یکم. سابقه، تجربه سیاسی و شخصیت علمی و سیاسی امام خمینی(رحمت الله علیه) نافی این مسئله است که بیانات و سخنرانی های ایشان در دوران حضور در فرانسه توسط افرادی نظیر بنی صدر و قطب زاده نوشته شده باشد، امام خمینی که از سال های قبل از دهه 20 وارد عرصه سیاسی، مبارزات سیاسی شده، دارای مکتوبات متعدد و مطالعات گسترده سیاسی بوده و از اوایل دهه 40 نیز رهبری بلامنازع مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی را در اختیار گرفته بودند و به دنبال مبارزات سیاسی در کشور از سال 1343 تا سال 1357 در تبعید بودند، توجه به چنین شخصیتی و با تجربیات با ارزش مبارزاتی و سیاسی خصوصاً با پشتوانه الهی معنوی، ادعاهای افرادی امثال بنی صدر را بی ارزش می نماید. البته امام خمینی همواره از دیدگاه های مشورتی همراهان خود از جمله شخصیت های برجسته ای همچون شهید مطهری، شهیدبهشتی، شهید عراقی، مرحوم سیداحمد خمینی، عسگراولادی، حسن حبیبی و… بهره می بردند. اما این که ادعا شود سخنرانی ها و بیانات ایشان نوشته می شد، خلاف واقع است.
دوم. ابوالحسن بنی صدر از شخصیت های است که با حضور در نوفل لوشاتو و بیان نطق های آتشین در ابتدای انقلاب توانست جایگاهی برای خویش دست و پا نماید، اما گذر زمان و رویارویی با نهادها و دستگاه های انقلابی در کنار بی تدبیری، کبر و غرورش و نهایتاً ائتلاف با منافقین زمینه سقوط زودرس اولین رئیس جمهور ایران را فراهم آورد. بنی صدر تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته های اقتصاد و حقوق در دانشگاه تهران ادامه می دهد و سپس به مدت چهارسال در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی مشغول به فعالیت می شود. در سال های اولیه دهه پنجاه بنی صدر که سال ها از فعالیت های سیاسی دور افتاده بود و در فرانسه زندگی می کرد، به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا نزدیک شد. با نزدیک شدن به یک تشکّل اسلامی دانشجویی دور تازه ای در حیات سیاسی بنی صدر آغاز شد و همین امر موجب نزدیکی وی به امام خمینی(رحمت الله علیه) به ویژه در دوران اقامت ایشان در پاریس گشت. تشدید فعالیت های انجمن های اسلامی در اروپا و آمریکا به ویژه در فرانسه موجب حضور پُررنگ تر ابوالحسن بنی صدر در صحنه مبارزاتی بر علیه رژیم شاهنشاهی شد. اعلام خبر ورود امام خمینی به پاریس زمینه حضور تمامی مخالفین رژیم پهلوی را در پاریس و محل اقامت امام خمینی فراهم آورد. ابوالحسن بنی صدر که در فرانسه به سرمی برد به استقبال امام در فرودگاه رفته و در طول زمان حضور ایشان در نوفل لوشاتو در کنار ایشان می ماند. حضور امثال بنی صدر در کنار امام به جهت نقش حیاتی وی نبوده، چرا که بودند کسانی که با اهداف و اَغراض مختلف که در آن ماه ها خود را به پاریس رسانده و در پی مقاصد خویش گام بر می داشتند، مقاصدی که پس از پیروزی انقلاب امام راحل بارها به آن اشاره کرده و از جدا بودن خط انقلابیون واقعی و صادق از این افراد تأکید می نمودند. بنی صدر در گفتگویی که در سال 2013 با عادل الطریفی داشته صراحتاً هر گونه کمکش به وقوع انقلاب اسلامی را رد کرده و در پاسخ به این خبرنگار می گوید: «این هم صحّت ندارد که من در به قدرت رسیدن (امام) خمینی به او کمک کردم، چرا که این مردم بودند که انقلاب کردند. شاید (علت)، آن گفتمان اسلامی اش بود.»
سوم. ابوالفضل توکلی بینا، از همراهان امام خمینی در فرانسه و از مدیران بیت امام در نوفل لوشاتو در مورد بنی صدر و حضور وی در فرانسه می گوید: اگر چه بنی صدر در نوفل لوشاتو بود ولی امام وی را به جلسات خود راه نمی دادند، چون همه ملاقات ها حتی خارجی ها را باید ابراهیم یزدی تنظیم می کرد، ولی چون از بنی صدر خوشش نمی آمد به او اجازه نمی داد. بنی صدر از همان فرانسه با طراحی در اطراف امام بود و بعد به ایران آمد. ما او را می شناختیم و براساس همین معتقدیم با طراحی به سمت امام آمد… بنی صدر مصداق نفوذ ستون پنجمی است که در اطراف امام جمع شده بودند تا به ریاست و پُستی برسند… بنی صدر فردی خودبزرگ بین بود و خود را از همه بزرگ تر می دانست… امام، بنی صدر را قبول نداشت ولی وقتی 11 میلیون رأی آورد امام به احترام آراء مردم از دولت او حمایت می کرد، ولی به مُجرّدی که انحراف او شروع شد بعد از اعلام عدم صلاحیت او در مجلس، امام، فرماندهی کل قوا را از او گرفت.[ گفت وگو با ابوالفضل توکلی بینا، یکی از یاران انقلاب و از مسئولین بیت امام در نوفل لوشاتو، خبرآنلاین، 21بهمن 1394.]
چهارم. در مورد ترجمه سلیقه ای و تحریف سخنان امام خمینی(رحمت الله علیه) در فرانسه توسط برخی مترجمان از جمله بنی صدر و قطب زاده گفتنی است: حبیب الله عسگراولادی در کتاب خاطرات خود – که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است – در مورد تحریف فرمایشات امام خمینی می گوید: در فرانسه 3نفر بودند که فرمایش های امام خمینی را به سه زبان فرانسه، آلمانی و انگلیسی ترجمه می کردند. این 3نفر بنی صدر، ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده بودند. گاهی این ها ضمن ترجمه سخنان امام خمینی(رحمت الله علیه)، خودشان را سخنگوی ایشان معرفی می کردند و بعضی جاها از خودشان هم حرف هایی اضافه می کردند. هنگامی که به امام(رحمت الله علیه) این مطلب را گفتند، ایشان عصبانی شد و فرمودند:
«به همه بگویید من سخنگو ندارم و هر کجا لازم باشد خودم سخن خواهم گفت و مترجمین باید تنها سخنان مرا ترجمه کنند.»[ خبرگزاری تسنیم، 22 خرداد 1395.]
پنجم. نکته مهم و قابل استناد این که امام خمینی(رحمت الله علیه) در وصیت نامه الهی سیاسی خود، صریحاً ادعای تهیه اعلامیه های خود را رد نموده و نکاتی را متذکر شدند، ایشان در ذیل و ضمیمه وصیت نامه آورده اند:
«1. اکنون که من حاضرم، بعض نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود، مورد تصدیق نیست، مگر آن که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
2. اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده اند که اعلامیه های اینجانب را می نوشته اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می کنم. تاکنون هیچ اعلامیه ای را غیرشخص خودم کسی تهیه نکرده است.
3. از قرار مذکور، بعضی ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس به وسیله ی آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند، ولی پاریس این احتمال نبود.
4. من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه ی سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دَغَل بازی آنان اِغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است. روح الله الموسوی الخمینی.»[ منبع: متن وصیت نامه ی امام خمینی، پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ وصیت نامه سیاسی الهی، صص 94-93؛ نیز صحیفه امام، ج 21، ص 452-451.]
دوم. ابوالحسن بنی صدر از شخصیت های است که با حضور در نوفل لوشاتو و بیان نطق های آتشین در ابتدای انقلاب توانست جایگاهی برای خویش دست و پا نماید، اما گذر زمان و رویارویی با نهادها و دستگاه های انقلابی در کنار بی تدبیری، کبر و غرورش و نهایتاً ائتلاف با منافقین زمینه سقوط زودرس اولین رئیس جمهور ایران را فراهم آورد. بنی صدر تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته های اقتصاد و حقوق در دانشگاه تهران ادامه می دهد و سپس به مدت چهارسال در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی مشغول به فعالیت می شود. در سال های اولیه دهه پنجاه بنی صدر که سال ها از فعالیت های سیاسی دور افتاده بود و در فرانسه زندگی می کرد، به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا نزدیک شد. با نزدیک شدن به یک تشکّل اسلامی دانشجویی دور تازه ای در حیات سیاسی بنی صدر آغاز شد و همین امر موجب نزدیکی وی به امام خمینی(رحمت الله علیه) به ویژه در دوران اقامت ایشان در پاریس گشت. تشدید فعالیت های انجمن های اسلامی در اروپا و آمریکا به ویژه در فرانسه موجب حضور پُررنگ تر ابوالحسن بنی صدر در صحنه مبارزاتی بر علیه رژیم شاهنشاهی شد. اعلام خبر ورود امام خمینی به پاریس زمینه حضور تمامی مخالفین رژیم پهلوی را در پاریس و محل اقامت امام خمینی فراهم آورد. ابوالحسن بنی صدر که در فرانسه به سرمی برد به استقبال امام در فرودگاه رفته و در طول زمان حضور ایشان در نوفل لوشاتو در کنار ایشان می ماند. حضور امثال بنی صدر در کنار امام به جهت نقش حیاتی وی نبوده، چرا که بودند کسانی که با اهداف و اَغراض مختلف که در آن ماه ها خود را به پاریس رسانده و در پی مقاصد خویش گام بر می داشتند، مقاصدی که پس از پیروزی انقلاب امام راحل بارها به آن اشاره کرده و از جدا بودن خط انقلابیون واقعی و صادق از این افراد تأکید می نمودند. بنی صدر در گفتگویی که در سال 2013 با عادل الطریفی داشته صراحتاً هر گونه کمکش به وقوع انقلاب اسلامی را رد کرده و در پاسخ به این خبرنگار می گوید: «این هم صحّت ندارد که من در به قدرت رسیدن (امام) خمینی به او کمک کردم، چرا که این مردم بودند که انقلاب کردند. شاید (علت)، آن گفتمان اسلامی اش بود.»
سوم. ابوالفضل توکلی بینا، از همراهان امام خمینی در فرانسه و از مدیران بیت امام در نوفل لوشاتو در مورد بنی صدر و حضور وی در فرانسه می گوید: اگر چه بنی صدر در نوفل لوشاتو بود ولی امام وی را به جلسات خود راه نمی دادند، چون همه ملاقات ها حتی خارجی ها را باید ابراهیم یزدی تنظیم می کرد، ولی چون از بنی صدر خوشش نمی آمد به او اجازه نمی داد. بنی صدر از همان فرانسه با طراحی در اطراف امام بود و بعد به ایران آمد. ما او را می شناختیم و براساس همین معتقدیم با طراحی به سمت امام آمد… بنی صدر مصداق نفوذ ستون پنجمی است که در اطراف امام جمع شده بودند تا به ریاست و پُستی برسند… بنی صدر فردی خودبزرگ بین بود و خود را از همه بزرگ تر می دانست… امام، بنی صدر را قبول نداشت ولی وقتی 11 میلیون رأی آورد امام به احترام آراء مردم از دولت او حمایت می کرد، ولی به مُجرّدی که انحراف او شروع شد بعد از اعلام عدم صلاحیت او در مجلس، امام، فرماندهی کل قوا را از او گرفت.[ گفت وگو با ابوالفضل توکلی بینا، یکی از یاران انقلاب و از مسئولین بیت امام در نوفل لوشاتو، خبرآنلاین، 21بهمن 1394.]
چهارم. در مورد ترجمه سلیقه ای و تحریف سخنان امام خمینی(رحمت الله علیه) در فرانسه توسط برخی مترجمان از جمله بنی صدر و قطب زاده گفتنی است: حبیب الله عسگراولادی در کتاب خاطرات خود – که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است – در مورد تحریف فرمایشات امام خمینی می گوید: در فرانسه 3نفر بودند که فرمایش های امام خمینی را به سه زبان فرانسه، آلمانی و انگلیسی ترجمه می کردند. این 3نفر بنی صدر، ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده بودند. گاهی این ها ضمن ترجمه سخنان امام خمینی(رحمت الله علیه)، خودشان را سخنگوی ایشان معرفی می کردند و بعضی جاها از خودشان هم حرف هایی اضافه می کردند. هنگامی که به امام(رحمت الله علیه) این مطلب را گفتند، ایشان عصبانی شد و فرمودند:
«به همه بگویید من سخنگو ندارم و هر کجا لازم باشد خودم سخن خواهم گفت و مترجمین باید تنها سخنان مرا ترجمه کنند.»[ خبرگزاری تسنیم، 22 خرداد 1395.]
پنجم. نکته مهم و قابل استناد این که امام خمینی(رحمت الله علیه) در وصیت نامه الهی سیاسی خود، صریحاً ادعای تهیه اعلامیه های خود را رد نموده و نکاتی را متذکر شدند، ایشان در ذیل و ضمیمه وصیت نامه آورده اند:
«1. اکنون که من حاضرم، بعض نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود، مورد تصدیق نیست، مگر آن که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
2. اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده اند که اعلامیه های اینجانب را می نوشته اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می کنم. تاکنون هیچ اعلامیه ای را غیرشخص خودم کسی تهیه نکرده است.
3. از قرار مذکور، بعضی ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس به وسیله ی آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند، ولی پاریس این احتمال نبود.
4. من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه ی سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دَغَل بازی آنان اِغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است. روح الله الموسوی الخمینی.»[ منبع: متن وصیت نامه ی امام خمینی، پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ وصیت نامه سیاسی الهی، صص 94-93؛ نیز صحیفه امام، ج 21، ص 452-451.]