جنگ ما با غرب یک “جنگ تمدنی” تمام عیار در همه عرصه هاست
۱۳۹۳/۰۳/۱۰
–
۸۰ بازدید
گزارشی از درسگفتار «حجت الاسلام رجبی» در موسسه طلوع:
جنگ ما با غرب یک “جنگ تمدنی” تمام عیار در همه عرصه هاست/ بجای پرورش انسان تمام وقتمان صرف ساخت سد و پل شد
گروه فرهنگی – رجانیوز: «موسسه طلوع» که در سال ۹۲ فعالیت علمی و آموزشی خود را آغاز کرد، در مدتی کوتاه به یکی پایگاههای مهم نیروهای انقلاب اسلامی به منظور ارائه مطالب تحلیلی و تبیین مسائل روز مبتنی بر اهداف انقلاب اسلامی تبدیل شده است؛ پایگاهی که هم اکنون دارای یک هیات علمی قوی شامل اساتید و بزرگان حوزههای مختلف علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم اقتصادی است و به یک شبه دانشگاه انقلابی بدل شده است.
جنگ ما با غرب یک “جنگ تمدنی” تمام عیار در همه عرصه هاست/ بجای پرورش انسان تمام وقتمان صرف ساخت سد و پل شد
گروه فرهنگی – رجانیوز: «موسسه طلوع» که در سال 92 فعالیت علمی و آموزشی خود را آغاز کرد، در مدتی کوتاه به یکی پایگاههای مهم نیروهای انقلاب اسلامی به منظور ارائه مطالب تحلیلی و تبیین مسائل روز مبتنی بر اهداف انقلاب اسلامی تبدیل شده است؛ پایگاهی که هم اکنون دارای یک هیات علمی قوی شامل اساتید و بزرگان حوزههای مختلف علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم اقتصادی است و به یک شبه دانشگاه انقلابی بدل شده است.
حجت الاسلام و المسلمین روح الله رجبی که خود زمانی از دانشآموزان مدارس تیزهوشان کشور بوده است، پس از اخذ مدرک کارشناسی مهندسی صنایع از دانشگاه امیر کبیر تهران راهی حوزه علمیه قم شد و هم اکنون فارغ التحصیل مدرسه معصومیه قم میباشد.
روح الله رجبی در کنار تحصیل بالغ بر 14 سال بصورت جدی در جنوب شهر تهران مشغول فعالیتهای تشکیلاتی تربیتی بوده و ما حصل زحمات او و سایر همکارانش امروز مجموعه کانونهای نخبه کشور است که با کسب بیش از 60 مدال المپیادهای علمی جهانی و کشوری تعداد بسیار زیادی از دانش آموزان مومن و انقلابی جنوب تهران را وارد دانشگاههای کشور نموده است.
امروز حرکت کانونهای نخبه امروز به عنوان یک حرکت تربیتی موفق به الگویی برای سایر مجموعه های فرهنگی و تربیتی و پایگاههای بسیج در سراسر کشور تبدیل شده است. موسسه طلوع برای ترویج این حرکت فرهنگی اثرگذار در ترم گذشته کلاسی تحت عنوان نکات مدیریتی فعال سازی، تثبیت و توسعه تشکل های انقلابی و مردمی ( کانون های تربیتی کادر سازی ) برگزار نموده است. برای آشنایی با فعالیتهای بسیار عمیق کانونهای نخبه کشور به آدرس سایت این مجموعه مراجعه کنید . http://kanoonnokhbeh.ir
در این قسمت خلاصه ای از بخش اول سخنان استاد روح الله رجبی در این کلاس منتشر میشود. علاقمندان برای دریافت فایل میتوانند به آدرس Toluehagh.ir مراجعه نمایند.
***
اعوذ بالله السمیع العلیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد للّه ربّ العالمین السلام وصلاه علی محمّد وآله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین ولا سیما بقیة الله فی الأرضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین
تمدن؛ تشکیلات و نخبه پروری
بحثی که می خواهم عرض کنم در مورد نخبه پروری، تشکیلات اسلامی و کادر سازی برای انقلاب اسلامی است که حاصل مطالعات و تجربیات اندکی است که طی چندین سال به دست آمده است.
عنوانی که انتخاب شده، “تمدن تشکیلات و نخبه پروری” است و بعد از اینکه این بحث ارائه شد، در دو جلسات آینده وارد جزئیات خواهیم شد.
نگاهمان اگر تمدنی شد همه چیز تغییر می کند
مطلبی را در مورد تمدن به صورت مقدمه عرض کنم. نگاه تمدنی خودش احتیاجی به یک مطالعات سنگین، مباحث قوی و تضارب آرا جامعی دارد که ناچاریم ورودی به آن داشته باشیم، چون وقتی نگاهمان نگاه تمدنی شد خیلی چیزها تغییر می کند.
خیلی کوتاه در مورد نگاه انقلابی و تمدنی به انقلاب مطلبی را عرض کنم.
بحثی که در درس انقلاب اسلامی در دانشگاه ها مطرح می شود درباره ماهیت انقلاب اسلامی است که که بعضا می گویند انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب سیاسی نبود که حتما شنیدید.
میگوییم این یعنی چه؟ انقلاب ما تنها انقلابی سیاسی نبود. یعنی این طور نبود که بیایند یک عده ای ناراحت بشوند از کسی که در راس کشور است، حالا بخواهند آن را ساقط بکنند و کسی دیگر را جای او بگذارند یا مثلا شیوه های انتخاب آن فردی که حکومت بدستش است را تغییر بدهند. مسئله از این عمیقتر بود. این را ما همه شنیدیم. یعنی این نبود که ما فقط از استبداد ناراحت شده باشیم بخواهیم مردم سالاری حاکم بکنیم. یا فقط این نبوده که بخواهیم مثلا از خاندان مزدور و وابسته و فاسدِ پهلوی ناراحت شده باشیم و بخواهیم یکی بیاید مزدور نباشد و فاسد و خائن نباشد. این فقط نبوده است!این همه شنیدیم، توضیح هم ندارد و واضح است.
یک عده میگفتند که انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی بود. آیا این جمله جملهی کاملی است؟ یک لایه اضافه کردیم به آن لایه نگاه به انقلاب. اما کافی نیست؛ باز هم انقلاب اسلامی تنها انقلابی فرهنگی صرف نبود.
همینطور که انقلاب اسلامی انقلاب هنری صرف نبود. انقلاب اسلامی یک انقلاب علمی یا اقتصادی یا اجتماعی صرف نبود.
اگر بگوییم انقلاب اسلامی یک انقلاب سیاسی بود ،غلط نگفتیم، کامل نگفتیم. اگر بگوییم انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود، غلط نگفتیم ولی کامل نگفتیم و همچنین بگوییم علمی و هنری.
آن عنوانی که اگر بکار ببریم شاید بتوانیم یک ذره حق انقلاب اسلامی را کاملتر ادا بکنیم و یک نگاه عمیقتری یک ماهیتی یا هویتی اساسی از انقلاب را با آن عنوان برسانیم این است که بگوییم: انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب تمدنی بوده است.
طلوع خورشید انقلاب اسلامی در اوج گرفتاری بشر در چنگال تمدنهای سکولار طلیعه تمدن نوین اسلامی بود.
یعنی در موقعیتی که دنیا دچار و گرفتار یک تمدنی شده بود که اولا سکولار بود، ثانیا استکباری بود و خوی فرعونی داشت و این تمدن در کل دنیا استیلا پیدا کرده بود، یعنی از نوع پوشش انسانها تا درونیترین لایههای زندگی انسانها را تحت استیلای خودش گرفته بود، انقلاب اسلامی آمد یک جوانه زد و گفت من این تمدنی که اینطوری استیلا به همه ابعاد زندگی بشر پیدا کرده را قبول ندارم.
من یک تمدن دیگری را می خواهم در بیاندازم. و این خواستن یک عده آدم پیدا کرد، آنها هم خواستند، یک حرکتی را شروع کردند، یک سنگری را فتح کردند. اگر یک چنین نگاهی را به انقلاب اسلامی بکنیم، انقلاب اسلامی ایران تازه در اولین مراحل هدف خودش بوده است.
یعنی در بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت، یک سنگری را فتح کرده است. تازه تا بیاید این سنگر را حفظ بکند، با همون نگاههای اولیه، ارتداد نسبت به آن نگاه اولیه پیدا نکند، خیلی کار میبرد تا این سنگر تبدیل شود به سنگرها، این سنگر تبدیل شود به خط و همین طوری برود تا انشاالله تبدیل بشود به یک جبهه، که دارد میشود و این جبهه تبدیل بشود به یک جغرافیای فکری، فیزیکی، فرهنگی.
یعنی همهی مؤلفه های یک تمدن در آن نقش داشته باشد. تا به این نقطه برسیم کار داریم. لذا اگر کسی بخواهد عمیقا به انقلاب اسلامی نگاه کند، بزرگواران باید به انقلاب اسلامی یک نگاه تمدنی داشته باشند و روی مسئله تمدن و تمدن اسلامی تامل ویژهتری داشته باشند.
اگر کسی این کار را نکند به ساحات درونی انقلاب اسلامی نمیتواند ورودی پیدا کند. همهاش با ساحات قشری درگیر خواهد شد. شما ببینید حضرت آقا به عنوان علمدار و رأس و رهبر و پیشوا و امام این حرکت عظیم، نگاههای عمیق تمدنی دارند. اصلا دغدغههای عمیق تمدنی دارند .
اصلیترین و بلندمدت ترین دغدغه آقا در طول دوران رهبریشان بحث تمدن اسلامی بوده است.
شاید دغدغه حضرت آقا امروز این باشد که کشور چگونه فرضا فلان تحریم را از پیش رو بردارد ولی قطعا میتوانیم بگوییم اصلیترین و بلندمدت ترین دغدغه هایی که ایشان داشته و دارد و درست هم است و اصلا معماری انقلاب اسلامی جز با این دغدغه شکل نمیگیرد.
این نشان میدهد که انقلاب اسلامی ایران چقدر عمیق است. یعنی در عین حال که با لایههای سطحی زندگی کار دارد، دست میندازد در علم و میگوید مبانی علمی باید این تغییرات را بکند و در علم ما باید به این جا برسیم. دست میندازد در هنر و میگوید باید در مبانی هنر و هنرمند این تغییرات صورت بگیرد. هنرمند این شکلی باید زندگی کند.
وقتی میرود به سمت فرهنگ، حرفهای خودش را دارد در فرهنگ. میرود به سمت اقتصاد، حرفهای خودش را دارد برای اقتصاد. هر جایی دست میگذاری، میبینی انقلاب اسلامی فضای جدیدی تعریف میکند. فضای جدید تعریف کردن غیر از این است که لزوما همیشه ابزارهای جدید برای ما تعریف کند. ممکن است خیلی اوقات ابزار جدید تعریف نکند ولی این ابزار را در یک پارادایم دیگری به کارگیری کند. آن محورهای مختصات را تمدن تغییر میدهد.
بدون فلسفه ناب اسلامی نمیتوان به تمدن اسلامی رسید
لذا بحث نگاه به تمدن اسلامی خیلی با اهمیت است. چه مبانی فکری میخواهد؟ آیا بدون فلسفه ناب اسلامی میتوانیم نگاه تمدنی پیدا کنیم؟ اصلا امکان ندارد.
این صحبت حضرت آقاست. برخی نگاه تمدنی را طرح میکنند ولی آن نگاه تمدنی را دارند از فلسفه ناب اسلامی تهی میکنند. مگر میشود؟ حضرت آقا میگویند نمیشود. جملاتی از حضرت آقا در پیام به کنگره جهانی ملاصدرا است میفرمایند بدون تکیه بر فلسفه ناب اسلامی، شکلگیری تمدن اسلامی شدنی نیست. یا مباحث دیگری دارند که ما بدلیل ضیق وقت ورود نمیکنیم. این مقدمهای بود برای ورود به بحث.
جنگ ما با غرب یک جنگ تمدنی تمام عیار در همه عرصههاست
ببینید جنگ ما با غرب جنگ تمدنی است. جنگ تمدنی در خودش، جنگ نظامی دارد، جنگ فرهنگی دارد، جنگ هنری دارد، جنگ علمی دارد. امروز هرجا را با دقت نگاه کنید میبینید یک جنگ تمام عیار است. یعنی جنگ وقتی جنگ تمدنی شد در هر عرصهای قدم میگذاری جنگ است. در فلسفه قدم میگذاری جنگ است. منتهی جنگ هر قسمت هم وضعیت خودش را دارد. در فلسفه یقه همدیگر را نمیگیرند بزنند. تفکرات آنجا هستند که دارند با همدیگر زد و خورد انجام میدهند یا حالا به قول بعضی گفتمان انجام میدهند،گفت وگو انجام میدهند. ولی آنجا دارند واقعاً عرصه کارزار است، عرصه مبارزه است. مبارزه تمدنی با تمام وجوه در حال انجام شدن است. رهبری این مبارزه تمدنی هم یک کسی است که به تمدن اسلامی، به اندیشه تمدنی اسلام، از بن دندان اعتقاد دارد و او باعث شده که یک همچنین اتفاقی بیافتد.
آقا فرمودند: هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است. اما ما میخواهیم نگاه تربیتی خودمان در این مسئله را پیگیری کنیم. حضرت آقا در خراسان شمالی همین سال گذشته، جملهای فرمودند که البته قبلا هم این جملات را گفته بودند، منتهی این جا خیلی صریح تر گفتند. در یک جمله خیلی مشخص. ما بعضی مواقع میگفتیم هدف ملت ایران و هدف انقلاب تشکیل تمدن ناب اسلامی است، بعضی میگفتند چرا این حرف را میزنید؟! ما قرار نیست تمدن اسلامی تشکیل بدهیم!
اما حضرت آقا خیلی ساده گفتند؛ ایشان فرمودند: هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است.
ما میگوییم ایجاد یک تمدن ناب اسلامی است؛ ناب و نوین. کلمه “ناب” را هم خود حضرت آقا به کار بردند.
تمدن نوین یعنی تمدنهای مسلمانان در قرون گذشته هدف نیست بلکه تمدنی به معنای حقیقی کلمه اسلامی هدف است.
تمدن نوین که آقا گفتند، میخواستند توجه بدهند که ما منظورمان تمدن در قرون و سدههای چهار پنج شکل گرفته نیست. آنها تمدن بودند ولی تمدن اسلامی نبودند. درست است تمدن مسلمانان بودند، ولی تمدن اسلامی نبودند. یک تمدن اموی در یک جایی شکل گرفته، درست است به خاطر اینکه با اسلام حشر و نشر داشتند، آموزههای اسلام در وجودشان تا جاهایی بوده، آثار خیلی خوبی هم داشتند، به خاطر آن چیزهای خوبی که داشتند، مثلا به خاطر اینکه اسلام آنقدر روی علم آموزی تاکید داشته، این خودش باعث رشد شده بود.
اینها تمدن ناب نبودند، تمدن اسلامی نبودند. لذا آقا میگوید تمدن نوین. وقتی میگوید نوین، یعنی یک تمدنی با مختصات جدید خودش. مختصاتی که از درون اسلام بیرون کشیده شده باشد. نه اینکه، منیتها، هوا و هوسها، چیزهای دیگر تأثیر بر روی آن گذاشته باشد.
آقا میفرمایند: برای ایجاد تمدن اسلامی، مانند هر تمدن دیگر دو عنصر اساسی لازم است. یکی تولید فکر و دیگری پرورش انسان.
بعد حضرت آقا در صحبت هایشان در سال هفتاد و با طلبههای حوزه علمیه قم بیان میکنند که: برای ایجاد تمدن اسلامی، مانند هر تمدن دیگر دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر و دیگری پرورش انسان.
تولید فکر یعنی چه؟ تولید فکر یعنی نرم افزاری که نصب شده بر روی این تمدن و بر روی این جامعه و آن را تبدیل کرده به تمدن اسلامی. این نرم افزار وقتی نصب بشود -نه اینکه از خارج نصب بشود- وقتی نصب شد این طور نرم افزارها یعنی شکلگیری انسان بر اساس آن نگاه و آن توجهات و آن ارزشها و آن فضیلتها و نظامات مختلفی که از مبانی انسان شناختی و مبانی جهان شناختی، مبانی خداشناختی، مبانی معرفت شناختی، مبانی فضیلت و ارزش شناختی، یک انسان با چنین شکلی شکل گرفته باشد.
این نرم افزار از آن مبناییترین اندیشهها شروع میشود، مثلا مبانی جهان شناختی، مبانی خداشناختی، مبانی انسان شناختی. این نرم افزار امور خیلی کاربردی را تعیین میکند که چگونه انجام بدهیم.
بجای پرورش انسان تمام وقتمان صرف ساخت سد و پل شد
یکی هم پرورش انسان. آقا میفرمایند که دوعنصر تولید علم و پرورش انسان. آقا به پرورش انسان خیلی توجه دارند. آقا میگویند هدف انقلاب اسلامی تمدن است. تمدن هم دو محور لازم دارد: فکر (که علم را هم شامل میشود) و پرورش انسان. تازه پرورش انسان از یک منظر اهمیت بیشتری از تولید فکر پیدا میکند.
لذا ما بحثمان اینجاست. پرورش انسان اهمیت فوقالعاده پیدا میکند. افرادی که نگاه عمیق به انقلاب اسلامی داشتند، پرورش انسان را فراموش نکردند. آنهایی که نگاههای سطحی و گذرا به انقلاب اسلامی داشتند از پرورش انسان غفلت کردند و میبینیم که الان متأسفانه در طول این سالیانی که از انقلاب گذشته، قدر ظاهری، پول، ثروت و نظامات اجتماعی در دست آنها بوده و آنها به جای اینکه مثلا بروند در آموزش و پرورش سرمایه گذاری کنند و دغدغه آن را داشته باشند رفتند سراغ نفت یا مثلا ساخت پل و سد و جاده و همه وقت و عمر و تلاش خود را مصروف آنجا کردند. این شد که آموزش و پرورش جامعهای که داعیه ساخت تمدن اسلامی دارد آنقدر میلنگد که نمیتوان گفت. باید پرسید از حاصل این همه کار عمرانی و خدمترسانی چه کسانی در حال بهرهبرداری هستند و خوب که نگاه کنیم گویی داریم در زمین دیگران میکاریم .
فهمیدیم که تربیت و پرورش انسان یکی از ستونهای اساسی شکلگیری تمدن اسلامی، ستون های اساسی انقلاب اسلامی و از ستون های اساسی مقدمه سازی برای آن تمدن ناب کامل و اکمل و اتمی که توسط معصوم شکل خواهد گرفت است.