از دیدگاه امام خمینی(رحمت الله علیه) حکومت اسلامی به زمان حضور معصوم(علیه السلام) اختصاص نداشته و جامعیت دین اقتضا می کند که برای عصر غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز برنامه داشته باشد؛
«احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازم الاجرا است، هیچ یک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است. این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب می کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده دار اجرای آن ها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکان پذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلّماً به سوی هرج و مرج رفته، اختلال و بی نظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد.»[ امام خمینی، کتاب البیع، 1374، ج 2، ص461.]
«این حرف که قوانین اسلام تعطیل پذیر یا منحصر به زمان و یا مکانی است برخلاف ضروریات اعتقادی اسلام است.»[ ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص 27.]
و براساس این مقدمات نتیجه می گیرند؛
«و اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در عصر غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب(علیه السلام) موجود بود، برای بعد غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت است از علم به قانون و عدالت باشد، در عدّه بی شماری از فقهای عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند، می توانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند.»[ ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص 50.]
در این راستا ایشان ضمن برشمردن ضرورت حکومت اسلامی، به بیان ویژگی ها و شرایط حاکم اسلامی- اجتهاد، عدالت و تقوا، کفایت و مدیریت- در عصر غیبت پرداخته و با دلایل عقلی و نقلی (آیات و روایات) به اثبات این موضوع می پردازند.[ همان، صص 114- 48.]
در یک جمع بندی می توان گفت:
1. احکام اسلامی – اعم از آنچه مربوط به مسائل مالی یا سیاسی و حقوقی و… است – نسخ نشده و تا قیامت، برقرار و استوار است و اجرای این احکام، بدون تأسیس حکومت امکان پذیر نیست.
2. برقراری امنیت و حفظ نظام اجتماعی، از واجبات مهم اسلامی است. همچنان که اختلال و ناامنی در جامعه اسلامی، ناپسند شارع مقدس است. بدیهی است تحقق بخشیدن به این امر نیز بدون حکومت امکان?پذیر نیست.
3. حفظ مرزهای مسلمانان، از تجاوز و تهاجم متجاوزان، عقلاً و شرعاً واجب است و این امر از نیازهای ضروری جامعه اسلامی است. نیل به این هدف و عملی ساختن آن، بدون داشتن قدرت و اهرم حکومت امکان ندارد.
4. با توجه به مقدمات یاد شده، وجود حکومت اسلامی – در عصر غیبت – یک ضرورت عقلی و واجب دینی است.[ ر.ک: امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 461.]
به عبارت دیگر، مقدمه واجب، واجب است؛ و چون اجرای احکام سیاسی و اجتماعی دین بدون تشکیل حکومت صالح دینی امکان?پذیر نمی?باشد؛ در نتیجه تشکیل حکومت اسلامی و صیانت از آن در هر عصری واجب است. بنابراین همه باید در جهت ایجاد و حفظ حکومت دینی، تلاش کنند و در این زمینه کوتاهی و دریغ نورزند.[ علی ربانی گلپایگانی، دین و دولت، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1377، ص 145.]
«احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازم الاجرا است، هیچ یک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است. این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب می کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده دار اجرای آن ها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکان پذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلّماً به سوی هرج و مرج رفته، اختلال و بی نظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد.»[ امام خمینی، کتاب البیع، 1374، ج 2، ص461.]
«این حرف که قوانین اسلام تعطیل پذیر یا منحصر به زمان و یا مکانی است برخلاف ضروریات اعتقادی اسلام است.»[ ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص 27.]
و براساس این مقدمات نتیجه می گیرند؛
«و اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در عصر غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب(علیه السلام) موجود بود، برای بعد غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت است از علم به قانون و عدالت باشد، در عدّه بی شماری از فقهای عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند، می توانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند.»[ ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص 50.]
در این راستا ایشان ضمن برشمردن ضرورت حکومت اسلامی، به بیان ویژگی ها و شرایط حاکم اسلامی- اجتهاد، عدالت و تقوا، کفایت و مدیریت- در عصر غیبت پرداخته و با دلایل عقلی و نقلی (آیات و روایات) به اثبات این موضوع می پردازند.[ همان، صص 114- 48.]
در یک جمع بندی می توان گفت:
1. احکام اسلامی – اعم از آنچه مربوط به مسائل مالی یا سیاسی و حقوقی و… است – نسخ نشده و تا قیامت، برقرار و استوار است و اجرای این احکام، بدون تأسیس حکومت امکان پذیر نیست.
2. برقراری امنیت و حفظ نظام اجتماعی، از واجبات مهم اسلامی است. همچنان که اختلال و ناامنی در جامعه اسلامی، ناپسند شارع مقدس است. بدیهی است تحقق بخشیدن به این امر نیز بدون حکومت امکان?پذیر نیست.
3. حفظ مرزهای مسلمانان، از تجاوز و تهاجم متجاوزان، عقلاً و شرعاً واجب است و این امر از نیازهای ضروری جامعه اسلامی است. نیل به این هدف و عملی ساختن آن، بدون داشتن قدرت و اهرم حکومت امکان ندارد.
4. با توجه به مقدمات یاد شده، وجود حکومت اسلامی – در عصر غیبت – یک ضرورت عقلی و واجب دینی است.[ ر.ک: امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 461.]
به عبارت دیگر، مقدمه واجب، واجب است؛ و چون اجرای احکام سیاسی و اجتماعی دین بدون تشکیل حکومت صالح دینی امکان?پذیر نمی?باشد؛ در نتیجه تشکیل حکومت اسلامی و صیانت از آن در هر عصری واجب است. بنابراین همه باید در جهت ایجاد و حفظ حکومت دینی، تلاش کنند و در این زمینه کوتاهی و دریغ نورزند.[ علی ربانی گلپایگانی، دین و دولت، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1377، ص 145.]