خانه » همه » مذهبی » دروغ در اعمال

دروغ در اعمال


دروغ در اعمال

۱۳۹۳/۰۲/۳۱


۱۳۷۵ بازدید

دروغ در اعمال را توضیح دهید از منظر دانشمندان اخلاق بگویید؟

اعمال ناشی از نیت وفکر شخص است وشخصی که عملش با نیتش برابری ومساوات ندارد درواقع نوعی نفاق ودروغ عملی دارد ،مطالبی را که در ذیل می خوانید درباره دروغ اعم از لسانی ویا جوارحی است خوب توجه کنید!
دروغ سرچشمه همه گناهان :
در روایات اسلامی، دروغ به عنوان کلید گناهان ومنشاء گناهان دیگر، شمرده شده است ،درروایت ومطالب زیر،این موضوع کاملا مشهود است:
– در حدیثى از امام باقر( ع) مى خوانیم:« ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب، و الکذب شر من الشراب» خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهایى قرار داده و کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مى اندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است .
– امام حسن عسکرى (علیه السلام) مى فرماید: «جعلت الخبائث کلها فى بیت و جعل مفتاحها الکذب» تمام پلیدیها در اطاقى قرار داده شده، و کلید آن دروغ است .علی(علیه السلام) می فرمایند:« دروغ انسان را به سوی بدیها هدایت می کند و بدیها نیز به سوی آتش جهنم»
– پیامدهای زشت دروغ
الف) پیامدهای فردی
۱) نابودی ایمان : – دروغ با ایمان ناسازگار است و ضعف و نابودی آن را در پی دارد. حسن ابن محبوب می گوید: از حضرت صادق (ع) پرسیدم: یکون المومن بخیلا؟ قال: نعم، قلت: فیکون جبانا؟ قال: نعم، قلت: فیکون کذابا؟ قال: لا و لا خائنا، ثم قال: یجبل المومن علی کل طبیعه الا الخیانه و الکذب.آیا مومن ممکن است بخیل باشد؟ فرمود: بله آیا ممکن است ترسو باشد؟ فرمود بله.آیا ممکن است دروغگو باشد؟ فرمود:نه، مومن دارای هرسرشتی می شود، جز دروغ وخیانت.(۱)
– دروغ و خیانت هرگز در دل مومن یافت نمی شود. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: یطبع المومن علی کل خصله و لا یطبع علی الکذب و لا علی الخیانه. مومن هر سرشتی را می پذیرد، جز دروغ و خیانت . (۲)
– سرشت دروغگویی با ایمان ناسازگار است و ایمان را از قلب خارج می کند. در بیان امام باقر (ع) چنین آمده است: ان الکذب هو خراب الایمان. همانا دروغ، نابودی و خرابی ایمان است. (۳)
– امیر مومنان علی (ع) فرمود: جانبوا الکذب فانه یجانب الایمان. از دروغ بپرهیزید؛ چرا که ایمان را دور می کند. (۴)
– و نیز به همین دلیل این سخن از امیر مؤمنان (ع)نقل شده است: «لا یجد العبد طعم الایمان حتى یترک الکذب هزله وجده» بنده ای مزه ایمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی .
– دروغ سبب خرابی ایمان می شود امام باقر(ع) می فرماید« دروغ ویران کننده ایمان است».
2 ) دروغ کلید گناهان : امام حسن عسکرى (ع) مى فرماید: «جعلت الخبائث کلها فى بیت و جعل مفتاحها الکذب» تمام پلیدیها در اطاقى قرار داده شده، و کلید آن دروغ است .
3 ) دروغ در ردیف شرک به خدا: – رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: « آیا شما را از بزرگترین گناهان خبر ندهم ؟بزرگترین گناه شرک به خدا و درفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است»
4 ) تمام انبیاء دروغ را تحریم کردند:- امام صادق(ع) فرموده اند:« خدای عزوجل انبیاء را مبعوث نکرد مگر به راستی سخن و اداء امانت به نیک و فاجر»
5 ) دروغ بدترین بیماری: حضرت علی (ع) می فرماید« بیماری دروغ ، زشت ترین بیماری است»
6 ) محرومیت از هدایت الهی : دروغ، انسان را از هدایت الهی محروم می سازد. پروردگار عز و جل در قرآن کریم می فرماید: ان الله لایهدی من هو کاذب کفار. همانا خداوند دروغگوی ناسپاس را هدایت نمی کند. (۵) ان الله لا یهدی من هو مسرف کذاب. همانا خداوند کسی که اسراف کننده دروغگو است را هدایت نمی کند. (۶)
– آیه دیگر این است که، پس چرا خدایانشان مانع هلاکتشان نشدند بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ یعنى گمراه شدند و آنها را یارى نکردند و جمله اشاره دارد که یارى خدایانشان از آنها ممکن نیست و به وسیله آنها گمراه شدند و این نتیجه دروغ و شرک آنان بود که (به دروغ) آنها را خدایان خود گرفتند و بر خدا دروغ بستند که داراى شریک مى باشد
7) زمینه سازی کفر و نفاق: دروغ، گاه زمینه کفر یا نفاق را در انسان فراهم می سازد. زمانی که دل دروغگو از ایمان خالی شد، کفر یا نفاق به آن راه خواهد یافت؛ چنان که روایت شده: مردی خدمت رسول اکرم (ص) رسید و عرض کرد: یا رسول الله ما عمل اهل النار؟ قال النبی (ص): الکذب، اذا کذب العبد فجر و اذا فجر کفر و اذا کفر دخل النار. ای رسول خدا! کار اهل آتش چیست؟ پیامبر فرمود: دروغ. هرگاه دروغ گوید، فاسق می شود و هرگاه فاسق شود، کافر می شود و هرگاه کافر شد، در آتش قرار می گیرد؛ (۷) بنابراین، دروغ افزون بر دور ساختن ایمان از قلب انسان، زمینه کفر عملی او را نیز فراهم می کند.
– دوگانگی میان واقعیت و خبر شخص دروغگو، مایه پیدایش و رشد صفت پلید نفاق در دل او می شود امیر مومنان علی(ع) می فرماید: الکذب یودی الی النفاق. دروغ انسان را به نفاق می کشاند. (۸)
– طبق نقل حضرت صادق (ع)، پیامبر اکرم (ص) فرمود: ثلاث من کن فیه کان منافقا و ان صام و صلی و زعم انه مسلم؛۱) من اذا ائتمن خان ۲) و اذا حدث کذب ۳) و اذا وعدا خلف. سه چیز است که در هر کس باشد، منافق است؛ اگر چه روزه بگیرد و نماز بخواند و گمان کند که مسلمان است:۱) آن گاه که او را امین به شمار آورند، خیانت کند.۲) آن گاه که سخن براند دروغ گوید. ۳) آن گاه که پیمان بندد، پیمان شکند. (۹)
– (وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا- 28/ کهف) و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته ایم و از هوس خود پیروى کرده و [اساس] کارش بر زیاده روى است اطاعت مکن – پس بى خبرى دلش از حقایق، نتیجه دنباله روى از هواهاى نفسانى است. و امّا آیه سوّم (عَلى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً- 25/ انعام) در باره آندسته از اهل کتاب است که خداوند مى فرماید: تو را مانند فرزندانشان مى شناسند که پیامبر هستى امّا ایمان نمى آورند و ستمکارند (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ- 21/ انعام).پس علّت اینکه بر دلهاشان پرده اى از عدم فهم حقایق کشید شده نتیجه ستمگرى و افترا و دروغ خود آنهاست.
دل نیارامد ز گفتار دروغ ——— آب و روغن هیچ نفروزد فروغ (۱۰)
8) ضعیف ساختن مروت و جوانمردی :- پیامبر گرامی (ص) فرمود: اقل الناس مروه من کان کاذبا. جوانمردی در شخص دروغگو از همه کمتر است. (۱۱) آن گاه که دروغ، عادت فرد شود، چه بسا جوانمردی، یکسره از وجود او رخت بربندد؛ چنان که در سخنان گهربار حضرت علی(ع) آمده است: من کذب افسد مروته. هرکس دروغ گوید، جوانمردی خویش را تباه سازد. (۱۲) گوهرجوانمردی، جزبا راستی و درستی سازگار نیست، و روح جوانمردی، ازکژی و ناراستی گریزان است.حضرت در جای دیگر می فرماید: لا یجتمع الکذب و المروءه. دروغ و جوانمردی جمع نمی شوند. (۱۳)
9) فراموشی : از آنجا که خبرهای انسان دروغگو، با واقع مخالف است و مخالفت با واقع، حد و مرز و معیار واحدی ندارد، چه بسا خبرهای او از یک واقعه، با هم سازگار و یکسان نباشد. امام صادق (ع) فرمود: ان مما اعان الله به علی الکذابین، النسیان. همانا از کمک هایی که خداوند بر ضد دروغگویان می کند، فراموشی آنها است. (۱۴9)
10) سلب توفیق از رسیدن به برخی مقام ها و انجام برخی اعمال صالح: حضرت رسول (ص) فرمود: الکذاب لا یکون صدیقا و لا شهیدا. دروغگو، نه در زمره صدیقان درآید و نه در زمره شهیدان. (۱۵) – امام صادق (ع) فرمود: ان الرجل لیکذب الکذبه فیحرم بها صلاه اللیل فاذا حرم بها الرزق. همانا انسان دروغ می گوید؛ پس، از نماز شب محروم می شود؛ پس آنگاه که از نماز شب محروم شد، از روزی (گسترده که اثر نماز شب است ) محروم خواهد شد. (۱۶)
11) موجب لعن خدا و فرشتگان : دروغگویی به اندازه ای ناپسند است که موجب لعن خدا و فرشتگان شده، دروغگو را در شمار لعنت شدگان درگاه الهی قرار می دهد. رسول خدا (ص) می فرماید: فلعنه الله علی الکاذب و ان کان مازحا. خداوند دروغگو را لعنت کند؛ اگر چه شوخی کرده باشد. (۲۱)
– المومن اذا کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش فیلعنه حمله العرش. آن گاه که شخص مومن، بدون عذر دروغ گوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و از قلب او بوی گندی بیرون می آید که به عرش می رسد؛ آن گاه حاملان عرش الهی نیز او را لعن می کنند. (۲۲)
12) فقر و تنگدستی : زمانی که دروغ گفتن، رفتاری ثابت و عادی شود، فقر و تنگدستی را به بار می آورد و برکت را از زندگی می برد. امیر مومنان علی(ع) در شمارش سبب های فقر می فرماید: … و اعتیاد الکذب یورث الفقر. و عادت به دروغ، تنگدستی را به جای می نهد. (۲۳)
– رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: « دروغ روزی انسان را کم می کند»
13 ) عذاب ویژه دروغگویان: دروغگو از نماز شب محروم است در نتیجه از برکاتی که این عبادت بزرگ دارد محروم می ماند که از آن جمله سعه رزق است.عیسی بن مریم(ع) فرمود: « کسی که دروغگوئیش زیاد شود حسن و جمال و وقارش نزد خدا و خلق از بین می رود به طوریکه مردم از او متنفر و منزجر می شوند»
14 ) دروغ بدترین رباها: رسول خدا(ص) فرمودند:« بدترین و بالاترین رباها دروغ است» (زیرا در ربای اقتصادی سرمایه افراد از میان می رود لکن در دروغ اصل ایمان خدشه دار می شودو ربا خوار مالى دارد و آن را زیاد مى کند و دروغ گو از هیچ، چیزى درست مى کند). أَرْبَى الرِّبَا الْکذِبُ
15 ) سرزنش و پشیمانی : سرانجام دروغگویی، سرزنش شدن و پشیمانی از کرده خویش است؛ زیرا مردم دیر یا زود، به رفتار ناشایست و گفتار خلاف واقع دروغگو پی برده، او را خواهند شناخت. از حضرت علی(ع) نقل شده است:عاقبه الکذب ملامه و ندامه. سرانجام دروغ، سرزنش و پشیمانی است. (۲۴)
16 ) نابودی شرم و حیا : کسی که عادت کند بدون توجه به ارزش و منزلت انسانی دیگران، به آنها دروغ بگوید، پرده حیا میان خود و ایشان را دریده، بی شرم می شود، چنان که سرور پرهیزکاران حضرت علی(ع) فرموده است : لا حیاء لکذاب. دروغگو بی حیا است. (۲۵)
17) سرانجام دوزخ:- دروغ پیامد زشت دیگرش دوزخ و عذاب الهی است. از پیامبر خدا (ص) نقل شده است: ایاکم و الکذب فانه من الفجور و انهما فی النار. از دروغ بپرهیزید. همانا دروغ از فجور و ستمکاری است و همانا دروغ و فجور در آتش جای دارند. (۲۶) امیر مومنان علی(ع) هم می فرماید: ثمره الکذب المهانه فی الدنیا و العذاب فی الآخره.میوه دروغ، پستی در دنیا، و عذاب در آخرت است.(۲۷)
ب ) پیامدهای اجتماعی دروغ:
– دروغ به جز آثار سوء اخلاقی که در شاکله خود انسان دارد بنیان و شالوده جامعه را ویران می کند مثل موشهایی که سد سبا را با آن استحکام ویران کردند. دروغ در خانه ، دروغ در مدرسه ، دروغ در بازار و محله و اداره و … نظام خانواده و مدرسه و بازار و اداره و… را از هم می پاشد. دروغ آثار زیانباری از جهت فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی به دنبال دارد .
بی آبرویی: امام علی(ع):«الکذب یزری بالانسان» رسوایی: « والله مخرج ما کنتم تکتمون»
به قول علامه طباطبایی هر جزء نظام هستی با اجزاء دیگر و لوازمش مرتبط است . دروغگو اگر چیزی را پنهان کند لوازمش را چه کند لذا زود رسوا می شود. بر فرض گرگ یوسف را درید پیراهنش چرا سالم است؟ گندم کاشتی پس چرا جو سبز شد همین است که قرآن می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّار» و « ْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّاب »
– دروغ گو در اضطرار است : پیامبر(ص):« راستی آرامش است ولی دروغ هراس است» دروغگو درهیجان است که مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد، هر نابهنجاری آثار و تبعاتی در فرد و جامعه و در دنیا و آخرت به جا می گذارد. از مهم ترین آثار دروغگویی در حوزه اجتماعی، سلب اعتماد عمومی است. افزایش دروغ در میان افراد جامعه، هرگونه قضاوت و داوری درستی را سلب می کند و اشخاص در تعامل با یک دیگر نمی توانند به گفتارهای یک دیگر در هیچ حوزه ای اعتماد کنند.
– کاهش ارزش اجتماعی: دروغگو قابل اطمینان نیست و مردم به او اعتماد نمی کنند؛ از این رو نزد مردم ارزش ندارد. ارزش انسان در جامعه بشری، به اطمینان و اعتماد مردم به او است. آنگاه که شخصی وجهه و آبروی خاصی دارد، ارزشمند است و از بین رفتن اعتبار و آبرو، نابود کننده ارزش اجتماعی او است و دروغگویی، رفتار ناشایستی به شمار می رود که اعتبار انسان را از بین می برد.
– امیر مومنان علی(ع) می فرماید: الکذاب و المیت سواء فان فضیله الحی علی المیت الثقه به فاذا لم یوثق بکلامه بطلت حیاته. دروغگو و مرده یکسان هستند؛ زیرا همانا برتری زنده بر مرده، در اطمینان مردم به او است؛ پس وقتی مردم به سخن دروغگو اعتماد نکنند، زنده بودنش باطل است. (۱۷)
– امام صادق (ع) از عیسی ابن مریم (ع) نقل فرمود: من کثر کذبه، ذهب بهاءه. کسی که بسیار دروغ گوید، ارزشش نزد خدا و نزد خلق او از بین می رود. (۱۸)
– امیر مومنان علی (ع) می فرماید: ینبغی للرجل المسلم ان یجتنب مواخاه الکذاب فانه یکذب حتی یجی بالصدق فلا یصدق. شایسته است که مسلمان از دوستی و برادری با دروغگو بپرهیزد؛ زیرا او آنقدر دروغ می گوید که اگر سخن راستی هم بر زبان آورد، دیگر باور نخواهد شد. (۱۹) – این ناباوری تا آنجا گسترش خواهد یافت که مردم شخص دروغگو را طرف مشورت خویش نیز قرار نخواهند داد؛ چنان که امیر مومنان علی (ع) می فرماید: أ لا رای لکذوب. (دروغگو در مقام مشورت ) هیچ رایی ندارد (رایش بی ارزش است ). (۲۰)
– دروغ نابود کننده سرمایه اطمینان است: – مى دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى مى کشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است.در احادیث اسلامى مى خوانیم که پیشوایان دین از دوستى با چند طایفه از جمله دروغگویان شدیدا نهى کردند، چرا که آنها قابل اطمینان نیستند. على( ع ) در کلمات قصارش مى فرماید:
– «ایاک و مصادقة الکذاب فانه کالسراب، یقرب علیک البعید، و یبعد علیک القریب» از دوستى با دروغگو بپرهیز که او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور مى سازد . خدا نکند کسی معروف شود به دروغگویی که هیچ چیز شاید بیشتر از این به حیثیت انسان لطمه نمی زند.
«دروغ گفتن» عامل اصلی تمام فسادها:دروغ گویی مانند سایر بیماری های روانی و عاطفی، ابتدا از یک مساله ساده کوچک آغاز می شود و چنان چه به موقع درمان نشود، به یک بیماری روحی تبدیل می شود که مشکلات بسیاری را برای فرد مبتلا و دیگران فراهم می سازد . از نظر روانی، دروغ گویی برقرار کردن نوعی رابطه بیمار گونه با دیگران است که علاوه بر شخص، دیگران را نیز دچار ناراحتی و مشکل می کند . دروغ گویی عامل اصلی فسادهای دیگر است، به طوری که شاید بتوان گفت کلید ورود به سایر فسادهاست . «در یک کنفرانس سراسری آموزش و پرورش در سانفرانسیسکو گفته شد، تا وقتی که مدارس آمریکا نتوانند نسلی که دروغ نگوید، افترا نزند، قانون نشکند و به حقوق دیگران تجاوز نکند، به وجود آورند، نمی توانند خود را موفق بدانند . تدریس، خواندن، نوشتن، دانش، و هنر کافی نیست و نمی تواند هدف اصلی آموزش و پرورش باشد، بلکه مهم ترین وظیفه آموزش و پرورش، تدریس دروغ نگفتن است که عامل اصلی تمام فسادهاست .»
دروغگو مشکل روانی دارد: بسیاری از روانپزشکان دروغگویی دایمی را همیشه به عنوان نشانه ای از وجود مشکل روانی در نظر می گیرند که می تواند شامل بیماری هایی مثل توهم و خیالپردازی ، انواعی از بیماری های روانی و یا خود شیفتگی روانی باشد . دکتر چالرزدیک ، استاد روان شناسی دانشگاه ییل می گوید : در بعضی موارد نیز افراد دروغگو نشانه ای از وجود بیماری نداشته و صرفاً به دروغ عادت کرده اند . این گونه اشخاص صبح از خواب بیدار می شوند و انگار مجبور هستند که تا شب دروغ بگویند . در این حالت باید نوع زندگی و کار آنها مورد بررسی قرار گیرد و شاید به دلیل نوعی اجبار کاری یا فشار در زندگی روزمره مجبور به دروغگویی می شوند .
دکتر رابرفلدمن ، روانپزشک دانشگاه ماساچوست گروهی از افراد داوطلب را به دوربین مخفی مجهز کرد که حرکات آنها را در طی روز ثبت می کرد .
بررسی نتایج نشان داد که اکثر افراد طی روز از دروغ های مصلحت آمیز استفاده کرده اند . این دروغهای مصلحت آمیز اکثراً دلایل مشابهی دارند ؛ مثلاً اجتناب از توهین به دیگران و یا جلوگیری از اهانت به احساسات وعقاید اطرافیان ، پوشاندن و مخفی کردن اشتباهات شخصی ، خودداری کردن از ایجاد دردسرهای بیهوده و … اما هنگامی که دروغ به عنوان یک روش و استراتژی برای مقابله با مشکلات روزمره دائماً به کار گرفته شود، بسیار مضر و در واقع نوعی بیماری خواهد بود . گاهی اشخاص به دلیل عدم ناتوانی کافی در انجام وظایف محوله و یا عدم علاقه در کار یا تحصیل به دروغ روی می آورند .
محققان می گویند : مردم گاهی برای کسب موقعیت های مهم کاری یا اجتماعی و یا در برخورد با مسؤولیت های مهم خانوادگی برای این که بتوانند فرصت و مجالی برای خود بیابند به دروغ متوسل می شوند .
محققانی که در اوایل قرن بیستم به بررسی علمی پدیده دروغگویی پرداخته اند ، از حالتی نام برده اند که « بصیرت مضاعف » نامیده می شود و طی آن شخص در یک لحظه دو موضوع را در ذهن خود مرور می کند . یکی مربوط به آرزوهایش او در زندگی ایده آل و دیگری زندگی واقعی است و در اغلب موارد مورد اول بر دومی سایه می افکند ذهن را تحت تأثیر قرار می دهد .
در واقع در بعضی حالات ، شخص دروغگو از داستان های خود به وجد می آید و از آنان لذت می برد .در بسیاری از این موارد دروغگویی در واقع عمق بخشیدن به آرزوهای شخصی برای احساس جذابیت و لذت حتی برای لحظاتی کوتاه است. مثلاً زنی که رابطه عاشقانه خود با همسرش را بزرگنمایی کرده و یا شخصی که موفقیت های اجتماعی و یا ورزشی را بسیار بزرگتر جلوه می دهد ، در واقع چهره ای از خود نشان می دهد که دوست دارد آن گونه باشد و در واقع نشان از نقص شخصیت دارد . در آزمایشهای دیگر نشان داده شد که بسیاری از دروغگوها نشانه هایی ازعدم تعادل روانی و ضعف شخصیت را از خود نشان می دهند که گاهی در تجربیات دوران کودکی و نحوه تربیت ناصحیح خانوادگی اشخاص ریشه دارد . همه ما رویاهای خود را داریم ، همه در برخورد با حقایق تلخ زندگی می خواهیم خود را ایمن کنیم و همه ما از ذکر ناملایمات و شکست های گذشته خود اکراه داریم ؛ اما باید توجه داشت که هیچکدام از این مسائل نباید ما را به ورطه دروغگویی بکشاند که اینک به عنوان یک بیماری شناخته شده است .
«بی اعتباری »،«بی ایمانی»،«لعنت فرشتگان » …نتایج دیگریی از روایات در مورد دروغ !
« از جمله گناهان کبیره، بلکه قبیح ترین گناهان و خبیث ترین آنها دروغ است وآن صفتى است که: آدمى را در دیده ها خوار، و در نظرها بى وقع و بى اعتبار مى سازد. و سرمایه خجالت و انفعال، و باعث دل شکستگى و ملال. سبب و اساس ریختن آبرو در نزد خلق خدا، و باعث سیاه روئى دنیا و عقبى است. و آیات در مذمّت این صفت بسیار، و اخبار در نکوهش آن بى شمار است. خداوند کریم مى فرماید: «إنَّما یَفْتَرِى الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ » یعنى: «این است و جز این نیست که: به دروغ، افترا مى بندند کسانى که ایمان به خدا ندارند». «28»
پیامبراکرم- صلّى اللّه علیه و آله- فرمود که: «هرگاه مؤمنى بدون عذر شرعى، دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته بر او لعنت مى کنند. و از دل او تعفّن و گندى بلند مى شود و مى رود تا به عرش مى رسد. و خداى- تعالى- به سبب آن دروغ، گناه هفتاد زنا بر او مى نویسد، که آسان ترین آنها زنائى باشد که با مادر خود کرده باشد». «29» و از آن سرور پرسیدند که: «مؤمن، جبان است؟ فرمودند: بلى. عرض کردند: بخیل است؟ فرمود: بلى. عرض شد که: دروغگو است؟ فرمود: نه». «30»و فرمود که: «دروغ، روزى آدمى را کم مى کند». «31» و نیز از آن بزرگوار مروى است که: «واى بر آن کسى که سخن گوید به دروغ، تا حاضران را بخنداند. واى بر او واى بر او واى بر او». «32» و فرمود: «گویا مردى به نزد من آمد و گفت: برخیز. برخاستم با او روانه شدم تا رسیدم به دو نفر، یکى نشسته بود و دیگرى ایستاده، در دست او قلابى از آهن بود آن را فرو مى برد به یک طرف سر او و مى کشید تا به شانه او مى رسید، بعد از آن بیرون مى آورد به طرفى دیگر فرو مى برد. من گفتم این چه عمل است؟ گفت: این مرد نشسته ،مردى است دروغگو، که به این نحو در قبر، عذاب مى شود تا روز قیامت». «33» و فرمود: «شما را خبر دهم به بزرگترین گناهان کبیره، و آن شرک به خدا، و عقوق والدین، و کذب است». «34»
و حضرت امیر المؤمنین- علیه السّلام- فرمود که: «بنده اى مزّه ایمان را نمى یابد تا دروغ را ترک کند، خواه دروغ از روى شوخى و هزل باشد یا از جدّ». «35» و حضرت امام محمد باقر- علیه السّلام- فرمود که: «خداى- تعالى- از براى بدى، قفلها قرار داده است، کلید این قفلها شراب است، و دروغ بدتر است از شراب». «36»و فرمود که: «دروغ، خراب کننده بناى ایمان است». «37» و از حضرت امام حسن عسکرى- علیه السّلام- مروى است که: «جمیع اعمال خبیثه در خانه اى است و کلید آن خانه دروغ است». «38»
و مخفى نماند که: بدترین انواع دروغ، دروغ بر خدا و رسول و ائمه- علیهم السلام- است، یعنى: کسى مسأله اى گوید که: مطابق با واقع نباشد، یا حدیثى دروغ نقل کند و امثال این ها. و همین قدر در مذمت دروغ بر ایشان کافى است که: «روزه را باطل مى کند». «39» و باعث وجوب قضا و کفاره مى شود بنابر اقوى، همچنان که در کتب فقهیه مسطور است.»
پیامد ظاهری دروغ:
نقطه مقابل هر فرد پر نفوذترین مکان ارتباطی به شمار می رود به همین دلیل وقتی فردی اقدام به دروغگویی میکند ناخودآگاه سعی می کند در میدان دید مخاطب قرار نگرفته و سعی می کند که در زاویه(گوشه) قرار بگیرد. افراد دروغگو تمایل دارند دستانشان در خارج از میدان دید مخاطب قرار بگیرد و بطور معمول کف دست این افراد دیده نمی شود. از طرف دیگر اظهارات آنها به نظر بسیار سفت و سخت و قاطع می رسد و به موازات آن سعی می کنند میزان حرکات بدنی شان را به حداقل برسانند. به لبخند این دسته از افراد توجه کنید!! یک لبخند تمام عیار نیست و بیشتر شبیه به یک لبخند بیجا و ابلهانه است و تنها ماهیچه های محدودی از صورت را به خود اختصاص می دهد.
برخی دیگر از افراد در هنگام دروغ گفتن به شدت دچار تعریق می شوند. وقتی از افراد دروغگو زیاد سوال پرسیده شود عصبانی می گردند و به این ترتیب شدت تعریق شان زیاد می شود. اگر فکر میکنید طرف مقابل شما در حال دروغ گفتن است سعی کنید از او چندین سوال مشابه بپرسید و واکنش او را مورد ارزیابی قرار دهید. لبخند افراد دروغگو بیشتر شبیه به یک لبخند بیجا و ابلهانه است و تنها ماهیچه های محدودی از صورت را به خود اختصاص می دهد.
در پایان لازم به ذکر است که تا زمانی که دروغگویی به صورت عادت در نیامده باشد و جز شخصیت ثابت فرد نشده باشد معمولا با نشانه هایی توام است. این قبیل نشانه ها عبارتند از: پریدگی رنگ، واکنش های عضلانی، برافروختگی و سرخ شدن صورت، هیجان زیاد، ضربان قلب، رفتارهای تصنعی، تناقض گویی و فراموشی است اما در صورتی که دروغگویی استمرار یابد و جز شخصیت فرد درآید فرد بر واکنش های خود مسلط گردیده و از بروز علائم ظاهری جلوگیری می کند تا جایی که فرد بدون بروز هیچ گونه علائم و نشانه هایی به دروغگویی می پردازد.
پی نوشت
(۱). محدث نوری: مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۳، ح ۱۵۹۶۶.
(۲). علامه مجلسی: بحار الانوار ج ۷۴ ص ۱۶۰، ح ۱۵۰.
(۳). کلینی: کافی، ج ۲، ص ۳۳۹، ح ۴.
(۴). حر عاملی: وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۴۶، ح ۱۶۲۱۶.
(۵). زمر (۳۹): ۳.
(۶). غافر (۴۰): ۲۸.
(۷). محدث نوری: مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۹، ح ۱۰۳۰۵.
(۸). آمدی: غرر الحکم، ص ۲۲۰، ح ۴۴۰۸.
(۹). کلینی: کافی، ج ۲، ص ۲۹۰، ح ۸.
(۱۰). مولوی: مثنوی معنوی، دفتر سوم، قصه خورندگان پیل بچه.
(۱۱). محدث نوری: مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۷، ح ۱۰۲۹۵.
(۱۲). همان، ص ۲۲۱، ح ۴۴۱۵.
(۱۳). همان، ح ۴۴۱۷.
(۱۴). کلینی: کافی، ج ۲، ص ۳۴۱، ح ۱۵.
(۱۵). محدث نوری: مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۴، ح ۱۰۲۸۰.
(۱۶). حر عاملی: وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۶۰، ح ۱۰۳۰۵.
(۱۷). آمدی: غرر الحکم، ص ۲۲۰، ح ۴۳۸۶.
(۱۸). کلینی: کافی، ج ۲، ص ۳۴۱، ح ۱۳.
(۱۹). همان، ح ۱۴.
(۲۰). محدث نوری: مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۸، ح ۱۰۳۰۰.
(۲۱). همان، ج ۱۱، ص ۳۷۲، ح ۱۳۲۹۴.
(۲۲). همان، ج ۹، ص ۸۶، ح ۱۰۲۹۱.
(۲۳). حر عاملی: وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۴۷، ح ۲۰۷۰۴.
(۲۴). آمدی: غرر الحکم، ص ۲۲۱، ح ۴۴۱۳.
(۲۵). همان، ح ۴۴۱۶.
(۲۶). محدث نوری: مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۸، ح ۱۰۳۰۲.
(۲۷). آمدی: غرر الحکم، ص ۲۲۰، ح ۴۴۰۰.
(28) نحل، (سوره 16)، آیه 105.
(29) جامع السعادات، ج 2، ص 322.
(30) بحار الأنوار، ج 72، ص 262، ح 40.
(31) کنز العمال، ج 3، ص 623، خ 8220.
(32) بحار الأنوار، ج 72، ص 235، در بیان ح 2. و کنز العمال، ج 3، ص 621، خ 8215.
(33) محجة البیضاء، ج 5، ص 241. و احیاء العلوم، ج 3، ص 117.
(34) محجة البیضاء، ج 5، ص 242. و احیاء العلوم، ج 3، ص 118.
(35) کافى، ج 2، ص 340، ح 11.
(36) کافى، ج 2، ص 338، ح 3.
(37) کافى، ج 2، ص 339، ح 4.
(38) بحار الأنوار، ج 72، ص 263، ذیل ح 46.
(39) کافى، ج 2، ص 340، ح 9.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد