طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شاخصه های عقلانیت صحیح و پیوند آن با تداوم انقلاب اسلامی

شاخصه های عقلانیت صحیح و پیوند آن با تداوم انقلاب اسلامی


شاخصه های عقلانیت صحیح و پیوند آن با تداوم انقلاب اسلامی

۱۳۹۳/۰۵/۰۶


۶۳۲ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - شاخصه های عقلانیت صحیح و پیوند آن با تداوم انقلاب اسلامیاگر عقلانیت اسلامی را به سه سطح (عقلانیت معرفتی، عقلانیت اخلاقی و عقلانیت ابزاری) دسته بندی کنیم، عقلانیت غربی از سه حوزه ی فوق تنها به سومی اکتفا کرده است گفتمان عقلانیت محور مقام معظم رهبری در تمامی ابعاد و در طول فعالیت های ایشان گفتمانی فراگیر و مورد قبول تمامی جریان های دلسوز و خدمتگزار نظام بوده است.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - شاخصه های عقلانیت صحیح و پیوند آن با تداوم انقلاب اسلامیاگر عقلانیت اسلامی را به سه سطح (عقلانیت معرفتی، عقلانیت اخلاقی و عقلانیت ابزاری) دسته بندی کنیم، عقلانیت غربی از سه حوزه ی فوق تنها به سومی اکتفا کرده است گفتمان عقلانیت محور مقام معظم رهبری در تمامی ابعاد و در طول فعالیت های ایشان گفتمانی فراگیر و مورد قبول تمامی جریان های دلسوز و خدمتگزار نظام بوده است. نوع نگاه های تاکتیکی به این گفتمان در بعد از رحلت حضرت امام (ره) وجود داشته و اشخاص و دولتها علی الخصوص روسای دولت ها نظرات و دیدگاههای گوناگونی داشتند. اما آنچه که مهم بود پذیرش عقلانیت صحیح از سوی همه جریان ها و تشکل های سیاسی و حتی نخبگان سیاسی- امنیتی بود که به عنوان مساله حیاتی درتداوم و پایداری نظام ریشه دار اسلامی موثر بود. نوشتار زیر با تحلیل این موضوع درصدد ارزیابی و شاخص نمودن مولفه های آن است.

تحلیل مساله

عقلانیت (به انگلیسی: rationality) از ریشه لاتینی راسیو به معنای محاسبه و شمردن است. در فلسفه یونانی، به بکارگیری عقل و خرد برای حصول شناخت اطلاق می‌شود که در مقابلی مفاهیمی چون، تجربه‌گرایی یا اصالت حس قرار می‌گیرد. این واژه مورد پسند فیلسوفان و نامداران بزرگی بوده است که با مدرنیته و عصر روشنگری قرن هیجدهم به یکی از گفتمان های غالب تبدیل شد. تا جایی که می توان گفت می توان گفت مدرنیته با عقلانیت پیوند تنگاتنگی پیدا نمود.کارل پوپر ازجملة کسانی است که به اصالت عقل آدمی باور دارد. او برای نشان‌دادن توانایی عقل، اثبات‌گرایی و رویکردهای توجیهی را به‌کلی رد و با طراحی فلسفة علم ابطال‌گرا، عقلانیت انتقادی را مورد تأیید و تأکید قرار د��د. در آموزه های اسلامی هم عقلانیت به یکی از واژه های همسو با دین بدل گشت تا جایی که در احادیث و و روایات به هسمویی عقل و شرع اشاره شد ه است. در اصطلاح، عقل جوهر بسیطی است که مردم به وسیله‌ی آن واقعیت ها را دریافت می‌کنند. بنابراین عقل دریافتن واقعیت است. علاوه بر دریافت حقایق، نگه دارنده‌ی نفس ناطقه و شرف دهنده‌ی آن نیز هست(کرجی، ‌ص ۱۷۱ – ۱۷۲ ) علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌گوید: عقل شریف‌ترین نیرو در وجود انسان است(طباطبایی، ‌ص ۵۷. ) حضرت علی (ع) در نهج البلاغه و در خطبه 1 ، درباره‌ی رسالت پیامبران، چنین استفاده می‌شود که عقل و شرع نه تنها تعارض با هم ندارند، بلکه هماهنگ و مؤید یکدیگرند و یثیروا لهم دفائن العقول. بنابراین مفهوم عقلانیت یکی از ارکان پایه های تفکر اسلامی است که موید همه علما و فلاسفه اسلامی است. تاکیدات مقام معظم رهبری بر مفهوم عقلانیت و تببین آن در بیین دانشجویان یکی از محوری ترین مفاهیم در ادبیات انقلاب اسلامی است که پیوند آن با خدمات انقلاب اسلامی ایران مزید بر اهمیت آن در کلام معظم له است. ایشان در بیانانات اول مرداد ماه 1393 به خوبی به جایگاه عقلانیت صحیح اشاره می فرماید “یکى از مهم‌‌ترین خدمات انقلاب اسلامى، احیاى عقلانیت صحیح در کشور بود. اینکه شما جوان دانشجو مى‌‌آیید مسائل منطقه را تحلیل میکنید، با نگاه موشکافانه مسائل را مى‌‌بینید، دشمن را معرفى میکنید، حوادث منطقه را تحلیل میکنید و مى‌‌ایستید، این نشان دهنده‌‌ى حیات عقلانى یک کشور است؛ این را انقلاب به ما داد. امروز بعضى‌‌ها باز دلشان میخواهد برگردند به همان شکل سابق. همان جریانهاى غرب‌‌زده – جریانهایى که عاشق غربند، ملت را تحقیر میکنند، داشته‌‌ها را تحقیر میکنند، فرهنگ و هویت ملى را تحقیر میکنند به نفع مسلطین غربى – دلشان میخواهد که همانها دوباره بیایند و براى امور کشور، فرهنگ کشور، جهت‌‌گیرى کشور، شاخص معین کنند و معرفى کنند. این عده‌‌اى که امروز در خارج از کشور، در زیر پرچم همین دشمنان خونىِ ملت ایران دارند علیه جمهورى اسلامى کار میکنند، ” ( بیانات مقام معظم رهبری ، دیدار با دانشجویان، 1/5/93 )

اقسام عقلانیت اسلامی

اگر عقلانیت اسلامی را به سه سطح(عقلانیت معرفتی، عقلانیت اخلاقی و عقلانیت ابزاری) دسته بندی کنیم، عقلانیت غربی از سه حوزه ی فوق تنها به سومی اکتفا کرده است و به همین علت ما آن را عقلانیتی ناقص و ناتوان از تفسیر جهان و انسان و حیات می دانیم .

1- عقلانیت معرفتی(عقلانیت در مقیاس کلی): شناخت فلسفه ی حیات و موقعیت حساس و استثنایی انسان در آن و شان و جلالت «عقل» در تنظیم رابطه ی انسان با جهان و با خدای متعال ، این سطح و مرحله ی عقلانیت به «حکمت» و یا «عقلانیت بنیادین» نیز تعبیر شده است که البته بالاتر از سطح تجربه و علوم حسی است و عمدتاً به معارف عقلی و شهودی مستند است (اگرچه از تجربیات نیز بهره می برد) اما با «فلسفه مصطلح» نیز تفاوت دارد.

این عقلانیت به ویژه در موضوعاتی چون جهانبینی، الهیات و انسان شناختی و… متمرکز است و مهم ترین و سرنوشت سازترین سطح عقلانیت و در واقع، شروع و بستر هر گونه تفکر دیگر (از جمله عقل ابزاری) است. بسیاری از آیات و روایات در باب عقل، علم، تفکر، تفقّه، فهم، شعور، معرفت و…. اشاره به همین هسته عقلانیت دارند و ایمان اسلامی را ناشی از معرفت توام با عقلانیت می دانند. (بر خلاف تفکر کلیسایی و نیز تعریف لیبرالی که هر دو در جدایی «ایمان و دین» از «عقل و علم و معرفت» اتفاق نظر دارند).

2- عقلانیت اخلاقی (عقلانیت و ارزش ها): شان «عقل» در تنظیم رابطه ی انسان و معماری اخلاقیات. در تفکر اسلامی ما با سطحی دیگر از عقلانیت نیز مواجهیم که ضمن رسمیت دادن به لذائذ و منافع آدمی، دعوت به نوعی تعادل در ملاحظات ناظر به «دنیا- آخرت» کرده و به ابعاد وسیع تر از «خود» و «سود» توجه می دهد.

در تفکر اسلامی دستگاه «هزینه- فایده» به قوت خود باقی است با این تفاوت که دقیق تر، کلان تر و جامع تر می شود؛ زیرا «سود و ضرر» یک موجود جاودانه که دارای روح الاهی و اختیار و مسئولیت باشد با سود و ضرر یک «فنومن» مادی و بدن طبیعی که تمامی محاسباتش را باید معطوف به دوره ای حداکثر به مقدار چند دهه کند، لزوماً و همواره یکی نیست بلکه احتمالاً متضاد نیز خواهند بود

3- عقلانیت ابزاری: مهندسی و اندازه گیری و نظم و پیش بینی و نقش عقل در محاسبات معیشتی جهت نیل به اقتصادی شکوفا و تمدنی آباد و مرفه . عقل ابزاری در طول عقل بنیادین است و به حد اعلام شده و اعلام نشده از محتویات نظری آن تغذیه می کند. در توسعه و تمدن اسلامی، عقلانیت ابزاری، مسبوق و مصبوغ به «عقلانیت بنیادین» است و تمامی تصمیم ها و کنش های (اقتصادی و سیاسی) آدمی، باید به نحوی در عقلانیت بنیادین نیز توجیه داشته باشد .

این سطح از عقلانیت عادی ترین سطح عقلانیت است که بی شک لازم اما غیر کافی است. این سطح از عقلانیت قشری دیگر از «عقل عملی» است که از معیشت خانوادگی تا اقتصاد ملی و نیز مسئله مدیریت و (سیاست مدن) را در بر می گیرد. مراد اصلی جامعه شناسان غربی و تئوری پردازان «توسعه» از «عقل و عقلانیت» که از آن به «عقلانیت ابزاری» و… تعبیر کرده اند، صرفاً همین است.

شاخص های عقلانیت و تفکر صحیح از دیدگاه رهبری

تفکر عقلانی در انقلاب اسلامی اسلامی ایران جایگاهی خاص داشته است که در چارچوب شاخص های آن قابل ارزیابی است. عمده ترین شاخص های عقلانیت تفکر صحیح در نگاه رهبری به اختصار در مفاهیم زیر قابل بررسی است.

1- اصل خدا محوری

یعنی اعتقاد به این واقعیت که، همانطورکه خدا جویی و خداپرستی به عنوان یکی از گرایش های فطری مطرح است، خداشناسی فطری نیز به دو صورت شناخت«حضوری» و «حصولی» قابل طرح است به عبارت دیگر،شناخت فطری خدا هم از طریق دل وهم از طریق ذهن قابل تحقق است. رئالیسم معرفتی؛ رئالیسم معرفتی یا واقع گرایی معرفت شناختی، دیدگاهی است که براساس آن، جهان به طور مستقل از ذهن انسان، وجود دارد و انسان از راه ادراک می تواند کیفیات و اشیائی را که جزئی از این جهان هستند درک کند نقطه مقابل این دیدگاه ایده آلیسم است.

« امام بارها این مضمون را در کلمات خود بر زبان می‌آورد و بیان می‌کرد: «هر چه هست از خداست.» او همه چیز را از خدا می‌دانست؛ هضم در ارادة خدا و حلّ در حکم الهی بود. و پیوسته می‌فرمود: «انقلاب را خدا پیروز کرد. و خرمشهر را خدا آزاد کرد. دلهای مردم را خدا جمع کرد.» او همه چیز را از منظر الهی می‌دید و عامل به احکام بود. خدای متعال نیز درهای رحمت را به روی او باز می‌کرد. »( پژواک ولایت: مجموعه سخنرانیهای رهبری معظم انقلاب در مراسمات سالگرد امام، علی خامنه ای، دفتر نشر معارف، قم، 1388ش، ص175..)

2- حق مداری

در واقع اساس عقلانیت صحیح و اسلامی « حق مداری » است . حق به معناى در میان طریق راه رفتن و راستى و درستى را دنبال نمودن و از روى حکمت چیزى را در جاى خود قرار دادن است. و تبعیّت از حق و حق مدارى در باب اندیشه و نظر، مجهز گشتن به سلاح منطق و مزیّن شدن به جامه ى یقین و دورى از مغالطه کارى و خیال بافى و پرهیز از تبعیت اشخاص، به جاى تبعیّت از قول حق و درست است و در باب عمل، محاسبه ى نفس، بندگى، خداترسى و یاد مرگ و قیامت، سلوک در طریق حق مى باشد و مسلماً وقتى حق براى انسان آشکار شد اهل حق، ملازمان و یاران حق و حقیقت اند.

همان طور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) فرموده بود: «لا یعرف الحقّ بالرّجال»؛(۱) با چهره‌ها نمیشود حق را تشخیص داد. یک چهره‌ی موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است؛ اما او نمیتواند شاخص حق باشد. گاهی چهره‌ی موجهی مثل بعضی از صحابه‌ی پیغمبر راه را عوضی میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل. هر که از این راه رفت، حق است؛ هر که از راه حق نرفت، مردود است. حق را باید شناخت. جماعت جوانِ مؤمنِ گردآمده‌ی در زیر سقف بسیج و پرچم بسیج، این بصیرت را نشان دادند؛ نشان دادند بابصیرتند. بصیرت، عنصر اول است. در آینده هم باید همین جور باشد. قدرت تحلیل باید پیدا کرد، قدرت تشخیص باید پیدا کرد. امام – کسی که پدر همه‌ی این جریان بود، حق حیات به گردن جامعه و این حرکت عظیم داشت – فرمودند اگر من از اسلام جدا شوم، مردم از من رو برخواهند گرداند. شاخص، اسلام است؛ شاخص، اشخاص نیستند؛ این حرف امام (رضوان اللَّه علیه) است. او به ما یاد داد که راه را تشخیص بدهیم، حرکت صحیح را تشخیص بدهیم، نقشه‌ی دشمن را بفهمیم و بخوانیم تا بتوانیم بفهمیم کدام کار در جهت دشمن و در خط دشمن است و کدام کار در ضد اوست. پس بصیرت، عنصر اول است. بصیرت را نباید فراموش کرد.) بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم‌۱۳۸۹/۰۸/۰۲)

3- تسلیم ناپذیری

امام خامنه ای در دیدار روسای سه قوه و مسئولان و مدیران بخشهای مختلف نظام در تاریخ ۶.۱۹ .۱۳۸۷ضمن ترسیم چهره نظام اسلامی و تاکید بر اصول و پایه های بنیادی آن، به عقلانیت حاکم بر تصمیمات نظام اسلامی اشاره نمود و فرمودند: عقلانیت باید بر تمام ارکان این نظام از بالا تا پائین حاکم باشد؛ اما عقلانیت به معنای تسلیم نیست؛ عقلانیت به معنای هزیمت نیست؛ عقلانیت برای پیش رفتن و درجهت یافتن راههائی برای هر چه موفق تر شدن در رسیدن به این آرمان هاست.

بعضی ها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بین المللی، می خواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمی شود. این نشانه بی صبری و نشانه خسته شدن است. گاهی این خسته شدن را که خودشان خسته شده اند به مردم نسبت می دهند: مردم خسته شده اند! نه، نخیر. مردم آن وقتی که احساس کنند مسئولین کشور با سربلندی مسلمانی و عبودیت خودشان را اعلام می کنند، خوشوقت می شوند؛ خوشحال می شوند.»

4- مبتنی بودن ��ر مصالح ملی و اسلامی

در عقلانیت صحیح منافع ملی و مصالح عالیه اسلامی مغایر با منافع شخصی، حزبی و گروهی است. در موارد و بندهایی از قانون اساسی اشاراتی صریح بر منافع ملی و مصالح عالیه اسلامی وجود دارد که جریان های سیاسی نمی توانند از آن عدول نمایند. هر جریان و تشکلی هم که بخواهد از این خط عدول نماید در مقابل پارلمان، مردم و رهبری مسئول است و به آسانی نمی توان از تصمیمات شخصی علیه منافع ملی عدول نمود. مهمتر اینکه در شناسایی نخبگان تصمیم گیرنده و تاسیس احزاب و تشکل ها گزینش هایی صورت می گیرد که عدول از منافع ملی و اسلامی غیرممکن است. گرچه سختی هایی در این موارد وجود دارد اما به طور کلی در راستای منافع ملی است بیانات مقام معظم رهبری حتی در زمینه تحلیل ها و نتایج دانشجویان در راستای خدمت رسانی به مردم نمونه ای اعلی از منافع ملی است که در کلام ایشان دیده می شود و می فرماید ” دانشجو باید در زمینه‌‌ى مسائل گوناگون کشور، مسائل اجتماعى، مسائل اقتصادى، مسائل سیاسى، تحلیل در اختیار مردم بگذارد؛ یعنى مردم بایستى بتوانند از تحلیل دانشجویان بهره‌‌مند بشوند، استفاده کنند؛ قدرت تحلیل دانشجو باید این [طور] باشد. این‌‌هم متکى است به مطالعه؛ باید مطالعه کنند. این‌‌جور نباشد که نگاه دانشجو صرفاً نگاه احساسى [باشد]؛ داده‌‌هاى ذهنى شما فقط مسائل روزنامه‌‌اى نباشد؛ روى مسائل فکر کنید، مطالعه کنید، بحث کنید. ” با تحلیل خدمت رسانی به مردم در کلام ایشان می توان گفت منافع ملی همواره در رهنمودهای ایشان وجود داشته و دیگر نهادها و دستگاهها هم بر اساس قانون موظف به تامین منافع ملی بوده اند. بنابراین منافع ملی و مصالح عالیه اسلامی یکی از شاخص های عقلانیت صحیح در ایران اسلامی خدامحور بوده است.

5- عدالت طلبی

معظم له در تبیین اهمیت و جایگاه عدالت در نظام اسلامی، به پیوند عقلانیت و عدالت اشاره داشته و عقلانیت را ضامن سلامت نهضت عدالتخواهی معرفی نموده بودند. ایشان در عباراتی مفصل از دو نوع عقلانیت چهره برداشته و در نسبت آن با عدالت می فرمایند:

«من می خواهم این نکته را هم عرض کنم که اگر بخواهیم عدالت به معنای حقیقی خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت در هم تنیده است؛ یکی مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتی که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانیت به خاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به کار گرفته نشود، انسان به گمراهی و اشتباه دچار می شود؛ خیال می کند چیزهایی عدالت است، در حالی که نیست؛ و چیزهایی را هم که عدالت است، گاهی نمی بیند. .(بیانات در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران، ۸.۶.۱۳۸۴)

6- محاسبه پذیری

عقلانیت و محاسبه که می گوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معنای محافظه کاری، عقل گرایی و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظه کاری فرق دارد. محافظه کار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولی بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولی را برنمی تابد و از تحول و دگرگونی می ترسد؛ اما عقلانیت این طور نیست؛ محاسبه عقلانی گاهی اوقات خودش منشا تحولات عظیمی می شود.

انقلاب عظیم اسلامی ما ناشی از یک عقلانیت بود. این طور نبود که مردم همین طور بی حساب و کتاب به خیابان بیایند و بتوانند یک رژیم آن چنانی را ساقط کنند؛ محاسبات عقلانی و کار عقلانی و کار فکری شده بود. در طول سالهای متمادی به تعبیر رایج امروز یک گفتمان حق طلبی، عدالت خواهی و آزادی خواهی در بین مردم به وجود آمده بود و منتهی شد به این که نیروهای مردم را استخدام کند و به میدان جهاد عظیم بیاورد و در مقابل آن دشمن صف آرایی کند و بر آن دشمن پیروز کند.(بیانات در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران، ۸.۶.۱۳۸۴)

7- پرهیز از تعصب

انقلاب اسلامی ایران مبتنی بود بر پذیرش واقعیات موجود و اینکه مردم ایران مردمی دین باور و خدامحور هستند و نظام سیاسی آنان باید همسو با تفکرات دینی و اسلامی آنان باشد. برپایه این خدامحوری بود که نظام طاغوت، نظامی ضد ارزش های دینی و ضد خدامحوری بود. نظام طاغوت همسو با تفکر اسلامی و خدامحوری نبود. برپایه ارزش هایی بود که از برون بر درون تحمیل می شد. این عدم همسویی با درون در چارجوب واقعیتی بود که انقلاب اسلامی را مور پذیرش همگانی قرار گرفت. رفراندوم قانون اساسی و رای به جمهوری اسلامی اسلامی ایران بیانگر همین پذیرش همگانی بود که در چارچوب عدم تعصب بود. تداوم انقلاب هم با تعصب همخوانی ندارد و در عوض آنچه که به انقلاب اسلامی اهمیت می دهد همسویی با خدامحوری و پذیرش تفکر موجود یعنی اسلامیت خواهی است. تعصب با خدامحوری و فطرت انسانی و ارزش های انقلاب همخوانی ندارد و مضافا اینکه چون ارزش های خدامحوری و اسلامیت خواهی مورد تائید عقل انسانی است و همسو با عقل است عقلانیت صحیح خارج از تعصب و همخوانی با آن ندارد.

8- پرهیز از شتابزدگی

عقلانیت صحیح با اصول و محاسبات تفکر و اصل مشورت همخوانی دارد. اصل شورایی اسلام بیانگر این است که در تفکرات اسلام تصمیمات باید در طول زمان و با هماهنگی اتخاذ شود. تصمیماتی که اتخاذ می شود تصمیماتی زمان بر هستند و از مراجع و کانال هایی که طی می شود که در قالب سنتز دموکراسی دینی قابل بررسی است. مردم سالاری دینی که نمونه آن در جمهوری اسلامی ایران مشاهده می شود. نمونه ای از مدل تصمیم گیری است که هماهنگی و آینده نگری را لحاظ نموده و بر شتابزدگی و عدم انسجام در تصمیمات تاکید دارد. مهمتر اینکه در این مدل به رویه هایی اشاره شده است که در دشمن شناسی مورد تحلیل قرار گرفت است و با استفاده از تصمیمات شتابزده دشمن موقعیت ها و فرصت هار ا شناسایی می کند. این تحلیل حتی در کلام مقام معظم رهبری و در دیدار با دانشجویان وجود داشت و ایشان می فرماید “همین کسانى هستند که واقعاً دنبال این هستند که همان غفلت – غفلتِ محاسباتى – همان اغواى شیطانى که نسبت به عقلانیت این کشور در یک دوره‌‌اى وجود داشت، همان مجدداً حاکم بشود. در مقابل اینها باید ایستاد. حرکت حرکت صحیح و عقلانى است. “( همان) اصل غفلت – عفلت و محاسبه نادرست دشمن ناظر بر شتابزدگی در تصمیاتی است که اتخاذ می شود و در انقلاب اسلامی ایران این اصل همواره وجود داشته است که حرکات دشمن شناسایی و رصد شود. این بدین معناست که از تجربیات دشمن آموخته ام که خود ناظر بر عدم شتابزدگی در تصمیات بوده است. تجربه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی، تحریم ها، ترورهای کور دشمنان و معارضان نشان داد که برخلاف تصور دشمن جمهوری اسلامی ایران در برآوردهای استراتژیک نگاهی جامعه داشته و مسئولین در ادوار گوناگون بر اساس اصول دموکراسی دینی عمل نموده اند. شتابزدگی در این ادوار وجود نداشته و اگر ناهماهنگی هایی هم صورت گرفته باشد با هدایت و رهنمودهای مقام معظم رهبری در مسیر صحیح هدایت شده است.

9- مبارزه با سلطه

عقلانیتصحیح و اسلامی هر گونه سلطه ای را رد می کند. نه باید زیر بار سلطه رفت و نه بر دیگران سلطه راند.حتی اگر حرف حقی داشته باشد آن را با منطق و استدلال پیش می برد. فقط در برخی موارد حق تعرض دارد که در فقه دارای بحث مفصلی است و همه ی علما « جهاد ابتدائی» را از شئونات معصوم (ع) می دانند.

با رجوع به بیانات و گفتارهای ایشان می‌توان به این نتیجه رسید که «ضدیت با نظام سلطه» را می‌توان به عنوان هسته‌ی مرکزی دکترین ایشان در نظر گرفت. ضدیت با سلطه در دکترین ایشان، هم ناظر بر بُعد اسلامی و دینی است که خداوند متعال به‌صراحت در آیه‌ی ۱۴۱ سوره‌ی نساء فرموده است: «وَ لَنْ یجْعَل اللهُ لِلْکافِرینَ عَلی الْمُؤمِنینَ سَبیلاً» و هم ناظر بر ابعاد ژئوپولتیکی و معطوف به لزوم ارتقای جایگاه نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام بین‌المللی مبتنی بر سلطه و نظم شکل‌گرفته پس از جنگ‌های جهانی و جنگ سرد است. در دکترین سیاست خارجی آیت‌الله خامنه‌ای، امروز در دنیا نظام سلطه حاکم است و این نظام مسئول بدبختی ملت‌ها و انسان‌ها در سراسر عالم است. نظام سلطه یعنی این‌که کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور، قلدری کند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند. این نظام که مانند اُختاپوسی خطرناک و مثل سرطان دنیا را گرفته است، از دورانی که مسأله‌ی استعمار در دنیا شروع شد، یعنی از قرن نوزدهم سر کار آمد. این نظام از دو رکن سلطه‌گر که همان ابرقدرت‌ها بوده و سلطه‌پذیر که دخالت‌های وقیحانه و گستاخانه‌ی ابرقدرت‌ها را قبول می‌کنند، تشکیل شده است. (. بیانات رهبر انقلاب در مراسم بیعت روحانیون و اقشار مختلف مردم استان اصفهان؛ ۱۳۶۸/۴/۲۵)

ارزیابی نهایی

بیانات مقام معظم رهبری و تاکید ایشان بر عقلانیت صحیح گویای این واقعیت است که نگاه ایشان به عقلانیت صحیح در تضاد با احساسات و در راستای منافع ملی است که تعصب و شتابزدگی در تصمیمات را نفی می نماید و تاکید بر مقوله عقلانیت صحیح موید تداوم نظام و اتفاقا پیوند مستقیمی با خدمات انقلاب اسلامی ایران دارد. هر اندازه عقلانیت صحیح در تصمیات و دستگاههای اجرایی وجود داشته باشد خدمات انقلاب بیشتر و کارایی نظام در بلندمدت به خوبی بالا خواهد رفت.

پی نوشت ها:

1- کرجی، علی، اصطلاحات فلسفی و تفاوت آنها با یکدیگر،‌ص ۱۷۱ – ۱۷۲.

2- طباطبایی، محمد حسین،‌المیزان، ج ۳،‌ص ۵۷.

3- رحیم پور ازغدی، حسن (1378)، عقلانیت، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر. صفحات 107 الی119

4- بیانات رهبر انقلاب در مراسم بیعت روحانیون و اقشار مختلف مردم استان اصفهان؛ 25/4/68

5- بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکت‌کنند�� در کنفرانس اندیشه‌ی اسلامی؛ 12/11/68

6- بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم سراسر کشور؛ 6/10/68

7- پژواک ولایت: مجموعه سخنرانیهای رهبری معظم انقلاب در مراسمات سالگرد امام، علی خامنه ای، دفتر نشر معارف، قم، 1388ش، ص175.

8- بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌؛ 10/8/74

9- بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام؛ 4/4/87

10- بیانات رهبر انقلاب در مراسم بیعت روحانیون و اقشار مختلف مردم استان اصفهان؛ 25/4/68

منبع: شاخصه های عقلانیت صحیح و پیوند آن با تداوم انقلاب اسلامی / محمد رضا اسکندری/ بصیرت دوشنبه 06 مرداد 1393

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد