حدیث فوق که از لسان مبارک ائمه اطهار (ع) نقل شده و ریشه آن به بیان نورانی حضرت علی (ع) و امام حسن مجتبی بر میگردد به شرح ذیل است:
«اِعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً» (مستدرک الوسائل ج1 ص146)
ترجمه: برای دنیای خـودت چنان عمل کن که گویا در دنیا تا ابد زندگی میکنی؛ و برای آخـرت خـودت چنان عمل کن که گویا همین فردا میمیری»
بدیهی است وقتی میفرماید «اِعْمَلْ لِدُنْیَاکَ»، منظور همین زندگی دنیوی است و وقتی میفرماید «اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ«، منظور زندگی اخروی میباشد.
این جمله کوتاه معارف ژرفی را تعلیم میدهد و از جمله آنها جلوگیری از افراط و تفریط در میان مؤمنین و مسلمین میباشد. برخی چنان در دنیا و مظاهرش غرق میشوند که گویا مرگ و آخرت را به کلّی فراموش کردهاند و برخی دیگر به نام دین، ایمان، اسلام و به بهانه حیات اخروی، تارک الدنیا شده و به نام زهد و تقوا، در جهالت، عقب افتادگی و بیچارگی زندگی کرده و ضمن وهن اسلام و بیزار کردن دیگران از هر چه دین و دینداری است، موجبات فلاکت خود، خانواده، جامعه و نسل های آتی را فراهم میآورند.
الف – حدیث فوق ضمن آن که بیانگر اهمیت هر دو مرحله حیات در دنیا و آخرت است، متذکر میگردد که انسان عاقل برای به هر دو توجه ویژهای دارد؛ تا آنجا که برای دنیایش به گونهای فکر، اندیشه و عمل میکند که گویا همیشه در این دنیا خواهد بود. لذا: سریع تسلیم خواستههای سطحی و زودگذری که او به را ورطه سقوط میکشاند نمیگردد – کوتاه بینی نمیکند – حرص نمیزند – برای یک لذت زودگذر به جسم و روان خود صدمه نمیزند – همهی اندوخته خود را برای یک طمع خام به هدر نمیدهد – اسراف نمیکند – آیندهنگر است – اهل قناعت است، به فکر روزهای سخت آتی و ضعف در قوا و کاهش احتمالی امکانات است – سعی میکند با رشد علمی در شناخت پدیدهها [در کشاورزی، صنایع متفاوت، پزشکی و بهداشت و …] شرایط و ضروریات رفاه توأم با رشد خود را فراهم کند، در تعاملات و تعاون اجتماعی پیشرفته، قانونگرا و منضبط باشد … و خلاصه میفهمد که «الدنیا مزرعة الاخرة» این دنیا مزرعه آخرت است و هر چه اینجا کشت، آنجا درو میکند و میفهمد که «لا معاشَ لَه، لا مَعادَ لَه»، کسی که در دنیا زندگی درست و سالمی نداشته باشد، معاد (بازگشت) درست و سالم و زندگی راحت و با سعادتی در آخرت نیز نخواهد داشت.
ب – اما این نگاه به دنیا و زندگی دنیوی، او را دنیاگرا و سخیف نمیکند، چرا که نگاهش به آخرت نیز به گونهایست که گویا همین فردا میمیرد و از این عالم به عوالم دیگر منتقل میگردد.
این نگاه و باور سبب میگردد که اولاً او موحد شود و مراقب باشد که به انواع شرک آشکار و خفی دچار نگردد و دنیا و مظاهر فانیاش برای او بت و إله نگردند و ثانیاً دنیا را با تمامی مظاهر و ضروریاتش، یک سفر ببیند. سفری که باید آن را به سلامت طی کند تا سالم و برخوردار از مایحتاج لازم، به عوالم دیگر [برزخ و قیامت] وارد شود.
کسی که برای آخرت چنان زندگی میکند که گویا همین فردا میمیرد، قبل از آن که مرگش فرا برسد، خود را از تعلقات دنیوی خلاص میکند. چنان چه فرمود: «موتوا قبل ان تموتوا»، یعنی: «بمیرانید خود را، قبل از آن که بمیرانند شما را». یعنی قبل از آن که کلیه تعلقات شما را قطع کنند، خودتان این تعلقات را قطع کنید و به جز الله متعلق و بندهی دیگری نگردید. چنین مرمنی ممکن است همه چیز داشته باشد، اما به هیچ یک به عنوان «هدف» نگاه نمیکند و هر چیزی را وسیلهای میبیند که اگر درست استفاده کند، سبب کمالش میگردد و اگر درست و در راه رسیدن به هدف نهایی استفاده نکند، موجب سقوط و هبوطش خواهد شد.
