طلسمات

خانه » همه » مذهبی » عوامل کاهش ایمان

عوامل کاهش ایمان


عوامل کاهش ایمان

۱۳۹۳/۰۲/۳۱


۱۱۸۴۶ بازدید

ایمان و تقوا عاملی است که هر وقت قوت بگیرد اعمال صالح بیشتر، شایسته تر، صادقتر و بهتر می شوند و انسان با لذت بیشتری آنها را انجام می دهد و هر چند این تقوا ضعیفتر شود اعمال صالح کمرنگ تر می شود، انسان

ایمان و تقوا عاملی است که هر وقت قوت بگیرد اعمال صالح بیشتر، شایسته تر، صادقتر و بهتر می شوند و انسان با لذت بیشتری آنها را انجام می دهد و هر چند این تقوا ضعیفتر شود اعمال صالح کمرنگ تر می شود، انسان سست می شود و از طاعات و عبادات خودش لذت نمی برد همانطور که همه اسباب و وسایل و بطور کلی همه چیز در این دنیا فرسوده و کهنه می شود و نیاز به تجدید دارد و ضروری است که گرد و غبار از روی آن اشیاء زدوده شود تا آن روشنایی و جلای قبلی بدست بیاید، ایمان تقوای ما نیز قطعا و مسلما به مرور زمان کهنه می شود و گرد و غبار می گیرد .لذا نیاز است که آنرا تجدید و نو کنیم

پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند « ایمان در باطن و درون شما پوسیده و کهنه می شود مانند لباس که کهنه می شود پس از خدا بخواهید که ایمان را در دلهایتان تجدید و نو بکند »

در این جزوه بطور مختصر به علائم و نشانه های ضعف ایمان، عوامل و اسباب ضعف ایمان و راههای علاج آن اشاره می کنیم .

الف) علائم و نشانه های ضعف ایمان :

۱- اصلی ترین نشانه ضعف ایمان ؛ سخت شدن و سنگ شدن دل است . سخت شدن دل یعنی اینکه دل در برابر چیزهایی که انسان را به خدا و قیامت نزدیک می کند اثر نپذیرد و در برابر پند و اندرز و موعظه متأثر نشود .

۲- عدم تردید و درنگ در برابر گناه و معصیت .یعنی فرد،گناهان را بدون ترس و واهمه انجام دهد .پس اصرار بر گناه و کثرت و تنوع گناه بطوری که هر گناهی که بتواند، انجام دهد نشانه ضعف ایمان فرد است .اما انسانی که ایمانش قوی باشد بعد از بارها وسوسه شدن نهایتا شاید قدمش بلغزد اما زود پشیمان می شود و توبه می کند و سعی می کند دیگر مرتکب آن گناه نشود .

۳- عدم اتقان در عبادت .یعنی عبادات و طاعات را بدرستی انجام ندادن و رعایت نکردن شرایط، ارکان و کیفیت و کمیتی که در عبادات از ما خواسته شده است .

۴- بی حالی و کسالت و بی میل و رغبت بودن در انجام عبادات .یکی از صفات منافقین که در قران به آن اشاره شده است کسالت و تنبلی آنها در نماز است { وَ اِذَا قَامُوْا اِلَی الصَّلاةِ قَامُوْا کسَالَی } .رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند : دعای کیسکه قلبش از خدا غافل است و مشغول چیز دیگری است و فقط دستها را بالا برده و کلماتی که از بر دارد را می خواند، قبول نمی شود .پس در اوراد و اذکار و دعاها دل و زبان را با هم آمیخته و بعد، از خدا طلب کنیم .

انسان مؤمن نه تنها به فرائض بلکه به نوافل نیز اهمیت می دهد زیرا می داند که با نوافل به خدا نزدیک می شود و خدا او را دوست می دارد همانطور که خداوند در حدیث قدسی می فرماید « همواره بنده من نوافل و سنتها را انجام می دهد و تا جایی استقامت می کند که من او را دوست می دارم و به من نزدیک می شود»

۵- از دست دادن فرصتهای مناسب .مانند صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز جمعه، حضور در نماز جنازه و شرکت در نماز عید فطر و قربان و…

۶- عدم سعه صدر و عدم آسانگیری در برخوردها .رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند « اَلإیمان الصَّبْرُ وَالسَّماحَةٌ » ایمان

۷- محبت به جاه، مقام، نشان و افتخارات .زیرا انسان مؤمن دنبال جاه و مقام نیست و اگر هم گاهی ناخواسته مقامی به او سپرده شود یا خودش تشخیص داد که در یک پستی می تواند فعالیت کند، بعنوان یک فرد خدمتگزار احساس مسئولیت می کند .پس جاه طلبی و افتخار به مقام و اینکه بخواهد مردم جلو او بلند شوند از صبر و سماحت است . صبر ؛ بردباری، تحمل و شکیبایی است و سماحت ؛ سهل و آسانگیری است .یعنی خشک و یک دنده نبودن و عفو و گذشت داشتن و همچنین فرمودند « خدا رحمت بفرماید به مردی که در کارها و برخوردهای خودش سمح ( آسانگیر ) است، هر گاه بفروشد و هرگاه خرید کند و هرگاه حتی حق خودش را طلب کند »

در دعای شب قدر نیز که پیامبر صلی الله علیه وسلم به عایشه یاد دادند اشاره به یکی از صفات خداوند یعنی عفو و گذشت شده است .همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : «مؤمن کسی است که هم خود او با کسی انس و الفت می گیرد و هم دیگران با او الفت می گیرند و خیری هم در کسی نیست که نه با کسی انس و الفت می گیرد و نه دیگران با او انس می گیرند و بهترین مردم کسی است که نفع و سود او به دیگران بیشتر باشد» ( آدم وقتی تندخو و سختگیر باشد نه او می تواند با کسی سازگار باشد و نه کسی می تواند با او سازگار شود .)ضعف ایمان است .

۸- شح از نشانه های ضعف ایمان است . شح ؛ نهایت بخل و حرص است .پس شح از بخل و بخیلی شدیدتر است.رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند : « در دل انسان شح و ایمان به هیچ عنوان و ابداً یکجا جمع نمی شوند »

۹- دو رنگ و دو رو بودن .انسان دوچهره ضعیف الایمان است .اگر کسی به این حالت دچار شود کم کم به سمت نفاق می رود و یکی از صفات منافقین این است که آنچه در دل دارند به زبان نمی آورند و آنچه بر زبان می آورند در دل ندارند .

۱۰- بی توجهی به حق و حرمتهای پروردگار . یعنی انسان ضعیف الایمان در برابر معاصی و فحشاها بی تفاوت است و یا بدتر از آن، چون خودش اهل گناه است از شنیدن رواج معاصی و فحشا در جامعه خوشحال می‌شود .انسان مؤمن حداقل موضع گیری او در قبال گناه انکار قلبی است . رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند : « اگر گناه و معصیتی در زمین (هر کجای زمین) صورت بگیرد کسی که آنجا حاضر باشد و صحنه را ببیند بعد آنرا انکار کند و ناپسند ببیند گویا که او اصلاً ناظر و حاضر بر آن صحنه نبوده است و کسیکه غایب باشد و صحنه گناه و معصیت را نبیند اما بشنود که در فلان نقطه فلان معصیتی که در آن خشم خداست صورت گرفته و از آن راضی شود گویا که ناظر بر آن صحنه بوده و شریک در جرم است .»

۱۱- خوشحال شدن و لذت بردن از مشکلات و سختیهایی که بر سر یک مسلمان وارد می شود .زیرا خوشحال شدن از مشکلات دیگران ناشی از حقد، حسد و کینه است که همه اینها نشانه ضعف ایمان می باشد.

۱۲- تحقیر و کوچک شمردن اعمال صالح .رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند : «چیزی از خوبیها را کوچک نشمار حتی اگر شده که با برادرت با چهره خندان و گشاده برخورد کنی» زیرا اصل، قبول شدن از ماست .رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند : «اگر کسی آن چیزی که موجب آزار و اذیت مسلمین را فراهم می آورد از سر راه مسلمین بردارد برای او نزد خداوند یک حسنه نوشته می شود و کسی که در درگاه خداوند آن عملش پذیرفته شود بخاطر همین عمل مقبول به درگاه خداوند، وارد بهشت می‎شود.»

۱۳- کوچک شمردن گناهان .رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند : « بر حذر باشید از گناهان کوچک زیرا همین گناهان کوچک آنقدر جمع می شود تا اینکه انسان را هلاک می کند »

۱۴- عدم اهتمام به قضایای مسلمین بصورت کلی (‌جهانی ) .یعنی فرد نسبت به مشکلاتی که برای مسلمین در هر نقطه جهان پیش می آید بی تفاوت باشد .رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند : « مؤمن نسبت به اهل ایمان (مؤمنین دیگر) به مانند سر نسبت به تن است»‌ (اگر سر یا اعضای دیگر بدرد بیاید تمام تن آدمی بدرد می‌آ‎ید)

۱۵- عدم توجه به خود دین از لحاظ عمل کردن و خدمت به دین .انسانی که ایمانش ضعیف است اصلا فکر نمی‌کند که او درباره اسلام و گسترش آن مسئول است.

۱۶- موضع گیری انسان در برابر سختی ها که بر سر خودش می آید .خداوند می فرماید : « قطعاً ما شما را مورد آزمایش قرار می دهیم یا نا امنی ایجاد می کنیم یا خشکسالی یا زیانهای مالی و جانی یا کمی در ثمرات شما، و بشارت بده به صابرین آنهایی که هنگام مصیبت می گویند : ما از آن خداییم و بسوی او باز می گردیم»

۱۷- مجادله و بحث و گفتگوهای بیهوده و بی هدف .رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: « کسیکه مجادله و گفتگو و منازعه را ترک کند در حالی می داند حق با او نیست خداوند برای او خانه ای در حول و حوش بهشت بنا می کند و کسیکه گفتگو و منازعه را ترک کند در حالی که بر حق است اما طرف مقابل نمی پذیرد خداوند برای او خانه ای در وسط بهشت بنا می کند و کسیکه اخلاقش را خوب کند خداوند در بالاترین درجه بهشت قصری برای او بنا می کند »

ب) اسباب و عوامل ضعف ایمان :

۱- مهمترین علت و سبب ضعف ایمان که از همه مؤثر تر است فضا و محیط می باشد .آنچه که انسان می بیند و می شنود و حتی می بوید بر دل اثر می گذارد .رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود : « دل انسان از دیگ در حال جوش سریعتر و بیشتر می جوشد»

۲- پرداختن و مشغول شدن شبانه روزی و تعلق دل به دنیا .حسن بصری می گفت: « برادران مؤمنم از اهل خانواده برایم عزیزتر هستند چون اهل خانواده ام همیشه مرا بیاد دنیا می اندازند اما برادران دینی ام مرا به یاد آخرت می اندازند .» البته این بدین معنی نمی باشد که دنیا کلا فتنه است و باید آنرا رها کرد زیرا انسان می تواند از همین دنیا برای بدست آوردن آخرت استفاده کند

۳- آمال و آرزوهای دور ودراز .از علیط روایت شده که می فرمود : « من از دو چیز بر شما هراس دارم ۱- پیروی از هوا و هوس ۲- آمال و آرزوهای بلند و دور و دراز .» پیروی از هوا و هوس انسان را از رسیدن به حق باز می دارد و آمال و آرزوهای دور و دراز انسان را از آخرت غافل می گرداند .

4-حسد عن ابی عبدالله (ع) قال: إنّ الحسد یأکل الایمان کما تأکل النار الحطب(الکافی ج2 ص 306). از امام صادق (ع) روایت شده است: حسد ایمان را از بین می برد همچنان که آتش چوب را می سوزاند.

5- کفر، شرک، گمراهی، فسق، کبائر. روایات دیگری نیز وجود دارد که موارد از بین برنده ایمان را این چنین بیان می کند، امام صادق (ع) فرمودند: بنده به سبب یکی از پنج کار که همگی مانند هم و شناخته شده هستند از ایمان خارج می شود: کفر، شرک، گمراهی، فسق، و ارتکاب کبائر(تحف العقول 330).

6- تهمت. همچنین در روایت دیگری از امام صادق ع نقل شده است که فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر دینی خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می رود، همچنان که نمک در آب ذوب می شود(کافی ج2 ص361).

7- سخت گیری، بی خیری، حسادت، لجاجت، دروغ، تجاوز و در جای دیگر نیز ایشان فرمودند: شش صفت در مؤمن نیست، سخت گیری، بی خیری، حسادت، لجاجت، دروغگویی و تجاوز(تحف العقول 377)، چرا که وجود این صفات در انسان سبب از بین رفتن ایمان می شود و شرط ورود ایمان پاک بودن نفس از این صفات است.

8- خندیدن بیجا. در مستدرک الوسائل جلد 8 ص 417 از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: کثرة الضحک یمحو الایمان محواً، خندیدن زیادی شدیداً ایمان را از بین می برد.

9- گناه. در حدیث دیگر امام محمد باقر (ع) گناه را باعث سلب ایمان از انسان شمرده اند و فرمودند: کسی که بر خداوند در ارتکاب گناه جرائت پیدا کند، کافر است

10- بداخلاقی. بد اخلاقى و خشونت و غلظت و درشتى باعث سلب ایمان و دخول در لشکر شیطان مى گردد و در روایات از آن بسیار مذمت شده است . امام صادق (ع)فرمود: «هر که بد خلق است , خود را معذّب مى دارد و چه بسا دچار ضررهاى بزرگ دنیوى و اخروى گردد و از منفهت هاى بزرگ محروم گردد».

به حضرت رسول (ص)گفتند: فلان زن روزها روزه مى گیرد و شب ها را به عبادت مى ایستد, لکن بدخلق است واز بداخلاقى به همسایگان خود آزار مى رساند. حضرت فرمود: هیچ ارزشى براى عبادات او نیست و از اهل جهنم است .

و باز فرمود: «بدخلقى انسان را به پایین ترین درجهء جهنم مى افکند».

پیامبر(ص)فرمود: «در کفّه میزان اعمال در روز قیامت چیزى بهتر از حُسن خلق نیست». و روزى به پسر عموهاى خود فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب ! اگر توانایى ندارید با اموال خود براى مردم کارگشایى کنید, پس با مردم گشاده روباشید».

از آن حضرت سؤال شد: ایمان کدام یک از مؤمنان بهتر است ؟ فرمود: هر کس که خوش اخلاق تر است . .ملا احمد نراقى , معراج السعاده , ص 182 با تلخیص .

موارد دیگرى که زیر مجموعه عوامل بالا بوده و در دوران حاضر موجب دین گریزى و نهایتا منجرب به بى ایمانى افراد مى شود را مى توان چنین بیان کرد.

1- اندیشه هاى ساخته و پرداخته روشنفکر مأبان که در زمینه دین پژوهى و یا فلسفه دین قلم مى زنند و هنرشان بجای رفع مشکلات دینى و تربیتى مردم، طرح شبهات در ساحت و میدان دین است و این امر موجب تزلزل ساختار جهان بینى و نهایتا سستى و ضعف ایمان و بى ایمانى توده مردم مى انجامد.

2- برخورد اصلاح طلبانه سطحی و روشنفکر مآبانه با اساس دین که به ترویج نوعى لیبرالیسم دینى از طریق تجاهل، تساهل، و اغماض مذهبى مى انجامد و این نوع مبارزه، ستیز مؤدبانه با دین و دین مدارى است که با نام دین و با تظاهر به دین دارى به مبارزه با دین رفتن است که ارزش هاى دینى و انسانى را از زندگى کنار مى زند، و به جای آن بى غیرتى و بى ایمانى را حاکم مى گرداند.

3- مصلحت اندیشى و خود را اهل دیانت جلوه دادن حاکمان، اما از طرفى در مقام عمل به آیین دین نیامدن آنها موجب سوختن ایمان توده مردم مى شود (الناس على دین ملوکهم). عدم پاى بندى عملی حاکمان جوامع انسانى به دین نقش مستقیمی در تزلزل جهان بینى و باورهاى دینى مردم دارد. چرا که مردم در دین مدارى و در شیوه زندگى، کلًا در بعد مادى و معنوى از حکمرانان خود الگو مى گیرند.

و از طرفى نسل فعلى در محاصره مثلث شوم، هواى نفس، دنیا و شیطان است. گرایش به دنیا و مادیگرى و حاکمیت و سیطره اربابان لذت گرایى و لذت پرستى و هجمه تبلیغات فرهنگى شیطان گرایان دیگر مجالی نگذاشته است که بشر خود را دریابد تا چه رسد به این که از گوهر خود به نام ایمان سؤال کند.

اضافه بر اینها ضعف شناخت در حوزه دین و حاکمیت عرفانها و معرفت هاى مصنوعى بر معرفت دینى، حضور ایمان و ارزش هاى دینى را در زندگى فردى و اجتماعى انسان غیرممکن ساخته است.

بنابراین براى بازیابى زندگى دینى انسان با ایمان، اضلاع مثلث بى دینى را باید مورد مطالعه قرار داد و قلمرو آنها را باید شناخت. در زندگى بشری و در تمام ابعاد و جهاتش، فردى و اجتماعى، سیاسى و فرهنگى و اقتصادى، این سه عامل مخرب و ویرانگر (هواى نفس، دنیا، شیطان) نقش اساسی بازی می کنند، بنابراین از بین رفتن و یا ضعف ایمان از این موارد آب مى خورد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد