خانه » همه » مذهبی » درک صحیح حدیث

درک صحیح حدیث


درک صحیح حدیث

۱۳۹۳/۰۳/۱۳


۱۵۶ بازدید

جهت بهره بردن صحیح از احادیث آیا نیاز است که آن حدیث را به طور کامل درک کرده و دلایل گفتن آن حدیث توسط معصومین کاملا درک شود؟ مثلا اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس سکوت کرد نجات یافت. یعنی دقیقا همین عبارات را رعایت کنیم یا اینکه پیامبر در شرایطی خاص این حدیث را فرمودند و اینگونه هم می توان به این قضیه نگاه کرد که سکوت در بعضی از موارد ضربه زننده هم می تواند باشد لطفا بفرمایید در چه شرایطی بود که پیامبر این حدیث را فرمودند. با سپاس فراوان

همان گونه که در سوال آمده است فهم و درایت احادیث وارد شده از معصومین علیهم السلام امری لازم ودر روایات بر ا ن تاکید شده است از جمله راه های فهم حدیث عرضه ان بر قران و مقایسه آن با دیگر سخنان معصومین است از باب مثل در زمینه سکوت علاوه بر روایاتی که در زمینه سکوت وارد شده روایاتی نیز در باره سخن گفتن و سکوت نکردن نیز وارد شده که مجموعه این روایات را باید در نظر گرفت از جمله در روایتی
امام سجاد(ع) فرمود: سکوت و کلام هر دو آفاتی دارند و اگر از آفت به دور باشند، کلام از سکوت، افضل است زیرا خداوند انبیا و جانشینان را مأموریت به سکوت نداده بلکه آنان مأمور به سخن گفتن می باشند و کسی با سکوت از حق مستحق بهشت نمی شود، به ولایت خدا نمی رسد و از جهنم نجات نمی یابد. همه اینها در گرو سخن گفتن است و اصولاً ماه [سکوت] با خورشید [کلام حق] قابل مقایسه نیست. شما حتی فضیلت سکوت را با کلام، بیان می کنید ولی نمی توان فضیلت کلام را با سکوت بیان کرد. ( بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 68، ص: 274)
با توجه به مجموعه روایات سکوت همواره امر مطلوبى نیست؛ چنانچه سخن گفتن نیز این طور است. پس بایستى سخنان را طبقه بندى کرد و در موارد لزوم سخن گفت. در موارد غیرضرورى نیز از سخن باز ایستاد؛ مثلاً اگر سخن گفتن براى هدایت کسى یا براى ابراز محبت به همسر و فرزند باشد، بسیار نیکو است. هم چنین احوال پرسى از دیگران و…؛ ولى اگر سخن لغو و بیهوده و یا خداى ناکرده مشتمل بر گناه باشد، در این صورت بایستى از آن پرهیز کرد. سعدی نیز در این باب سروده است: اگر چه پیش خردمند خامشی ادب استبه وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی دو چیز تیره عقل است: دم فرو بستنبه وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی و نیز گفته است: سخن گرچه دلبند و شیرین بودسزاوار تصدیق و تحسین بود چو یکبار گفتی، مگو باز پسکه حلوا چو یکبار خوردند، بس در رابطه با پرحرفى چند نکته را مى توان مطرح کرد: الف) پرحرفى خصلت نکوهیده اى است و حتى الامکان تا ضرورتى پیش نیاید، نباید به سخن گفتن مبادرت ورزید؛ اما گاهى افراد در زمینه کم حرفى و سکوت، زیاده روى مى کنند. کم حرفى و سکوت بیش از حد نیز به تدریج از انسان یک موجود عبوس و منزوى مى سازد همان طورى که پرحرفى مذموم است سکوت بى مورد نیز مذموم مى باشد. گفتنى است که برخى با عنوان کم حرفى و سکوت، از ارتباط با دیگران احتراز مى کنند و کم کم به انزوا کشیده مى شوند؛ در حالى که لازمه همکارى و تعاون، برخورد گرم و صمیمى با دیگران است. ب) در مقابل اهانت دیگران گاهى باید سکوت کرد و گاهى نیز باید از خود دفاع نمود. ج) در محافل و برخوردها آن سکوتى ممدوح است که برخاسته از تسلط بر نفس و براى پرهیز از اتلاف وقت دیگران و پرحرفى باشد به عبارت دیگر دو سکوت داریم: سکوت از روى قدرت و سکوت از روى عجز و آن سکوتى ممدوح است که از روى قدرت باشد نه از روى عجز و ناتوانى. در حدیثی از حضرت على(ع) آمده است: «لا خیر فى الصمت عن الحکم کما انه لاخیر فى القول بالجهل؛ آنجا که باید سخن درست گفت، در خاموشی خیری نیست، چنان که در سخن ناآگاهانه نیز خیری نخواهد بود» (نهج البلاغه، کلمات قصار 173). حضرت امیر در جایى دیگر با صراحت فرموده اند: «تکلّموا تعرفوا؛ حرف بزنید تا شناخته شوید [ زیرا مرد زیر زبانش پنهان است]»، (همان، 3845). د ) گاهی پرحرفی نوعی مکانیزم روانی ناخودآگاه است که فرد برای مقابله با کم رویی و نداشتن اعتماد به نفس کافی از آن سود می جوید تا نقیصه خود را به این طریق جبران کند. برای عادت کردن به سکوت مفید باید: اولا، ارزش و آثار سکوت را دانست و در این باره روایات بسیاری داریم مثل (میزان الحکمه، ج 5، ص 435): 1. سکوت طولانی را رعایت کن چون شیطان را از تو می راند و در امر دین یاور و مددکار توست. 2. سکوت دری از درهای حکمت است؛ سکوت محبت می آورد و راهنما به هر کار خیر است. 3. انسان ساکت هیبتش زیاد است. 4. اگر سخن گفتن نشانه سخنوری است در سکوت سلامت و ایمنی از لغزش است. 5. هیچ نگهبانی چون سکوت نیست. 6. خاموشی یکی از درهای حکمت است. 7. نجات مؤمن در حفظ زبانش است. ثانیا، باید با تمرین و تکرار و مراقبه و محاسبه می توان از پرگویی زبان و آفات آن جلوگیری کرد. اگر انسان متوجه و بیدار باشد و مراقب اعمال و گفتار خود باشد و کلام خود را سبک و سنگین نماید و عواقب و آثار آن را بسنجد و قبلا درباره آن اندیشه کند و سپس آن را بر زبان آورد و اگر از روی غفلت و سهل انگاری گناه و خطایی از زبانش سر زد با محاسبه اعمال، در هنگام خواب و طلب مغفرت و توبه آن را جبران نماید و کم کم عملا زمینه تکرار آن گناهان را از بین ببرد

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد