خانه » همه » مذهبی » وقتی با خودم صحبت میکنم یکی که میبینه میگه دیوونس. با خدای ندیدنی چطور حرف بزنیم تا کسی نگه دیوونه ایم؟

وقتی با خودم صحبت میکنم یکی که میبینه میگه دیوونس. با خدای ندیدنی چطور حرف بزنیم تا کسی نگه دیوونه ایم؟

خداوند با بنده های خاصّش صحبت کرده ، واکنون کلام الهی بدون کمترین انحراف وتحریفی در دسترس ما است و برای تکلّم الله ، با بندگانش ،کافی است که این قرآن را برگرفته وآن را قرائت کنند. اینکه آیا خدا صدا دارد یا نه؟ کائنات به ید قدرت اوست. صوت نیز به ارادة الهی خلق و ایجاد می شود. خدا خالق و آفریننده صداست. خدا در سخن گفتن بابرخی از انبیاء علیهم السلام صدا وحروف را بدون استفاده از ابزارهایی چون زبان ایجاد کرد ه و به گوش آنان رسانده است. نماز و دعا را نوعی حرف زدن ما با خدای متعال تلقی و تفسیر نموده اند. ازقرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدست می‌ آید برای رفتن به درگاه خدا هیچ زمان و مکان خاصّی وجود ندارد. درِ رحمت الهی همیشه به روی سائلان باز است و هر گاه انسان روی دل به سوی خدا کند، خداوند پاسخ می‌دهد. بعضی زمانها، مانند شب قدر یا شب جمعه یا بعضی مکانها، مانند مسجد الحرام، مشهد حسینی و مشاهد سایر ائمّه هدی علیهم السلام از ویژگی خاصّی برای اجابت دعاهای ما برخوردار است. قرآن و روایات آداب دیگری نیز برای دعا ذکر کرده اند که مهم ترین آنها توجه به عظمت خداوند هنگام دعا و قبل از آن است. شاید فردی بر خلاف علم و تحقیقات امروزی مدعی شود؛ حرف زدن انسان با خودش در تمام موارد، به معنی عدم تعادل روانی است. حرف زدن با خود و بدون در نظر گرفتن نشانه های همراه دیگر، به معنی عدم تعادل روانی نیست بلکه به فرد کمک نموده تا خودش را کنترل و رفتارهای تنشی اش را کاهش دهد و بهتر تصمیم گیری کند. تحقیقات نشان داده شده که وقتی افراد مشغول کاری هستند و نمی توانند از ندای درونی خود استفاده کنند و با خود حرف بزنند، اغلب به روش تنشی تری عمل می کنند. حرف زدن با خود باعث می شود که به طور مرتب پیغام ها به درون فرد ارسال شود و فرد درباره آنچه که می خواهد انجام دهد با درون خود مشورت کند. گاهی ممکن است افراد با صدای بلند با خودشان حرف بزنند و گاهی زیر لب و آهسته؛ و گفتگوی صامت درونی با خود مفیدتر از گفتگو با خود، با صدای بلند است. حرف زدن خدا با پیامبران علیهم السلام:
بر اساس فرموده قرآن کریم، «و ما کان لبشر ان یکلّمه الله الاّ وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولاً فیوحى باذنه ما یشاء انّه علىّ حکیم» : «هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن بگوید جز [از راه] وحى یا از فراسوى حجابى، یا فرستاده اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید. آرى، اوست بلند مرتبه ى سنجیده کار »(سوره شورى، آیه 51). با توجه به آیه ى فوق تکلّم خداوند با بندگانش امکان دارد و به سه نوع تقسیم مى شود:
1. وحى مستقیم و بدون واسطه: در این حالت، مخاطب کلام را مستقیم از خداوند دریافت مى کند. و واسطه اى بین متکلم و مخاطب نیست.
2. وحى از پس حجاب (وحى با واسطه اى که مظهر کلام الهى است): در این حالت، کلام الهى از جایگاهى ظهور مى کند یعنى آن جایگاه واسطه و محل تجلّى و ظهور کلام الهى مى شود. مانند ایجاد صدا در فضا و یا ایجاد صدا از درخت، که متکلم خداوند است و درخت حجابى است که مظهر کلام اوست.
3. وحى از طریق فرشته و پیک وحى (وحى با واسطه اى که مصدر کلام الهى است): در این حالت، فرشته ى امین به عنوان حامل پیک وحى، کلام الهى را به اذن و مشیت الهى به پیامبر مى رساند.
حرف زدن ما انسانها با خدای متعال:
هدف از برگزاری نماز تنها حرف زدن با خدا نیست. در پرتو اقامه نماز:
1. طهارت و پاکیزگی که به واسطه وضو – غسل – لباس پاک و مکان پاک تامین می گردد.
2. رعایت به حلال و حرام و کسب حلال که در شرایط نماز همچون مکان مباح – آب مباح – لباس مباح تامین می گردد.
3. توجه به زمان-وقت و فرصت ها که در رعایت اوقات نماز تامین می گردد.
4. توجه به اصول اعتقادی که در اصول مطرح شده در سوره حمد و… وجود دارد
5. توجه به الگو ها و نمونه ها که در بخش های مختلف نماز به آنها اشاره گردیده مانند : انعمت علیهم – عباد الله الصالحین
6. اعلام و شعار که دراذان و اقامه وجود دارد .
7. وحدت و همدلی که در پرتونماز جماعت – نماز های جمعه و عید حاصل می گردد.
8. نشاط که درارتباط با آب در وضو و غسل تامین می گردد.
9. نظم و انضباط که در تمامی اعمال نماز از اذان تا وضو و رکعات ملحوظ است.
10. تحرک بدنی که در قیام – رکوع و سجده لحاظ گردیده و … موارد ذکر شده بعضی از آثار نماز و کارکردهای آن است.
اقامه همیشگی نماز دارای علت ها و فلسفه های متعددی می باشد که به برخی از آنها اشاره می نمائیم.
اول : فلسفه دستوری یعنی این عمل دستوری از سوی خداوند متعال می باشد.
دوم : فلسفه معنوی نماز یعنی خدای متعال آثار معنویی بیشماری در نماز قرار داده است .
سوم: پیامدهای منفی دنیوی و اخروی ترک نمازاز دیگر جهاتی که به عنوان فلسفه اقامه نماز مطرح است.
چهارم : فلسفه تربیتی نماز واجب.
پنجم : فلسفه اخلاقی نماز.
ششم : فلسفه اعتقادی نماز.
برخى از «آداب دعا»:
مداومت و پیوستگى در دعا؛
پرهیز از گناه؛
دعاى دسته جمعى و آمین گفتن گروهى از مؤمنان؛
دعا به نام هاى نیک خدا و ستایش و حمد و ثنا پیش از دعا؛
بازگو کردن حاجت ها و بر شمردن نیازها؛
اصرار و الحاح و خسته نشدن و پیوسته خواستن؛
داشتن همت بلند و خواستن حاجت هاى مهم؛
در دعا پسندیده است از پیشوایان مکتب، بهره جوییم و ادب دعا کردن و داشتن خواسته هاى متعالى را از آنان بیاموزیم. دنیاى غنى و فراگیر «خواسته هاى متعالى» در دعاهاى معصومین، عالمى زیبا و بى پایان است. مکان و زمان دعا، در رسیدن به آثار و نتایج مادى و معنوى آن، تأثیرى به سزا دارد و اولیاى الهى، مکان ها و اوقاتى را بیان کرده اند که دعا در آنها زودتر به اجابت مى رسد. در میان اوقاتى که مناسبت بیشترى براى دعا و مناجات با قاضى الحاجات دارد، ماه مبارک رمضان داراى جایگاهى ممتاز است و دعا و نیایش در این ماه، حال و هوایى دیگر و اثرى شگرف دارد.
ساختار روحی بشر به گونه ای است که اگر به درگاه خدا تضرّع نداشته باشد، به آفات مبتلا می‌گردد. تضرّع انسان را از انانیت و سرکشی باز می‌دارد و موضع او را در برابر خدای متعال برای خود انسان بهتر روشن می‌کند؛ چون تضرّع از باختن شخصیت حاصل می‌شود. وقتی انسان گریه و زاری می‌کند که خود را ببازد و به نوعی، احساس شکست کند لذا این حالت برای عبادت و اظهار عبودیّت در پیشگاه الهی بهترین حالت است.
از دیگر شرایط و آداب دعا داشتن حالت خوف و رجاست. دعا در واقع توجه انسان به خدا و تقویت رابطة بندگی است. در این رابطه، یک طرف خداوند متعال است و طرف دیگر بندة گنهگار. وقتی انسان به گناه خود توجه می‌کند حالت شرمندگی در او ایجاد می‌شود و وقتی به رحمت الهی توجّه می‌نماید امیدوار می‌گردد. انسان باید از یک طرف از عذاب الهی نگران و ترسناک باشد و از طرف دیگر متوجّه باشد که اگر خدا تمام گناهان او را بیامرزد چیزی از او کاسته نمی‌شود. این همان حالت خوف و رجاست که باید همیشه در انسان وجود داشته باشد. این نکته بخصوص در دعای «ابو حمزة ثمالی» مورد عنایت واقع شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد