خانه » همه » مذهبی » معنا و مصادیق و آثار انفاق

معنا و مصادیق و آثار انفاق

در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید . الف. «انفاق» بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مال هاى خویش در راه جهاد و دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است می­باشد.[1] قرآن می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ…؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزى داده ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و… ».[2] انفاقی خیر و نیکو است که انسان‌، بهترین و ارزشمندترین مال خود را در راه خدا بدهد: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی‌َ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّون‌َ؛ هرگز به نیکی و نیکوکاری نمی‌رسید، مگر آن که از آن چه دوست می‌دارید در راه خدا انفاق کنید».[3] امام صادق – علیه السلام- شکَر صدقه می داد. به ایشان عرض شد: آیا شکَر صدقه می دهید؟ فرمود:آری، شکَر را از هر چیز دیگری بیشتر دوست دارم و از این رو خوش دارم آن چه را بیشتر دوست دارم صدقه دهم.[4]
ب. انفاق مصادیق و موارد متعددی دارد و انفاق مالی و انفاق علم و معارف و حقایق و انفاق آبرو و مانند آن را شامل می شود .اگرچه با جستجو در آیات و روایات بیشترین مصداقی که برای انفاق به ذهن متبادر می شود همان معنای انفاق در اموال به نیازمندان و صدقه دادن به افراد محتاج است اما به جهت فراگیر بودن معنا و مفهوم رزق در کریمه «یأیها الذین ءامنوا أنفقوا مما رزقناکم» (بقره/254) میتوان گفت رزقی که در این آیه کریمه بدان اشاره شده و مومنین رابه انفاق ارزاقی که بدانها رسیده توصیه نموده، اختصاص به انفاق مالی نداشته و انفاق به اموری چون انفاق علم و دانشِ خویشتن به افرادی که داری گنجایش و ظرفیت وجودی هستند، نیز سرایت میکند. چرا که رزق در آیه کریمه فوق، معنای وسیع و فراگیری داشته و شامل علومی که بر دل و جان انسان وارد شده و رزق حقیقی نفوس به شمار می آید نیز قرار می گیرد .
این معنای از رزق در بعضی روایات نیز مورد تائید قرار گرفته است. به عنوان مثال امام على علیه السلام در روایتی می فرمایند: «کلُّ شَیءٍ یَنقُصُ عَلَى الإنفاقِ إلاّ العِلمَ» (غرر الحکم : 6888) یعنی هر چیزى با انفاق نمودن و خرج کردن کم مى شود، مگر دانش. از این بیان حضرت استفاده می شود که اصطلاح انفاق اختصاص به انفاق در مال نداشته به ارزاق معنوی چون علم نیز تعلق می گیرد .
ت. آثار انفاق:
انفاق آثار فردی و اجتماعی، دنیوی و اُخروی در پی دارد، برخی از آثار آن را بیان می کنیم:
1.انفاق، سبب آمرزش: «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ ؛ اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مى بخشد ».[5]
2.انفاق، معامله پر سود با پروردگار:«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَّ؛ کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى کنند، و نماز را بر پا مى دارند، و از آنچه به آنها روزى داده ایم در پنهان و آشکار انفاق مى کنند، آنها امید تجارتى دارند که نابودى و فساد و کساد در آن نیست».[6]
تلاوت درآیه به معنى قرائت خالى از تفکر و اندیشه نیست، بلکه خواندنى مراد است، که سرچشمه فکر باشد. فکرى که سرچشمه عمل صالح گردد، عملى که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد که مظهر آن نماز است، و از سوى دیگر به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است. انفاق از تمام آن چه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فکر نیرومندش از اخلاق و تجربیاتش، و در یک کلام، از تمام نعمتهای خدا دادى. این انفاق گاهى مخفیانه صورت مى گیرد تا نشانه اخلاص کامل باشد «سرا» و گاه آشکارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود «علانیة».
3.انفاق مایه فزونى نه کمبود: «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ بگو: پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد توسعه مى دهد و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مى سازد، و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مى کند و او بهترین روزى دهندگان است».[7]
انفاق یک درهم در راه خدا مانند دانه‌ای می‌ماند که با کاشته شدن، به هفت خوشه و هر خوشه به صد دانه تبدیل می‌شود. البته خداوند چه بسا آن را برای برخی چند برابر می کند؛ «مثل الّذین ینفقون أموالهم فی سبیل الله کمثل حبّة أنبتت سبع سنابل فی کلّ سنبلة مائة حبّةٍ والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیمٌ؛ کسانی که تموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یک صد دانه باشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد، دو یا چند برابر می کند؛ و خدا وسیع و دانا است».[8]پیامبر – صل الله علیه و آله و سلم – می فرماید:« مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه؛ کسى که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود».[9]4. آثار فردی انفاق: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ…؛ منافع انفاق به خود شما بازگشت مى کند…».[10] این مطلب را باید دانست که هر کار خوب و سازنده و یا کار ناشایست به خود ما اثرش بر می گردد. بنابراین با دانستن این مطلب انگیزه و شوق انسان بیشتر می شود که، به سمت کارهای درست رو بیاورد و از اعمال نادرست دوری کند.
5. برخورداری از اجر بزرگ: « آمنوا بالله و رسوله و أنفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه فالذین آمنوا و أنفقوا لهم أجر کبیر؛ به خدا و پیامبر او ایمان آورید و از آن چه شما را در(استفاده از) آن جانشین کرده است انفاق کنید؛ زیرا کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کنند پاداش بزرگی خواهند داشت».[11] به راستی این چه پاداش عظیم و بزرگی است که خدای با این عظمت آن را بزرگ می شمرد؟!
در مورد انفاق و دیگران باید دقت داشت که عزت نفس فردی که به او کمک می شود زیر سوال نرود. فقیری از انصار برای تقاضای کمک، نزد امام حسین – علیه السلام – آمد. آن حضرت قبل از آن که فقیر سخن بگوید به او فرمود: برادر انصاری! چهره ی خود را از ذلت تقاضا کردن حفظ کن و تقاضای خود را در صفحه ای بنویس. من به خواست خدا، آن چه را مایه ی شادمانی ات به تو خواهم داد.[12] به راستی حسینی که جان خود را در راه خدا می دهد، مال دیگر برای او چیزی نیست!
در این روایات که در مورد انفاق می باشد، مقداری تأمل کنید:
پیامبر اکرم- صل الله علیه و اله وسلم- می فرماید:« هیچ مالی بر اثر صدقه دادن کم نشده است، پس اعطا کنید و نترسید».[13]امام علی – علیه السلام- می فرماید:« راستی شما به دادن آن چه عطا می کنید نیازمندترید تا نیاز فقیر به آن چه از شما می گیرد».[14]
بیاید برای امام زمان – علیه السلام- گاهی صدقه و انفاقی را انجام دهیم و به محضرش هدیه دهیم.
کتاب جهت مطالعه ی بیشتر؛
آموزه های اخلاقی- رفتاری امامان شیعه-علیهم السلام-، محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی، بوستان کتاب.
[1] . طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515
[2] . بقره/254.
[3] . آل عمران‌/ 92.
[4] . میزان الحکه، ج12، ص385.
[5] . بقره/271.
[6] . فاطر/ 29.
[7] . سبأ /39.
[8] . بقره/261.
[9] . عروسى حویزى، عبد على بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان، تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى ، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج 4 ص 340.
[10] . بقره/272.
[11] . حدید/7.
[12] . آموزه های اخلاقی- رفتاری امامان شیعه-علیهم السلام-، ص54.
[13] . میزان الحکمه، ج12، باب انفاق.
[14] .همان.
 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد