اسلام ناب محمدی-از دیدگاه امام خمینی(ره)
۱۳۹۳/۰۳/۰۷
–
۱۸۹۱ بازدید
اسلام ناب محمدیاز دیدگاه امام خمینی(ره)
اسلام ظلمستیز
تکلیف ما این است که
در مقابل ظلمها
بایستیم. تکلیف ما این است که با ظلمها
مبارزه کنیم؛ معارضه کنیم. اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر و اگر
نتوانستیم، به تکلیف خودمان عمل کردیم. ما بنا داریم به تکلیف عمل کنیم. ما مکلّفیم
که با ظلم، مقابله کنیم؛ «میشود
و نمیشود»،
برای ما مطرح نیست. ما مکلّفیم از طرف خدای تبارک و تعالی که با ظلم مقابله کنیم.1
ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا، کسی را نداریم و
اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمیداریم.2
اسلام عدالتخواه
این معنا امروز دیگر
عملی نیست، که یک دستهای
آن بالاها باشند و همه آن چیزهایی را که بخواهند, به طور اعلی تحقق پیدا بکند؛ پارکها
و اتومبیلها
و بساط؛ یک دسته هم این زاغه نشینها
باشند که اطراف تهرانند و میبینند
آنها را. این نمیشود،
این، نه منطق اسلامی دارد، نه منطق انصافی دارد، [و] نه صحیح است و اگر خدای
نخواسته اینها صدایشان درآید، دیگر قابل خاموشی نیست، شماها باید یک فکری بکنید…
این «تفاوت طبقاتی» این طور نباشد؛ یک تعدیلی بشود، اسلام، تعدیل میخواهد؛
نه جلو سرمایه را میگیرد
و نه میگذارد،
سرمایه آن طور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل
داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال ذلک و این یک، شب که برود پیش بچههایش،
نان نداشته باشد؛ نمیشود.
این، عملی نیست. نه اسلام با این موافق است، نه هیچ انسانی با این موافق است.3
اسلام مجاهد
آنها که به ما اشکال
میکنند
که چرا سازش نمیکنید,
با این قدرتهای
فاسد, آنها از باب این [است] که همه چیزرا با چشم مادی ملاحظه میکنند
و آنها نمیدانند
که انبیای خدا چه رویهای
داشتند با ظالم, چه طور بر خورد میکردند,
یا میدانند
و خودشان را به کوری و کری میزنند.
سازش با ظالم, ظلم بر مظلومین است. سازش با ابرقدرتها
ظلم به بشر است و انبیای عظام, تا آن جا که توانستند، جدیت کردند که ظلم را از این
بشر بزدایند؛ به موعظه, به نصیحت, به امر به معروف, به نهی از منکر, به «انزلنا
الحدید و فیه بأس شدید». 4
اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان
خدا نیاورد آن روزی را
که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به
حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار
بشوند؛ معاذ اللّه که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهالسلام
سازگار نیست.5
این پایین شهریها
و این پابرهنهها
به اصطلاح شما، اینها ولی نعمت ما هستند. اگر اینها نبودند. ما یا در تبعید بودیم
یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند…
اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم، نمیتوانیم
از عهده خدمت اینها برآییم… شما امروز هم که ملاحظه میکنید،
اینهایی که در جبههها
الآن دارند جانفشانی میکنند
اینها از کدام طبقه هستند؟… الآن هم اینهایی که جانشان را در دستشان گرفتند و شما
را حفاظت میکنند
و آنهایی که در بین شهرها و در بین روستاها حفظ میکنند
شما و مردم را، همین طبقه هستند… شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها
آوردهاند
وکیل کردهاند,
آورده اند وزیر کرده اند, رئیس جمهور کردهاند.
اینها ولی نعمت ما هستند و ما باید ولی نعمت خودمان را قدردانی کنیم و خدمت کنیم.6
پینوشتها:
1. صحیفه نور، ج
12، ص 92و 93.
2. پیام قطعنامه
امام.
3. صحیفه نور، ج ۸
, ص ۴۷۰.
4. همان، ج19،
ص19.
5. همان، ج21,
ص33.
6. همان، ج21,
ص33.