خانه » همه » مذهبی » فرقه قرآنیون

فرقه قرآنیون


فرقه قرآنیون

۱۳۹۳/۰۲/۰۶


۱۹۷۹ بازدید

فرقه ای به نام قرآنیان داریم؟

قرآنیان یا قرآنیون، نامی است که بر جریانی اسلامی اطلاق شده که در مصر پیدا شده و به طور محدود در داخل مصر و بیرون از آن طرفدارانی پیدا کرده است. قرآنیون نامی است که در اصل دشمنان آنان بر ایشان گذاشتند؛ اما آنان ایرادی نمی بینند که به این نام خوانده شوند؛ بلکه آن را شرافتی برای خود می دانند و بر خود «اهل قرآن» اطلاق می کنند. ویژگی فکری جریان قرآنیون عبارت است از عدم اخذ احادیث و روایاتی که به حضرت محمد پیامبر اسلام(ص) نسبت داده می شود یا به سنت نبوی معروف است؛ بنابراین قرآنیون به قرآن به عنوان مصدر تشریع بسنده می کنند؛ زیرا معتقدند، خدا حفظ آن را وعده کرده و فرموده است: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ1؛ ما قرآن را خود نازل کرده ایم و خود نگهبانش هستیم. و با استناد به آن می گویند: قرآن یگانه کتابی است که تمام مسلمانان بر درستی اش اتفاق نظر دارند؛ در حالی که در باره درستی احادیث اختلاف بسیاری میان فرقه های اسلامی گوناگون وجود دارد؛ حتی در میان هر فرقه میان علمایشان اختلاف وجود دارد. قرآنیون به اقوال سلف یا اجماع علماء یا قیاس و جز آنها که از مصادر تشریع سنی یا شیعی یا دیگر فرقه ها شمرده می شود، اعتنایی ندارند. قرآنیون بر این فرقه ها «ادیان زمینی» اطلاق می کنند. بر همین اساس، آنان با فکر اسلامی که از عصر محمد بن ادریس شافعی رایج شد، مخالف اند و آن را انحراف در اسلام صحیح ومخالف آن می شمارند.پیدایش:برخی از پژوهشگران بر این نظرند که فکر انکار سنت برای اولین بار از سوی خوارج اظهار شد که اقامه حد سنگسار زناکار و مسح کردن بر کفش و دیگر تشریعاتی را که از رهگذر روایت از پیامبر بود و در قرآن وجود نداشت، رد کردند. اگر چه می توان گفت بنیانگذار آن، عمر و ابوبکر بوده اند. چون عمر بن خطّاب اوّلین کسی است که شعار «حسبنا کتاب الله» را سر داده است؛ و در زمان ابوبکر و عمر بود که احادیث نبوی سوزانده شدند و تا زمان امیرمومنان(ع) نقل حدیث نبوی ممنوع بوده است. اما در دوره جدید فکر انکار سنت در هند در فاصله اشغال انگلستان از سوی احمد خان اظهار شد که قرآن را با روش عقلی تفسیر کرد و برای پذیرش حدیث شروط سختی را قرار داد که بر اساس آن بیش تر احادیث را انکار می کرد؛ سپس عبد الله جکر الوی در پاکستان کار او را پی گرفت. او به تدریس حدیث اشتغال داشت؛ به همین رو با شماری از شبهاتی درباره حدیث رو به رو شد تا آنجا که در نهایت به انکار حدیث به طور کلی روی آورد و این که قرآن تنها چیزی است که خداوند بر پیامبر اسلام(ص) نازل کرده است. او گروهی را به نام «اهل ذکر و قرآن» بنیان نهاد که از طریق آن ادعا کرد که قرآن تنها منبع احکام شرعی است و در این زمینه کتاب های بسیاری را تألیف کرد و فکر احمد الدین امرتسری بینانگذار گروه امت مسلمان را بنیان نهاد که به افکار او دعوت می کرد و پس از آن غلام احمد پرویز به آن دعوت می نمود. سپس شروع کرد، دیگران را به افکار خود از رهگذر مجله طلوع الاسلام که آن را برای همین هدف تأسیس کرده بود، دعوت کند. پیوسته این افکار در شبه قاره هند تاکنون وجود دارد. دکتر احمد صبحی منصور رهبر معنوی قرآنیون در مصر و جهان عرب بر این نظر است که ریشه های قرآنیون از حرکت اصلاحی شیخ محمد عبده در سال 1905م شروع شده است. او می گوید: محمد عبده حدیث و تصوف را رد کرد و بخاری را نقد نمود و شفاعت را منکر شد؛ اما شاگردش محمد رشید رضا با مبانی او مخالفت کرد و با سلفیه همکاری نمود. او استاد حسن بنا بنیانگذار گروه اخوان المسلمین بود. او می گفت: آثاری از مکتب محمد عبده دراین زمینه هست و آخرین کس شیخ محمد شلتوت شیخ اسبق الازهر بود و پیش از آن شیخ مرتضی مراغی بود که شیخ محمود شلتوت در آن زمان مدیر کتابخانه الازهر بود. دکتر منصور در آغاز به تدریس در الازهر به سال 1977 اشتغال داشت؛ اما بعد با علمای دینی اعم از صوفیه و سلفیه درگیر شد و کار به آنجا کشید که از در سال 1987 به اتهام انکار سنت از شغلش برکنار شد و در پایان همین سال دو ماه به زندان افتاد. بعد از آن به طور مستقل از طریق کتاب ها ومقالات و بحث ها و جلساتش در «مرکز ابن خلدون» و جاهای دیگر افکارش را تبلیغ می کرد. دکتر منصور می گوید: ما گروه بزرگی از استادان دانشگاه و وکلاء و گروه های دیگر شده بودیم و همگرایی میان ما رو به ازدیاد بود و در سال 2002م من در مساجد قاهره و جاهای دیگر سخنرانی می کردم. تا این که بعد از بستن مرکز ابن خلدون و موج دستگیری به اتهام تحقیر مذاهب ناچار شدم به عنوان پناهنده سیاسی به امریکا بروم. روش قرآنیون: روش قرآنیون در تدبر قرآن روشی عقلی است که بر فهم قرآن با قرآن متکی است. آنان عبارت «تفسیر قرآن» را رد می کنند؛ زیرا عقیده دارند، تفسیر برای چیز غامض و پیچیده است؛ در حالی که قرآن برای فهم و تدبر آسان قرار داده شده؛ همان طور که در خود قرآن چنین ذکر شده است. قرآنیون روایات اسباب نزول و تفسیرهای مذکور در کتب گذشتگان را نیز رد می کنند. آنان معتقدند، عموم مسلمانان تفسیرهای گذشتگان و روایات اسباب نزول را تقدیس می کنند ولو آن که با قرآن معارض باشد و از این طریق کلام بشری را که در درستی متن و سندش تردید است، بر کلام الهی که به درستی اش قطع وجود دارد، مقدم می شمارند. آنان با تکیه بر فهم قرآن با قرآن مصطلحات قرآن را فهم می کنند. اندیشه ها و باورها:برخی از مهم ترین اندیشه های قرآنیون از این قرار است:
الف. یکی از اندیشه های قرآنیون این است که در قرآن ناسخ و منسوخ وجود ندارد. آنان بر خلاف باور رایج معتقدند که هیچ آیه حکم آیه دیگری را نسخ نکرده و کلمه «آیه» در عبارت «مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا»2؛ هیچ آیه ای را منسوخ یا ترک نمی کنیم مگر آنکه بهتر از آن یا همانند، آن را می آوریم آیا نمی دانی که خدا بر هر کاری تواناست. به معنای معجزه است.
ب. دیگر از اندیشه های آنان این است که حدیث منبع تشریع نیست. قرآنیون آنچه را که احادیث نبوی نامیده می شود، منسوب به پیامبر اسلام(ص) نمی دانند و روشی که در تصحیح احادیث نبوی اتخاذ شده است، فاقد بی طرفی و مخالف روش صحیح علمی می شمارند؛ بر این اساس، بسیاری از احادیث از صحاح که مسلمانان تا امروز در آن اختلاف دارند، خارج می شود. به علاوه معتقدند که تصحیح این احادیث نبوی متکی بر نظر صاحبان صحاح است و قابل رد و قبول است. افزون بر این عقیده دارند، پیامبر اسلام(ص) از کتابت احادیثی که اکنون در صحاح است، نهی کرده است و این احادیث تا قرن سوم هجری یعنی بعد از متجاوز از 280 سال از وفات پیامبر(ص) تدوین نشد. علاوه بر آن بسیاری از احادیث جعلی و اختلافی طی این سه قرن پدیدار شد؛ از این رو قرآنیون سنت قولی یا آنچه که احادیث نبوی نامیده می شود، از منابع تشریع اسلامی نمی شمرند؛ بر این اساس طبق نظر آنان روا نیست که شریعت بر پایه هایی مشکوک احادیث نبوی بنا شود. در باره اصل احادیث نبوی دکتر احمد صبحی می گوید: امویان به منظور پایه دار کردن حکومتشان احادیثی را ساختند که مقام معاویة بن ابی سفیان جد امویان را بالا ببرد و مقام مخالفان آنان مثل علی بن ابی طالب و فرزندانش یا عبد الله بن زبیر و دیگران را پایین آورد. به همین رو آن احادیث را قصه گویان در خیابان ها و مساجد نقل می کردند؛ همان طور که عباسی ها در بزرگداشت ابن عباس چنین کردند. خلفای این دو دولت از طریق علمای دینی درباری به جعل احادیثی مثل قتل مرتد پرداختند و آنها را به پیامبر نسبت دادند تا به تثبیت حکومتشان کمک کنند و از مخالفانشان رهایی پیدا کنند و این احادیث در پیدایش جبری ها در دوره اموی مؤثر بود و به موجب آن هر امری از جمله وجود حاکمان برای انسان مقدر دانسته شد.
دکتر منصور معتقد است، غرضی که ورای این احادیث بود، عبارت بود از سرگرم ساختن مردم به امور فرعی تا به مطالبه حقوقشان و آزادی اندیشه نپردازند. قرآنیون معتقدند، بعضی از احادیث را گروهی از فارس ها جعل کردند تا قدرت از دست رفته اشان را احیا کنند. در عین حال، قرآنیون به آنچه که آن را سنت فعلی می نامند، عمل می کنند و آن عبارت از افعالی است به نحو تواتر نقل شده است؛ مثل کیفیت نماز و حج و زکات و دیگر اموری که جزئیات آنها در قرآن ذکر نشده؛ اما نسل اندر نسل نقل شده است و تقریباً تمام مسلمانان بر کیفیت انجام آنها اتفاق نظر دارند؛ بدون این که نیازی به احادیث موجود در کتب حدیث باشد. قرآنیون معتقدند، سنت پیامبر عبارت از همان عمل پیامبر به آنهایی است که در قرآن آمده است و نه بیش از آن. بنابراین بر مسلمانان است که از طریق عمل به آنچه که در قرآن آمده است، به پیامبر تأسی کنند؛ چنان که در قرآن آمده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً»3؛ برای شما اگر به خدا و روز قیامت امید می دارید و خدا را فراوان یاد می کنید، شخص رسول الله مقتدای پسندیده ای است.ج. دیگر از اندیشه های قرآنیون این است که اسلام به نظر آنان به دولتی عرفی می خواند که میان مردم کشور بر اساس نژاد یا دین یا جز این ها فرقی نگذارد؛ چنان که نظام دموکراسی و مردم بر مردم چنین است. به باور قرآنیون حکومت اسلامی آزادی اندیشه و بیان و رعایت حقوق بشر و آزادی های فردی را تضمین می کند و وظیفه ندارد، مردم را به زور به بهشت ببرد. قرآن هیچ کیفر دنیوی بر ضد مرتکبان گناهانی که زیانی به دیگران نمی رساند و جزو آزادی های فردی است، ذکر نمی کند. نیز هیچ کیفری را ضد کسانی که تفکرشان را بیان کنند یا عقیده اش را تغییر بدهند و دینش را عوض کنند، ذکر نمی کند؛ بلکه بر عکس به آزادی عقیده و آزادی بیان و احترام اندیشه مخالف فرا می خواند.
ـ نقد این تفکّر:
1ـ اینها از آنجا که منکر حدیث می باشند، لذا قاعدتاً باید نماز هم نخوانند. چون کیفیّت نماز در قرآن کریم نیامده است. اینها مدّعی اند که کیفیّت عباداتی چون نماز نسل به نسل و با تواتر منتقل شده و مسلمین بر آن اجماع دارند؛ حال آنکه این پنداری است در نهایت سستی. افزون بر این که شیعه در کیفیّت نماز با اهل سنّت اختلاف دارد، خود اهل سنّت نیز بر سر کیفیّت نماز و وضو و امثال آن اتّفاق نظر کامل ندارند. لذا اگر اینها حقیقتاً راست می گویند باید اکثر سنن نبوی را کنار بگذارند؛ جز چند موردی را در قرآن کریم به صراحت بیان شده اند. امّا چنین نمی کنند؛ چون می دانند که اگر چنین کنند نسلشان منقرض می شود. چرا که به محض اتّخاذ چنین موضعی علمای اسلام حکم ارتدادشان را صادر خواهند نمود.
2ـ طبق آیه 7 آل عمران خداوند متعال به صراحت بیان نموده که برخی از آیات متشابهند و معنی واقعی آنها را نمی داند مگر خدا و راسخان در علم. حال اگر اینها نتوانستند معنی آیه ای را از سایر آیات بفهمند چه می کنند؟! اگر خودشان را راسخان در علم می دانند به چه دلیل؟! راسخ در علم یعنی کسی که علم او صد در صد یقینی است و خطا برنمی دارد. لذا هر عاقلی می فهمد که راسخ در علم بودن یعنی معصوم بودن در فهم. لذا طبق این آیه آنها باید از معصوم تبعیّت کنند.
3ـ اینها مدّعی اند که اخبار متواتر را قبول دارند. امّا دروغ می گویند. چون حدیث غدیر و حدیث ثقلین متواتر است ولی برخلافش رفتار می کنند. طبق حدیث ثقلین، رسول خدا(ص) به صراحت بیان داشته که وظیفه امّت تبعیّت از قرآن و عترت است نه قرآن تنها.
4ـ اینها مدّعی اند که قرآن کتاب آسانی است و بدون کمک احادیث به راحتی فهمیده می شود. می توان صدها آیه را برای اینها مطرح نمود که اگر احادیث را کنار بگذارند قادر به فهم مقصود آنها نخواهند بود.برای نمونه:ـ سوره کوثر با صرف نظر از شأن نزولش قابل فهم نیست؟ مصداق کوثر چیست؟ بدون حدیث هر چه بگویند، تفسیر به رأی و حدس خواهد بود. ـسوره فیل را با صرف نظر از شواهد روایی معنی کنند. اگر اینها حدیث را کنارگذاشته اند، تاریخ را به نحو اولی باید کنار بگذارند. چون اکثر نقلهای تاریخی یا همان احادیثند یا فاقد سند متعبرند یا اسناد ضعیف دارند. ـ با صرف نظر از احادیث، منظور از بلد امین در سوره تین چیست؟ بدون حدیث هر حرفی بزنند حدس است نه یقین. آیا مکّه مراد است؟ آیا مدینه مراد است؟ آیا حجاز مراد است؟ یا … ؟ اینها ممکن است بگویند: این سوره مکّی است؛ پس مکّه مراد است؛ و سوره بلد را هم شاهد بیاورند. امّا این کار را نمی توانند بکنند؛ چون بدون احادیث شأن نزول، نمی توان مکّی و مدنی بودن سوره ها را با قطع مشخّص نمود، مگر از روی حدس و تخمین. ـ با صرف نظر از حدیث، آیه 7 سوره ضحی ، کفر و شرک رسول الله(ص) در قبل نبوّتش اثبات می شود، که یقیناً درست نیست؛ و بدون حدیث، تأویل این آیه خلاف اطلاق آیه و تفسیر به رأی خواهد بود. مگر اینکه عصمت رسول خدا(ص) را با برهان عقلی اثبات کنند؛ که اگر چنین کنند، باعث خوشحالی است. امّا از سنّی جماعت چنین خرق عادتی بعید می نماید. ـ منظور از والد و ولد در سوره بلد کیستند؟ بدون حدیث، هر سخنی در این باب، حدس و تخمین می باشد؛ که حقّی را اثبات نمی کند. اینها اگر حدیث نبوی را کنار بگذارند چاره ای جز تفسیر ظنّی و تخمینی قرآن نخواهند داشت؛ که این نوع تفسیر از منظر قرآن مذموم می باشد. «وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ» (الأنعام:116) «وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ » (یونس:36)
5ـ اینها مدّعی اند که در اموری که تمام مسلمین بر آن اتّفاق نظر دارند، تابع مسلمین هستند؛ امّا دروغ می گویند. چون تمام مسلمین ـ اعمّ از فِرق شیعه و اهل سنّت ـ سنّت پیامبر(ص) را واجب الاتّباع دانسته و روایات نبوی را با رعایت ضوابطی قبول دارند. لذا اعتقاد اینها تناقض درونی دارد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد