آینده پژوهی جمعیت در ایران ؛ چالشها و راهها
۱۳۹۳/۰۳/۱۰
–
۲۸۵ بازدید
آینده پژوهی جمعیت در ایران ؛ چالشها و راهها
ایسکا (پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی): خطر کاهش جمعیت ایران بسیار جدی است و توجه همه جانبه مسئولان را می طلبد، برای بررسی خطرات کاهش جمعیت گفتگویی را با حجت الاسلام و المسلمین رحیم کارگر عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.
همان طور که مستحضر هستید در سال های گذشته قوانین کاهش جمعیت در ایران تصویب و اجرا شد. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا این قوانین با توجه به علم آینده پژوهی انجام گرفته است؟
ایسکا (پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی): خطر کاهش جمعیت ایران بسیار جدی است و توجه همه جانبه مسئولان را می طلبد، برای بررسی خطرات کاهش جمعیت گفتگویی را با حجت الاسلام و المسلمین رحیم کارگر عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.
همان طور که مستحضر هستید در سال های گذشته قوانین کاهش جمعیت در ایران تصویب و اجرا شد. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا این قوانین با توجه به علم آینده پژوهی انجام گرفته است؟
خیر. به هیچ عنوان مسائل آینده پژوهی در این قوانین دیده نشده است. اساسا سوالی که برای خود ما هم همواره وجود داشته این است که علت بی توجهی به علم آینده پژوهی در برنامه ریزی های کلان کشور چیست و چرا از نظرات کارشناسان این حوزه استفاده نمی شود. متاسفانه علم آینده پژوهی هنوز جایگاه مناسب خود را پیدا نکرده و برنامه ریزی ها بدون توجه به چالش ها و پیامدهای شان در آینده وضع می شود. در حالی که باید در سیاست های کلان کشور، پیوست آینده پژوهی دیده شده باشد. یعنی برنامه ها و سیاست های کلان کشور با توجه به تبعات، آثار و تحولاتی که در آینده رخ می دهد مورد اجرا واقع شود. از طرفی هر سیاست و قانونی فقط نباید ناظر به وضع موجود باشد بلکه باید آینده را هم در نظر بگیرد و بهش توجه کند .
آینده امری است که سیاست مداران و مردم میتوانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. مردم و مسوولان برای آنکه خردمندانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند. همچنین واکنشهای دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آنهاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان میدهد. بدین ترتیب، افراد نه تنها میکوشند امور در حال رخ دادن را بفهمند، بلکه میکوشند اموری را که شاید رخ دهد یا بالقوه امکان رخ دادن دارد و یا در شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد، نیز بشناسند. افراد با بهره بردن از این شناخت حدسی موقعیت کنونی خود را تشخیص داده، کارهایشان را دنبال کرده، از بستر زمان و فضای مادی و اجتماعی میگذرند. و این هنر آینده پژوهی است که افق های آینده را فراروی انسان ها قرار می دهد ! در واقع آیندهپژوهی، یکی از روشهای مدرن مطالعة آینده است و از شاخههای فناوریهای نرم محسوب میشود. البته هدف این علم نه تنها کشف آینده؛ بلکه اساساً مهندسی هوشمندانه آینده است. آینده پژوهی تلاش برای درک کردن آن چه که در آینده می تواند روی دهد و یا باید روی دهد ، فرآیندی است که به پیش بینی چندین رویداد محتمل در آینده می پردازد به همین جهت باید توجه خاصی به آن شود.
متاسفانه مساله ای که در دو دهه اخیر با بی توجهی روبه رو شد ، در زمینه آینده پژوهی جمعیت در ایران بود. به خاطر برخی مسائل و مشکلالت ظاهری و قابل حل ، سیاست کنترل جمعیت در ایران تدوین و مورد اجرا قرار گرفت و در عمل نیز برنامه هایی فراگیر و موثر و گسترده برای جلوگیری از افزایش جمعیت صورت گرفت. این کار بدون کوچک ترین توجهی به صدمات کاهش جمعیت و بدون توجه به آینده پژوهی انجام شد.
با این تفاسیر حضرتعالی آینده جمعیت ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
وضعیت جمعیت در ایران به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. متاسفانه رشد جمعیت کشور متوقف شده و پیش بینی می شود که با همین وضع جمعیت ایران در 70 – 80 سال آینده به کمتر از نصف وضع موجود، یعنی نزدیک به 30 میلیون نفر تقلیل یابد و این بدترین سناریو در برابر جمعیت ایران است. در واقع می توانیم بگوییم که بزرگ ترین تهدید و چالش در برابر کشورمان قرار دارد !! در حال حاضر متوسط نرخ رشد در جهان که برای جلوگیری از منفی شدن طراز جمعیت ۲/۱ است که این امار در ایران ۱/۸ درصد گزارش شده که حتی در برخی منابع از رشد پایین تر ۳/۱ درصدی نیز آمارهای ارائه شده است. بر اساس سناریو رشد پایین جمعیتی که سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده است اگر ایران به همین صورت به ادامه جایگزینی جمعیتی بپردازد و برنامه ای برای تعادل آن نداشته باشد در ۸۰ سال آینده جمعیت ۳۱ میلیونی را تجربه خواهد کرد که ۴۷ درصد آن را افراد سالمند بالای ۶۰ سال را در برمی گیرند و این درحالی است که در خاورمیانه کشورهای عربستان و قطر دارای بیشترین رشد جمعیتی در میان سایر کشورهای منطقه هستند. متاسفانه ایران در حال حاضر نیز جزو ۱۰ – 11کشور جهان است که به سرعت به سمت کهن سالی در حال حرکت است و در جایگاه ششمین کشور جهان قرار دارد که افراد آن به سن پیری می رسند.
این کاهش جمعیت چه آثار و تبعاتی را در پی دارد؟
این روند نزولی جمعیت چند تا اثر و نتیجه منفی در رشد و پیشرفت جامعه ما دارد که بی توجهی بر آنها باعث لطمات فراوان در جاعه می شود و آینده نسلی و خانوادگی ما را با مشکلات عدیده ای روبه رو می کند.
این مشکلات عبارتند از:
1. فروکاستن از ارزش و اعتبار خانوده و پایین آوردن ارزش های خانوادگی و مسائلی چون ازدواج، تولید نسل و تعلیم و تربیت. در واقع نتیجه واضح سیاست های افراطی جمعیت، نداشتن یک خانواده کامل ، فروکاستن از نقش خانواده به عنوان منبع اصلی تحولات اجتماعی و از بین بردن همبستگی و تعاون در خانواده است. پس ما به طبع کاهش جمعیت، شاهد کاهش ازدواج و تشکیل خانواده هستیم. نتیجه آن هم تضعیف جایگاه خانواده در جامعه و تزلزل آن تا مرز فروپاشی می باشد.
2. تقلیل نیروی جوان و ورزیده در جامعه: یعنی ما در آینده شاهد نسل فرتوت، ضعیف و از کار افتاده خواهیم بود که توان خلاقیت، نوآوری، راهبری، مدیریت، جسارت و ابتکار را از دست داده و به صورت محافظه کارانه در صدد حفظ وضعیت موجود است. کمبود نیروی جوان نشان دهنده دوره زوال جامعه و بیانگر این است که جامعه توان رشد خود از دست می دهد.
3. تقلیل نیروی کار: ما در آینده نزدیک شاهد این خواهیم بود که نیروی کار چندانی برای عرصه تولید و خدمات نخواهیم داشت و مجبوریم نیروی کار را از خارج وارد کنیم. و این لطمات زیادی به فرهنگ و اقتصاد جامعه می زند. در واقع جای برنامه ریزی درست در جهت استفاده از نیروی کار جوان، متاسفانه سیاست دیگری به دست گرفتیم و به تقلیل نیروی کار پرداختیم و این موجب تزلزل اقتصاد و دور شدن از اقتصاد مقاومتی خواهد شد. این در حالی است که بر اساس تحقیقاتی که صورت گرفته است در آینده کشورهای که دارای نیروی کار متخصص و فعال باشند می تواند مدیریت آتی جهان و یکی از مدیران اجرایی قوی آن باشند.چرا نتایج به دست آمده از آمارهای جهانی رشد جمعتی در بسیاری از کشورهای جهان پائین آمده و به سمت طراز منفی در حال حرکت است که البته ایران نیز از این داستان مستثنی نیست.
4. از لحاظ فرهنگی ما شاهد یکسری تغییرات و تحولات ضد ارزشی و اومانیستی و فرد گرایانه در جامعه خواهیم بود و خانواده فدای فردیت ما خواهد شد. یعنی به جای اینکه شاهد حاکمیت ارزش های اخلاقی، دینی و معنوی در پرتو تعلیم و تربیت صحیح باشیم در جهت عکس آن حرکت خواهیم کرد. بر این اساس به خاطر تغییرات جمعیتی، شاهد تغییرات هویتی و آرمانی هم خواهیم بود و تک فرزندان ما کسانی خواهند بود که به یک زندگی سطحی، نازل و فرومایه خو گرفته و با یک زندگی سالم و خانواده مطلوب فاصله خواهند گرفت. در تغییرات فرهنگی ناشی از تغییرات جمعیتی ما با جامعه ای روبه رو خواهیم شد که فرد گرایی و فردیت محوری حرف اول را می زند و این فردگرایی منجر به گسترش افکار خود بزرگ بینی، خود محوری، جامعه گریزی و حتی دین گریزی می شود.
5. خطر دیگر آن امنیتی و نظامی است. در واقع با محدود ساختن نسل، قدرت دفاعی، نظامی، و مقاومتی خود را از دست خواهیم داد و بیش از پیش به فناوری ها و پیمان نامه های نظامی با کشورهای قدرتمند روی خواهیم آورد. این مشکل در سطوح سیاسی و بین المللی نقش مخربی داشته و ما را تبدیل به یک بازیگر دست چندم در دنیا خواهد ساخت. اگر فکری برای این مشکل نشود در آینده کشور ما یکی از کشورهای ضعیف از لحاظ امنیتی در سطح بین الملل خواهد بود. با توجه به این تغییرات و تحولات که در پی محدود سازی نسل شاهد آن خواهیم بود آینده نظام ما چنین قابل تصور است که کشوری با مردمی پیر و جوانانی فردگرا و خانواده های تک فرزند بی هویت و فرهنگ نازل و سطحی خواهیم داشت.
حضرتعالی چه راه کاری را برای از بین بردن این خطرات و داشتن کشوری قدرتمند و جوان ارائه می کنید؟
راه کار های پیشنهادی ما می تواند در چند زمینه خلاصه شود:
1. درباره راه کارهای سیاستی: باید مجلس شورای اسلامی و نهادهای قانون گذار به سرعت وارد شده و قوانین فراگیری در این زمینه وضع کنند. این قوانین شامل قوانین حمایتی و تشویقی و مسائل تامین اجتماعی و بیمه و سایر گزینه ها است. تا زمانی که قوانین مناسب در این زمینه وضع نشود و قوانین ضعیف گذشته ملغی نگردد امیدی به بهبود وضع جامعه نیست.
2. داشتن چشم انداز روشن از جمعیت فعال و پرتوان در پرتو جوانان پرشور و با استعداد است. در واقع باید چشم انداز مناسب جمعیتی خلق کنیم و وضعیت مطلوبی بوجود آوریم و با شعار های مناسب جامعه را به آن سمت سوق دهیم که با رفع موانع ازدیاد نسل و از بین بردن مسائل معیشتی و مالی به جمعیت مطلوب برسیم. از این رو لازم است سیاست های قاطع در جهت بالا بردن کیفیت زندگی مورد توجه قرار گیرد. به همین خاطر باید دورنمای مناسب از وضعیت اقتصادی ترسیم گردد و متناسب با آن برنامه ها و ماموریت هایی در نظر گرفته شود تا زمانی که این امید اقتصادی در جامعه شکل نگیرد نمی توان چشم انتظار تغییرات مهمی در این زمینه بود.
3. رسانه ها و نهادهای فرهنگی باید خطرات و تبعات تحدید نسل را توضیح دهند و مزایا و محاسن ازدیاد نسل و لزوم حفظ قدرت و توان نظام در پرتو این جمعیت فعال را گوشزد سازند.
4. در نهایت لازم است که ازدیاد نسل نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان ابزار و وسیله ای برای تعلیم و تربیت بهتر فرزندان و ایجاد تحولات مثبت فرهنگی در جامعه در نظر گرفته شود. در واقع ما ازدیاد نسل را با بالا بردن کیفیت نظام تعلیم و تریبت خود پی می گیریم. لازم است در این زمینه سناریوهای مختلف را مورد بررسی قرار دهیم و متناسب با هر کدام از این سناریوها ، سیاست ها و برنامه های درست را اتخاذ کنیم.
منبع: ایسکا: (اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)