۱۳۹۳/۰۲/۰۶
–
۱۸۱۴ بازدید
لطف فرموده معنای لغوی کلمات الیاس.یسع.آسیه. خدیجه.لوط.شعیب. لقمان.سلیمان. عزیر.راباذکر منبع یامنابع کتاب باعنوان آن کتاب و نویسنده آن بیان فرموده باتشکر التماس دعا
با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکزبه معنای نام های مورد پرسش توجه کنید .1. الیاسالیاس یا ایلیا (به عبری: אליהו الیاهو) پیامبر عبرانی است که در مبارزه با پرستش بعل و در نتیجه نجات آیین یهوه از خطر تحریف و تباهی، با موسی در یک مقام قرار میگیرد. نام او در عبری معنای «یهوه خدای من است» را میدهد. واژة الیاس بنابر نظر بیشتر لغویان، واژه ای عجمی است؛ شکل عبری، سریانی، حبشی و یونانی این کلمه، افزون بر نشان دادن قدمت این نام، بر غیر عربی بودن آن هم دلالت دارد.
2. یسع
معنای اسم یسع یا یشع در زبان عبری به معنی نجات دهنده است .
2.شعیب
شُعیب یک نام پسرانه عربی است . در باره ی معنی آن نظر یکسان وجود ندارد . اغلب آنرا مُصَغَّر یعنی کوچک شده ی شِعب می دانند به معنی درّه ی کوچک .
از جمله معنای ان توشه دان از چرم دوخته و یا توشه دان از دو طرف بریده است . (منتهی الارب ) به معنای مشک کهنه و مشکی که از پوست می باشد نیز آمده است . (از اقرب الموارد)
3.لوط
معنای این واژه که ریشه سریانی دارد به درستی معلوم نیست. اما در لغت عرب [که در معنای بسیاری از واژهها به سریانی نزدیک است] به معنای بوی خوش، مبحت، نزدیک شدن و چسبیدن است.
در لغت نامه دهخدا معانی چادر و رداء و ربا و مرد چست دست اندازنده درکارها و چیز درچسبنده برای ان ذکر شده است .
4. لقمان
کلمة لقمان در قرآن، عَلَم برای شخصی حکیم و فرزانه است که پندهای حکیمانهای به فرزندش میداده است. در این که در زبان غیر عربی، این کلمه به چه معنا بوده، لغتشناسان چیزی نگفتهاند.
5.آسیه
آسیه بنت مزاحم یکی از چهار زن برگزیده در دین اسلام است. کلمه آسیه در لغت به معنی شفادهنده است، و نام او را از نام آمنیا ملکهٔ مصر مشتق دانستهاند.
6. خدیجه
در تعیین معنای این اسم باید دقت شود که «خویلد» پدر حضرت خدیجه علیهاالسلام از بزرگان و شخصیتهاى برجسته قریش و پیرو آئین ابراهیم بود که وضعیت مالى بسیار خوبى داشته و در بین مردم صاحب نام و احترام بسیارى بود.
چنین مردی (و هر کس دیگری که پدر یک خدیجه است) وقتی صاحب یک دختر میشود، او را «کره شتر زودتر از موعد به دنیا آمده» یا «بچه ی شش ماهه به دنیا آمده» (به قول بعضی از به اصطلاح دانشمندان واژه شناس) نام می گذارد.
بنا بر این باید احتمال داد که معانی لطیف دیگری نیز برای این اسم وجود داشته باشد که با کمی تحقیق بیشتر ملاحظه میشود:
* الخدیجة هی النخلة المثمرة .
(یعنی درخت نخل بارور)
* الخدیجة هی السحابة الممطرة .
(یعنی ابر باران زا)
7. سلیمان
سُلَیمان (به عبری: שְׁלֹמֹה، تلفظ: اِشلومو) (به انگلیسی: Solomon) نام شخصیتی تاریخی در قرآن و کتاب مقدس است.
نام سلیمان در زبانهای سامی به معنای «آشتی» است (همریشه با سلام عربی) و در کتاب عهد عتیق (تَنَخ) از او با نام جدیدیه هم یاد شدهاست.
8. عزیر
عُزَیْر (به عربی:عزیر، به معنی «یاری») نام یکی از شخصیتهای است که در قرآن نامش ذکر شده است. قرآن صراحتاً او را یک پیامبر ندانسته است، ولی بسیاری از مفسران بر اساس احادیث، او را یکی از پیامبران میدانند. قرآن بیان میدارد که گروهی از یهود عُزیر را پسر خدا دانسته و کافر شدند.
بسیاری معتقدند عزیر مأخوذ از کلمه عبری عزرا میباشد، که یکی از پیامبران یهودیان است. برخی از روایات عزرا را برادر عزیر دانستهاند. برخی از پژوهشگران هم عزیر را نه عزرا(Ezra)، بلکه عزاریا(Azariah) میدانند.
9.
2. یسع
معنای اسم یسع یا یشع در زبان عبری به معنی نجات دهنده است .
2.شعیب
شُعیب یک نام پسرانه عربی است . در باره ی معنی آن نظر یکسان وجود ندارد . اغلب آنرا مُصَغَّر یعنی کوچک شده ی شِعب می دانند به معنی درّه ی کوچک .
از جمله معنای ان توشه دان از چرم دوخته و یا توشه دان از دو طرف بریده است . (منتهی الارب ) به معنای مشک کهنه و مشکی که از پوست می باشد نیز آمده است . (از اقرب الموارد)
3.لوط
معنای این واژه که ریشه سریانی دارد به درستی معلوم نیست. اما در لغت عرب [که در معنای بسیاری از واژهها به سریانی نزدیک است] به معنای بوی خوش، مبحت، نزدیک شدن و چسبیدن است.
در لغت نامه دهخدا معانی چادر و رداء و ربا و مرد چست دست اندازنده درکارها و چیز درچسبنده برای ان ذکر شده است .
4. لقمان
کلمة لقمان در قرآن، عَلَم برای شخصی حکیم و فرزانه است که پندهای حکیمانهای به فرزندش میداده است. در این که در زبان غیر عربی، این کلمه به چه معنا بوده، لغتشناسان چیزی نگفتهاند.
5.آسیه
آسیه بنت مزاحم یکی از چهار زن برگزیده در دین اسلام است. کلمه آسیه در لغت به معنی شفادهنده است، و نام او را از نام آمنیا ملکهٔ مصر مشتق دانستهاند.
6. خدیجه
در تعیین معنای این اسم باید دقت شود که «خویلد» پدر حضرت خدیجه علیهاالسلام از بزرگان و شخصیتهاى برجسته قریش و پیرو آئین ابراهیم بود که وضعیت مالى بسیار خوبى داشته و در بین مردم صاحب نام و احترام بسیارى بود.
چنین مردی (و هر کس دیگری که پدر یک خدیجه است) وقتی صاحب یک دختر میشود، او را «کره شتر زودتر از موعد به دنیا آمده» یا «بچه ی شش ماهه به دنیا آمده» (به قول بعضی از به اصطلاح دانشمندان واژه شناس) نام می گذارد.
بنا بر این باید احتمال داد که معانی لطیف دیگری نیز برای این اسم وجود داشته باشد که با کمی تحقیق بیشتر ملاحظه میشود:
* الخدیجة هی النخلة المثمرة .
(یعنی درخت نخل بارور)
* الخدیجة هی السحابة الممطرة .
(یعنی ابر باران زا)
7. سلیمان
سُلَیمان (به عبری: שְׁלֹמֹה، تلفظ: اِشلومو) (به انگلیسی: Solomon) نام شخصیتی تاریخی در قرآن و کتاب مقدس است.
نام سلیمان در زبانهای سامی به معنای «آشتی» است (همریشه با سلام عربی) و در کتاب عهد عتیق (تَنَخ) از او با نام جدیدیه هم یاد شدهاست.
8. عزیر
عُزَیْر (به عربی:عزیر، به معنی «یاری») نام یکی از شخصیتهای است که در قرآن نامش ذکر شده است. قرآن صراحتاً او را یک پیامبر ندانسته است، ولی بسیاری از مفسران بر اساس احادیث، او را یکی از پیامبران میدانند. قرآن بیان میدارد که گروهی از یهود عُزیر را پسر خدا دانسته و کافر شدند.
بسیاری معتقدند عزیر مأخوذ از کلمه عبری عزرا میباشد، که یکی از پیامبران یهودیان است. برخی از روایات عزرا را برادر عزیر دانستهاند. برخی از پژوهشگران هم عزیر را نه عزرا(Ezra)، بلکه عزاریا(Azariah) میدانند.
9.