چرا امام زمان(عج) بر لقمه حلال تأکید دارند/ کبابی که توفیق نمازشب را سلب کرد
۱۳۹۳/۰۵/۱۰
–
۲۳۴ بازدید
چرا امام زمان(عج) بر لقمه حلال تأکید دارند/ کبابی که توفیق نمازشب را سلب کرد
انسان اگر شکمش را ظرف حرام قرار بدهد، میل به گناه پیدا میکند. شخص متدینی میگفت: یک روز رفقا از یکی از کبابهای بازار برایم خیلی تعریف کردند، خیلی اصرار کردند، من هم قبول کردم رفتیم و از آن کبابها خوردیم، اما کاش نرفته بودم!
چرا امام زمان(عج) بر لقمه حلال تأکید دارند/ کبابی که توفیق نمازشب را سلب کرد
انسان اگر شکمش را ظرف حرام قرار بدهد، میل به گناه پیدا میکند. شخص متدینی میگفت: یک روز رفقا از یکی از کبابهای بازار برایم خیلی تعریف کردند، خیلی اصرار کردند، من هم قبول کردم رفتیم و از آن کبابها خوردیم، اما کاش نرفته بودم!
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، دعای مشهوری منسوب به امام زمان(عج) است که حضرت در این دعا حدود چهل درخواست از ذات اقدس الهی میکند به همین منظور به شرح دعای حضرت ولیعصر(عج) به روایت حجتالاسلام سیدحسین هاشمینژاد کارشناس مذهبی اشاره میشود که بخش دهم آن در ادامه میآید:
«اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَصِدْقَ النِّیَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَکْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ وَامْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَالرَّحْمَةِ وَ عَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ وَعَلَى الشَّبابِ بِالاِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَالْعِفَّةِ وَ عَلَى الاَغْنِیآءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُسَراءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُمَرآءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَةِ وَ بارِکْ لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»
*وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ
خدایا شکمهای ما را از حرام و شبهه پاک کن
از فرازهای مهم این دعا همین فراز است که اگر در حق کسی مستجاب شود و کسی مصداق آن بشود تمام این دعا در حقش مستجاب میشود.
در جمیع ابواب فقه دو قانون حاکم است. 52 کتاب فقهی داریم که این 52 کتاب فقهی در لمعتین شهید ثانی جمع است، طهارت داریم در مقابلش نجاست است، حلیت داریم، در مقابلش حرمت داریم، اما شرع مقدس در طهارت و نجاست تأکیدی بر احتیاط نفرموده است بلکه میفرماید: هر شی بر تو پاک است، مگر اینکه علم پیدا کنی که نجس است، یعنی به اصطلاح علما استصحاب جاری کن، بگو این آب پاک بود، نمیدانم نجس شده است یا نه؟ علامت نجاست را ندارد بگو پاک است.
یقین به طهارت را با شک به نجاست نشکن، بلکه یقینت را به یقین دیگر بشکن، در خیابان ماشینی عبور میکند آبی به لباست میپاشد علامت نجاست هم ندارد، نجس است؟ نه مگر اینکه نجاست را ببینی، آبی از بالای ناودان ریخته میشود نجس است؟ شارع در طهارت و نجاست سختگیری نفرموده است، بلکه شارع مقدس احتیاط را در حلیت و حرمت تأکید کرده است، شک دارم این لقمه حلال است یا حرام؟ میفرماید اینجا توقف کن، این لقمه را نخور، شک دارم این معامله ربوی است یا نه؟ نمیدانم این پول حلال است یا حرام؟
متأسفانه، ما مردم بر عکس عمل میکنیم، در طهارت و نجاست اکثراً وسواس داریم، غسلش نیم ساعت طول میکشد، اما شتر را با بارش میخورد، دینتان را در حلیت و حرمت نشان بدهید، شارع در حلیت حرمت تأکید فرموده است.
پیغمبر(ص) فرمودند: نخوردن لقمه حرامی نزد خداوند از دو هزار رکعت نماز مستحبی خواندن بهتر و محبوبتر است، در شب معراج در آن خلوتگه راز که حبیب بود و محبوب (و صدایی که خدا با آن تکلم کرد صدای ملکوتی مولا امیرالمؤمنین(ع) بود) خطاب آمد حبیبی یا محمد! من عبادت را 10 جزء کردهام، نه قسمت عبادت را طلب روزی حلال قرار دادهام.
متأسفانه ما آن نه جزء را رها کردهایم و همان یک جزء را چسبیدهایم و آن را هم موفق نیستیم، چون ریشه خراب است، لقمه حرام عبادت انسان را نابود میکند، پیغمبر(ص) فرمودند: عبادتی که همراه با لقمه حرام باشد مانند بناء کردن خانهای بر روی ریگهای بیابان است و در روایتی میفرماید: مانند بناء کردن خانه بر روی آب است؛ یعنی همانگونه که خانه بر روی ریگ و آب بناء نمیشود، عبادت هم همراه با مال حرام اثر ندارد و ارزشی ندارد، در شب معراج پیغمبر(ص) میفرماید: برخورد کردم به گروهی که غذاهای طیب و طاهر را از جلویشان کنار میزدند و غذاهای خبیث و کثیف میخوردند، جبرئیل فرمود: اینها حرامخوارهای دنیا هستند.
ابن فهد حلّی در کتاب عدة الداعی مینویسد: موسیبن عمران در بیابان میرفت برخورد کرد، یه بندهای دید حال خیلی خوشی دارد گفت: خدایا اگر حاجت این بندهات به دست من بود حاجتش را میدادم!
خطاب آمد: اگر به قدری سجده کند که گردنش خرد شود و مغز سرش اشک شود و از چشمانش جاری شود، حاجتش را نمیدهم! موسی گفت: خدایا! چرا حاجتش را نمیدهد؟ خطاب آمد: چون در شکمش حرام است، در خانهاش حرام است و بر گردنش مظلمه است.
*لقمه حرام مانع اجابت دعاست
یکی از آثار لقمه حرام این است که دعای انسان مستجاب نمیشود، در حدیث قدسی دارد که خداوند میفرماید: دعا کردن از شما و اجابت از من است، هیچ دعایی محجوب نمیماند، مگر کسی که حرام بخورد که میفرمایند تا چهل روز لقمه حرام راه اجابت را میبندد.
در حدیث نبوی دارد کسی که لقمه حرامی بخورد تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود و هر گوشتی که از حرام بروید، آتش بر آن سزاوارتر است.
گاهی برای جزء کوچکی از حقالناس دعای انسان را رد میکنند، گاهی به خاطر یک لقمه حرام دعای انسان حبس میشود، لذا باید نسبت به کسب و لقمه و حقالناس توجه داشته باشیم.
امام صادق(ع) میفرماید: زمانی که یکی از شما اراده کرد، طلب حاجت از خداوند کند، پس باید کسب خود را از حرام پاک کند و خودش را از مظالم مردم خارج کند، زیرا دعای کسی که در نزدش حرام باشد یا بر عهدهاش مظالم خلق باشد و یا در شکمش لقمه حرام باشد، بالا نمیرود.
*اقسام لقمه حرام
روایت دارد که خاتمالانبیاء(ص) فرمودند: میرسد زمانی که مردم توجه ندارند، به آنچه اخذ میکنند حلال است یا حرام است و برایش هیچ منعی نیست. در آخر الزمان مردم رشوه به عنوان هدیه میگیرند، روایت دارد پیغمبر(ص) فرمودند: خدا لعنت کند کسی که رشوه میدهد و کسی که رشوه میگیرد و کسی که واسطه بین این دو نفر میشود، در روایت دیگر دارد پیامبر(ص) فرمودند: بپرهیزید از رشوه که رشوه کفر محض است و کسی که رشوه میگیرد بوی بهشت به مشامش نمیرسد.
همچنین پیامبر(ص) فرمود: در آخرالزمان ربا میخورد، به عنوان بدترین کسبها و درآمدها ربا است، خدا لعنت کند گیرنده ربا و خورنده ربا و کاتب ربا و شاهد ربا را، در حالی که میدانند ربا است.
*انگوری که آیتالله حائری نخورد/ کبابی که توفیق نمازشب را سلب کرد
امام سجاد(ع) در رساله الحقوق میفرمایند: حق شکمت این است که آن را ظرفی برای حرام قرار ندهی.
در حالات مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل میکنند، ایشان را به باغی در حوالی قم دعوت کرده بودند، عدهای هم همراه ایشان بودند، یک ظرف انگور گذاشتند جلوی ایشان گفتند، آقا انگور میل بفرمایید، مرحوم شیخ نگاه کرد ولی نخورد، اطرافیان هم منتظر بودند ایشان شروع کند تا آنها هم بخورند، بعد از چند دقیقه فرمودند: این ظرف انگور را ببرید و مقداری انگور از باغ خودتان بچینید و بیاورید، صاحب باغ به باغبان گفت: مگر این انگورها مال باغ خودمان نیست؟ گفت: نه، دیدم انگور باغ بغلی بهتر است از آن باغ چیدم آوردم، به شیخ گفتند شما از کجا فهمیدید، فرمود هر وقت اراده میکردم دستم را جلو ببرم، از این انگورها بردارم و به دهانم بگذارم، حال تهوع بهم دست میداد، فهمیدم این انگور را نباید بخورم.
انسان اگر شکمش را ظرف حرام قرار بدهد یکی از آثارش این است که میل به گناه پیدا میکند، یکی از دوستان شخص متدینی بود میگفت از غذاهای بازار نمیخورم، یک روز رفقا از یکی از کبابهای بازار برایم خیلی تعریف کردند و مرا دعوت کردند و خیلی اصرار کردند من هم قبول کردم رفتیم و از آن کبابها خوردیم و شب هم برای نماز شب بیدار نشدم.
فردا هم دیدیم در بازار چشمهایم دنبال ناموس مردم میرود و نماز اول وقت هم از دست رفت، شب دوم هم همینطور و اصلاً تاریک شدم، یک روز سرزده صبح زود به همان کبابی رفتم، گفتم هر چه هست از کبابهای آن روز است، وارد کبابی شدم، دیدم گوسفند را پشت به قبله گذاشته و دارد ذبح میکند! گفتم همه بیچارگی من برای کباب کوبیدهای است که آن روز خوردم.
یکی از بزرگان میفرمود: این غذاهایی که به نام امام حسین(ع) طبخ میشود، اگر از مال حلال باشد مثل آبی میماند که نجاست را بر طرف میکند، چطور آب کر نجاست را تطهیر میکند، این غذایی که به نام امام حسین(ع) طبخ میشود، وقتی در دهانت میگذاری حرامهایی که خوردی همه را پاک و تطهیر میکند.
یکی از موالیان اهل بیت(ع) 100 کیلو برنج نزد مادرش به امانت گذاشت که عاشورا طبخ کند، عاشورا شد، اطعام کرد شب در عالم رویا سیدالشهدا را زیارت کرد، دید آقا فرمودند: بنویسید فلانی در مجلس عزای ما هشتاد کیلو برنج اطعام کرد، عرض کردم آقا 100 کیلو بوده، فرمودند: نه هشتاد کیلو بود از مادرت بپرس، از خواب پریدم، نزد مادرم آمدم، عرض کردم مادر جان برنجی که نزدت گذاشتم در آن تصرف کردی، گفت: چطور، گفتم: میخواهم بدانم، گفت بله، برایمان مهمان آمد 20 کیلویش را برداشتم استفاده کردیم، شروع کردم گریه کردن، گفت: چرا گریه میکنی، گفتم نمیدانستم حساب آقایم این قدر دقیق است، آقایم را زیارت کردم، فرمود: بنویسید هشتاد کیلو اطعام کرده.
– See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930411001005#sthash.z645MdWW.dpuf