۱۳۹۳/۰۴/۳۱
–
۳۰۶ بازدید
با سلام
پدر بنده فردی است که نماز جماعت صبحش ترک نمی شود و تا آنجا که بتواند با ادعیه ارتباط دارد ولی اخلاق اصلا خوبی ندارد و به خاطر کوچکترین اتفاقی عصبانی می شود. همین امر باعث شده تا رفتن به سمت معنویات برای من با اکراه بشود یعنی وقتی می بینم که پدرم با این همه عبادات، اخلاق مناسبی ندارد باعث می شود الگوی خوبی از دینداری در خانه ی ما نباشد. مشکل از کجاست؟
باید بین اخلاق فردی وشخصی پدرتان واعمال دینی او تفاوت بگذارید !درست است که دین اسلام برای تمام امور شخصی ،اجتماعی واخلاقی انسان، برنامه دارد، ولی گاهی بعضی ازافراد، در بعضی از زمینه ها مانند رفتارهاواخلاق شخصی ، موفق نمی شوند که از دین ودستورات دینی پیروی کنند ویا بهتر است بگوییم که همه جا وهمیشه موفق نمی شوند ، توضیح اینکه : چه بسا ممکن است اخلاق اجتماعی ورفتارهای کسی در خارج از خانه وبا دیگران ،خوب باشد، ولی با اهل وفرزندان خود نتوانسته باشد ارتباط خوبی برقرار کند واخلاق ورفتارش با فرزندانش ،تند وعصبانی باشد !
اینجا است که هنرنمایی شما باید شروع شود، وبا وجود اخلاق ناپسند دیگران، (خصوصا اگر پدر ومادر باشند)، اخلاق خوش وپسندیده ای داشته باشید، نبایستی بدی را با بدی جبران کرد بلکه بالعکس اخلاق شایسته می گوید در مقابل بدی، خوبی کن والا توخود نیز مانند همان هستی واخلاقت بد است وخبر نداری!
معنویت نیز همین است که بروزاخلاق شایسته ؛ذاتی ودرونی شود ، نه اینکه در مقابل بدی کسی (خصوصا اگر والدین باشند) بدی نشان بدهد! بنابراین به شما توصیه می شود که فریب شیطان وهواهای نفسانی را نخورده در کسب ملکات واخلاق فاضله وبکاربستن آن ، کوشا باشید وبدون توجه به ناخوبی های کسی ، خوبی های او را ببینید واز آن خوبی ها الگوگیری نمایید!
شرکت کردن در نمازهای جماعت وخواندن نماز اول وقت پدرتان، به خودی خود ،کار عالی وخوبی است گرچه داشتن رفتار نامناسب با فرزند، کار ناخوب وناپسندی است ولی می توان از صفت خوب پدر که شرکت در جماعات است الگو گیری و بهره برداری کرد بدون اینکه از اخلاق ناپسند اوتاثیر منفی گرفت!
بکاربستن اخلاق نیکودرمقابل دیگران، موجب آثار وبرکاتی است که یکی از آن برکات، تاثیر گذاری مثبت، در کسانی است که با وجود ابراز اخلاق ناشایست، اخلاق شایسته وخوب را درطرف مقابل خود مشاهده می کنند!
برادر گرامی ! رسیدن به خوش خلقی ، برنامه می خواهد ،برای آنکه بتوانی با اراده خود، به اخلاق خوب وحسنه ، دست پیداکنی ؛ قبل از بیان راهکارهایی برای موفقیت در به دست آوردن اخلاق خوش ،ابتدا بعضی ازآیات و روایات را در جهت تشویق اخلاق حسنه ، می آوریم سپس رهنمود های لازم را عرض میکنیم . به مطالب زیر توجهی بفرمایید :
قرآن کریم در ستایش پیغمبر اکرم « صلی الله علیه و آله » می فرماید: «انک لعلی خلق عظیم » (قلم/4 .) به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای .
خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرم خو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر بگذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند . این مردان بزرگ برای تحقق بخشیدن به اهداف الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم روبه رو می شدند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می نمودند . مصداق کامل این فضیلت، رسول گرامی اسلام « صلی الله علیه و آله » است . قران کریم، این امتیاز گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی خداوند دانسته و می فرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک (آل عمران/159 .) » یعنی: در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم خو شده ای و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطرافت پراکنده می شدند .
در این موضوع به حکایتی توجه فرمایید: «روزی یکی از یهودیان ،خدمت پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » آمد وطلبی را که از ایشان داشت، مطالبه نمود، حضرت فرمود: «الان ندارم بعدا می پردازم » . اما یهودی اصرار داشت، که طلب خود را در همان وقت دریافت کند، تا این که وقت نماز شد و حضرت نتوانستند به مسجد بروند، اصحاب برای کسب اطلاع، به خانه پیامبر « صلی الله علیه و آله » آمدند و به محض مشاهده ماجرا، خواستند آن مرد یهودی را به کنار انداخته و مجازات کنند، اما حضرت اجازه ندادند . چندی گذشت و یهودی مسلمان شد . وقتی خدمت حضرت رسید، عرضه داشت: «یا رسول الله! شما با آن که قدرت داشتید و می توانستید مرا به زور بیرون کنید، حتی اجازه برخورد خشونت آمیز با مرا به اصحابتان ندادید و با من به عطوفت و مهربانی و حسن خلق، رفتار کردید . این دلیل حقانیت راه شماست و همین امر موجب اسلام آوردن من شد .»
منقول است که مردی به خدمت پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » مشرف شد و در مقابل آن حضرت ایستاد و پرسید: «یا رسول الله دین چیست؟» فرمود: «حسن خلق » پس به جانب راست آن حضرت آمده و به عرض رسانید: «یا رسول الله دین چیست؟» حضرت فرمود «حسن خلق » ، پس به جانب چپ آمده همان سؤال را تکرار کرد و همان جواب را شنید . پس در عقب آن حضرت ایستاد و باز همان را پرسید: حضرت به جانب او توجه نمود و به او خطاب کرد که آیا متوجه نمی شوی که دین آن باشد که غضبناک نشوی و با خلق خدا درشتی نکنی؟ (مناهج الشارعین، معلم ثالث (علامه میرداماد)، ص 800 .) » .
ارزشی که اسلام برای انسان خوش رفتار قائل است . تنها به مؤمنان محدود نمی شود، بلکه غیر آنان اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می شوند . در تاریخ چنین آمده است: «علی « علیه السلام » از سوی پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » ، مامور شد تا با سه نفر که برای کشتن حضرت رسول « صلی الله علیه و آله » ، هم پیمان شده بودند، پیکار کند . مولا یکی از سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر آورد . پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر فرمود . در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا « صلی الله علیه و آله » نازل شد و عرض کرد «خدای متعال می فرماید: یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن !. پیامبر « صلی الله علیه و آله » نیز از قتل او صرف نظر کرد . وقتی علت عفو را به فرد مذبور اعلام کردند و دانست که به خاطر داشتن این دو صفت نیکو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد . رسول خدا « صلی الله علیه و آله » درباره اش فرمود: «او از کسانی است که خوش خویی و سخاوتش او را به سمت بهشت کشانید . (بحارالانوار، ج 71، ص 83)
– اکنون مراتب زیر رابه دقت پیگیری کنید:
1)به طور قطع خدای رحمان ما را در رسیدن به اهدافمان یاری می کند . این سنت الهی است ( کلا نمد هولاء و هولاء من عطاء ربک )(1) این وعده پروردگار است که هر کس اهل تلاش باشد در مسیری که پیش گرفته , خدا او را یاری خواهد کرد ؛ که البته امدادهای ویژه پروردگار از آنِ متقین است .
2) هر چه هدف والاتر و بلندتر باشد ,همت انسان نیز باید بیشتر و سخت تر باشد .امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند: هر گاه در طلب چیزی بر می آیی , بلند همت باش .(2) امام صادق ( علیه السلام ) نیز در حدیثی دیگر می فرمایند : سه چیز انسان را از رفتن در پی مقامات عالیه و اهداف بلند باز می دارد : کوتاهی همت , چاره اندیش نبودن و سستی اندیشه
3) گاهی انسان بدون در نظر گرفتن توان و استعداد خویش , اهدافی را پی گیری کرده و تکالیف سنگینی بر دوش خود می گذارد ؛ لذا در نظر گرفتن توان و نوع استعداد , در هدفی که در پیش گرفته ایم , بسیار ضروری و قابل توجه است .
پیامبرخدا ( صلی الله علیه و آله ) می فرمایند : به اندازه ای که تاب و توان دارید , کاری را به عهده گیرید . امام علی ( علیه السلام ) نیز در این خصوص می فرمایند : کار( خیر ) اندک که بر آن مداومت ورزی , از کار بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تراست . (3)
بعضی ازاصول خودسازی موفق:
در برنامه ریزى برای خودسازی موفق توجه به اصول زیر بایسته و ضروری است:
1. واقع گرایى: بر رهرو راه خدا، لازم است که توان واقعى خود را خوب بسنجد و حال و روز خود را نیک بنگرد، آنگاه بر اساس واقعیت های موجود زندگی خود، دستورالعمل اخلاقی و برنامه خودسازى تنظیم کند. انسان ها داراى تفاوت هاى فردی، روحى و جسمى و شرایط مختلفی هستند و بر اساس آن باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا و دور از دست رس نباشد؛ زیرا یکی از نیازهای انسان در این مسیر سخت، حفظ نشاط روحی و بدنی است و اجبار و اکراه خود بر اساس اهداف خیالی و دور از دست رس، اراده انسان را سست و مانع رسیدن به اهداف واقعی خودسازی می شود.
2. جذابیت: انسان از انس و دوست داشتن ساخته شده است و حاضر نیست برای چیزی که دوست نمی دارد، سرمایه گذاری و تحمل سختی کند بنابراین حتی خودسازی و برنامه های آن باید دوست داشتنی و جذاب باشد. به همین دلیل لازم است در برنامه ریزى به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. مشروط بر اینکه تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج: اصل تدریجی بودن، یکی از سنت های عمومی حاکم بر هستی است و تنها خاص زندگی انسان نیست. تمامی پدیده های جهان به تدریج به وجود می آیند و تربیت می شوند و رشد می کنند. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. حرکت تدریجی یکی از عوامل مهم موفقیت در مسیر خودسازی است.
برای این منظور بر سالک راه خدا است که از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد، براى مثال اگر کسی بخواهد غذای خود را تقلیل دهد، این کار باید به تدریج انجام شود، در غیر این صورت اگر بخواهد ناگهان غذای خود را مثلا به نصف کاهش دهد، علاوه بر اینکه به لحاظ بدنی دچار آسیب می شود، درصد موفقیت او نیز کاهش می یابد. ویا اگر کسی بخواهد به جای غضب وخشم ، صبروبردباری داشته باشد ؛ همچنین کسی که در ابتدای راه قرار دارد و بیداری شب و تهجد برای او دشوار است، می تواند با یک برنامه تدریجی به این مهم دست یابد. به طور مثال او می تواند در شب های اول برای چند لحظه بیدار شود، وضو بگیرد و فقط یک رکعت نماز «وتر» بخواند. بعد از اینکه به بیدار شدن عادت کرد و با شب انس گرفت، دو رکعت نماز «شفع» را نیز به آن اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را نیز بخواند و تهجد خود را کامل کند.
4. رعایت مراتب حال: رهرو این راه باید توجه داشته باشد که در روند خودسازى، مراحلی وجود دارد که باید به ترتیب طی شود وگرنه درصد موفقیت کاهش می یابد. یکی از مصادیق بارز رعایت این اصل در مورد تقدم واجبات بر مستحبات است. قرب نوافل و انجام مستحبات هنگامی در انسان موثر واقع می شود و به تعبیری، مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد که قبل از آن سالک از مرحله انجام وظایف واجب عبودیت و بندگی اطمینان حاصل نموده باشد.
بنابراین لازم است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین(4) «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
5. عزم و استوارى: برای کسی که در این مسیر به تصمیم قاطع برای گذشتن از دنیا و رسیدن به خداوند نرسیده، امیدی برای موفقیت وجود ندارد. نیت و عزم استوار، تحمل و بردباری، صبر و مقاومت در مقابل شداید و سختی ها یکی از اصول مسلم خودسازی و موفقیت در این مسیر است. قرآن کریم می فرماید: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. کسانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و در این راه استقامت کردند، ملائکه نازل شوند و مژده دهند که نترسید و محزون مباشید و بر شما باد بشارت به بهشتی که به شما وعده داده شده است. (5) بنابراین پس از تنظیم برنامه، بر سالک راه خدا لازم است با اراده قاطع، بر انجام دادن آن ایستادگى کند و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز دارد تا شاهد موفقیت باشد.
6. استعانت و توسّل: خداوند منبع اصلی قدرت حاکم بر هستی و مربی جهان است، بنابراین تمام استعداد و نیروی انسان نیز از خدای متعال است، پس بدون استعانت و طلب توفیق از او موفقیت انسان برای انجام هر کار در هاله ای از ابهام قرار دارد. حتی اگر تمامی شرایط برای انجام کاری فراهم باشد، ولی اراده خداوند بر انجام آن تعلق نگیرد، آن کارشدنی نمی شود بنابراین براى موفقیت درجهاد اکبر و خودسازی نیز باید ازخداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.حقیقت توسل به معنای وسیله قراردادن معصومین(ع) برای رسیدن به خداوند و درخواست از او است. قرآن کریم می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون. برای رسیدن به خداوند وسیله بجویید. دلیل نیاز به توسل مقام وساطت ایشان میان خداوند و سایر بندگان است. (6)
7. اسوه گزینى: برای رفع نیازهای معرفتی انسان در این مسیر مفهوم و کلام و کتاب لازم است، ولی کافی نیست. نیاز به الگوی انسانی کاملی که مجسمه ارزش های اخلاقی و کمال باشد از نیازهای واقعی انسان در این مسیر است. الگویی که به دلیل داشتن شخصیت با فضیلت، جذاب و دوست داشتنی، انگیزه عمل را در انسان تقویت می کند و به طالب کمال نیروی حرکت و تحمل سختی می بخشد. این موضوع برای موفقیت در مسیر خودسازی و کمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین، مانند ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق، همواره باید مدّ نظر باشد. لذا حتما از زندگی وتاریخ اهل بیت علیهم السلام راجع به الاق خوش بهره گیری کنید.
8- رفق و مدارا با نفس: رعایت ظرفیت و کشش نفس و بدن یکی از اصول موفقیت در خودسازی است. بدن و روان انسان توان و ظرفیت خاصی دارد که اگر رعایت نشود، باعث تولید خستگی و دلزدگی خواهد شد و این حالت مطلوب انسان و اخلاق اسلامی نیست، از آن رو رفق و مدارا و میانه روی همواره مورد تاکید اساتید اخلاقی بوده است.
در کتاب های روایی بابی هست به نام اقتصاد در عبادت، بدین معنا که حتی عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلی باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عمل را بی ثمر می نماید. یکی از شرایط موفقیت در خودسازی و عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است.
پی نوشتها
(1) اسراء / 20
(2) میزان الحکمه / ج 14 / ص 6677
(3) میزان الحکمه / ج 9 / ص 4063
(4) عنکبوت، آیه آخر.
(5) فصلت، 30.
(6) مائده، 35.
اینجا است که هنرنمایی شما باید شروع شود، وبا وجود اخلاق ناپسند دیگران، (خصوصا اگر پدر ومادر باشند)، اخلاق خوش وپسندیده ای داشته باشید، نبایستی بدی را با بدی جبران کرد بلکه بالعکس اخلاق شایسته می گوید در مقابل بدی، خوبی کن والا توخود نیز مانند همان هستی واخلاقت بد است وخبر نداری!
معنویت نیز همین است که بروزاخلاق شایسته ؛ذاتی ودرونی شود ، نه اینکه در مقابل بدی کسی (خصوصا اگر والدین باشند) بدی نشان بدهد! بنابراین به شما توصیه می شود که فریب شیطان وهواهای نفسانی را نخورده در کسب ملکات واخلاق فاضله وبکاربستن آن ، کوشا باشید وبدون توجه به ناخوبی های کسی ، خوبی های او را ببینید واز آن خوبی ها الگوگیری نمایید!
شرکت کردن در نمازهای جماعت وخواندن نماز اول وقت پدرتان، به خودی خود ،کار عالی وخوبی است گرچه داشتن رفتار نامناسب با فرزند، کار ناخوب وناپسندی است ولی می توان از صفت خوب پدر که شرکت در جماعات است الگو گیری و بهره برداری کرد بدون اینکه از اخلاق ناپسند اوتاثیر منفی گرفت!
بکاربستن اخلاق نیکودرمقابل دیگران، موجب آثار وبرکاتی است که یکی از آن برکات، تاثیر گذاری مثبت، در کسانی است که با وجود ابراز اخلاق ناشایست، اخلاق شایسته وخوب را درطرف مقابل خود مشاهده می کنند!
برادر گرامی ! رسیدن به خوش خلقی ، برنامه می خواهد ،برای آنکه بتوانی با اراده خود، به اخلاق خوب وحسنه ، دست پیداکنی ؛ قبل از بیان راهکارهایی برای موفقیت در به دست آوردن اخلاق خوش ،ابتدا بعضی ازآیات و روایات را در جهت تشویق اخلاق حسنه ، می آوریم سپس رهنمود های لازم را عرض میکنیم . به مطالب زیر توجهی بفرمایید :
قرآن کریم در ستایش پیغمبر اکرم « صلی الله علیه و آله » می فرماید: «انک لعلی خلق عظیم » (قلم/4 .) به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای .
خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرم خو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر بگذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند . این مردان بزرگ برای تحقق بخشیدن به اهداف الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم روبه رو می شدند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می نمودند . مصداق کامل این فضیلت، رسول گرامی اسلام « صلی الله علیه و آله » است . قران کریم، این امتیاز گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی خداوند دانسته و می فرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک (آل عمران/159 .) » یعنی: در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم خو شده ای و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطرافت پراکنده می شدند .
در این موضوع به حکایتی توجه فرمایید: «روزی یکی از یهودیان ،خدمت پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » آمد وطلبی را که از ایشان داشت، مطالبه نمود، حضرت فرمود: «الان ندارم بعدا می پردازم » . اما یهودی اصرار داشت، که طلب خود را در همان وقت دریافت کند، تا این که وقت نماز شد و حضرت نتوانستند به مسجد بروند، اصحاب برای کسب اطلاع، به خانه پیامبر « صلی الله علیه و آله » آمدند و به محض مشاهده ماجرا، خواستند آن مرد یهودی را به کنار انداخته و مجازات کنند، اما حضرت اجازه ندادند . چندی گذشت و یهودی مسلمان شد . وقتی خدمت حضرت رسید، عرضه داشت: «یا رسول الله! شما با آن که قدرت داشتید و می توانستید مرا به زور بیرون کنید، حتی اجازه برخورد خشونت آمیز با مرا به اصحابتان ندادید و با من به عطوفت و مهربانی و حسن خلق، رفتار کردید . این دلیل حقانیت راه شماست و همین امر موجب اسلام آوردن من شد .»
منقول است که مردی به خدمت پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » مشرف شد و در مقابل آن حضرت ایستاد و پرسید: «یا رسول الله دین چیست؟» فرمود: «حسن خلق » پس به جانب راست آن حضرت آمده و به عرض رسانید: «یا رسول الله دین چیست؟» حضرت فرمود «حسن خلق » ، پس به جانب چپ آمده همان سؤال را تکرار کرد و همان جواب را شنید . پس در عقب آن حضرت ایستاد و باز همان را پرسید: حضرت به جانب او توجه نمود و به او خطاب کرد که آیا متوجه نمی شوی که دین آن باشد که غضبناک نشوی و با خلق خدا درشتی نکنی؟ (مناهج الشارعین، معلم ثالث (علامه میرداماد)، ص 800 .) » .
ارزشی که اسلام برای انسان خوش رفتار قائل است . تنها به مؤمنان محدود نمی شود، بلکه غیر آنان اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می شوند . در تاریخ چنین آمده است: «علی « علیه السلام » از سوی پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » ، مامور شد تا با سه نفر که برای کشتن حضرت رسول « صلی الله علیه و آله » ، هم پیمان شده بودند، پیکار کند . مولا یکی از سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر آورد . پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر فرمود . در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا « صلی الله علیه و آله » نازل شد و عرض کرد «خدای متعال می فرماید: یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن !. پیامبر « صلی الله علیه و آله » نیز از قتل او صرف نظر کرد . وقتی علت عفو را به فرد مذبور اعلام کردند و دانست که به خاطر داشتن این دو صفت نیکو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد . رسول خدا « صلی الله علیه و آله » درباره اش فرمود: «او از کسانی است که خوش خویی و سخاوتش او را به سمت بهشت کشانید . (بحارالانوار، ج 71، ص 83)
– اکنون مراتب زیر رابه دقت پیگیری کنید:
1)به طور قطع خدای رحمان ما را در رسیدن به اهدافمان یاری می کند . این سنت الهی است ( کلا نمد هولاء و هولاء من عطاء ربک )(1) این وعده پروردگار است که هر کس اهل تلاش باشد در مسیری که پیش گرفته , خدا او را یاری خواهد کرد ؛ که البته امدادهای ویژه پروردگار از آنِ متقین است .
2) هر چه هدف والاتر و بلندتر باشد ,همت انسان نیز باید بیشتر و سخت تر باشد .امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند: هر گاه در طلب چیزی بر می آیی , بلند همت باش .(2) امام صادق ( علیه السلام ) نیز در حدیثی دیگر می فرمایند : سه چیز انسان را از رفتن در پی مقامات عالیه و اهداف بلند باز می دارد : کوتاهی همت , چاره اندیش نبودن و سستی اندیشه
3) گاهی انسان بدون در نظر گرفتن توان و استعداد خویش , اهدافی را پی گیری کرده و تکالیف سنگینی بر دوش خود می گذارد ؛ لذا در نظر گرفتن توان و نوع استعداد , در هدفی که در پیش گرفته ایم , بسیار ضروری و قابل توجه است .
پیامبرخدا ( صلی الله علیه و آله ) می فرمایند : به اندازه ای که تاب و توان دارید , کاری را به عهده گیرید . امام علی ( علیه السلام ) نیز در این خصوص می فرمایند : کار( خیر ) اندک که بر آن مداومت ورزی , از کار بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تراست . (3)
بعضی ازاصول خودسازی موفق:
در برنامه ریزى برای خودسازی موفق توجه به اصول زیر بایسته و ضروری است:
1. واقع گرایى: بر رهرو راه خدا، لازم است که توان واقعى خود را خوب بسنجد و حال و روز خود را نیک بنگرد، آنگاه بر اساس واقعیت های موجود زندگی خود، دستورالعمل اخلاقی و برنامه خودسازى تنظیم کند. انسان ها داراى تفاوت هاى فردی، روحى و جسمى و شرایط مختلفی هستند و بر اساس آن باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا و دور از دست رس نباشد؛ زیرا یکی از نیازهای انسان در این مسیر سخت، حفظ نشاط روحی و بدنی است و اجبار و اکراه خود بر اساس اهداف خیالی و دور از دست رس، اراده انسان را سست و مانع رسیدن به اهداف واقعی خودسازی می شود.
2. جذابیت: انسان از انس و دوست داشتن ساخته شده است و حاضر نیست برای چیزی که دوست نمی دارد، سرمایه گذاری و تحمل سختی کند بنابراین حتی خودسازی و برنامه های آن باید دوست داشتنی و جذاب باشد. به همین دلیل لازم است در برنامه ریزى به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. مشروط بر اینکه تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج: اصل تدریجی بودن، یکی از سنت های عمومی حاکم بر هستی است و تنها خاص زندگی انسان نیست. تمامی پدیده های جهان به تدریج به وجود می آیند و تربیت می شوند و رشد می کنند. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. حرکت تدریجی یکی از عوامل مهم موفقیت در مسیر خودسازی است.
برای این منظور بر سالک راه خدا است که از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد، براى مثال اگر کسی بخواهد غذای خود را تقلیل دهد، این کار باید به تدریج انجام شود، در غیر این صورت اگر بخواهد ناگهان غذای خود را مثلا به نصف کاهش دهد، علاوه بر اینکه به لحاظ بدنی دچار آسیب می شود، درصد موفقیت او نیز کاهش می یابد. ویا اگر کسی بخواهد به جای غضب وخشم ، صبروبردباری داشته باشد ؛ همچنین کسی که در ابتدای راه قرار دارد و بیداری شب و تهجد برای او دشوار است، می تواند با یک برنامه تدریجی به این مهم دست یابد. به طور مثال او می تواند در شب های اول برای چند لحظه بیدار شود، وضو بگیرد و فقط یک رکعت نماز «وتر» بخواند. بعد از اینکه به بیدار شدن عادت کرد و با شب انس گرفت، دو رکعت نماز «شفع» را نیز به آن اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را نیز بخواند و تهجد خود را کامل کند.
4. رعایت مراتب حال: رهرو این راه باید توجه داشته باشد که در روند خودسازى، مراحلی وجود دارد که باید به ترتیب طی شود وگرنه درصد موفقیت کاهش می یابد. یکی از مصادیق بارز رعایت این اصل در مورد تقدم واجبات بر مستحبات است. قرب نوافل و انجام مستحبات هنگامی در انسان موثر واقع می شود و به تعبیری، مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد که قبل از آن سالک از مرحله انجام وظایف واجب عبودیت و بندگی اطمینان حاصل نموده باشد.
بنابراین لازم است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین(4) «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
5. عزم و استوارى: برای کسی که در این مسیر به تصمیم قاطع برای گذشتن از دنیا و رسیدن به خداوند نرسیده، امیدی برای موفقیت وجود ندارد. نیت و عزم استوار، تحمل و بردباری، صبر و مقاومت در مقابل شداید و سختی ها یکی از اصول مسلم خودسازی و موفقیت در این مسیر است. قرآن کریم می فرماید: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. کسانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و در این راه استقامت کردند، ملائکه نازل شوند و مژده دهند که نترسید و محزون مباشید و بر شما باد بشارت به بهشتی که به شما وعده داده شده است. (5) بنابراین پس از تنظیم برنامه، بر سالک راه خدا لازم است با اراده قاطع، بر انجام دادن آن ایستادگى کند و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز دارد تا شاهد موفقیت باشد.
6. استعانت و توسّل: خداوند منبع اصلی قدرت حاکم بر هستی و مربی جهان است، بنابراین تمام استعداد و نیروی انسان نیز از خدای متعال است، پس بدون استعانت و طلب توفیق از او موفقیت انسان برای انجام هر کار در هاله ای از ابهام قرار دارد. حتی اگر تمامی شرایط برای انجام کاری فراهم باشد، ولی اراده خداوند بر انجام آن تعلق نگیرد، آن کارشدنی نمی شود بنابراین براى موفقیت درجهاد اکبر و خودسازی نیز باید ازخداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.حقیقت توسل به معنای وسیله قراردادن معصومین(ع) برای رسیدن به خداوند و درخواست از او است. قرآن کریم می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون. برای رسیدن به خداوند وسیله بجویید. دلیل نیاز به توسل مقام وساطت ایشان میان خداوند و سایر بندگان است. (6)
7. اسوه گزینى: برای رفع نیازهای معرفتی انسان در این مسیر مفهوم و کلام و کتاب لازم است، ولی کافی نیست. نیاز به الگوی انسانی کاملی که مجسمه ارزش های اخلاقی و کمال باشد از نیازهای واقعی انسان در این مسیر است. الگویی که به دلیل داشتن شخصیت با فضیلت، جذاب و دوست داشتنی، انگیزه عمل را در انسان تقویت می کند و به طالب کمال نیروی حرکت و تحمل سختی می بخشد. این موضوع برای موفقیت در مسیر خودسازی و کمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین، مانند ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق، همواره باید مدّ نظر باشد. لذا حتما از زندگی وتاریخ اهل بیت علیهم السلام راجع به الاق خوش بهره گیری کنید.
8- رفق و مدارا با نفس: رعایت ظرفیت و کشش نفس و بدن یکی از اصول موفقیت در خودسازی است. بدن و روان انسان توان و ظرفیت خاصی دارد که اگر رعایت نشود، باعث تولید خستگی و دلزدگی خواهد شد و این حالت مطلوب انسان و اخلاق اسلامی نیست، از آن رو رفق و مدارا و میانه روی همواره مورد تاکید اساتید اخلاقی بوده است.
در کتاب های روایی بابی هست به نام اقتصاد در عبادت، بدین معنا که حتی عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلی باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عمل را بی ثمر می نماید. یکی از شرایط موفقیت در خودسازی و عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است.
پی نوشتها
(1) اسراء / 20
(2) میزان الحکمه / ج 14 / ص 6677
(3) میزان الحکمه / ج 9 / ص 4063
(4) عنکبوت، آیه آخر.
(5) فصلت، 30.
(6) مائده، 35.