۱۳۹۳/۰۴/۱۷
–
۵۵ بازدید
بر کرانه ظهور
و دیدی که صاحب مال محترم تر از مؤمن است و ربا علنی معامله می شود و کسی سرزنش نمی کند و دیدی که زنان به سبب دادن زنا ستایش می شوند و زن شوهرش را در عمل لواط با مردی دیگر کمک و همکاری می کند و دیدی که در نظر اکثریّت مردم بهترین خانواده ها آن خانواده ای است که زنان را بر کار فسق کمک می کنند و دیدی که …
انحطاط آخرالزّمانی
در منابع روایی معتبر مانند «کافی» و منابع تفسیری متقن، مانند «المیزان»، روایتی مفصّل از امام ششم(ع) نقل شده که به خوبی، جامع تحوّلات و انحطاطات مردم عصر آخرالزّمان در آستانه ظهور است:
بر کرانه ظهور
و دیدی که صاحب مال محترم تر از مؤمن است و ربا علنی معامله می شود و کسی سرزنش نمی کند و دیدی که زنان به سبب دادن زنا ستایش می شوند و زن شوهرش را در عمل لواط با مردی دیگر کمک و همکاری می کند و دیدی که در نظر اکثریّت مردم بهترین خانواده ها آن خانواده ای است که زنان را بر کار فسق کمک می کنند و دیدی که …
انحطاط آخرالزّمانی
در منابع روایی معتبر مانند «کافی» و منابع تفسیری متقن، مانند «المیزان»، روایتی مفصّل از امام ششم(ع) نقل شده که به خوبی، جامع تحوّلات و انحطاطات مردم عصر آخرالزّمان در آستانه ظهور است:
محمّدبن ابیحمزه از حمران روایت کرده است که: امام صادق(ع) (در مجلسی که صحبت از قدرت و شوکت غیرشیعیان و فقر و بدحالی شیعیان می شد) فرمودند: «… آیا نمی دانی که هر کس منتظر امر ما باشد و بر اذیّت ها و ترس ها که امروز می بیند، صبر کند، فردا در زمره ما خواهد بود؟ پس هر زمان دیدی حقّ مرده و اهلش از بین رفته است و جور و ستم همه جا را فراگرفته و «قرآن»، کهنه شده و چیزهایی در آن پدید آمده که در آن نیست و دیدی که قرآن طبق هوا و هوسها توجیه و تفسیر می شود و دیدی که دین وارونه شده، آن چنان که کاسه وارونه می شود و دیدی که اهل باطل بر اهل حق، آقایی و سروری می کنند و دیدی که شر ظاهر گشته و از آن نهی نمی شود، بلکه از اهل شر دفاع می شود و دیدی که فسق، علنی شده و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می کنند و دیدی که مؤمن سکوت کرده، چون گفتارش پذیرفته نمی شود و دیدی که فاسق دروغ می گوید و پذیرفته می شود و کسی دروغ و افترای او را رد نمی کند و دیدی که صغیران، بزرگان را تحقیر می کنند و دیدی که قطع رحم، همگانی شده و دیدی که وقتی کسی را به فسق می ستایند به خود او می خندد و سخن گوینده را رد نمی کند و دیدی که به پسر همان را می دهند که به زن می دهند و دیدی که زنان با زنان ازدواج می کنند و دیدی که مدح و ثنا بسیار شده و دیدی که مرد مال خود را در غیر راه اطاعت خدا انفاق می کند و کسی نیست که او را نهی کند و دست او را بگیرد و دیدی که مردم وقتی مؤمن را می بینند که در حال اجتهاد و تلاش است، پناه به خدا می برند از اینکه مثل او باشند و دیدی که همسایه، همسایه اش را می آزارد و کسی نیست جلویش را بگیرد و دیدی که کافر وقتی وضع رقّتبار مؤمن را می بیند، از وضع خود خوشحالی می کند و چون فساد را در پهنای زمین، گسترده می بیند مسرور می شود و دیدی که شرابهای گوناگون علناً نوشیده می شود و مردمی بر سفره شراب جمع هستند که از خدای عزّوجلّ هیچ پروایی ندارند و دیدی که امر به معروف زایل شده و دیدی که فاسق در اعمالی که خدا دوست ندارد نیرومند و مورد حمایت و مدح قرار می گیرد و دیدی که دارندگان آیات، مورد تحقیر واقع می شوند و هر کسی هم آنان را دوست بدارد، تحقیر می شود و دیدی که راه خیر بسته شده و راه شر باز و پر رهرو است و دیدی که خانه کعبه معطّل مانده و مردم از رفتن به زیارت آن نهی می شوند و به ترک آن تشویق و مأمور می گردند و دیدی که هر کس به دیگری میگوید، آنچه را که خود نکرده و دیدی که مردان خود را برای مردان چاق می کنند و زنان برای زنان و دیدی که مرد از راه ماتحت خود روزی به دست می آورد و زن از راه فرجش و دیدی که زنان برای خود مجالس ترتیب می دهند آن چنان که مردان تشکیل می دهند و دیدی که در دودمان بنیعبّاس عمل لواط و زن شدن مردان شایع و علنی گشته و به همین منظور خود را خضاب می کنند و شانه می زنند، آنچنانکه زنان برای شوهر خود شانه می زنند و مردان مالها به خاطر فروج خود خرج می کنند و چند نفر بر سر یک مرد تنازع می کنند و بر سر او، این علیه دیگری و آن علیه این غیرت به خرج می دهد.
و دیدی که صاحب مال محترم تر از مؤمن است و ربا علنی معامله می شود و کسی سرزنش نمی کند و دیدی که زنان به سبب دادن زنا ستایش می شوند و زن، شوهرش را در عمل لواط با مردی دیگر کمک و همکاری می کند و دیدی که در نظر اکثریّت مردم بهترین خانواده ها آن خانواده ای است که زنان را بر کار فسق کمک می کنند و دیدی که مؤمن همواره در اندوه و تحقیر شده و خوار است و دیدی که بدعت ها و زنا علنی شده و مردم را دیدی که با شاهدی که به دروغ شهادت می دهد به یکدیگر تجاوز می کنند و دیدی که حرام حلال و حلال تحریم شده است و دیدی که هر کس دین را با رأی و نظر خود برای خود توجیه می کند و کتاب خدا و احکامش تعطیل شده است و دیدی که در ارتکاب گناه از تاریکی شب استفاده نمی شود؛ بلکه در روز روشن گناه می کنند و دیدی که مؤمن جز با قلبش نمی تواند منکر را انکار کند و دیدی که مال بسیار هنگفت در راه خشم الهی خرج می شود و دیدی که والیان ولایت و سرپرستی مردم را قباله کسی بدانند که قدرتش بیشتر است و دیدی که محرم به محرم خود اکتفا کند و با او ازدواج نماید و دیدی که مردم به صرف تهمت و بر اساس ظن کشته می شوند و دیدی که مردم بر سر عشق ورزیدن به یک پسر با یکدیگر به ملاک غیرت می ستیزند و حتّی بر سر این عشق جان و مال فدا می کنند.
و دیدی که مردم کسی را که شهوت خود را با رفتن نزد زنان خاموش می کند، سرزنش می نمایند و دیدی که مرد با زنا دادن همسرش پول در می آورد و زندگی می کند با علم به اینکه او زنا می دهد و حتّی بر این کار او نظارت دارد و دیدی که زن، قاهر و مسلّط بر شوهرش می شود و بر خلاف میل او کارها می کند و علیه او پولها خرج می کند و دیدی که مرد، همسر و دختر ـ کنیز ـ خود را کرایه می دهد و به طعام و نوشیدنی پست راضی می شود و اگر دیدی که سوگند به دروغ به خدای عزّوجلّ بسیار و شایع شده و دیدی که قمار، علنی و آشکار گشته و دیدی که شراب به طور علنی فروخته می شود و کسی از آن منع نمی کند و دیدی که زنان مسلمان ناموس خود را به اهل کفر می دهند و دیدی که لهو و لعب و رقص و آوازه خوانی علنی شده، مسلمانان از آن عبور می کنند و احدی، احدی را منع نمی کند و احدی جرئت بر منع آن ندارد و دیدی که افراد شریف و آبرومند به وسیله کسانی که از قدرت آنان می ترسند توهین شده و خوار می شوند و دیدی که نزدیک ترین افراد به درگاه والیان آن کسی است که با بدگویی به ما اهل بیت، آن والیان را مدح می گویند و دیدی که شنیدن صوت قرآن بر مردم سنگینی می کند و در مقابل، شنیدن آوازهای باطل برایشان آسان و خفیف است و دیدی که همسایه را از ترس زبانش احترام می کنند و دیدی که راستگوترین مردم دروغسازانند و دیدی که شر علنی و بازار سخنچینی رایج شده و دیدی که بغی و ستم آشکار گشته و دیدی که غیبت کردن نوعی ملاحت و خوشاخلاقی تلقّی می شود و مردم یکدیگر را به سبب آن بشارت می دهند و دیدی که حج و جهاد جنبه غیرخدایی به خود می گیرد و دیدی که سلطان برای کافر، مؤمن را توهین نموده و خوار می سازد و دیدی که خرابی بر عمران مسلّط شده و دیدی که زندگی یک فروشنده از راه خیانت در کیل و وزن اداره می شود و دیدی که خونریزی یک امر آسان و پیش پا افتاده تلقّی می شود و دیدی که اگر کسی به طلب ریاست برمی خیزد غرضش تنها دنیا است و خود را مردی بد زبان معرفی می کند تا کسی جرئت اعتراض کردن نداشته باشد و نیز امور به او نسبت داده می شود و دیدی که به نماز بیاعتنایی می شود و دیدی که ثروتمند مال بسیاری نزدش جمع شده و از روزی که مشغول جمع آوری آن شده، زکاتش را نداده و دیدی که میّت را از قبرش بیرون می کشند و آزارش داده، کفن هایش را می فروشند و دیدی که هرج و مرج بسیار شده و دیدی که افراد در صبح و عصر مست هستند و هیچ اهتمامی به وضع مردم ندارند و دیدی که با چهارپایان جماع می کنند و دیدی که چهارپایان به جان یکدیگر می افتند و یکدیگر را پاره می کنند دیدی که مرد برای نماز خانه اش می رود و برمی گردد؛ در حالی که جامه هایش را ربوده اند و دیدی که دلهای مردم دچار قساوت و چشمهاشان خشک شده و ذکر خدا بر آنان سنگین می آید و حرامخواری علنی گشته و بر سر آن، از یکدیگر پیشی می گیرند و دیدی که نمازگزار اگر به نمازخانه می رود، برای آن است که خود را به مردم نشان دهد و مردم او را ببینند که نماز می خواند و اگر دیدی که فقیه برای غیر هدف دین، تفقّه می کند، (یعنی به این منظور فقه می خواند که دنیا و ریاست به دست آورد) و دیدی که مردم به سوی آن کسی می شتابند که غالب باشد و خلاصه هر یک از دو طرف نزاع غلبه کند مردم با او باشند، چه غلبه اش حق باشد چه باطل و دیدی که طالب حلال، مورد مذمّت و سرزنش و طالب حرام مورد مدح و احترام قرار گیرد و دیدی که در دو حرم کعبه و «مدینه» کارهایی صورت می گیرد که خدا دوست نمی دارد و هیچکس جلوگیر آنان نیست و حتّی بین آنان و آن عمل زشت، کسی حائل نمی شود و دیدی که در دو حرم شریف، ساز و آواز علنی اجرا می شود و دیدی که افرادی سخن از حق می گویند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند، ولی از پای خطابه اش کسی برمی خیزد در حالیکه خود را خیرخواه و دلسوز او می داند و از در خیرخواهی و نصیحت می گوید: خدا از تو نخواسته که این حرف ها را بزنی و دیدی که مردم در اقتدای به اهل شر با یکدیگر همچشمی می کنند و دیدی که راههای خیر از رهرو خالی است و احدی به آن راه نمی رود و دیدی که جنازه را به اهتزاز در می آورند و کسی از این عمل ناراحت نمی شود و دیدی که هر سالی که می گذرد، بدعت های بیشتری از سال قبل باب شده و شرّ بیشتری پیدا می شود و دیدی که خلق و جمعیّت ها جز اغنیا را پیروی نمی کنند و دیدی که حاجت محتاج را در برابر مسخره کردن او و خندیدن به او بر آورده می کنند و ترحّمشان برای غیر رضای خدا است و دیدی که آیات آسمانی الهی رخ می دهد؛ ولی کسی از آن نمی ترسد و دیدی که مردم با یکدیگر جفت گیری می کنند، آنطور که چهارپایان می کنند و کسی این عمل را زشت ندانسته و اگر زشت بداند از ترس مردم نهی نمی کند و دیدی که افراد، اموال بسیار در غیر راه خدا می کنند؛ ولی در راه خدا از انفاق مالی اندک، مضایقه می کنند و اگر دیدی که رنجاندن و عقوق پدر و مادر علنی و خوار شمردن آنان شایع شده و در نظر فرزندان، بدترین مردم تلقی می شوند، حتّی فرزند خوشحال می شود از اینکه بر پدر و مادرش تهمت زده شود و دیدی که زنان بر حکومت و سلطنت چیره شده اند و بر هر امری که هوا و هوس آنان را تأمین کند، مسلّط گشته اند و دیدی که فرزندان به پدر و مادر خود افترا می بندند و پدر و مادر خود را نفرین می کنند و از شنیدن خبر مرگشان خوشحال می شوند و اگر دیدی که وضع به اینجا کشیده شده است که اگر شخصی روزی بر او بگذرد که در آن روز مرتکب گناه بزرگی نشود، فسق و فجوری انجام ندهد، کم فروشی و خیانتی ننماید، به حرامی دست نیافته یا شراب مسکری ننوشد، در غم و اندوه فرو می رود و می پندارد که آن روز او به بطالت گذشته و یک روز از عمرش ضایع شده است و دیدی که سلطان، خوردنی ها را احتکار می کند و دیدی که اموال ذوی القربای رسول خدا(ص) به ناحق تقسیم می شود و با آن اموال، قمار می کنند و شراب می نوشند و دیدی که با شراب، خود را معالجه می کنند و برای مریض تعریف و توصیف می کنند که فلان شراب برای تو بسیار نافع است و از شراب شفا می طلبند و اگر دیدی که مردم در ترک امر به معروف و نهی از منکر و ترک اعتقاد به وجوب آن، با هم برابرند و دیدی که باد به بیرق منافقان و اهل نفاق می وزد؛ ولی بیرق اهل حق حرکتی ندارد و دیدی که مؤذّن ها و نمازخوان ها در برابر مزد، اذان می گویند و نماز می خوانند.
و دیدی که مسجدها پر است از مردمی که از خدا نمی ترسند و در آنجا جمع شده اند برای غیبت و خوردن گوشت اهل حق و در آن از خوبیهای شراب مسکر سخن می گویند و دیدی که پیشنمازی مست بر مردم نماز می خواند؛ در حالی که نمی فهمد چه می خواند و کسی هم او را ملامت نمی کند؛ بلکه اگر مست شود مردم از ترس، احترامش می کنند و او را وا گذاشته، تعقیبش نمی کنند و بلکه معذورش می شمارند و اگر دیدی فردی را دارند به صلاح و خوبی مدح و ثنا می کنند که اموال ایتام را می خورد و دیدی که قاضیان به خلاف آنچه خدا دستور داده است، قضاوت می کنند و دیدی که والیان به انگیزه طمع، افراد خائن را امین خود می سازند و دیدی که والیان میراث را به جای اینکه آن را طبق فرمان خدا در بین ورثه تقسیم کنند، تنها به وارثی می دهند که اهل فسق و جرئت بر خدای تعالی باشد (رشوه و حق و حساب، خود را از او می گیرند) و او را آزاد می گذارند تا با حقّ سایر ورثه، هر کاری که خواست، بکند و دیدی که در منبرها، مردم را به تقوا امر می کنند؛ ولی خود گویندگان به آنچه می گویند، عمل نمی کنند و دیدی که نماز در اوقاتش خوانده نمی شود و به اوّل وقت خواندن اهمّیتی نمی دهند و دیدی که صدقه ها به سفارش و شفاعت داده می شود و در آن رضای خدا مقصود نیست و بلکه به این جهت داده می شود که مردم از او طلب می کنند و اگر دیدی که مردم در شکم و شهوت آزادند، باکی ندارند از اینکه چه می خورند و چه نکاح می کنند و دیدی که دنیا به مردم روی آورده و دیدی که شعائر دین، کهنه و بر افتاده است، در چنین روزگاری بر حذر باش! و برای درخواست نجات از خدا، به خدا متوسّل شو و بدان که مردم در چنین روزگاری غرق در سخط الهی هستند و اگر خدای تعالی مهلتشان داده، از این کار منظوری دارد و تو منتظر تحقّق آن منظور باش و کوشش کن تا خدای عزّوجلّ تو را در وضعی ببیند که خلاف وضع مردم باشد تا اگر عذاب بر آنان نازل شود تو زودتر به رحمت خدای تعالی برسی و اگر عذابشان تأخیر بیفتد آنها مبتلا شوند و تو از آنچه آنها در آن هستند، بیرون شده باشی؛ یعنی تو مثل آنان بر خدای عزّوجلّ جرئت نکرده باشی و بدان! که خدای تعالی اجر نیکوکاران را ضایع نمی سازد و رحمت خدا به نیکوکاران، نزدیک است.1
پی نوشتها:
1. «الکافی»، کلینی، ج 8، ص 36 -42 ؛مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 256؛ «وسائل الشیعه»، حر عاملی، ج 16، ص 276؛ «المیزان»، طباطبایی، ج 5، ص 397.