کسی که گمان کند شاید همین فردا بمیرد، خود را آمادهی ملاقات معشوق میکند، بار خود را در این دنیا متناسب با سفری طولانی در برزخ و حیاتی ابدی در آخرت میبندد. لذا به جای آن که «خسر الدنیا و الاخرة» گردد، از بهترینهای دنیا و بهترینهای آخرت بهره مند میشود. مؤمن کامل کسی است که هم برای دنیایش نیکویی و بهترینها را بخواهد و هم برای آخرتش:
«وِ مِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ » (البقره، 201)
ترجمه: و برخى از آنان مى گویند پروردگارا در این دنیا به ما نیکى و در آخرت [نیز] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.
رهبر انقلاب در توضیح این روایت فرمودند:
اسلام به ما آموخته است که «لیس منّا من ترک دنیاه لأخرته و لا ءاخرته لدنیاه»؛ دنیا را برای آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فدای دنیا کرد. در یک روایتی میفرماید: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا»؛ یعنی برنامهریزی دنیا را فقط برای چند روزهی زندگیِ خودت نکن؛ برای پنجاه سال برنامهریزی کن. این را مسئولان کشور، مسئولان برنامههای عمومیِ مردمی باید مورد توجهشان قرار بدهند. نگوئیم ما که معلوم نیست پنجاه سال دیگر زنده باشیم، چرا برنامهریزی کنیم. نخیر، جوری برنامهریزی کن که گوئی بناست تا آخر دنیا زنده باشی؛ همچنان که اگر برای خودت و به نفع خود بخواهی برنامهریزی کنی، با چه جدیت و دقتی میکنی، برای نسلهای آینده هم که تو در آن وقت نیستی، همان جور برنامهریزی کن؛ «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا». نقطهی مقابل هم: «و اعمل لأخرتک کأنّک تموت غدا»؛(1) برای آخرتت هم جوری عمل کن، مثل اینکه فردا بناست از این دنیا بروی. یعنی هم برای دنیا سنگ تمام بگذار، هم برای آخرت سنگ تمام بگذار.
بیانات رهبر گرامی در اجتماع مردم بجنورد 1391/07/19
در یک تعبیر و تفسیر دیگر آمده:
برای دنیایت چنان باش که گویا همیشه زنده خواهی بود و به خواسته هایت می رسی پس عجله نکن و حرص مزن و تمام همت خود را صرف تحصیل دنیا مکن، ولی برای آخرتت چنان باش که گویا فردا خواهی مرد، یعنی عجله کن و خود را برای آخرت آماده کن.
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه براى پیشگیرى از حرص حریصان مى فرماید : «اى فرزند آدم! غم و اندوهِ روزى که نیامده را بر آن روز که در آن هستى تحمیل مکن، چراکه اگر آن روز، از عمرت باشد خداوند روزىِ تو را در آن روز مى رساند. (و اگر نباشد، اندوه چرا؟)»؛ (یَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ آلَّذِی لَمْ یَأْتِکَ عَلَى یَوْمِکَ الَّذِی قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِک یَأْتِ اللّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ).
شک نیست که منظور امام علیه السلام از این کلام، نفى آینده نگرى و تدبیر در امور زندگى به خصوص در سطح جامعه اسلامى نیست، زیرا هر کسى باید به آینده همسر و فرزندانش و زمامداران اسلامى به آینده مسلمانان حساس باشند. در حالات سلمان فارسى که آگاهى کامل از تعلیمات اسلام داشت، آمده است: هنگامى که سهم خود را از بیت المال مى گرفت، قوت سال خود را از آن مى خرید و نگهدارى مى کرد. در حدیث دیگرى آمده است که وى فلسفه این کار را چنین بیان مىکرد: «إِنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَى صَاحِبِهَا إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهَا مِنَ الْعَیْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فَإِذَا هِیَ أَحْرَزَتْ مَعِیشَتَهَا اطْمَأَنَّتْ؛ نفس آدمى هنگامى که آینده خود را تأمین نبیند دل چرکین مى شود ولى زمانى که معیشت خود را تأمین کرد اطمینان پیدا مى کند».
بنابراین هرگز منظور امام علیه السلام ترک تلاش و کوشش براى زندگى و تأمین آینده معقول و برنامه ریزى براى وابسته نبودن به دیگران نیست، بلکه هدف جلوگیرى از حرص و آز شدیدى است که بسیارى از مردم را فرا مى گیرد و به بهانه تأمین آینده دائمآ براى ثروت اندوزى تلاش مى کنند و اموالى را گرد مى آورند که هرگز تا آخر عمر از آن استفاده نکرده، براى دیگران به یادگار مى گذارند. شاهد این سخن همان جمله اى است که در ذیل این حدیث شریف در بعضى از منابع آمده بود که امام علیه السلام مى فرماید: «وَاعْلَمْ أنَّکَ لاتَکْسِبُ مِنَ الْمالِ شَیْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إلّا کُنْتَ فِیهِ خازِناً لِغَیْرِکَ؛ بدان که تو چیزى از مال را بیش از نیاز خود به دست نمى آورى مگر اینکه در آن، خزانه دار براى دیگرى هستى».
مرحوم «مغنیه» در شرح این کلام، تفسیر دیگرى دارد که مى گوید: این سخن امام علیه السلام نهى از کار و کوشش نسبت به آینده نیست. چگونه ممکن است نهى از این کار باشد در حالى که خود آن حضرت مى فرماید: «اِعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَدآ (وَاعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً)؛ براى دنیایت آنگونه عمل کن که گویى تا ابد زنده اى (و براى آخرتت آنگونه عمل کن که گویا مى خواهى فردا از دنیا بروى)» و اگر کار و تلاش پیگیر نباشد، زندگى در دنیا غیر ممکن است.
منظور امام علیه السلام از کلام بالا این است که اگر چیزى هنوز زمانش فرا نرسیده و به دست تو نیامده غمگین مباش و حسرت و اندوه به خود راه نده. شاید چنین چیزى اصلاً وجود پیدا نکند و نباید شتابزده، غم واندوه را براى آن به خود راه دهى. چنین غم و اندوهى چه سودى دارد و اى بسا زندگى را بر ما تباه کند و غم و اندوه را بر دل ما مضاعف سازد و ما را از تفکر وتلاش براى واجبات و انجام مسئولیتها بازدارد. ولى آنچه در تفسیر اول گفتیم مناسبتر به نظر مى رسد، هر چند جمع بین دو تفسیر نیز امکانپذیر است.
کلام حکیمانه بالا پیام دیگرى هم دارد و آن اینکه نباید برنامه هاى آینده سبب فراموشى برنامه روزانه شود؛ مثلاً ملتى امروز با گرسنگى دست به گریبانند، مسئولان براى چند سال بعد طراحى کنند و از وضع امروز غافل شوند. امام علیه السلام مى فرماید: غم فردا را بر فکر امروز نیفزا؛ مسئولیت خود را امروز انجام ده، به لطف خدا مشکلات آینده را حل خواهى کرد. همانگونه که عکس این کار نیز درست نیست که انسان وظیفه امروز را براى فردا بگذارد، چراکه فردا وظیفه خاص خود را دارد و به گفته شاعر:
کار امروز به فردا نگذارى زنهار که چو فردا برسد نوبت کار دگر است
در غررالحکم ذیل گفتار حکیمانه بالا این جمله آمده است: «وَإنْ لَمْ یَکُنْ مِنْ عُمْرِکَ فَما هَمُّکَ بِما لَیْسَ مِنْ أجْلِکَ» اشاره به اینکه اگر خداوند عمرى فردا به تو بدهد، وسایل آن را فراهم مى کند و اگر در فردا عمرى نداشته باشى چرا بیهوده خود را مشغول فکر فردا کنى؟
نتیجه گیری:
با توجه به سایر روایاتی که در باب دنیا و آخرت وارد شده، این روایت می گوید: دنیایت را به خاطر آخرتت ترک نکن و نسبت به آن بی توجه مباش و برای آینده ات برنامه ریزی داشته باش، اما حرص و آرزوی دراز دنیوی هم نداشته باش و تمام فرصت خود را صرف دنیا مکن و خود را به فکر فردا مشغول مدار و بلکه بیشتر به آخرت بیندیش و خود را برای مرگ اماده ساز.
«اِعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً» (مستدرک الوسائل ج1 ص146)
ترجمه: برای دنیای خـودت چنان عمل کن که گویا در دنیا تا ابد زندگی میکنی؛ و برای آخـرت خـودت چنان عمل کن که گویا همین فردا میمیری»
بدیهی است وقتی میفرماید «اِعْمَلْ لِدُنْیَاکَ»، منظور همین زندگی دنیوی است و وقتی میفرماید «اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ«، منظور زندگی اخروی میباشد.
این جمله کوتاه معارف ژرفی را تعلیم میدهد و از جمله آنها جلوگیری از افراط و تفریط در میان مؤمنین و مسلمین میباشد. برخی چنان در دنیا و مظاهرش غرق میشوند که گویا مرگ و آخرت را به کلّی فراموش کردهاند و برخی دیگر به نام دین، ایمان، اسلام و به بهانه حیات اخروی، تارک الدنیا شده و به نام زهد و تقوا، در جهالت، عقب افتادگی و بیچارگی زندگی کرده و ضمن وهن اسلام و بیزار کردن دیگران از هر چه دین و دینداری است، موجبات فلاکت خود، خانواده، جامعه و نسل های آتی را فراهم میآورند.
الف – حدیث فوق ضمن آن که بیانگر اهمیت هر دو مرحله حیات در دنیا و آخرت است، متذکر میگردد که انسان عاقل برای به هر دو توجه ویژهای دارد؛ تا آنجا که برای دنیایش به گونهای فکر، اندیشه و عمل میکند که گویا همیشه در این دنیا خواهد بود. لذا: سریع تسلیم خواستههای سطحی و زودگذری که او به را ورطه سقوط میکشاند نمیگردد – کوتاه بینی نمیکند – حرص نمیزند – برای یک لذت زودگذر به جسم و روان خود صدمه نمیزند – همهی اندوخته خود را برای یک طمع خام به هدر نمیدهد – اسراف نمیکند – آیندهنگر است – اهل قناعت است، به فکر روزهای سخت آتی و ضعف در قوا و کاهش احتمالی امکانات است – سعی میکند با رشد علمی در شناخت پدیدهها [در کشاورزی، صنایع متفاوت، پزشکی و بهداشت و …] شرایط و ضروریات رفاه توأم با رشد خود را فراهم کند، در تعاملات و تعاون اجتماعی پیشرفته، قانونگرا و منضبط باشد … و خلاصه میفهمد که «الدنیا مزرعة الاخرة» این دنیا مزرعه آخرت است و هر چه اینجا کشت، آنجا درو میکند و میفهمد که «لا معاشَ لَه، لا مَعادَ لَه»، کسی که در دنیا زندگی درست و سالمی نداشته باشد، معاد (بازگشت) درست و سالم و زندگی راحت و با سعادتی در آخرت نیز نخواهد داشت.
ب – اما این نگاه به دنیا و زندگی دنیوی، او را دنیاگرا و سخیف نمیکند، چرا که نگاهش به آخرت نیز به گونهایست که گویا همین فردا میمیرد و از این عالم به عوالم دیگر منتقل میگردد.
این نگاه و باور سبب میگردد که اولاً او موحد شود و مراقب باشد که به انواع شرک آشکار و خفی دچار نگردد و دنیا و مظاهر فانیاش برای او بت و إله نگردند و ثانیاً دنیا را با تمامی مظاهر و ضروریاتش، یک سفر ببیند. سفری که باید آن را به سلامت طی کند تا سالم و برخوردار از مایحتاج لازم، به عوالم دیگر [برزخ و قیامت] وارد شود.
کسی که برای آخرت چنان زندگی میکند که گویا همین فردا میمیرد، قبل از آن که مرگش فرا برسد، خود را از تعلقات دنیوی خلاص میکند. چنان چه فرمود: «موتوا قبل ان تموتوا»، یعنی: «بمیرانید خود را، قبل از آن که بمیرانند شما را». یعنی قبل از آن که کلیه تعلقات شما را قطع کنند، خودتان این تعلقات را قطع کنید و به جز الله متعلق و بندهی دیگری نگردید. چنین مرمنی ممکن است همه چیز داشته باشد، اما به هیچ یک به عنوان «هدف» نگاه نمیکند و هر چیزی را وسیلهای میبیند که اگر درست استفاده کند، سبب کمالش میگردد و اگر درست و در راه رسیدن به هدف نهایی استفاده نکند، موجب سقوط و هبوطش خواهد شد.
کسی که گمان کند شاید همین فردا بمیرد، خود را آمادهی ملاقات معشوق میکند، بار خود را در این دنیا متناسب با سفری طولانی در برزخ و حیاتی ابدی در آخرت میبندد. لذا به جای آن که «خسر الدنیا و الاخرة» گردد، از بهترینهای دنیا و بهترینهای آخرت بهره مند میشود. مؤمن کامل کسی است که هم برای دنیایش نیکویی و بهترینها را بخواهد و هم برای آخرتش:
«وِ مِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ » (البقره، 201)
ترجمه: و برخى از آنان مى گویند پروردگارا در این دنیا به ما نیکى و در آخرت [نیز] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.
رهبر انقلاب در توضیح این روایت فرمودند:
اسلام به ما آموخته است که «لیس منّا من ترک دنیاه لأخرته و لا ءاخرته لدنیاه»؛ دنیا را برای آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فدای دنیا کرد. در یک روایتی میفرماید: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا»؛ یعنی برنامهریزی دنیا را فقط برای چند روزهی زندگیِ خودت نکن؛ برای پنجاه سال برنامهریزی کن. این را مسئولان کشور، مسئولان برنامههای عمومیِ مردمی باید مورد توجهشان قرار بدهند. نگوئیم ما که معلوم نیست پنجاه سال دیگر زنده باشیم، چرا برنامهریزی کنیم. نخیر، جوری برنامهریزی کن که گوئی بناست تا آخر دنیا زنده باشی؛ همچنان که اگر برای خودت و به نفع خود بخواهی برنامهریزی کنی، با چه جدیت و دقتی میکنی، برای نسلهای آینده هم که تو در آن وقت نیستی، همان جور برنامهریزی کن؛ «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا». نقطهی مقابل هم: «و اعمل لأخرتک کأنّک تموت غدا»؛(1) برای آخرتت هم جوری عمل کن، مثل اینکه فردا بناست از این دنیا بروی. یعنی هم برای دنیا سنگ تمام بگذار، هم برای آخرت سنگ تمام بگذار.
بیانات رهبر گرامی در اجتماع مردم بجنورد 1391/07/19
در یک تعبیر و تفسیر دیگر آمده:
برای دنیایت چنان باش که گویا همیشه زنده خواهی بود و به خواسته هایت می رسی پس عجله نکن و حرص مزن و تمام همت خود را صرف تحصیل دنیا مکن، ولی برای آخرتت چنان باش که گویا فردا خواهی مرد، یعنی عجله کن و خود را برای آخرت آماده کن.
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه براى پیشگیرى از حرص حریصان مى فرماید : «اى فرزند آدم! غم و اندوهِ روزى که نیامده را بر آن روز که در آن هستى تحمیل مکن، چراکه اگر آن روز، از عمرت باشد خداوند روزىِ تو را در آن روز مى رساند. (و اگر نباشد، اندوه چرا؟)»؛ (یَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ آلَّذِی لَمْ یَأْتِکَ عَلَى یَوْمِکَ الَّذِی قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِک یَأْتِ اللّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ).
شک نیست که منظور امام علیه السلام از این کلام، نفى آینده نگرى و تدبیر در امور زندگى به خصوص در سطح جامعه اسلامى نیست، زیرا هر کسى باید به آینده همسر و فرزندانش و زمامداران اسلامى به آینده مسلمانان حساس باشند. در حالات سلمان فارسى که آگاهى کامل از تعلیمات اسلام داشت، آمده است: هنگامى که سهم خود را از بیت المال مى گرفت، قوت سال خود را از آن مى خرید و نگهدارى مى کرد. در حدیث دیگرى آمده است که وى فلسفه این کار را چنین بیان مىکرد: «إِنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَى صَاحِبِهَا إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهَا مِنَ الْعَیْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فَإِذَا هِیَ أَحْرَزَتْ مَعِیشَتَهَا اطْمَأَنَّتْ؛ نفس آدمى هنگامى که آینده خود را تأمین نبیند دل چرکین مى شود ولى زمانى که معیشت خود را تأمین کرد اطمینان پیدا مى کند».
بنابراین هرگز منظور امام علیه السلام ترک تلاش و کوشش براى زندگى و تأمین آینده معقول و برنامه ریزى براى وابسته نبودن به دیگران نیست، بلکه هدف جلوگیرى از حرص و آز شدیدى است که بسیارى از مردم را فرا مى گیرد و به بهانه تأمین آینده دائمآ براى ثروت اندوزى تلاش مى کنند و اموالى را گرد مى آورند که هرگز تا آخر عمر از آن استفاده نکرده، براى دیگران به یادگار مى گذارند. شاهد این سخن همان جمله اى است که در ذیل این حدیث شریف در بعضى از منابع آمده بود که امام علیه السلام مى فرماید: «وَاعْلَمْ أنَّکَ لاتَکْسِبُ مِنَ الْمالِ شَیْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إلّا کُنْتَ فِیهِ خازِناً لِغَیْرِکَ؛ بدان که تو چیزى از مال را بیش از نیاز خود به دست نمى آورى مگر اینکه در آن، خزانه دار براى دیگرى هستى».
مرحوم «مغنیه» در شرح این کلام، تفسیر دیگرى دارد که مى گوید: این سخن امام علیه السلام نهى از کار و کوشش نسبت به آینده نیست. چگونه ممکن است نهى از این کار باشد در حالى که خود آن حضرت مى فرماید: «اِعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَدآ (وَاعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً)؛ براى دنیایت آنگونه عمل کن که گویى تا ابد زنده اى (و براى آخرتت آنگونه عمل کن که گویا مى خواهى فردا از دنیا بروى)» و اگر کار و تلاش پیگیر نباشد، زندگى در دنیا غیر ممکن است.
منظور امام علیه السلام از کلام بالا این است که اگر چیزى هنوز زمانش فرا نرسیده و به دست تو نیامده غمگین مباش و حسرت و اندوه به خود راه نده. شاید چنین چیزى اصلاً وجود پیدا نکند و نباید شتابزده، غم واندوه را براى آن به خود راه دهى. چنین غم و اندوهى چه سودى دارد و اى بسا زندگى را بر ما تباه کند و غم و اندوه را بر دل ما مضاعف سازد و ما را از تفکر وتلاش براى واجبات و انجام مسئولیتها بازدارد. ولى آنچه در تفسیر اول گفتیم مناسبتر به نظر مى رسد، هر چند جمع بین دو تفسیر نیز امکانپذیر است.
کلام حکیمانه بالا پیام دیگرى هم دارد و آن اینکه نباید برنامه هاى آینده سبب فراموشى برنامه روزانه شود؛ مثلاً ملتى امروز با گرسنگى دست به گریبانند، مسئولان براى چند سال بعد طراحى کنند و از وضع امروز غافل شوند. امام علیه السلام مى فرماید: غم فردا را بر فکر امروز نیفزا؛ مسئولیت خود را امروز انجام ده، به لطف خدا مشکلات آینده را حل خواهى کرد. همانگونه که عکس این کار نیز درست نیست که انسان وظیفه امروز را براى فردا بگذارد، چراکه فردا وظیفه خاص خود را دارد و به گفته شاعر:
کار امروز به فردا نگذارى زنهار که چو فردا برسد نوبت کار دگر است
در غررالحکم ذیل گفتار حکیمانه بالا این جمله آمده است: «وَإنْ لَمْ یَکُنْ مِنْ عُمْرِکَ فَما هَمُّکَ بِما لَیْسَ مِنْ أجْلِکَ» اشاره به اینکه اگر خداوند عمرى فردا به تو بدهد، وسایل آن را فراهم مى کند و اگر در فردا عمرى نداشته باشى چرا بیهوده خود را مشغول فکر فردا کنى؟
نتیجه گیری:
با توجه به سایر روایاتی که در باب دنیا و آخرت وارد شده، این روایت می گوید: دنیایت را به خاطر آخرتت ترک نکن و نسبت به آن بی توجه مباش و برای آینده ات برنامه ریزی داشته باش، اما حرص و آرزوی دراز دنیوی هم نداشته باش و تمام فرصت خود را صرف دنیا مکن و خود را به فکر فردا مشغول مدار و بلکه بیشتر به آخرت بیندیش و خود را برای مرگ اماده ساز.