خانه » همه » مذهبی » قرآن اقتضا و اختلاف زمانها آیات ۸۰ و ۸۱ سوره نحل؛ آیه ۸۰ سوره انبیا

قرآن اقتضا و اختلاف زمانها آیات ۸۰ و ۸۱ سوره نحل؛ آیه ۸۰ سوره انبیا


قرآن اقتضا و اختلاف زمانها آیات ۸۰ و ۸۱ سوره نحل؛ آیه ۸۰ سوره انبیا

۱۳۹۳/۰۴/۳۱


۱۸۵۹ بازدید

بسیاری از آیات قرآن مخصوص شرایط زمانی و جغرافیایی نزول قرآن است. مانند آیات خانه سازی از پوست حیوان یا لباس برای حفظ از گرما و… این آیات بوی کهنگی می‌دهد. نامأنوس است. مربوط به ده کم و قلیلی از مردم است .چرا در اینگونه آیات همه باید شاکر باشند؟ من نمی‌دانم وقتی شما می‌گویید قرآن احسن‌الکلام است، یعنی چه؟ شاید احسن‌الکلام برای مردم زمان و منطقه نزول قرآن بوده است؛ اما وقتی جغرافیا گسترده می‌شود و شرایط فرق می‌کند، و وقتی زمان پیش می‌رود و صنعت پیشرفت می‌کند، قرآن شرایط احسن‌الکلام را از دست می‌دهد. کلامی زیباست که هرکسی در هر جایی بشنود و هر زمانی بشنود، برایش مفهوم و دلنشین و راهگشا باشد.
وقتی گفته می‌شود قرآن احسن‌الکلام است، منظور چیست؟

:اول این که، در اول آیه مد نظرتان « وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَنًا» از آیه ی اول (سوره نحل/ 80)1، با ذکر بیوتکم (خانه های شما) و محل سکون و آرامش قرار دادن آنها (سکناً)، به تمام خانه ها و محل سکونت و آرامش بودن آنها اشاره کرده است که در هر جا و هر زمان طبق مصالح موجود و مقتضای آب و هوا و زندگی ساخته می شوند.
در ادامه با آوردن « وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُیُوتًا …» به خانه های که از پوست حیوانات ساخته شده و می شوند اشاره شده تا بفهماند امکان این گونه خانه های ساده و قابل حمل « تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ» که برخی از مردم طبق یک امر عقلایی و اقتضاء کاری از آن استفاده می کنند هم از ناحیه خدا است. حال از این خانه های پوستی و چادری چه عربِ عربستانی استفاده کند یا اسکیمو و سرخ پوستِ ساکن قطب شمال و آمریکا و یا هر جای دیگر، و چه درصدش کم باشد یا زیاد.
عجیب و مهم در اینجا فهم این مساله از آیه است که انسان در همه زمانها و مکانها بداند امکان ساختن خانه و امکانات لازمه ی ساختن خانه همه از ناحیه خدای مهربان است، و انسان باید شکر گزار خدایی باشد، که این گونه حال و هوای بندگانش را دارد.
و عجیب تر این که ما نفهمیم یا نخواهیم بفهمیم یا اگر فهمیدیم اعتراف نکنیم که خدا در کتاب آفرینش یعنی جهان هستی و کتاب تبیین، تشریح و تشریع یعنی قرآن ناظر به تمام جهانیان کار کرده و سخن گفته و آوردن نمونه بیانگرانحصار نیست .
در حال بیان این گونه موضوعات در قرآن برای تفکر، تدبر و درس است. و خداوند که مخلوقات از جمله انسان را خلق کرده به نیازهای او هم واقف بوده و ذکر نمونه ها و نیازها در قرآن عین منطق و ارزش است، و هر چه غیر این باشد غیر عقلایی، غیر منطقی و بی ارزش است.
دوم این که، همه انسانها مخاطب قرآن هستند، و قرآن جهانی و جاودانی است.
سوم این که، اصلا آیه مورد نظر (سوره نحل/ 81)2 در صدد این نیست که بگوید خداوندی که خالق همه ی انسانها است به فکر ساکنان غیر شبه جزیره حجاز که در شرائط دیگر آب و هوایی زندگی می کنند نبوده است یا آنها را فراموش کرده است.
چهارم این که، به فطرت و عقل همه می دانیم لباس، انواع و اقسام داشته و کارکردهای گوناگون دارد. و در آیات مختلف قرآن هم به آنها اشاره شده است؛ از جمله آیه 26 سوره اعراف:
« یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ؛ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شماست اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهاى او) شوند! ».
پنجم این که، در آیه ی مورد بحث یعنی آیه 81 سوره مبارکه نحل و آیه 80 سوره مبارکه انبیاء3 نیز، دو نوع لباس با دوکارکرد متفاوت ذکر شده است. و ذکر مورد، تعیّن و انحصار را نمی رساند، یعنی به این معنا نیست که لباس فقط برای جلو گیری از گرما یا محافظت در جنگ است.
ششم این که، لباس برای جلوگیری از گرما یا حفاظت در جنگ خاص عربستان نبوده و نیست، همان طور که لباس برای جلوگیری از سرما خاص ایران نبوده و نیست.
هفتم این که، لباس جنگی هم در زمان نزول قرآن و هم قبل از نزول یعنی از زمان حضرت داوود علیه السلام که اولین لباسهای جنگی را دوختند مرسوم بوده و هست، گر چه نوع، شکل و کیفیتشان در گذر زمان و پیشرفت علوم و تجربه بشری فرق می کند. اما همواره به آنها لباس گفته شده و می شود، و کارایی کم لباسها و زره های قدیم موجب عدم اطلاق لباس بر آنها نمی شود. همچنان که وجود تانک و سایر ادوات نظامی از لباس محافظ فردی غنی نمی کند، و اگر غنی می کرد و لازم نبود این همه ساخته و استفاده نمی شد.
هشتم این که، شکر و سپاس یک امر فطری و عقلایی است که در مقابل خدمت و نعمتی که دیگری برای ما می کند و به ما می دهد صورت می گیرد. و شکر خدایی که همه چیز از جمله امکان تهیه لباس با انواع و اقسامش از اوست نشانه وجود فطرت پاک و عقل سلیم است و تسلیم در مقابل آن قادر بی همتا و مولای بی نظیر نشانه بندگی است و اگر غیر اینها باشد باید در سلامت اندیشه، عقل و روان شک کرد.
خداوند نعمت های بیشماری به بندگانش عنایت فرموده که آگاهی از وجود برخی از آنها و حتی یکی از آنها مستلزم شکر و سپاس الهی است .
نعمت هایی که مربوط به همه مردم در همه ی زمان ها است و اختصاص به مردم زمان خاصی ندارد، شکر الهی را بر همه مردم در هر زمان واجب و لازم می کند . در قرآن آیات بسیار که در این باره آمده است مانند نعمتی که در آیه 78 همین سوره نحل بیان شده است :
« وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و خدا شما را از شکم مادرانتان- در حالى که چیزى نمى دانستید- بیرون آورد، و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، باشد که سپاسگزارى کنید ».
به طور طبیعی برخی نعمت ها باید مربوط به مردمی باشد که در عصر نزول قرآن کریم زندگی می کرده اند و اموری که در آیات مورد پرسش ذکر شده مصادیق نعمت های روشن و بارزی است که برای مردن آن زمان ملموس و قابل درک بوده و حس شکرگزاری را در آنها زنده می کند و لازم نیست همه نعمت های مذکور در قرآن مربوط به مردم همه زمان ها باشد .
نهم این که، خواندن درست و مطالعه دقیق قرآن مقدمه فهم و درک و إن شاء الله عمل به قرآن است.
قرآن را باید از اول تا انتها خواند نه یک بار نه دو بار بلکه بسیار باید خواند، و به کمک اهل قرآن و مفسران صالح و تفاسیر مناسب آن را فهمید. و نباید گزینشی، مقدس مآبانه یا با ژست روشنفکری با قرآن برخورد کرد، و خدای ناکرده اگر با نظر سطحی ما جور در نیامد رأی یا نظر خود را بر قرآن تحمیل نمود.
قرآن همان طور که مراتب نزول دارد مراتب فهم هم دارد. سیر علمی و عملی درست ما را به بطون قرآن و فهم مراتب بالای آن رهنمون می شود. و می فهمیم که قرآن و آیات آن مخصوص یک زمان و یا یک اقلیم و جغرافیای خاص نیست، لذا کهنگی نمی گیرد، گر چه ممکن است به دلایلی که الان جای ذکر آنها نیست برای برخی افراد نامأنوس باشد.
عدم آشنایی با زبان و محتوای قرآن و نداشتن ابزار و علوم فهم قرآن را نباید به پای قرآن نوشت.
دهم این که، اگر قرآن احسن الحدیث یا احسن الکلام است به اعتبار الفاظ و محتوا است و هیچ کتابی را نمی شود با آن مقایسه کرد.
قرآن گر چه به لحاظ طبیعی – و مانند دیگر کتابهای آسمانی به زبان پیامبر و قومش نازل شده و – قالبش به زبان عربی است اما پیامش تنها برای عربها نیست.
در بخش الفاظ و جملات، قرآن در اوج فصاحت و بلاغت، ادب و عقلانیت است. و لحن الفاظ و موسیقی قرآن امروز هم برای غیر آشنایان به زبان عربی و حتی غیر مسلمانها نیز اگر توسط قاری برجسته ای مانند مرحوم عبد الباسط قرائت شود زیبا و دلنشین و گیرا است و با فطرت پاک و عقل سلیم هماهنگی دارد و موجب جلب و جذب قلوب و تفکر و تدبر در آیات و مطالعه قرآن می شود.
در بخش محتوا، طرح و ذکر مطالب، موضوعات و مسائل گوناگون و با گستره وسیع و در یک حجم بسیار کم و عمق زیاد، و اذعان و اعتراف اندیشمندان منصف شرق و غرب به آن نشان از الهی و جهانی و جاودانی بودن قرآن و اعجاز آن است.
نسبت به پرسش شما، احسن الحدیث یا احسن الکلام بودن قرآن کریم به این نیست که نعمت هایی را ذکر کند که مربوط به مردم همه زمان ها باشد بلکه مجموعه ظاهر و باطن و محتوای عالی و عمیق و فصاحت و بلاغت قرآن که در حد اعجاز است آن را احسن الحدیث، احسن الکلام نموده است .
یازدهم این که، قرآن به ارکان و اصول زندگی بشر و پرسشها و نیازهای اصلی او که هیچ گاه و در هیچ زمان و مکانی تغییر نمی کنند توجه داشته و تفسیر درست آنها را با زبان مخصوص خود پراکنده در آیات و سوره های مختلف بیان کرده است. و فروعات و جزئیات موضوعات و مسائل را به سنت انسان کامل و معصوم و آشنای به وحی و عقل سلیم واگذار نموده است.
یازدهم این که،افزایش آگاهی بشر و پیشرفت در علم و تکنولوژی از موضوعات قرآن هستند، که در هر زمان چهره ای به خود می گیرند لذا در مقابل قرآن و دین قرار نستند بلکه حقانیت آنها و قدرت و عنایت خداوند را به بشر در امکان علم و پیشرفت و ابزار پیشرفت ثابت می کنند.
البته قرآن علاوه بر افزایش آگاهی و علم و پیشرفت ظاهری، پیشرفت در اخلاق و معنویت را دنبال کرده و به آن نیز توصیه می کند چرا که سلامت، نجات و سعادت واقعی بشر و نیل به اهداف حقیقی خلقت جهان و انسان را در اینها می داند.4
پاورقی:
1- « وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِقامَتِکُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حینٍ ؛ و خدا براى شما از خانه هایتان محل سکونت (و آرامش) قرار داد و از پوست چهارپایان نیز براى شما خانه هایى قرار داد که روز کوچ کردن و روز اقامتتان، به آسانى مى توانید آنها را جا به جا کنید و از پشم و کرک و موى آنها، براى شما اثاث و متاع (و وسایل مختلف زندگى) تا زمان معیّنى قرار داد.»
2- النحل : 81 « وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْناناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابیلَ تَقیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابیلَ تَقیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ؛ و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه هایى براى شما قرار داده و از کوه ها پناهگاه هایى و براى شما پیراهنهایى آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ مى کند و پیراهنهایى که به هنگام جنگ، حافظ شماست این گونه نعمتهایش را بر شما کامل مى کند، شاید تسلیم فرمان او شوید! ».
3- « وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاکِرُونَ؛ و ساختن زره را بخاطر شما به او(داوود) تعلیم دادیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند آیا شکرگزار (این نعمتهاى خدا) هستید؟ ».
4- جهت اطلاع بیشتر ر. ک:
– طباطبایی، محمد حسین، قرآن در اسلام.
– شهید مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان.
– جوادی آملی، عبد الله، انتظار بشر از دین.
– همو، قرآن در قرآن.
– مصباح یزدی، محمد تقی، آشنایی با قرآن.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد