۱۳۹۳/۰۱/۱۶
–
۶۹۱ بازدید
از اعتماد شما به این مرکز سپاس گذاریم.
پرسشگر محترم برای رسیدن به پاسخ به مطالب زیر توجه نمایید:
از اعتماد شما به این مرکز سپاس گذاریم.
پرسشگر محترم برای رسیدن به پاسخ به مطالب زیر توجه نمایید:
با توجه به اشتراک لفظی کلمه ی فقر در برخی از احادیث ،برداشت صحیحی از این احادیث نشده است .چرا که مراد از فقر در آن احادیث فقر ذاتی انسان ها است ،یعنی همه ی انسانها ذاتا محتاج خداوند متعال هستند یعنی همه ،هم در وجود خود و هم در بقا زندگی شان نیاز مند خالق هستی بخش هستند . ودر این گونه احادیث مراد ، فقر مالی و اقتصادی نیست . از جمله ی این احادیث «الفقر فخری» یا آیه ی
«یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنیّ الحمید؛ ای مردمان شما محتاج هستید به خداوند و خداوند بی نیاز پسندیده است. »
اما در بعضی موارد دیگر منظور از فقر همان فقر اقتصادی است .ولی این گونه نیست که اسلام انسان ها را به فقر تشویق کند . در این موارد از سرمستی ثروت و توانگری مذمت شده نه از خود ثروت ؛چرا که فقر بهتر از سرمستی ثروت و مغرور بودن به مال دنیا است . یعنی ضرر توانگری همرا با غرور و خود پسندی بیشتر از فقر بدون غرور است . چنانکه امام على علیه السلام می فرمایند :«زیان فقر ، پسندیده تر از سرمستی توانگرى است .»و در واقع بد از بد تر ، بهتر است. و این گونه نیست که اسلام فقر را خوب بداند. امام صادق (ع) فرمودند: « کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یکُونَ کُفْرا ـــــ نزدیک است که فقر ، کفر شود». و در حقیقت اسلام فقر را خوب نمی داند .
همچنین در ادامه باید گفت که برخی از احادیث هم دستور به عدم دلبستگی به اموال را بیان می نماید .اسلام این دنیا هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به هدف است . اسلام نمی گوید که فقر گناه است و نمی گوید که شما مجبورید که تروتمند باشید و فقر را نوعی جنون نمی داند .بلکه وظیفه و رسالت انسان را فرا تر از این دانسته و او را به هدفی عالی و متعالی رهنمون می شود. انسان مظهر اسماء الهی است و باید برای رسیدن به کمال خود را از هر گونه دلبستگی ها به دور سازد و اگر چنین نماید در این صورت است که به مقام جانشینی الهی دست می یابد و همه چیز در دست او قرار می گیرد و نه تنها تمام ثروت های زمین در اختیارش قرار دارد بلکه حکومت الهی به دست او سپرده می شود و همه ی اینها فقط با در پیش گرفتن راه ائمه و دوری از دلبستگی به دنیا وهر آنچه در آن است به دست می آید. اگر به احادیثی که در مذمت فقر بیان شده توجه نمایید کاملا این مطلب روشن می شود که آنچه از ثروت و غنا مورد مذمت قرار گرفته وابستگی و دلبستگی به دنیا و سرمستی حاصل از ان است .
در نتیجه عدم دلبستگی به دنیا مورد تاکید در اسلام است . چرا که در اثر همین عدم دلبستگی همه به فکر رشد و توسعه ی جامعه و همچنین به فکر فقر زدایی ازبرادران دینی خود نیز بودند .پس هر عیبی که است از مسلمانی ما است و در اسلام عیپ نقص و عیبی وجود ندارد.
و حدیثی که در بالا اورده اید موید این مطالب است «پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :فقر بهتر ازتوانگرى است ، مگر (در مورد) کسى که غرامت و تاوانى را (از سوى تنگدستى) بپردازد یا در گرفتاریها به دیگران کمک کند .»
یعنی اگر شخصی به فکر جامعه و گرفتاری های برادران دینی خود باشد برای او توانگری بهتر است . ولی در غیر این صورت فقر برای چنین شخصی بهتر است چرا که با فقر غوطه ور شدن در لذت ها و بی دردی به سراغ شخص نمی آید و او همیشه خود را وابسته و محتاج به خداوند می بیند و از سرکشی نفس به این طریق کاسته می شود.
اما در مورد بی کاری و بی عاری جامعه باید گفت که در اسلام از هر گونه تنبلی و سستی نهی شده و بیکاری مورد مذمت قرار گرفته است . اسلام به طرق مختلف مسلمانان را هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی به تولید ثروت دعوت کرده است. رسول خدا (ص) میفرماید: به دنبال روزی حلال رفتن بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است.( جامع الاخبار، ص 139)
از این حدیث تساوی زن و مرد در تولید ثروت فهمیده میشود. تولید ثروت اختصاص به مردها ندارد. پویایی و حیات جامعه در پرتو استقلال اقتصادی و ثروتمند بودن آن است. نیازمندی مساوی با اسارت و بردگی است. از این رو حضرت علی (ع) میفرماید: « فقر و تنگدستی مرگ بزرگتر است . » و نیز اسلام اجازه نمیدهد که غیر مسلمان بر مسلمان تسلط داشته باشد.( نساء، 141،و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا)
این هدف زمانی تأمین میگردد که مسلمانان دست به سوی بیگانگان دراز نکنند و از استقلال اقتصادی برخوردار باشند. تولید ثروت سبب ساز این مقصود است. به سخن شهید مطهری: «هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست»( نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص 26)
در اسلام اقسام گوناگون تولید ثروت، مانند کشاورزی، دام داری، صنعت و غیره توصیه شده است. این که پیامبر اسلام بر دستان پینه بسته کشاورز بوسه میزد، نشانگر اهمیت تولید در جامعه اسلامی است.
با مراجعه به سیره معصومین (ع) در مییابیم که آنان نیز برای تولید ثروت میکوشیدند. روایت شده است که در آمد امیرالمؤمنین (ع) از محصولات کشاورزی چهل هزار دینار بود.( قمی ، شیخ عباس، سفینة البحار، ج 8، ص 137)
در روایتی دیگر نقل شده است که در آمد فدک در یک سال بیست و چهار هزار دینار بود و در روایت دیگری هفتاد هزار دینار نقل کردهاند.) همان، ص 138)
به احادیث زیر توجه نمایید:
1-سلیمان بن معلی بن خنیس می گوید: من روزی نزد امام صادق علیه السلام بودم که حضرت از زندگی میدی پرسید که حالش چگونه است؟ در پاسخ به او گفته شد: او گرفتار فقر و تنگ دستی شده است. حضرت پرسید پس این روزها او چه کار می کند؟ در پاسخ گفته شد: در خانه مشغول بندگی پروردگارش است. امام علیه السلام پرسید: پس زندگی او از کجا تامین می شود؟ گفته شد: به وسیله برخی از برادران مومنش. امام علیه السلام فرمود: به خدا سوگند آن کسی که زندگی او را تامین می نماید، عابدتر است.
۲-پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود:
العباده سبعون جزء افضلها طلب الحلال. (وسائل الشیعه، باب ۴، ص ۱۳، ح ۱۵)
پیامبر صل الله علیه و آله فرمود: عبادت هفتاد نوع است که برترین آنها، طلب روزی حلال است.
۳-امیر مومنان علی علیه السلام فرمود:
ان الله یحب المحترف الامین. (همان، ح ۱۴)
خداوند انسان دارای شغل و حرفه و درست کار را دوست دارد.
۴-امیر مومنان علیه السلام خطاب به فرزندش محمد حنفیه فرمود:
یا بنی انی اخاف علیک الفقر فاستعذ بالله منه، فان الفقر منقصخ للدین، مدحشه للعقل، داعیه للمقت. (نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۱۲۲۸، ش ۳۱۱)
ای فرزندم! من برای تو از فقر و تنگدستی می ترسم، پس از شد فقر به خدا پناه ببر، زیرا فقر موجب کمبودی و نقصان دین و سرگردانی عقل و موجب دشمنی هاست.
۵-و فرمود:
الفقر یخرس الفطن عن حجته. (همان، ص ۱۰۷۹، ش ۳)
فقر و تنگ دستی، انسان زیرک را از حجت و برهانش گنگ می گرداند.
در نتیجه این گونه نیست که اسلام انسان ها را به فقر و بیکاری دعوت کند و به گونه ای که جامعه ی اسلامی در عرصه ی بین المللی ضعیف باشد .بلکه تاکید اسلام همیشه بر اقتدار جامعه ی اسلامی و حفظ قدرت و عزت آن است . به طوری که در صدر اسلام ،با وجود این که مسلمانان هیچ گونه ثروت ای نداشتند ولی با سعی و تلاش خود و با اتکا به نیروی ایمان ،هر روز بیشتر و بیشتر با قدرت بیشتری در عرصه حضور پیدا کردند.(در صورتی که در صدر اسلام هیچ منبع مالی برای مسلمانان نبود _مثل منبع نفت و …_ و آنان با سعی و تلاش خود رشد کردند .)
و در آخر باید گفت که :
اسلام با توانگری و یا آرزوی توانگری مخالفتی ندارد به شرطی که انسان توانگر مغرور و سرمست و دلبسته به داشته هایش نباشد و در مواقع ضروری بتواند از آنچه که دارد در راه خدا هزینه نماید. اگر انسان این شرایط را داشته باشد دست یابی به ثروت برای او ،مانع رسیدن به اهداف متعالی و کمال نیست . و دست یابی به ثروت در این صورت نه تنها مذموم نیست بلکه بسیار خوب و پسندیده است.اما در غیر این صورت (فریب داشته ها را خوردن و فرو رفتن در غفلت و دوری از یاد خدا و هدف الهی)ضرر فقر کمتر از توانگری و سرمستی حاصل از آن است و می توان گفت فقر موهبتی الهی است ، همان طوری که گاهی ثروت نوعی عذاب الهی است ،چرا که شخص با غوطه ور شدن در انواع لذت ها ،بیشتر و بیشتر دچار غفلت و دوری از یاد الهی می گردد و همین امر باعث خسران و عاقبت به شری او می شود.
منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
پرسشگر محترم برای رسیدن به پاسخ به مطالب زیر توجه نمایید:
با توجه به اشتراک لفظی کلمه ی فقر در برخی از احادیث ،برداشت صحیحی از این احادیث نشده است .چرا که مراد از فقر در آن احادیث فقر ذاتی انسان ها است ،یعنی همه ی انسانها ذاتا محتاج خداوند متعال هستند یعنی همه ،هم در وجود خود و هم در بقا زندگی شان نیاز مند خالق هستی بخش هستند . ودر این گونه احادیث مراد ، فقر مالی و اقتصادی نیست . از جمله ی این احادیث «الفقر فخری» یا آیه ی
«یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنیّ الحمید؛ ای مردمان شما محتاج هستید به خداوند و خداوند بی نیاز پسندیده است. »
اما در بعضی موارد دیگر منظور از فقر همان فقر اقتصادی است .ولی این گونه نیست که اسلام انسان ها را به فقر تشویق کند . در این موارد از سرمستی ثروت و توانگری مذمت شده نه از خود ثروت ؛چرا که فقر بهتر از سرمستی ثروت و مغرور بودن به مال دنیا است . یعنی ضرر توانگری همرا با غرور و خود پسندی بیشتر از فقر بدون غرور است . چنانکه امام على علیه السلام می فرمایند :«زیان فقر ، پسندیده تر از سرمستی توانگرى است .»و در واقع بد از بد تر ، بهتر است. و این گونه نیست که اسلام فقر را خوب بداند. امام صادق (ع) فرمودند: « کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یکُونَ کُفْرا ـــــ نزدیک است که فقر ، کفر شود». و در حقیقت اسلام فقر را خوب نمی داند .
همچنین در ادامه باید گفت که برخی از احادیث هم دستور به عدم دلبستگی به اموال را بیان می نماید .اسلام این دنیا هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به هدف است . اسلام نمی گوید که فقر گناه است و نمی گوید که شما مجبورید که تروتمند باشید و فقر را نوعی جنون نمی داند .بلکه وظیفه و رسالت انسان را فرا تر از این دانسته و او را به هدفی عالی و متعالی رهنمون می شود. انسان مظهر اسماء الهی است و باید برای رسیدن به کمال خود را از هر گونه دلبستگی ها به دور سازد و اگر چنین نماید در این صورت است که به مقام جانشینی الهی دست می یابد و همه چیز در دست او قرار می گیرد و نه تنها تمام ثروت های زمین در اختیارش قرار دارد بلکه حکومت الهی به دست او سپرده می شود و همه ی اینها فقط با در پیش گرفتن راه ائمه و دوری از دلبستگی به دنیا وهر آنچه در آن است به دست می آید. اگر به احادیثی که در مذمت فقر بیان شده توجه نمایید کاملا این مطلب روشن می شود که آنچه از ثروت و غنا مورد مذمت قرار گرفته وابستگی و دلبستگی به دنیا و سرمستی حاصل از ان است .
در نتیجه عدم دلبستگی به دنیا مورد تاکید در اسلام است . چرا که در اثر همین عدم دلبستگی همه به فکر رشد و توسعه ی جامعه و همچنین به فکر فقر زدایی ازبرادران دینی خود نیز بودند .پس هر عیبی که است از مسلمانی ما است و در اسلام عیپ نقص و عیبی وجود ندارد.
و حدیثی که در بالا اورده اید موید این مطالب است «پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :فقر بهتر ازتوانگرى است ، مگر (در مورد) کسى که غرامت و تاوانى را (از سوى تنگدستى) بپردازد یا در گرفتاریها به دیگران کمک کند .»
یعنی اگر شخصی به فکر جامعه و گرفتاری های برادران دینی خود باشد برای او توانگری بهتر است . ولی در غیر این صورت فقر برای چنین شخصی بهتر است چرا که با فقر غوطه ور شدن در لذت ها و بی دردی به سراغ شخص نمی آید و او همیشه خود را وابسته و محتاج به خداوند می بیند و از سرکشی نفس به این طریق کاسته می شود.
اما در مورد بی کاری و بی عاری جامعه باید گفت که در اسلام از هر گونه تنبلی و سستی نهی شده و بیکاری مورد مذمت قرار گرفته است . اسلام به طرق مختلف مسلمانان را هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی به تولید ثروت دعوت کرده است. رسول خدا (ص) میفرماید: به دنبال روزی حلال رفتن بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است.( جامع الاخبار، ص 139)
از این حدیث تساوی زن و مرد در تولید ثروت فهمیده میشود. تولید ثروت اختصاص به مردها ندارد. پویایی و حیات جامعه در پرتو استقلال اقتصادی و ثروتمند بودن آن است. نیازمندی مساوی با اسارت و بردگی است. از این رو حضرت علی (ع) میفرماید: « فقر و تنگدستی مرگ بزرگتر است . » و نیز اسلام اجازه نمیدهد که غیر مسلمان بر مسلمان تسلط داشته باشد.( نساء، 141،و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا)
این هدف زمانی تأمین میگردد که مسلمانان دست به سوی بیگانگان دراز نکنند و از استقلال اقتصادی برخوردار باشند. تولید ثروت سبب ساز این مقصود است. به سخن شهید مطهری: «هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست»( نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص 26)
در اسلام اقسام گوناگون تولید ثروت، مانند کشاورزی، دام داری، صنعت و غیره توصیه شده است. این که پیامبر اسلام بر دستان پینه بسته کشاورز بوسه میزد، نشانگر اهمیت تولید در جامعه اسلامی است.
با مراجعه به سیره معصومین (ع) در مییابیم که آنان نیز برای تولید ثروت میکوشیدند. روایت شده است که در آمد امیرالمؤمنین (ع) از محصولات کشاورزی چهل هزار دینار بود.( قمی ، شیخ عباس، سفینة البحار، ج 8، ص 137)
در روایتی دیگر نقل شده است که در آمد فدک در یک سال بیست و چهار هزار دینار بود و در روایت دیگری هفتاد هزار دینار نقل کردهاند.) همان، ص 138)
به احادیث زیر توجه نمایید:
1-سلیمان بن معلی بن خنیس می گوید: من روزی نزد امام صادق علیه السلام بودم که حضرت از زندگی میدی پرسید که حالش چگونه است؟ در پاسخ به او گفته شد: او گرفتار فقر و تنگ دستی شده است. حضرت پرسید پس این روزها او چه کار می کند؟ در پاسخ گفته شد: در خانه مشغول بندگی پروردگارش است. امام علیه السلام پرسید: پس زندگی او از کجا تامین می شود؟ گفته شد: به وسیله برخی از برادران مومنش. امام علیه السلام فرمود: به خدا سوگند آن کسی که زندگی او را تامین می نماید، عابدتر است.
۲-پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود:
العباده سبعون جزء افضلها طلب الحلال. (وسائل الشیعه، باب ۴، ص ۱۳، ح ۱۵)
پیامبر صل الله علیه و آله فرمود: عبادت هفتاد نوع است که برترین آنها، طلب روزی حلال است.
۳-امیر مومنان علی علیه السلام فرمود:
ان الله یحب المحترف الامین. (همان، ح ۱۴)
خداوند انسان دارای شغل و حرفه و درست کار را دوست دارد.
۴-امیر مومنان علیه السلام خطاب به فرزندش محمد حنفیه فرمود:
یا بنی انی اخاف علیک الفقر فاستعذ بالله منه، فان الفقر منقصخ للدین، مدحشه للعقل، داعیه للمقت. (نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۱۲۲۸، ش ۳۱۱)
ای فرزندم! من برای تو از فقر و تنگدستی می ترسم، پس از شد فقر به خدا پناه ببر، زیرا فقر موجب کمبودی و نقصان دین و سرگردانی عقل و موجب دشمنی هاست.
۵-و فرمود:
الفقر یخرس الفطن عن حجته. (همان، ص ۱۰۷۹، ش ۳)
فقر و تنگ دستی، انسان زیرک را از حجت و برهانش گنگ می گرداند.
در نتیجه این گونه نیست که اسلام انسان ها را به فقر و بیکاری دعوت کند و به گونه ای که جامعه ی اسلامی در عرصه ی بین المللی ضعیف باشد .بلکه تاکید اسلام همیشه بر اقتدار جامعه ی اسلامی و حفظ قدرت و عزت آن است . به طوری که در صدر اسلام ،با وجود این که مسلمانان هیچ گونه ثروت ای نداشتند ولی با سعی و تلاش خود و با اتکا به نیروی ایمان ،هر روز بیشتر و بیشتر با قدرت بیشتری در عرصه حضور پیدا کردند.(در صورتی که در صدر اسلام هیچ منبع مالی برای مسلمانان نبود _مثل منبع نفت و …_ و آنان با سعی و تلاش خود رشد کردند .)
و در آخر باید گفت که :
اسلام با توانگری و یا آرزوی توانگری مخالفتی ندارد به شرطی که انسان توانگر مغرور و سرمست و دلبسته به داشته هایش نباشد و در مواقع ضروری بتواند از آنچه که دارد در راه خدا هزینه نماید. اگر انسان این شرایط را داشته باشد دست یابی به ثروت برای او ،مانع رسیدن به اهداف متعالی و کمال نیست . و دست یابی به ثروت در این صورت نه تنها مذموم نیست بلکه بسیار خوب و پسندیده است.اما در غیر این صورت (فریب داشته ها را خوردن و فرو رفتن در غفلت و دوری از یاد خدا و هدف الهی)ضرر فقر کمتر از توانگری و سرمستی حاصل از آن است و می توان گفت فقر موهبتی الهی است ، همان طوری که گاهی ثروت نوعی عذاب الهی است ،چرا که شخص با غوطه ور شدن در انواع لذت ها ،بیشتر و بیشتر دچار غفلت و دوری از یاد الهی می گردد و همین امر باعث خسران و عاقبت به شری او می شود.
منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.