خانه » همه » مذهبی » هنگامى خروج سفیانى ، دعوت ما را لبیک بگویید !

هنگامى خروج سفیانى ، دعوت ما را لبیک بگویید !


هنگامى خروج سفیانى ، دعوت ما را لبیک بگویید !

۱۳۹۳/۰۲/۰۵


۶۰ بازدید

کافى از فضل کاتب آورده است که خدمت ابوعبدالله(علیه السلام) بودیم که نامه ابو مسلم (خراسانى) به ایشان رسید و (به پیک) فرمود : پاسخى براى نامه ات نیست . از پیش ما بُرو ! شروع به پچ پچ کردن با همدیگر کردیم ، فرمود : به هم چه مى گویید ؟! اى فضل ! خدا به سبب شتاب بندگان ، شتاب نمى کند . جابجا کردن کوه از جایش ، آسان تر از نابود کردن حکومتى است که هنوز مهلتش به سر نیامده است . سپس افزود : آمدن فلانى پسر فلانى ، تا هفتمین فرزند فلانى (از نشانه هاست ) . عرض کردم : قربانت شوم ! نشانه میان ما و شما چیست ؟ فرمود : اى فضل ! دست به کارى نزن تا سفیانى خروج کند. هنگامى که سفیانى خروج کرد ، دعوت ما را لبیک گویید ! ( سه بار فرمود : ) آمدن سفیانى حتمى است . به نقل از کافى ، وسائل الشیعة 11/37 و بحار 47/297 .

از ابو بصیر آورده شده است که شنیدم ابو جعفر(علیه السلام) فرمود : آنچه بدان امید دارید ، رخ نمى دهد ، مگر پس از سخنرانى سفیانى روى چوب هاى منبر . وقتى چنین شد ، قائم آل محمد(علیه السلام) از طرف حجاز ، به سویتان روانه مى شود . به نقل از اثبات الوصیة ، اثبات الهداة 3/580 .

کافى از عیص بن قاسم آورده است که شنیدم ابوعبدالله(علیه السلام) فرمود : از خداى یگانه بى شریک ، پروا کنید و در حال خویش بنگرید . به خدا سوگند ! اگر انسانى گَلّه اش را به چوپانى بسپرد و کسى را داناتر از چوپان کنونى ، بیابد ، وى را به جاى او بر سر کار مى گمارد . به خدا سوگند ! اگر کسى دو جان (و فرصت دوباره زندگى کردن) داشته باشد و با یکى بجنگد و تجربه بیاندوزد ; در جان دیگرش که باقى مانده ، طبق آنچه که (در جان اول) تجربه کرده ، عمل مى کند اما آدمى فقط یک جان دارد (و یک بار عمر مى کند )که وقتى از دست برود ، به خدا که فرصت توبه را هم از دست داده است ! پس خودتان سزاوارترید که راهى براى خود برگزینید . اگر کسى از طرف ما به سویتان آمد ، بنگرید براى چه هدفى خروج مى کنید ! نگویید زید (بن حسن) خروج کرد (پس ما هم باید قیام کنیم) ! زید عالِم و درستکار بود و شما را به سوى خود نخواند ، بلکه براى رضایت آل محمد(صلى الله علیه وآله) فرا خواند . اگر پیروز مى شد ، شما را به آنچه که فرا خوانده بود ، عمل و وفا مى کرد . او بر ضد سلطان جامعه خروج کرد ، تا وى را شکست دهد ، اما امروز کسى که به نام ما خروج کند ، به چه هدفى شما را مى خواند ؟ به رضایت آل محمد ؟! شما را شاهد مى گیرم که ما به این عمل راضى نیستیم و قیام کننده ، امروز نافرمانى ما کرده ، احدى همراهى اش نخواهد کرد ! اگر پرچم هایى را اطرافش ببیند و فرماندهى را به عهده بگیرد ، حتماً از ما نافرمانى خواهد کرد ، مگر قیام کننده اى که بنى فاطمه(علیها السلام) پیرامونش گرد آیند . به خدا سوگند ! رهبر شما کسى جز او نیست که اطرافش جمع شده اند . اگر ماه رجب بود، با یاد و نام خدا قیام کنید واگر خواستید قیام را تا ماه شعبان به تأخیر بیاندازید، مشکلى نیست ، یا اگر دوست داشتید ، میان اهل و عیالتان روزه بگیرید ، شاید این کار برایتان بهتر باشد و نشانه سفیانى ، برایتان کافى است .

علل الشرائع از عیص بن قاسم آورده است که شنیدم ابوعبدالله فرمود : از خدا پروا کنید و مراقب خویش باشید . سزاوارترین افراد براى مراقبت از خویش ، خودتان هستید. اگر کسى دو جان داشت و با یکى تجربه مى کرد و با جان دیگر توبه مى نمود ، خوب بود اما انسان فقط یک جان دارد ، وقتى از دست برود ، به خدا که فرصت توبه هم از دست رفته است .

اگر کسى به نام ما قیام کرد و شما را به رضایت ما (آل محمد) فرا خواند ، شما را سوگند مى دهیم که ما راضى نیستیم ! امروز که تنهاست ، از ما اطاعت و پیروى نمى کند ، چه رسد به وقتى که پرچم ها در اطرافش برافراشته شود ! ( به نقل از منبع ، بحار 46/178 و 52/301 از کافى ) .

کافى از سدیر آورده است که ابوعبدالله فرمود : اى سدیر ! در خانه ات باش ، مانند اثاث خانه ، بى حرکت بمان و تا زمانى که شب و روز مى چرخد ، یک جا بنشین ، اما وقتى به تو خبر رسید که سفیانى خروج کرده ، به سوى ما کوچ کن، گرچه مجبور شدى که پیاده بیایى ! . در روایت دیگرى چنین آمده است: (راوى 🙂 گفتم که فدایت شوم ! آیا پیش از آن رخدادى هست ؟ فرمود : آرى ، سه انگشت دستش را بالا آورد و فرمود : در شام سه پرچم خواهد بود : پرچم حسنى ، پرچم امویان و پرچم قیسى . سفیانى خروج مى کند و مانند محصول درو شده ، همه را از بین مى بَرَد که هرگز چنین کشتارى ندیده اى !

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد