خانه » همه » مذهبی » اصحاب ایکة در قرآن

اصحاب ایکة در قرآن


اصحاب ایکة در قرآن

۱۳۹۳/۰۱/۱۶


۱۰۲۵ بازدید

درمورد اصحاب ایکة توضیح دهید.باسپاس فراوان.

ضمن تشکر از ارتباط شما با این مرکز به توضیح زیر توجه کنید . وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الْأَیْکَةِ لَظالِمِینَ (حجر- 78)ترجمه:78- اصحاب الایکه (صاحبان سرزمینهاى پر درخت- قوم شعیب) مسلما قوم ستمگرى بودند.أَصْحابُ الْأَیْکَةِ کیانند؟
بسیارى از مفسران و ارباب لغت گفته اند که ایکه به معنى درختان در هم پیچیده و یا بیشه است و أَصْحابُ الْأَیْکَةِ همان قوم شعیبند که در سرزمینى پر آب و مشجر در میان حجاز و شام زندگى مى کردند.
آنها زندگى مرفه و ثروت فراوانى داشتند و به همین جهت، غرور و غفلت آنها را فرا گرفته بود و مخصوصا دست به کم فروشى و فساد در زمین زده بودند.
شعیب آن پیامبر بزرگ، آنها را از این کارشان بر حذر داشت و دعوت به توحید  و راه حق نمود، اما همانگونه در آیات سوره هود دیدیم، آنها تسلیم حق نشدند و سرانجام بر اثر مجازات دردناکى نابود گشتند، گرماى شدیدى چندین روز پى در پى آنها را فرو گرفت، و در آخرین روز ابر بزرگى در آسمان نمایان شد، آنها به سایه ابر پناه بردند، اما صاعقه اى فرود آمد، و آن بیدادگران را نابود کرد.
شاید تکیه کردن قرآن روى کلمه أَصْحابُ الْأَیْکَةِ (صاحبان سرزمینهاى پر درخت) به خاطر این باشد که مى خواهد بگوید با اینهمه نعمتى که به آنها بخشیده بودیم باز بجاى شکران، کفران کردند، و ظلم و ستم بنیاد نمودند و صاعقه آنها و درختانشان را از میان برد.
شرح بیشتر حالات آنها- با تصریح به نام شعیب- در سوره شعراء از آیه 176 تا 190 آمده است.
ضمنا باید توجه داشت که جمله فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ (آنها را مجازات کردیم) ممکن است اشاره هم به قوم لوط باشد و هم اصحاب الایکه، زیرا بلافاصله بعد از این جمله مى خوانیم، وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ: سرزمینهاى این دو بر سر راه شما آشکار است.
در تفسیر جمله إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ مشهور و معروف همین است که اشاره به شهر قوم لوط و شهر اصحاب الایکه مى باشد، و کلمه امام به معنى راه و جاده است (زیرا از ماده ام بى معنى قصد کردن گرفته شده، چون انسان براى رسیدن به مقصد، از راهها عبور مى کند).
این احتمال را نیز بعضى داده اند که منظور از لَبِإِمامٍ مُبِینٍ همان لوح محفوظ باشد به قرینه آیه 12 سوره یس، ولى این احتمال بسیار بعید است، چرا که قرآن مى خواهد براى مردم درس عبرت بیان کند، و بودن نام این دو شهر، در لوح محفوظ نمى تواند تاثیرى در عبرت گیرى مردم داشته باشد، در حالى که بودن این دو شهر بر سر راه کاروانها و سایر رهگذران مى توانست اثر عمیقى در آنها بگذارد، لحظه اى در آنجا درنگ کنند، و بیندیشند و دل عبرت بینشان از دیده نظر کند، و این سرزمین بلا دیده را آینه عبرت داند، گاهى در کنار سرزمین قوم لوط و گاهى در کنار سرزمین اصحاب الایکه، سرانجام سیلاب اشک را بر سرنوشت آنها از دیده روان سازند! و اما در مورد أَصْحابُ الْحِجْرِ، همان قوم سرکشى که در سرزمینى به نام حجر، زندگى مرفهى داشتند و پیامبر بزرگشان صالح براى هدایت آنها مبعوث شد، چنین مى گوید:
اصحاب حجر، فرستادگان خدا را تکذیب کردند (وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ)! در اینکه این شهر در کجا واقع شده بود، بعضى از مفسران و مورخان چنین نگاشته اند که شهرى بود در مسیر کاروان مدینه و شام در یک منزلى وادى القرى و در جنوب تیمه و امروز تقریبا اثرى از آن نیست.
مى گویند این شهر در گذشته یکى از شهرهاى تجارى عربستان بوده، و تا آنجا اهمیت داشته که بطلمیوس در نوشته هایش به عنوان یک شهر تجارى از آن نام برده است، و پلین جغرافى دان رومى از آن بنام حجرى یاد مى کند.
در روایتى مى خوانیم که در سال نهم هجرت که پیامبر براى دفع سپاه روم به تبوک لشگر کشى کرد، سربازان اسلام مى خواستند در این منزل توقفى کنند، پیامبر ص مانع آنها شد و فرمود: اینجا همان منطقه قوم ثمود است که عذاب الهى بر آنها فرود آمد .
این نکته نیز قابل توجه است که قرآن در مورد اصحاب الحجر (و همچنین در مورد قوم نوح و قوم شعیب و قوم لوط در آیات سوره شعراء به ترتیب آیه 105 و 123 و 160 و بعضى دیگر از اقوام پیشین) مى گوید آنها پیامبران را تکذیب کردند، در حالى که ظاهر امر چنین نشان مى دهد که هر کدام یک پیامبر بیشتر نداشتند و تنها او را تکذیب نمودند.
این تعبیر شاید به خاطر آنست که برنامه و هدف پیامبران، آن چنان با یکدیگر پیوستگى دارد که تکذیب یکى از آنها تکذیب همه آنها خواهد بود.
این احتمال را نیز داده اند که این اقوام پیامبران متعددى داشته اند که از میان آنها یک نفر سرشناستر و معروفتر بود، ولى تفسیر اول صحیحتر به نظر مى رسد.
تفسیر نمونه، ج 11، ص: 121

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد