۱۳۹۳/۰۵/۲۳
–
۱۵۱۰ بازدید
باسلام. و با تشکر از سایت خوبتون.
در ذهن عموم مردم فکری وجود داره که نباید برای کسی تاسف بخوری یا دلت برایش بسوزد, چون به سرت خواهد آمد ,و من بارها این را شنیده ام
آیا این ریشه حدیثی دارد یا خرافه است؟ آیا کسی در موقعیت بدی است و ما برای او ناراحت نشویم قلبمان سخت نمی شود؟ ائمه با دیدن این موقعیت هایی که افرادی گرفتار می آمدند چه می کردند؟ آیا همیشه باید نگران بود که اگر برای کسی دلسوزی کردیم یا ناراحت شدیم به سرمان خواهد آمد؟
۲. در حدیثی هست که وقتی کسی که بیماری دارد دیدی ۳مرتبه بگو الحمدلله الذی عافانی ممابتلاک به و لو شاء فعل. اگر کسی را در موقعیتی دیدیم و نخواهیم آن مشکل و یا آن موقعیت به ما برسد آیا ذکر خاصی را باید بگوییم؟
۳. در حدیثی هست که اگر بعد از نماز صبح ۱۱ مرتبه سوره قل هو الله خوانده شود آن روز فرد گناهی مرتکب نمی شود. اما من احساس می کنم آن روز گناهانی مرتکب شده ام مثل اسراف. آیا برای محقق شدن آن نیاز به چیز دیگری هست؟
۴. برای اینکه به غرور و خود پسندی و عجب گرفتار نیاییم, چکار باید بکنیم. آیا حدیثی در این مورد وجود دارد؟
با تشکر مجدد
با سلام و عرض ادب و تشکر از ارتباط شما با این مرکز
1. در هیچ روایتی بیان نشده که دلسوزی برای دیگران موجب گرفتار شدن انسان به درد و بلای آن فرد می شود . آنچه در روایات امده این مطلب است که نباید انسان مومن را به خاطر خطا و گناهی که مرتکب شده سرزنش کرد و به اصطلاح به او سر کوفت زد زیرا اگر چنین کنیم خود به گناه او گرفتار می شویم .
در روایتی از امام صادق ع از رسول خدا ص آمده است : ….و مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْ ءٍ لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرْکَبَهُ ؛ کسی که مومنی را به خاطر چیزی سرزنش کند نمی میرد تا خود مرتکب آن شود .
الکافی 2 356 باب التعییر
2. 3 مرتبه گفتن جمله « الحمدلله الذی عافانی ممابتلاک به و لو شاء فعل » اختصاص به بیمار ندارد و تعبیر روایت دیدن فرد مبتلی است .
امام باقر ع در روایتی به ابو بصیر می فرماید :
قَالَ تَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا نَظَرْتَ إِلَى الْمُبْتَلَى مِنْ غَیْرِ أَنْ تُسْمِعَهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ قَالَ مَنْ قَالَ ذَلِکَ لَمْ یُصِبْهُ ذَلِکَ الْبَلَاءُ أَبَداً
وقتی فردی مبتلا و گرفتار را دیدی بدون اینکه آن فرد بشنود سه مرتبه بگو : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ ؛ هر کس چنین بگوید هر گز به آن بلا گرفتار نمی شود .
بنا بر این گفتن این عبارت هنگام دیدن هر فرد گرفتاری جایز است و اختصاصی به دیدن بیمار ندارد .
3. خواندن 11 مرتبه سوره توحید و مانند آن علت تامه برای عدم انجام گناه نیست بلکه زمینه ساز آن است و باید شرایط دیگری مانند مراقبت و مواضبت از نفس و اعمال را رعایت نمود تا علت کامل شود و گناهی صورت نگیرد .
4. جلوگیری از عجب و غرور
ریشه غرور و خودبینی، عدم شناخت صحیح و کافی از خداوند و نیز عدم شناخت انسان از خودش است؛ زیرا اگر به این نکته توجه شود که انسان یک موجود ممکن و ضعیفی است که از خودش چیزی ندارد و آن قدر ضعیف است که در قرآن هیچ موجودی با صفت ضعف یاد نشده مگر انسان: خُلِقَ اَلْإِنْسانُ ضَعِیفاً (نساء، آیه 28). از طرف دیگر اگر عظمت پروردگار عالم و این که هر چه هست از اوست روشن شود دیگر جایی برای غرور و عجب باقی نمی ماند؛ چون می فهمد که اگر علمی و دانشی دارد از اوست و ابزار درک و فهم آن علم را خدا داده است و اگر قدرتی دارد از اوست و اگر عبادت و نیایشی می کند آن هم به توفیق اوست و… و نیز اگر بداند که خداوند با اندک، اشاره ای می تواند همه این سرمایه ها و قدرت ها را از انسان سلب کند و بگیرد همیشه خودش را بدهکار او می بیند و عجب و غرور را از وجود خویش دور می کند. البته رسیدن به این مرحله از معرفت، کار ساده ای نیست و مجاهده با نفس لازم دارد. دقت در آیات قرآن، سرنوشت انسان های مغرور، (چون شیطان، قارون، فرعون ها و…) و نیز دقت در روایات و تاریخ اسلام، کمک خوبی برای شناخت راه درست و مبارزه با این صفت رذیله است.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1) معراج السعادة، مرحوم نراقی.
2) قلب سلیم، شهید دستغیب.
1. در هیچ روایتی بیان نشده که دلسوزی برای دیگران موجب گرفتار شدن انسان به درد و بلای آن فرد می شود . آنچه در روایات امده این مطلب است که نباید انسان مومن را به خاطر خطا و گناهی که مرتکب شده سرزنش کرد و به اصطلاح به او سر کوفت زد زیرا اگر چنین کنیم خود به گناه او گرفتار می شویم .
در روایتی از امام صادق ع از رسول خدا ص آمده است : ….و مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْ ءٍ لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرْکَبَهُ ؛ کسی که مومنی را به خاطر چیزی سرزنش کند نمی میرد تا خود مرتکب آن شود .
الکافی 2 356 باب التعییر
2. 3 مرتبه گفتن جمله « الحمدلله الذی عافانی ممابتلاک به و لو شاء فعل » اختصاص به بیمار ندارد و تعبیر روایت دیدن فرد مبتلی است .
امام باقر ع در روایتی به ابو بصیر می فرماید :
قَالَ تَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا نَظَرْتَ إِلَى الْمُبْتَلَى مِنْ غَیْرِ أَنْ تُسْمِعَهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ قَالَ مَنْ قَالَ ذَلِکَ لَمْ یُصِبْهُ ذَلِکَ الْبَلَاءُ أَبَداً
وقتی فردی مبتلا و گرفتار را دیدی بدون اینکه آن فرد بشنود سه مرتبه بگو : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ ؛ هر کس چنین بگوید هر گز به آن بلا گرفتار نمی شود .
بنا بر این گفتن این عبارت هنگام دیدن هر فرد گرفتاری جایز است و اختصاصی به دیدن بیمار ندارد .
3. خواندن 11 مرتبه سوره توحید و مانند آن علت تامه برای عدم انجام گناه نیست بلکه زمینه ساز آن است و باید شرایط دیگری مانند مراقبت و مواضبت از نفس و اعمال را رعایت نمود تا علت کامل شود و گناهی صورت نگیرد .
4. جلوگیری از عجب و غرور
ریشه غرور و خودبینی، عدم شناخت صحیح و کافی از خداوند و نیز عدم شناخت انسان از خودش است؛ زیرا اگر به این نکته توجه شود که انسان یک موجود ممکن و ضعیفی است که از خودش چیزی ندارد و آن قدر ضعیف است که در قرآن هیچ موجودی با صفت ضعف یاد نشده مگر انسان: خُلِقَ اَلْإِنْسانُ ضَعِیفاً (نساء، آیه 28). از طرف دیگر اگر عظمت پروردگار عالم و این که هر چه هست از اوست روشن شود دیگر جایی برای غرور و عجب باقی نمی ماند؛ چون می فهمد که اگر علمی و دانشی دارد از اوست و ابزار درک و فهم آن علم را خدا داده است و اگر قدرتی دارد از اوست و اگر عبادت و نیایشی می کند آن هم به توفیق اوست و… و نیز اگر بداند که خداوند با اندک، اشاره ای می تواند همه این سرمایه ها و قدرت ها را از انسان سلب کند و بگیرد همیشه خودش را بدهکار او می بیند و عجب و غرور را از وجود خویش دور می کند. البته رسیدن به این مرحله از معرفت، کار ساده ای نیست و مجاهده با نفس لازم دارد. دقت در آیات قرآن، سرنوشت انسان های مغرور، (چون شیطان، قارون، فرعون ها و…) و نیز دقت در روایات و تاریخ اسلام، کمک خوبی برای شناخت راه درست و مبارزه با این صفت رذیله است.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1) معراج السعادة، مرحوم نراقی.
2) قلب سلیم، شهید دستغیب.