طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اعمال نیک بی نماز

اعمال نیک بی نماز


اعمال نیک بی نماز

۱۳۹۳/۰۴/۰۹


۵۴۴۱ بازدید

با تشکر از پاسخ شما می خواستم در مورد جایگاه نماز از شما سوالی کنم. انسانی که خوب فکر می کند و خوب عمل می کند بدون اینکه ضرری به کسی برساندبدون اینکه حق کسی را بخورد بدون اینکه دوز و کلکی داشته باشد ولی نماز نخواند به نظر شما تکلیفش چیست؟ . من شنیده ام که گفته اند نماز ستون دین است اگر از خوبان عالم باشی و همه از تو راضی باشند نماز نخوانی جهنمی هستی . وبعضی ها می گویند نماز ارتباط انسان با خدا است و خودش می داند که چه کند انسان در قبال مردم و اعمالش مسئولیت سنگین تری دارد چه بسیارند مردمانی که نماز می خوانند و مردم از آنها راضی نیستند. باتشکر

آیات و روایات متعددى دلالت بر نقش کلیدى نماز دارند از جمله اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اول ماسئلت یوم القیامه الصلاه ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ماسواها . در قیامت اول چیزى که مورد پرسش قرار مى گیرد نمازمى باشد. اگر قبول شد دیگر اعمال نیز مقبول است و اگر رد شد بقیه نیز مردود مى باشد» (نهج الفصاحه).
دوست عزیز؛ نماز و سایر اعمال نیک و واجبات، هریک جایگاه خود را دارند. با توجه به متون دینی، اگر شخصی اهل تمام نیکی ها باشد اما تارک نماز، رستگار نخواهد شد. اما کسی که اهل نماز است و خطاهایی هم دارد، امید است که این نمازش او را نجات دهد.
نماز یک واجب الهی و رعایت حقوق دیگران واجبی دیگر. حال اگر فردی اهل ضایع کردن حقوق دیگران است و گناهان بزرگی دارد باید یک واجب دیگر همچون نماز را هم ترک کند؟ انسان در برابر مردم، قطعا مسئولیت سنگینی دارد و اگر کسی حقی از دیگران را ضایع کند تا رضایت صاحب حق را جلب نکند وارد بهشت نمی شود.لذا مراعات حق الناس در جای خود، نمی تواند جایگزین نماز شود.
مجموعه ایمان و عمل، تؤام با بگدیگر سبب رستگاری می شوند. حال فردی که اهل خیرات است اما نماز خوان نیست، مثل دانش آموزی است که تمام درسهایش را نمره بالایی بگیرد اما آن درس تخصصی که بالاترین ضریب را دارد صفر شود . آیا چنین فردی موفق می شود؟ هرگز.
شاید برخی اظهار کنند که ما به خدا ایمان و اعتقاد داریم و همینکه دلمان پاک باشد و خوب باشیم و در روز به یاد خدا باشیم کفایت می کند و نیاز به خواندن نماز نیست ؟ اگر با چنین استدلالهایی مواجه شدید در پاسخ می توانید یادآور شوید که همه این موارد خوب است ولی جای آن چیزی را که خداوند از ما خواسته (یعنی نماز) را نمی گیرد. به آنها یادآور شوید که اعتقاد داشتن به خدا فقط گفتن به زبان نیست و نماز آن عملی است که خود خداوند دستور داده کما دلیل مطرود شدن شیطان از درگاه الهی عمل نکردن به دستور الهی بود نه اینکه شیطان به خدا اعتقاد نداشت و او را عبادت نکرده بود.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ایمان بدون عمل ثبات ندارد و عمل از ایمان مى باشد. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج 1 ص 408 )
جایگاه نماز:
پس از پذیرش اسلام و قرآن به عنوان دین و کتاب الهى، درمى یابیم که در قرآن و نیز کلمات انبیاى الهى و پیشوایان، تأکید وافرى بر اقامه نماز شده است. هم چنین نماز داراى جایگاه ویژه اى در ادیان الهى است و در طول تاریخ تمامى پیامبران و پیروان آن ها سفارش به نماز شده اند.
اما چرا نماز؟ اسلام و قرآن داراى سیستمى ترتیبى جهت نیل آدمى به مراتب کمال است که از جمله آنها اقامه نماز مى باشد. محور تربیت و تعالى انسان در مکتب اسلام، با توجه به خداوند و در نظر گرفتن موقعیت او و نیز جایگاه خود انسان میسّر است. این توجه با نماز حاصل مى شود. نماز و نه هیچ عبادت دیگرى، براى خداوند سودى به همراه ندارد و اگر هیچ کس در تمامى هستى سر بر آستان او نساید، بر دامن کبریایى او گردى نمى نشیند. ولى غفلت انسان از خداوند، زمینه سقوط وى به پست ترین درجات را فراهم مى کند. حال آن که یاد خداوند او را بر طریق مستقیم نگاه مى دارد و در طوفان حوادث زندگى و فراز و نشیب آن دست او را مى گیرد.
اگر بخواهیم نقش نماز را در طول زندگى به چیزى تشبیه کنیم، باید بگوییم: نماز همانند چراغ هایى نورانى در مسیرى تاریک و ظلمانى و پیچ در پیچ است که انسان را به پیمودن راه اصلى و منحرف نگشتن و اسیر غول بیابان نشدن دعوت مى کند. این چراغ ها باید همواره روشن باشد وگرنه آدمى ممکن است در مرحله اى به بیغوله اى بیفتد و چه بسا بازگشت از آن میسر نباشد. فلسفه اصلى نماز و دیگر عبادات همین است. بدون نماز و عبادت انسان تربیت نمى شود و توان لازم را براى پیمودن راه کمال نمى یابد. پس نمازهاى پنج گانه در تمامى عمر، همانند تابلوها و چراغ هایى است که در مسیرى سخت، طولانى و پرحادثه، انسان را به تبعیت از خود فرا مى خواند تا او را از پرتگاه هاى سقوط و گزند حوادث سنگین، باز دارد. بدون نماز، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از کمال خویش باز خواهد ماند. از همین رو، تمامى پیامبران الهى و کتاب هاى آسمانى، آدمى را به نماز دعوت کرده اند. آن چه گفته شد، تنها اشاره اى کوتاه به فلسفه فردى نماز بود و نماز، از جهات مختلف اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و… داراى حکمت هاى عمیقى است.
نماز، عملاً موجب همبستگى مسلمانان و احساس روح یک رنگى در بین آنان است؛ چرا که همه آنان به یک شکل و به سمت یک قبله نماز مى گذارند و این موضوع، پیامدهاى ارزنده اى خواهد داشت.
ارزنده ترین و شریف ترین انسان های تاریخ , به پا دارنده ی نماز و فرمان دهنده ی به آن بوده اند آدمی را از کار زشت نهی می کند. این نهی در همه ی اشخاص , یکسان نیست . برای افراد معمولی و عادی , همین مقدار توجه به خداوند, موجب نظارت بیشتر آنان بر اعمال خود می گردد و موجب می شود که آنها به گناهان نزدیک نشوند. در مرتبه بالاتر, کسی که به معانی و مفاهیم و حقایق نماز توجه می کند, نسبت به خود و جهان هستی , بینش ژرف تری پیدا می کند که به واسطه آن , نیروی مقابله او با گناه فزونی می یابد. و بالاخره کسی که نماز را معراج مومن می بیند و خویشتن را در محضر خالق هستی می یابد و در این وادی , حقیقت خویش را مشاهده می کند, پیش از دیگران بر دوری و تنفر از گناه قدرت پیدا می کند.
اما کسى که نمازش مانع ارتکاب منکرات نشود و آن که بدون نماز به انجام حسنات مى پردازد هر دو به نماز محتاجند. ریشه این تفکر – که آن دو به نماز نیازى ندارند. این پندار باطل است که براى نماز صرفا ارزش مقدماتى و طریقى قائل باشیم درحالى که نماز خود داراى ارزش ذاتى و مستقل است و در شریعت مقدس اسلامى موضوعیت دارد. پس کسى که باانجام صحیح فریضه نماز دست به زشتى ها مى برد ارزش ذاتى نماز را کسب نموده اما فرآورده هاى جانبى آن را ازدست داده است و نمى توان به خاطر آن آثار جانبى از اصل قضیه دست شست و چه بسا با ادامه همین نماز براى شخص تنبه حاصل شود..
پرسشگر عزیز، خوب است بدانید بی نمازی آثار و نتایج شوم فراوان مادی و معنوی را به دنبال دارد؛ که در پاسخ به این سوال به گوشه هایی از این آثار شوم می پردازیم :
– دور ماندن از امان خدا و رسولش؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله): « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله؛ کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خداو رسولش دور خواهد بود.» ( عیون أخبارالرضا(ع) ج : 1 ص : 285)
– سبب تسلط شیطان؛ امام صادق (علیه السلام) از پدرش از پدرانش از امیر مؤمنان (علیه السلام) نقل کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی که نمازهاى پنجگانه اش را در وقتش به جا می آورد. پس هرگاه آنها را ضایع کرد بر او جرات پیدا می کند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد .»( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230)
– نابود شدن اعمال خوب؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) :« مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ ؛کسی که نمازش را بدون عذر ترک کند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است.» ( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)
– از بین رفتن فاصله کفر و ایمان؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله):« بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلَاةِ ؛ فاصله کفر و بندگی ترک نماز است .» ( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)
– مورد لعن تمامی کتب آسمانی و ملائکه و پیامبر خدا (صل الله علیه و آله )؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله):« تارک الصلاة ملعون فی التوراة ملعون فی الانجیل ملعون فی الزبور ملعون فی القران ملعون فی لسان جبرئیل ملعون فی لسان میکائیل ملعون فی لسان اسرافیل ملعون فی لسان محمد؛ ترک کننده نماز در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمد (صلی الله علیه و آله ) ملعون است .» ( الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 294)
– مردن به دینی غیر از دین اسلام؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله):« مَنْ تَرَکَ صَلَاةً لَا یَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا یَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِی أَ یَمُوتُ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أَوْ مَجُوسِیّا؛ کسی که نماز را ترک کند، در حالی که امید به پاداش نماز نداشته و از عذاب آن نیز نمی ترسیده ، پس باکی نیست که یهودی بمیرد، یا نصرانی ، یا مجوسی .» ( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)
– ترک نماز برابر است با کفر؛ رسول خدا ( صلی الله علیه وآله) :« من ترک الصلوة متعمدا فقد کفر؛ هرکس عمدا نمازش را ترک کند، کفر ورزیده است .» ( عوالی اللآلی ج : 2 ص : 224)
– اگر اقامه کنندگان نماز نبودند بی نمازها در دنیا هلاک می شدند. امام صادق (علیه السلام): « َ إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا؛ همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند.» ( الکافی ج : 2 ص : 451)
– ورود به جهنم: در سوره مدثر در آیات 40 تا 43 خداوند از این حقیقت پرده بر می دارد:
بهشتیان سؤال مى کنند… از مجرمان: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم». می دانید چرا انسان با ترک نماز چنین روزی پیدا می کند؟ چون کسی که با خدا در ارتباط نبود به ناچار با شیطان در ارتباط خواهد شد. از این رو جایگاه او جای جزء آتش نیست.
– محروم از یاری: کسیکه نماز می خواند در هر نمازی با گفتن «ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ پروردگارا فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوییم» از خداوند طلب یاری می جوید اما بی نماز خود را از این یاری محروم می نماید. یاری کسی که دارای قدرت و رحمت، علم و حکمت است.
– اولین چیزی که در قیامت بر آن محاسبه می شود نماز است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمود: بهترین واجبات پس از شناخت (خدا) نماز است. نماز نخستین چیزى است که بنده را براى آن مورد حساب قرار مى دهند، اگر پذیرفته شد سایر اعمال نیز پذیرفته مى شود و اگر پذیرفته نشد بقیّه اعمال نیز پذیرفته نمى شود. (الکافی ج 3 ص 268 )
– تارک الصلاه با قارون و فرعون و هامان محشور شده و با منافقین روانه جهنم می شود: رسول خدا (صل الله علی وآله) فرمودند: «لَا تُضَیِّعُوا صَلَاتَکُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلَاتَهُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُمْ- وَ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِینَ فَالْوَیْلُ لِمَنْ لَمْ یُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ ؛ نمازتان را ضایع نکنید؛ بدرستیکه هر کس که نمازش را ضایع کند خداوند او را با قارون و فرعون و هامان (که لعنت و ننگ الهی بر آنها باد ) محشور نماید و واجب است بر خداوند که داخل کند او را با منافقین پس وای بر کسیکه بر نمازش محاظت ننماید .» ( جامع الأخبار، ص: 74)
– شیطان بر تارک الصلاه مسلط شده و او را دچار گرفتاریهای بزرگ می کند: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند : «لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یَرْعَبُ مِنْ بَنِی آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ یَجْتَرِئُ عَلَیْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِی الْعَظَائِمِ ؛ همواره شیطان از بنی آدم گریزان است مادامی که بر نماز های پنج گانه محافظت می نماید اما هنگامیکه آنها را ضایع نمایع بر او جرأت پیدا کرده و او را دچار گرفتاریهاى بزرگ مى کند.» ( جامع الأخبار، ص: 74)
– مصیبت های پانزده گانه در دنیا، مرگ، قبر و قیامت شامل سبک شمارنده نماز می شود
در روایت آمده، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از پدر بزرگوارش حضرت محمّد (صلّى اللَّه علیه و آله) پرسیدند: اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى که نماز را سبک بشمارند، چیست؟ فرمود: اى فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى نماید: شش چیز در سراى دنیا، و سه چیز هنگام مرگ، و سه چیز در قبرش، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.
مصیبتهایى که در دار دنیا بدان مبتلا مى گردد عبارتند از:
1- خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمى دارد. 2- خداوند، خیر و برکت را از روزى اش برمى دارد. 3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرماید.4 – در برابر اعمالى که انجام داده پاداش داده نمى شود. 5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد. 6 – هیچ بهره اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و مصائبى که هنگام مرگ به او مى رسد بدین ترتیب است:
1- با حالت خوارى و زبونى جان مى دهد. 2- گرسنه مى میرد. 3- تشنه جان مى سپارد، به گونه اى که اگر آب تمام رودخانه هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگى اش برطرف نخواهد شد.
و مصیبتهایى که در قبرش بدان گرفتار مى گردد بدین قرار مى باشد:
1- خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند. 2- خداوند گور را بر او تنگ مى گرداند. 3- قبرش تاریک مى شود.
و مصائبى که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى شود، عبارت است از:
1- خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا در حالى که مردم به او مى نگرند، او را به رو بر زمین بکشد. 2- سخت از او حساب مى کشند. 3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بدیها پاکیزه اش نمى گرداند، و براى او عذاب دردناکى خواهد بود. (فلاح السائل و نجاح المسائل ص 22، ادب حضور ص 62 )
بنابراین با توجه به روایات گفته شده به راحتی می توان این نتیجه را گرفت که عاقبت شومی در انتظار بی نماز می باشد و در روایات از او بسیار مذمّت شده است و وی را همردیف کافر، خراب کننده دین، از بین برنده عمل، یهودی، نصرانی، مجوسی و بی بهره از اسلام معرّفی کرده است.( میزان الحکمه، کلمه صلوة. )
البته این به معنای کافر بودن شرعی تارک الصلاة نیست. لذا تا وقتی منکر نماز به عنوان یک اصل ضروری دین نباشد، مسلمان هست.
دوست عزیز؛ نمی توانیم با این روایات برای افراد حکم صادر کنیم که چون نماز نمی خواند دیگر مسلمان نیست و… چه بسا همین فرد توبه کند و نماز خوان شود. لذا قضاوت کردن درباره ی افراد وظیفه ی ما نیست. وظیفه ی ما اینست که ابتدا خود در دام شیطان نیفتیم و در انجام واجبات و ترک محرمات دقت داشته باشیم و سپس در راه هدایت دیگران با تمام قوا، تلاش کنیم و دعا را همواره فراموش نکنیم.
برای آگاهی بیشتردر این زمینه کتاب های فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
1- پرتوی از اسرار نماز، قرائتی
2- اسرار الصلاه , ملکی تبریزی
3- آداب الصلاه , امام خمینی
4- صلاه الخاشعین , دستغیب
5- اسرارالصلاه , جوادی آملی
6- راز نماز محسن قرائتى
7- راز نماز بى آزار شیرازى
8- پرواز در ملکوت امام خمینى
9- از ژرفاى نماز آیت الله خامنه اى
10- این است نقش عبادات محمد باقر صدر
11- حکمت عبادات، آیت اللّه جوادى آملى

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد