خانه » همه » مذهبی » وجود مشکلات نشانه ضعف رهبری

وجود مشکلات نشانه ضعف رهبری


وجود مشکلات نشانه ضعف رهبری

۱۳۹۳/۰۴/۲۱


۷۶ بازدید

اگر مشکلات کشور نشانه ضعف رهبری است این برداشت در خصوص امامان و پیامبران وحتی خداوند هم وارد است چرا که خداوندی که خالق انسان و همه کاره عالم است نتوانسته جهان را خوب مدیریت کند و همه انسانها را انطور که دلش میخواسته تربیت کند در حالی که تک تک افراد برای ایجاد جامعه سالم مسوول هستند همان طور که تک تک افراد برای تربیت خود موظفند از تعالیم الهی استفاده کنند.

این جمله که «خداوند نتوانسته جهان را خوب مدیریت کند و همه انسانها را آن طور که دلش می خواسته تربیت کند» صحیح نیست زیرا العیاذ بالله بیانگر عجز و ناتوانی خداوند متعال از هدایت جهان و انسان هاست و خداوند متعال منزه از هر گونه عجز و ناتوانی و عیب و نقص است . خداوند متعال مالک همه هستی است و همه موجودات تحت قدرت او هستند ، اما در خلقت انسان ها اراده خداوند بر این استوار شده که انسانها با اختیار و آزادی راه حق و مسیر صحیح را بگزینند و هیچ اجبار و اکراهی در این زمینه وجود ندارد والا اگر خداوند اراده می فرمود همه انسانها در مسیر مورد نظر او قدم بر می داشتند و کسی قدرت سر باز زدن از آن را نداشت . همانگونه که می فرماید « و لو شاء الله لجمعهم علی الهدی » « و اگر خدا می خواست ، حتماً آنان را بر هدایت جمع می کرد.» ( سوره انعام ، آیه 35) اما اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که انسانها با اختیار خویش راه حق را بپیمایند و تنها هدایت از سوی خداوند انجام می شود و انسان ها در پذیرش آن آزاد هستند « انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» « ما انسان را به راه درست راهنمایی کردیم و آنها یا سپاسگزارند ویا ناسپلسند.» ( سوره انسان ، آیه 3) و اساساً هدایتی ارزشمند است که با اختیار و پذیرش آزادانه افراد همراه باشد نه با اجبار از ناحیه خداوند .
بنابر این اگر شاهد ظلم و بی عدالتی در میان انسانها هستیم این نشانه عجز و ناتوانی خداوند از هدایت و تربیت انسان ها نیست بلکه به دلیل اراده خداوند به هدایت و تریبت اختیاری و آزادانه آنان است .
انتساب مجموعه مشکلات کشور به رهبری از چند جهت منطقی نیست ، زیرا گر چه رهبری وظیفه و مسئولیت هدایت و رهبری جامعه را بر عهده دارد ، اما با توجه به گستردگی مسائل مختلف کشور و تفکیک مسئولیت ها در کشور ، مسئولیت رهبری مربوط به مسایل کلان کشور است و دخالت در همه امور ریز و درشت کشور نه امکان پذیر است و نه با تقسیم مسئولیت ها سازگار است . آنچه بر عهده رهبری است ، هدایت کشور و ترسیم سیاست های کلان کشور و حراست از حرکت و جهت گیری کلی نظام است و در مواردی که مشکلات و آسیب هایی وجود دارد ، توصیه و تذکر به مسئولان و مطالبه اصلاح امور از آنان است .
علاوه بر اینکه نمی توان انتظار داشت که به صرف وجود رهبری تمامی مشکلات کشور برطرف شود ، زیرا مشکلات کشور در عرصه های مختلف ناشی از عوامل مختلفی است که تا آن زمینه ها و عوامل برطرف نشود ، امکان اصلاح آن نیست و نمی توان انتظار داشت که تنها با تذکر و توصیه رهبری تمامی مشکلات برطرف گردد . ایشان در باره سوالی در مورد برخورد با مسئولان متخلف فرمودند : « آن جایی که جای تذکر است تذکر می دهم ، اما تذکر به شخص چیزی نیست که از تلویزیون پخش شود آن مقدار که شما می بینید بنده در سخنرانیها ، نماز جمعه و در دیدار با هیات دولت تذکر می دهم و نصیحت می کنم _ که در خبرها پخش می شود _ چند برابرش را گاهی با زبانهای بسیار تلخ در جلسات خصوصی به مسئولان می گویم ، لیکن بنا نیست که هر چه به مسئولان تذکر می دهیم و می گوییم یا تلخی نشان می دهیم حتماَ پخش شود تا مردم مطلع شوند ، هدف این است که آن شخص راهنمایی شود که خیلی از اوقات اثر می کند و گاهی هم اثر نمی کند و بعد می بینید آن شخص می رود.» (بیانات مقام معظم رهبری در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 22/2/1382، پرسمان ، مجموعه پرسش و پاسخهای دانشجویان با مقام معظم رهبری ، قم :نشر معارف ، ص 194)
بنابر این ، صرف وجود رهبری برای برطرف نمودن مشکلات کشور کافی نیست و در کنار آن باید عوامل و زمینه های بروز مشکلات و کاستیها برطرف گردد و افراد نیز در مسیر برطرف نمودن مشکلات گام بردارند . در غیر این صورت رهبر حتی اگر امام معصوم علیه السلام باشد ، بدون همراهی مردم قادر نخواهد بود جامعه را به پیش ببرد و مشکلات را برطرف نماید .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد