۱۳۹۳/۰۵/۱۵
–
۹۰۵ بازدید
ایا بعدازشهادت امام حسین(ع)چادرها وروسرى رو ازسر بستگان حضرت وخانما گرفتند?
در منابع کهن تاریخی مطلبی که به صورت کاملا صریح به این نکته اشاره کرده باشد وجود ندارد. آنچه در در منابع تاریخی موجود است حمله آنان به خیمههای اباعبدالله الحسین و تاراج خاندان آن حضرت میباشد. چنانچه در ادامه نیز اشاره خواهد شد، در برخی منابع آمده است که آنان چادر زنان را ربودند. اما قناع (چیزی شبیه به مقنعه امروزی که تمام بدن تا بالای زانو را در بر میگرفت) بر سر آنان بود.در متون تاریخی چنین آمده است: مردم به سوی زنان حسین و اموال و اثاثش هجوم آوردند و لباسهای فاخر و شتر[هایشان] را به غارت بردند، و چه بسا بین آنها بر سر پیراهنهای موجود در خیمهها کشمکش میشد و سرانجام مأموران غالب شده و آن پیراهنها را به یغما میبردند. امام رضا در روایتی می فرماید: ماه محرّم، ماهی است که مردم زمان جاهلیّت جنگ و قتال را در آن حرام میدانستند، امّا در این ماه خون ما حلال شمرده شد، حرمت ما هتک شد، خاندان و زنان ما اسیر شده و آتش در خیمه های ما فروزان و اموال ما غارت شد و حرمت رسولخدا دربارة ما رعایت نشد.
امام سجّاد هنگام اسارت در جمع کوفیان، در این باره می فرماید:
…أنا ابنُ مَن انتُهِکَ حَریمُه، وَ سُلِبَ نَعِیمُه، وَ انتُهِبَ مَالُه، و سُبِیَ عیاله.
«من فرزند کسی هستم که به خانوادهاش اهانت شد و نعمتهایش از او گرفته شد و اموالش غارت شد و خانوادهاش به اسارت برده شد.
دشمنان همراه شمر آمدند و خیمههای خاندان حسینی را محاصره کردند. شمر بنذی الجوشن جلو آمد تا نزدیک خیمة زنها شد؛ سپس به یارانش گفت: داخل شوید و و زینت زنان را تاراج کنید! سپس لشکر عمرسعد مشغول غارت خانواده و زنان حسین شدند تا آن جا که انگشتر از انگشت شان، گوشواره از گوششان و خلخال از پایشان ربودند… آری آنان داخل شده و هرچه در خیمه بود، گرفتند، حتی گوشواره ای که در گوش امّ کلثوم بود، گرفته و گوشش را شکافتند. سپاه عمرسعد، شتران و بار و بُنه و اثاثیة حسین را نیز غارت کردند.
فاطمه دختر امام حسین گزارش این یورش و غارت را چنین بیان کرده است :
جمعیّت زیادی به خیمة ما وارد شدند… من دو خلخال از طلا در پاهایم داشتم، مردی در حالی که گریه می کرد، آن دو خلخال را از پاهایم در می آورد. گفتم: ای دشمن خدا، سبب گریه ات چیست؟ گفت: چگونه گریه نکنم که دختر رسولخدا را غارت می کنم! گفتم: غارت نکن. گفت: [اگر من غارت نکنم] می ترسم کسی دیگر بیاید وآن را بردارد. فاطمه گفت: هرچه در خیمه گاه بود، غارت کردند…
ابنطاووس (یکی از علمای قرون گذشته) نگاشته است:
[پس از آن که امام حسین به شهادت رسید] لشکر عمرسعد برای غارت خیمه های خاندان رسول و نورچشمان زهرای بتول به سوی خیمه ها از هم سبقت میگرفتند، دختران رسولخداˆاز خیام حرم، بیرون آمدند و صدا به گریه بلند نمودند و در فراق حامیان و دوستداران خود، ندبه کردند.
——————————————————–
. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص453.
. شیخ صدوق، الامالی، مجلس 27، ح 2، ص 190؛ ابنفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج1، ص 169.
. مناقب آل ابیطالب، ج4، ص124؛ طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص117؛ ابننما، مثیرالاحزان، ص89.
. ابننما، مثیرالاحزان، ص 76.
. ابناعثم، کتاب الفتوح، ج 5، ص120؛ خوارزمی، مقتلالحسین، ج2، ص 38 ـ 37.
. شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص 112.
. شیخ صدوق، الامالی، مجلس 31، ص 228 ـ 229؛ ابنسعد، ترجمةالحسین و مقتله، فصلنامة تراثنا، شمارة10، ص 187 (به اختصار).
. الملهوف علی قتلی الطفوف، ص180.
امام سجّاد هنگام اسارت در جمع کوفیان، در این باره می فرماید:
…أنا ابنُ مَن انتُهِکَ حَریمُه، وَ سُلِبَ نَعِیمُه، وَ انتُهِبَ مَالُه، و سُبِیَ عیاله.
«من فرزند کسی هستم که به خانوادهاش اهانت شد و نعمتهایش از او گرفته شد و اموالش غارت شد و خانوادهاش به اسارت برده شد.
دشمنان همراه شمر آمدند و خیمههای خاندان حسینی را محاصره کردند. شمر بنذی الجوشن جلو آمد تا نزدیک خیمة زنها شد؛ سپس به یارانش گفت: داخل شوید و و زینت زنان را تاراج کنید! سپس لشکر عمرسعد مشغول غارت خانواده و زنان حسین شدند تا آن جا که انگشتر از انگشت شان، گوشواره از گوششان و خلخال از پایشان ربودند… آری آنان داخل شده و هرچه در خیمه بود، گرفتند، حتی گوشواره ای که در گوش امّ کلثوم بود، گرفته و گوشش را شکافتند. سپاه عمرسعد، شتران و بار و بُنه و اثاثیة حسین را نیز غارت کردند.
فاطمه دختر امام حسین گزارش این یورش و غارت را چنین بیان کرده است :
جمعیّت زیادی به خیمة ما وارد شدند… من دو خلخال از طلا در پاهایم داشتم، مردی در حالی که گریه می کرد، آن دو خلخال را از پاهایم در می آورد. گفتم: ای دشمن خدا، سبب گریه ات چیست؟ گفت: چگونه گریه نکنم که دختر رسولخدا را غارت می کنم! گفتم: غارت نکن. گفت: [اگر من غارت نکنم] می ترسم کسی دیگر بیاید وآن را بردارد. فاطمه گفت: هرچه در خیمه گاه بود، غارت کردند…
ابنطاووس (یکی از علمای قرون گذشته) نگاشته است:
[پس از آن که امام حسین به شهادت رسید] لشکر عمرسعد برای غارت خیمه های خاندان رسول و نورچشمان زهرای بتول به سوی خیمه ها از هم سبقت میگرفتند، دختران رسولخداˆاز خیام حرم، بیرون آمدند و صدا به گریه بلند نمودند و در فراق حامیان و دوستداران خود، ندبه کردند.
——————————————————–
. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص453.
. شیخ صدوق، الامالی، مجلس 27، ح 2، ص 190؛ ابنفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج1، ص 169.
. مناقب آل ابیطالب، ج4، ص124؛ طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص117؛ ابننما، مثیرالاحزان، ص89.
. ابننما، مثیرالاحزان، ص 76.
. ابناعثم، کتاب الفتوح، ج 5، ص120؛ خوارزمی، مقتلالحسین، ج2، ص 38 ـ 37.
. شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص 112.
. شیخ صدوق، الامالی، مجلس 31، ص 228 ـ 229؛ ابنسعد، ترجمةالحسین و مقتله، فصلنامة تراثنا، شمارة10، ص 187 (به اختصار).
. الملهوف علی قتلی الطفوف، ص180.