمد خوانده شده است “بنابرآنچه علامه مجلسي از نحوي معروف سيبويه نقل كرده است” اين است كه:
احمد بر وزن افعل و الف آن براي تفضيل است كه دلالت بر فضيلت حضرت بر ساير انبيا ميكند.
محمد بر وزن مفعّل و تشديد آن براي مبالغه است كه دلالت ميكند بر اين كه حضرت از ساير انبيا ستوده تر بوده است. اما به لحاظ روايي، در حديثي نقل شده كه وقتي از رسول خدا(ص) سبب نامگذاري او را پرسيدند، حضرت در پاسخ فرمود: “أمّا محمّد فإنّي محمود في الأرض و أمّا أحمد فإنّي محمود في السماء”. (3)
از امام باقر(ع) نقل شده است: به جهت كردار پسنديده پيامبر، خداوند از او در كتابهاي انبياي پيشين به احمد ياد كرده است. به جهت آن كه خدا و فرشتگان و تمام انبيا و فرستادگان و همة امتهاي انبيا حضرت را ستايش ميكنند و بر او درود ميفرستند، خداوند او را محمد ناميده است”. (4)
سرّ نامگذاري پيامبر(ص) به احمد و محمد از ديد عرفاني امام خميني اين است كه اسم محمدي او ناظر به جنبة مُلكي و اسم احمدي او ناظر به جنبة ملكوتي ايشان است. (5)
پينوشتها:
1. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج 1، ص 195، نشر دار الاضواء، بيروت: 1412ق؛ خرم شاهي، دانش نامه قرآن، ذيل كلمه “احمد”.
2. صف(61) آيه 6.
3. محمدباقر مجلسي، بحار الانوار، ج 9، ص 294.
4. همان، ج 16، ص 98، حديث 37.
5. محمد امين صادقي، پيامبر اعظم در نگاه عرفاني امام خميني، ص23 25، نشر مؤسسه آثار امام خميني، 1386ش. ” امام خميني در تحليل سرّ نامگذاري پيامبر اسلام به احمد و محمد(ص) با رويكرد عرفاني به نكتة ژرفي اشاره كرده و گفته است:
محمد نام مُلكي(زميني) آن حضرت است. به همين سبب حروف اتصال در آن بيشتر به كار رفته، احمد نام ملكوتي اوست. به اين جهت در احاطة حروف انفصال قرار گرفته است. در اين كه حرف انفصال، در آخر نام ايشان به كار رفته، اسراري نهفته است.
حروف الفبا(حروف هجا) به لحاظ كتابت به دو قسم حروف انفصال و اتصال تقسيم ميشوند. حروف نظير: د، ذ، ر، ز و مانند آن حروف انفصالاند. حروف انفصال به قبل خود متصل ميشوند، ولي به بعد خود اتصال نمييابند. به همين جهت آن ها را حروف انفصال ميگويند، اما حروف اتصال از دو طرف(قبل و بعد) قابل اتصال هستند، از اين رو آن ها را حروف اتصال خوانند.
وجود حضرت ختمي مرتبت چون مقام شان برزخ بين عالم كثرت و وحدت است، اسم مُلكي(زميني) او محمد
است. حروف اول و دوم و سوم آن از حروف اتصال و حروف آخر آن از حروف انفصال است. ولي اسم ملكوتي آن احمد است كه حرف اول و آخر آن از حروف انفصال است. “