حکومت شایستگان در عصر ظهور از نگاه خداوند
۱۳۹۳/۰۵/۰۱
–
۱۳۸ بازدید
حکومت شایستگان در عصر ظهور از نگاه خداوند
امید به حاکمیت «انسانهای صالح» در آینده ای روشن و استقرار عدالت و صلح فراگیر و همگانی، امری فطری است. همة افراد، براساس فطرت ذاتی خود، به امید روزی هستند که جهان در پرتو هدایتهای انسانی شایسته و با تأیید و عنایت پروردگار هستی، از بیداد و تباهی رهایی یافته، از نا بسامانی ها، ناامنیها و تیرهروزی ها خلاص شود و سرانجام به صلح و صلاح نایل آید.
حکومت شایستگان در عصر ظهور از نگاه خداوند
امید به حاکمیت «انسانهای صالح» در آینده ای روشن و استقرار عدالت و صلح فراگیر و همگانی، امری فطری است. همة افراد، براساس فطرت ذاتی خود، به امید روزی هستند که جهان در پرتو هدایتهای انسانی شایسته و با تأیید و عنایت پروردگار هستی، از بیداد و تباهی رهایی یافته، از نا بسامانی ها، ناامنیها و تیرهروزی ها خلاص شود و سرانجام به صلح و صلاح نایل آید.
در بیشتر دینها و مذهبهای جهان، از مصلحی سخن به میان آمده است که در آخرالزَّمان ظهور کرده و به کژیها و کژرویها پایان خواهد داد و شالودة حکومتی یگانه و جهانی را بر اساس دادگری، بنا خواهد کرد. تمام پیامبران و سفیران الهی نیز در این زمینه به مردمِ با ایمان جهان، نویدهای روشنی دادهاند.
این اندیشه که در اسلام با عنوان «مهدویّت»، شناخته شده است، همچون دیگر ادیان، ریشه در کلام پروردگار الهی دارد؛ از این رو قرآن، در جایگاه کتاب آسمانی مسلمانان، با پافشاری تمام، پیروزی نهایی حق بر باطل را به تمام انسانها وعده فرموده و حکومت صالحان و شایستگان را نوید داده است.
مسلمانان با بهرهمندی از آموزههای آفتابگون وحی و سخنان نورانی رسول گرامی اسلام(ص)، بر این باورند: “آن انسان بزرگ که شایستگان را بر گیتی چیره خواهد ساخت، کسی نیست مگر رادمردی از سلاله آخرین پیامبر الهی، یعنی حضرت مهدی(عج).”
اگرچه قرآن دربارة ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) به گونهای فراگیر سخن رانده و به تشکیل حکومت دادگر جهانی و پیروزی شایستگان بشارت داده است، مفسران شیعه و برخی از تفسیرگران اهل سنّت، این آیات را ـ به استناد روایات اهل بیت(ع) و دیدگاههای دانشمندان مسلمان، به حضرت مهدی(عج)، مربوط دانسته اند.
به باور ایشان، مهمترین آیهای که پرده از حاکمیت انسانهای شایسته در آینده برداشته، اینگونه میفرماید:
(وَلقَدْ کَتَبْنا فِی الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذّکْرِ أنّ الارضَ یرِثُها عِبادِی َ الصّالِحُونَ)؛[۱]
وهمانا، در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایستة من، به ارث خواهند برد.
در این آیه، به یکی از روشنترین پاداشهای دنیوی صالحان (حکومت روی زمین)، اشاره شده است و در روایاتی چند نیز، این رویداد مهم، در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) دانسته شده است.
پیش از هر سخن بهتر است به اشاره، برخی واژگان آیه را بررسی کنیم.
ـ “زبور” داود (یا به تعبیرکتابهای عهد قدیم، مزامیر داود) عبارت است از: “مجموعه ای از مناجاتها و نیایشها[۲] و اندرزهای داود پیامبر(ص) و آنچه بر او نازل شد[۳]”. برخی نیز در معناى زبور گفته اند: نامى است براى جنس کتابهایى که بر پیامبران نازل مى شود.[۴]
ـ “ذکر”، در اصل به معنای چیزی است که مایه تذکر و یاد آوری باشد؛ ولی در این آیه ـ به قرینه معرفی آن قبل از زبور ـ به کتاب آسمانی حضرت موسی(ع)، (تورات) تفسیر شده است.
ـ “ارض”، به مجموع کره زمین گفته می شود؛ مگر اینکه قرینه خاصی در کار باشد.
ـ “ارث”، یعنی چیزی که بدون معامله و داد و ستد، به کسی انتقال می یابد. در قرآن کریم، گاهی به معنای تسلط و پیروزی یک قوم شایسته، بر قوم ناشایست و در اختیار ـ گرفتن موهبتها و امکانات آنها گفته شده است.[۵]
اما مقصود از این شایستگی چیست؟ با توجه به اضافه شدن بندگان به خدا، ایمان و توحید آنان روشن می شود و با توجه به کلمه صالحون، همه شایستگیها به ذهن میآید: عمل و تقوا، علم و آگاهی، قدرت و قوت، و تدبیر و نظم و درک اجتماعی. این شایستگیها دارای آثار و برکاتی بیمانند است؛ به گونهای که اگر بندگان با ایمان، این شایستگی ها را برای خود فراهم سازند، خداوند نیز آنها را یاری می کند تا بر مستکبران چیرگی یافته، دست های آلودهشان را از حکومت روی زمین کوتاه کنند و دارندة میراث های آنها شوند.
بنابراین، تنها “استضعاف” سبب پیروزی بر دشمنان و حکومت بر روی زمین نیست؛ بلکه وجود ایمان و کسب شایستگیها نیز، بایسته است و مستضعفان جهان تا زمانی که این دو اصل را زنده نکنند، به حکومت روی زمین نخواهند رسید.
اما این که مقصود از این وراثت چیست؟ مرحوم علامه طباطبایی پس از بیان مطالبی ذیل آیه، اینگونه مینویسد: مراد از وراثت زمین این است که سلطنت بر منافع، از دیگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگى در زمین، مختص ایشان شود. این برکات، یا دنیایى است که برمیگردد به بهرهمندی صالحان از زندگی دنیایى که در این صورت، خلاصة مفاد آیه این مى شود که: به زودى زمین از لوث شرک و گناه پاک شده، جامعه بشرى صالح که خداى را بندگى کنند و به وى شرک نورزند، در آن زندگى کنند؛ همچنان که آیه(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ … یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً)[۶] از آن خبر مى دهد یا این برکات اخروى است که عبارت است از مقامات قربى که در دنیا براى خود کسب کردند؛ چون این مقامات هم ـ گرچه از نعیم آخرت است ـ از برکات حیات زمینى است؛ همچنان که آیه: (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ)[۷] که حکایت کلام اهل بهشت است و آیة (أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ)[۸] بدان اشاره مى کنند.
از همینجا روشن مى شود آیه مورد بحث، ویژة یکى از دو وراثت هاى دنیایى و آخرتى نیست؛ بلکه هر دو را شامل مى شود. و تفسیرگرانى که آن را به وراثت آخرتى اختصاص داده و به آیاتى که مناسب با آن وراثت است تمسک جستهاند، حرف درستى نزده اند. آن مفسرینى هم که آیه را به وراثت دنیایى اختصاص داده، بر دوره ظهور اسلام یا دوران مهدى(عج) ـ که رسول خدا(ص) در اخبار متواتره از آن خبر داده و شیعه و سنى آنها را نقل کرده اند ـ حمل نموده اند باز راه درستى نرفته اند؛ زیرا روایات مذکور ـ هر چند متواتر و مسلم است ـ آیه را تخصیص نمى زند.
کوتاه سخن، همانطور که گفتیم، آیه شریف، مطلق است و شامل هر دو وراثت مى شود.
در تفسیر آیة شریف، از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود:
هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِیهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیعِزُّهُمْ وَ یذِلُّ عَدُوَّهُمْ؛[۹]
این بندگان شایسته، همانا آل محمد هستند که خداوند، مهدی آنان را پس از کوشش ایشان مبعوث می کند. پس ایشان را عزّت داده، دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد.
روشن است مفهوم این روایت، انحصار نیست؛ بلکه بیان یک مصداق عالی و آشکار است و این تفسیرها، هرگز عمومیت مفهوم آیه را محدود نمی کند؛ بنابراین هر زمان و هر جا، بندگان صالح خدا قیام کنند، پیروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمین و حکومت آن خواهند شد.[۱۰]
در پایان سخن یاد این نکته لازم است که در مزامیر داود تعبیر یاد شده یا مشابه آن، در چند مورد دیده می شود و نشان می دهد با تمام تحریفات موجود در این کتابها، این قسمت، همچنان از دستبرد مصون مانده است.
برخی از این فرازها بدین قرارند:
… شریران منقطع می شوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد و حال اندک است که شریر نیست می شود؛ هر چند مکانش را استفسار نمایی، ناپیدا خواهد شد؛[۱۱]
اما متواضعانه وارث زمین شده، از کثرت سلامتی شادکام خواهند شد؛[۱۲]
متبرکان خداوند، وارث زمین خواهند شد؛ اما ملعونان وی منقطع خواهند شد…؛[۱۳]
صدیقان وارث زمین شده، همیشه در آن ساکن خواهند بود؛[۱۴] خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد شد.[۱۵]
در این عبارتها، عنوان “صالحان” که در قرآن آمده است، با همان تعبیر در مزامیر داود به چشم می خورد. علاوه بر این، تعبیرات دیگری نیز مانند صدیقان، متوکلان، متبرکان و متواضعان، در جمله های دیگر ذکر شده است. این تعبیرها، دلیل بر عمومیت حکومت “صالحان” است و با احادیث قیام حضرت مهدی(عج)تطبیق می کند .
بدین سان میتوان نتیجه گرفت حضرت حق تعالی آخرین حکومت را از آن صالحان میداند که: العاقبه للمتقین.
پی نوشت ها:
۱- انبیا (۲۱)، آیه ۱۰۵.
۲- علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص ۲۲۳.
۳- شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۵.
۴- طبرسی، جوامع الجامع، ج۳، ص، ۳۱.
۵- ر. ک: اعراف (۷)، آیه۱۳۷.
۶- خدا به آن عده از شما که ایمان آورده عمل صالح کردند وعده داده که به زودى ایشان را جانشین دیگران در زمین کند … مرا بپرستند و چیزى شریکم نسازند»، سوره نور، آیه ۵۵.
۷- و گفتند حمد خداى را که زمین را به ما ارث داد تا هر جا از بهشت را که بخواهیم براى خود انتخاب کنیم». سوره زمر()، آیه ۷۴.
۸- ایشانند وارثان، همانهایى که فردوس برین را ارث مى برند». سوره مؤمنون، آیه ۱۱.
۹- محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص۱۸۴.
۱۰- تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۵۱۵ ـ ۵۲۴.
۱۱- مزامیر داود، ۳۷، بند ۹.
۱۲- همان، بند ۱۱.
۱۳- همان،۳۷، بند ۲۷.
۱۴- همان، بند ۲۹.
۱۵- همان، بند ۱۸.
پدیدآونده:خدامراد سلیمیان