مقاله: مبانی و اهداف ریاضت در عرفان اسلامی با تأکید بر آراء امام خمینی(ره)
۱۳۹۲/۱۲/۲۷
–
۴۶۹ بازدید
مبانی و هداف ریاضت در عرفان اسلامی با تاکید بر آراء امام خمینی رض
«ریاضت» که در اصطلاح عرفان به معنای «تمرین و آماده ساختن روح برای اشراق نور معرفت»[1] است یکی از اصول مهم در عرفان عملی محسوب میشود. ریاضت مبتنی بر شریعت همواره در عرفان عملی مورد اهتمام اصحاب سیر و سلوک میباشد؛ زیرا شریعت، مبانی، اهداف و آثار ریاضت را به نحو جامع تبیین کرده است. در این مقاله، برآنیم که به مبانی و اهداف ریاضت با تأکید بر آراء امام خمینی(ره) اشاره نماییم.
مفهومشناسی ریاضت
این واژه در زبان عربی به معنای تلاش انسان برای تربیت و اهلی کردن اسب است. همانگونه که بشر با تلاش و کوشش توانسته کره اسب چموش را تربیت کند و آن را رام و اهلی گرداند باید قوای حیوانی و نفسانی خود را کنترل و تابع عقل و شرع نماید تا مقدمات معراج معنوی و روحانی او تدارک شود.
مبانی ریاضت
الف) مبانی هستیشناسی
نظام هستی، به واسطة تزاحمها و تضادها، ظرف آلام و رنجهاست و شاکلة هستی مبتنی بر کوششها و ریاضتها به منظور تخلص و یا کاستن از آلام و مصائب است و مهمتر اینکه استکمال هر موجودی در عالم هستی مستلزم تحمل ریاضتها در عرصه و صحنه تضادها و تصادمهاست.از دیدگاه امام، نظام هستی بهواسطه ضیق وجودی عالم مادی فاقد ظرفیت بروز ظهور لذات و آلام محض و خالص است[2] و لذا انسان برای دستیابی به لذات ماندگار و نیز تقلیل از آلام و شرور چارهای جز تحمل ریاضات ندارد. از سوی دیگر عالم هستی بواسطة حجب ظلمانی و کثرت شواغل، مانع از تجرید شهود حق است و لذا میطلبد سالک به مدد ریاضت به «تفّرد» و «توحّد» برسد.
ب) مبانی انسانشناسی
جهادالنفس که فرع بر معرفةالنفس است معلول ریاضتها و مجاهدتهاست. «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنِینَ»[3] برای اینکه انسان به کمال مطلوب خود نائل گردد، شناخت خیر و شر نفس، لازم است؛ و سپس جهاد با نفس بهواسطه ریاضت شرعیه تا طهارت و نزاهت باطنی و در نتیجه فلاح و رستگاری حاصل شود، که «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»[4] و از سوی دیگر نفس از پلیدیها و آلودگیها مبرّا گردد تا به جنّت لقاء الهی باریابد «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى»[5] و سرانجام معرفةالنفس به معنای واقعی کلمه، معرفةالرّب را به دنبال خواهد داشت؛ چنانکه انسانشناسی وحیانی الهی، معرفة النفس را عامل معرفةالربّ معرفی مینماید «من عرف نفسه فقد عرف ربه».[6]
ج) مبانی عقلی
تحمل ریاضت به منظور تزکیه نفس یک ضرورت عقلی است، پیش از آنکه شارع مقدس به این مهم امر کرده باشد. به تعبیر فنی، آیات و روایات دالّه بر تصفیه و تزکیه باطن صرفاً جنبة ارشادی و تأکیدی دارند زیرا آراستگی به فضایل و پیراستگی از رذایل، مطلوب عقل سلیم و فطری میباشد. زیرا بدیهی و قطعیترین حکم عقل سلیم و غیرمشروب به اوهام اینکه هر چه سبب عقوبت آدمی شود و او را از اوج عزت به حضیض ذلّت کشانده و موجب تنزّل مقام انسانی و نیز محرومیت از حظوظ معنوی و اخروی گردد، قبیح و رفع و دفع آن ضروری است.
ریاضت در قرآن
برخی آیات در قرآن کریم به موضوع ریاضت صریحاً و یا تلویحاً اشاراتی داشتهاند که ما به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1. «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنِینَ»[7] این آیه شریفه مربوط به «جهاد با نفس» است و «مجاهدت» در آیه کریمه معادل «ریاضت» است. بنابراین «ریاضت» همان جهاد اکبر که مجاهدة با نفس اماره است از برترین نوع جهادهاست زیرا خداوند متعال از مجاهدان تکفل نموده که آنان را به صراط مستقیم هدایت فرماید.
2. « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ »[8] کلمة «کبد» به معنای رنج است و این تعبیر که «خلقت انسان درکبد است» به ما میفهماند که رنج و مشقت از هر سو بر آدمی احاطه دارد و هیچ نعمتی را به دست نمیآورد مگر آمیخته با ناملایمات باشد که عیش او را منغّص میسازد. به تعبیر امام خمینی(ره) «همه لذات دنیا محفوف به آلامی است کمرشکن … و تمام نعمتهای این عالم مختلط با زحمتها و رنجهای طاقت فرساست»[9]. نتیجه اینکه تحمل رنج و مشقت خود ریاضت میطلبد و «آدمی باید مشقتها را تحمل کند و سختیها بکشد تا هستیِ لایق خود را بیابد».[10]
3. «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ»[11] کلمة «کدح» به معنای «تلاش کردن و خسته شدن»[12] که در آن معنای «سیر» مندرج است و از عطف «فملاقیه» بر «کادح» معلوم میشود که هدف نهایی این سیر، خدای سبحان است و انسان در این سیر دچار مصائب و موانعی است که رفع این امور ریاضتها میطلبد تا به مطلوب خویش که «لقاءالله» است نائل گردد.
4. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الَّثمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِین»[13] از آنجا که تحمل مصائب موجب تکمیل نفوس و پرورش استعدادهای عالی انسانی است، محک خداوند متعال در دو حوزه تکوین و تشریع، شدائد را گنجانده است تا به کمال واقعی برسد بنابراین نقش و اهمیت ریاضت در حصول تعالی و تکامل انسان، برجسته میشود.
5. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»[14] قرآن کریم بر این اصل تأکید دارد که کسی به نیکویی دست نمییابد مگر با گذشتن از بهترین تعلقاتش و فدا کردن امور مورد علاقهاش که این نیز خود نوعی ریاضت است؛ زیرا دلکندن از محبوب، کاری بسیار صعب و دشوار است.
6. «وَ الَّذِینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ»[15] خواجه عبدالله انصاری در ابتدای باب ریاضت از کتاب «منازلالسائرین» به این آیه کریمه تمسک کرده زیرا حقیقت از مال و جان گذشتن و همه چیز را فدای حق کردن، بالاترین ریاضت است. البته آیه شریفه تنها به گذشتن از مال و جان در راه خداوند منحصر نمیشود و بسا اینکه مراد از «یُؤْتُونَ ما آتَوْا» امتثال همه اوامر و اجتناب از همه نواهی است.
7. «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى مافاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُم»[16] ادبار از ماسویالله و اقبال به حضرت حق که در کلام برخی اعاظم عرفان از اهداف ریاضت محسوب میشود، با زهد حقیقی که در آیه شریفه تعبیه شده[17] حاصل میگردد.
ریاضت در روایات
از آنجا که در صدر اسلام، عدهای مقدسمآب، رهبانیت ابتداعی مسیحیت را شیوة ریاضتی خود اتخاذ کردند که در آن عزلتنشینی و انزواطلبی، میراندن غرایز و امیال طبیعی و محرومیت از تمتعات مشروع خدادادی، از مهمترین پیامدهای زیانبار رهبانیت مسیحی بود، پیامبر اکرم(ص) رهبانیت به معنای کنارهگیری از خلق و اعتزال از تمتعات و مواهب الهی را منع فرموده و آن را در مجاری مشروع خود قرار دادند. به عنوان نمونه فرمودند: «لیس فی امتی رهبانیةٌ و لا سِیاحةٌ و لا زمّ»[18]، «انما رهبانیّة اُمَّتی الجِهادُ فی سبیلالله»[19]، «اِنّ ترهب امتی الجلوس فیالمساجد انتظاراً للصلاة»[20] که وجه اشتراک تمام این آداب و اعمال، ریاضت در قالب شریعت است؛ چنانکه امام علی(ع) «تقوای متخذ از شریعت» را وسیله ریاضت نفس خویش معرفی میفرماید: «انما هی نفسی أروضها بالتقوی»[21] و «الشریعة ریاضة النفس»[22] و «خدمة النفس صیانتُها عن اللّذات و المقتنیات و ریاضتها بالعلوم و الحِکَم و اجتهادها بالعبادات و الطاعات و فی ذلک نجاة النفس».[23]
انواع ریاضت
الف) ریاضت غیرشرعی: ریاضتی که خارج از حوزه و حیطه شریعت است و براساس سلایق و علایق نفسانی، ابداع شده و لذا غالباً از مرز اعتدال خارج و دچار افراط و تفریط است. چنین ریاضتی در شبه عرفانهای نوظهور و نیز برخی از فرقههای صوفیه و سلسلههای دراویش، که با ترویج اندیشههای پلورالیستی و سکولاریستی، شرعگریزی و شریعتستیزی را تبلیغ مینمایند، یافت میشود.
ب) ریاضت شرعی
ریاضت در عرفان اسلامی جز با تعبّد قلبی و عملی به شریعت، مفید و منتج نیست و سالک در همة احوال و مقامات هرگز از صراط مستقیم شریعت خارج نخواهد شد؛ زیرا شریعت در همه مراحل سلوکی هر آنچه را که سالک برای رسیدن به حقیقت (توحید وجودی) نیاز دارد و نیز کیفیت سیر و سلوک و آثار و نتایج آن را بیان کرده است.
تفاوتهای ریاضت شرعی و غیرشرعی
1. در ریاضتهای غیرشرعی، سخن از تعذیب و تضحیه نفس است در حالیکه در عرفان اسلامی ریاضت شرعی به منظور تعدیل و تهذیب نفس صورت میگیرد.
2. در ریاضتهای غیرشرعی، مرتاض برای رسیدن به هدف خود که تقویت روح یا اراده و … است هر عملی را انجام میدهد و لو اینکه از نظر شرع، فعل حرام باشد و یا حتی غرض و فایدة عقلایی هم نداشته باشد؛ در حالیکه در ریاضتهای شرعی، سالک، سلوکش را براساس شرع مقدس و عرف عقلاء تنظیم میکند. لذا در برخی فرقهها و آیینهای عرفانی، مرتاضان متحمل ریاضات شاقّ میشوند اما در ریاضتهای شرعی، براساس قواعد فقهیه و نصوص متواتره همچون «لا ضرر و لا ضرار»، «نفی حرج»[24]، «نفی عسر»[25]و «نفی تکلیف بما لایطاق»[26] هرگونه ضرر و حرج و عسری از صفحة تشریع مرفوع است.
3. اصل در ریاضتهای غیر شرعی، تأیید و تقویت نفسِ است در حالیکه ریاضتهای شرعی، رائض به نفس و ریاضت همواره نظر آلی و ابزاری داشته و آنچه برای وی اصل و ملاک است «عبودیت» میباشد.
4. در ریاضتهای غیرشرعی، از روشها و شیوههایی که با کرامت و شرافت ذاتی انسان در تعارض است، استفاده میشود؛ در حالیکه محور در ریاضتهای شرعی، طاعات و عبادات حق تعالی است که روایات (قُرب فرائض و نوافل) مؤیّد آن است؛
صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکری به دوام
ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
نقش ریاضت از دیدگاه امام خمینی(ره)
حضرت امام خمینی(ره) در یک نگاه کلی و کلان، هرگونه دلبستگی به غیر حق را، خار طریق سلوک الیالله دانسته و معتقدند سالک الیالله و طالب وصول به لقاءالله و صعود به معارج معارف الهیه، این خار طریق را باید با «ریاضت شرعی» از میان بردارد.[27] معظمله، «انقطاع کامل الیالله» را که جامع صفات وارستة انسانی است به وسیلة «ریاضت» قابل تحصیل میدانند.[28] از نظر امام(ره) «حبّ دنیا» و «حبّ نفس» ضمن آنکه انسان را از ریاضات شرعیه و عبادات و مناسک باز میدارد،[29] موانع کمال انقطاع و نیز مکاشفات و مشاهدات حقّة الهیه و معرفتالله میباشند[30] و در یک نتیجه کلی، توجه به غیر خدا را حجب ظلمانیه و نورانیهای میدانند که مانع تحقق هدف اعلای انقطاع الیالله است[31] و «ریاضات علمی و عملی» را، رافع این موانع معرفی میکنند.[32] هم چنین امام(ره) با استناد به کلام عارف کامل آیتالله شاهآبادی، هر ریاضتی را صائب نمیدانند و با تقسیم ریاضات به «ریاضت حقانی و نفسانی»، ملاک و معیار ریاضت صحیح و باطل را، «قدم حق و قدم نفس» میدانند.[33] بنابراین از نظر امام، ریاضت باطل، سالک را به سوء عاقبت منجر میسازد در حالیکه ریاضت حق و شرعی، به نص آیة شریفه «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»[34] موجب دستگیری حق تعالی از سالک میگردد.[35]
مؤلفههای ریاضت از نظر امام خمینی(ره)
الف) قرآنمحوری و وحیگرایی
امام(ره) درکتاب «آداب الصلاة»، «قرآن» را راهنمای سلوک انسانیت و تربیت نفوس معرفی کرده و مینویسند:
«بدان که این کتاب شریف چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربّی نفوس و شفای امراض قلبیه است»[36]. و در جایی دیگر مینویسند: «مقصد قرآن، هدایت به سُبُل سلامت و اخراج از همة مراتب ظلمات به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است»[37]. هم چنین «کیفیت سیر و سلوک» از مقاصد دیگری است که امام(ره) افزون بر بیان استخلاص از زندان طبیعت[38] مطرح کرده و معتقدند که قرآن برای مسئله سیر و سلوک اهمیت قائل است و نمیخواهد سالکین بدون سلوک شرعی، سیر عرفانی داشته باشند.
ب) شریعتمحوری
در اندیشة عرفانی امام(ره)، اولاً ریاضت نه تنها در ظاهر شریعت، بلکه در باطن (طریقت) و باطنِ باطن شریعت (حقیقت) جریان و سریان دارد؛ ثانیاً التزام قلبی و عملی به شریعت در ریاضت باید در تمام مقامات و منازل عرفانی محفوظ باشد. بنابراین شریعتمداری برای همه اصحاب ریاضت چه سالکان مجذوب و چه مجذوبان سالک در همة مقامات و منازل عرفانی مطرح و با توجه به ساحتها و لایههای گوناگونی که دارد نافذ و کارآمد است.
ایشان، ترک شریعت را در ریاضت به هر بهانهای حتی به بهانه وصول به حقیقت، تقبیح و با اثبات رابطه ناگسستنی میان ظاهر و باطن شریعت، تأدب به آدابالله و تخلّق به اخلاقالله که ثمرة ریاضت است را جز با تمسک به آداب شریعت حقه، میسور و ممکن نمیدانند.[39]
ج) ولایتگرایی
در اندیشة عرفانی امام، انسان کامل که به واسطة جامعیت، صاحب ولایت تکوینی و تشریعی است، بهترین الگو در سیر و سلوک بوده و سالکان را با هدایت تکوینی در نهان و هدایت تشریعی در عیان به کوی دوست راهنمایی میکنند. از دیدگاه امام(ره) «ریاضت» در عرفان اسلامی از عشق به ولایت، انفکاک ناپذیر است و به این حقیقت معترفند که نور خدا از مشکات ولیّ او در ما میتابد و تنها آن ذوات نورانیاند که قدرت ایصال الیالمطلوب دارند. «ریاضت» بدون «ولایت» کجروی و از خداوند دور شدن است چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون»[40] بنابراین جدایی سالک از اولیای خدا، انحراف از شاهراه حقیقت است و بدون معرفت ولیّ و عشق به او نمیتوان به کمال مطلوب راه یافت و بدون دستگیری هادیان طریق، سالک نمیتواند به کمال مطلق نایل گردد.
اهداف ریاضت از دیدگاه امام خمینی(ره)
با تأمل در اندیشه و آثار عرفانی امام(ره)، امور ذیل را میتوان از اهداف ریاضت دانست:
1. همانگونه که امام(ره) «عبودیت» با جمیع مراتب و درجاتش را روح کلی حاکم بر سلوک الیالله میدانند، «عبودیت محضه» را یکی از اهداف ریاضت معرفی میکنند؛ لذا میفرماید: «مسأله عبودیت به قدری مهم است که از برترین افتخارات پیامبر(ص) به شمار آمده است، «فإنّ العبودیة من أعظم افتخارات النبی(ص)»، بر همین اساس است که برترین افتخار پیامبر خاتم، آن واصل راجع کامل، عبودیت و انجام عبادات الهی است».[41]
2. از دیگر اهداف ریاضت از نظر امام(ره)، حصول به کمال حقیقی است و کمال حقیقی از راه اتصاف به صفات حق و تخلّق به اخلاقالله و تأدب به آدابالله حاصل میگردد.
3. ریاضت برای زدودن شواغل، موانع و خواطر ناپسند و هر آنچه که موجب غفلت است، میباشد (انصراف قلب از توجه به امور متفرقه و خواطر متشتته و تفرغ قلب از هرگونه شک و شرکی به هنگام عبادت)؛ لذا حضرت امام(ره)، ریاضت را وسیلهای برای حفظ طائر خیال به منظور تأمین یکی از اهداف میانی سیر و سلوک که عبارت است از «حفظ و کنترل قلب و سایر قوای ادراکی مانند وهم و خیال از تصورات ناشایست»،[42] میدانند.
4. از آنجا که تمام همّ و غم عارفان الهی، «توجه به خدا» و «انقطاع از ماسویالله» است، امام، کمال انقطاع را که عبارت است از «اقبال به حق و ادبار از ماسوای حق» از اهداف ریاضت دانسته و معتقد بودند کلیه امور دنیویه و توجه به غیرخدا، حجب ظلمانی و نورانیهای هستند که باید به وسیله ریاضات علمیه و عملیه، زدوده شوند تا «کمال انقطاع» حاصل گردد.[43]
حضرت امام(ره)، همچنین «زهد حقیقی» را همان کمال انقطاع و عاری شدن قلب از هرگونه شرک و شکّ و خلوص قلب از غیر حق تعالی میدانند.[44] بنابراین، زهد حقیقی که در واقع همان کمال انقطاع است با ریاضت حاصل و از اهداف ریاضت تلقی میشود.
حُسن ختام این مقاله، قطعه شعری از آن پیر عارف باشد که فرمود:
در جرگه عشاق روم بلکه بیابم
از گلشن دلدار نسیمی رد پایی
این ما و منی جمله ز عقل است و عقال است
در خلوت مستان نه منی هست و نه مایی[45]
پینوشتها: [1]. کلیات علوم اسلامی، مرتضی مطهری، ج 2، ص 139.
[2] . همان منبع، ح 11، ص 186- ح 15، ص 245.
[3] . عنکبوت: 69.
[4] . شمس: 69.
[5] . نازعات: آیات 40 و 41.
[6] . بحارالانوار، ج 2، ص 32.
[7] . عنکبوت: 69.
[8] . بلد: 4.
[9] . اربعین حدیث، ح 11، ص 186.
[10] . عدل الهی، مرتضی، مطهری، ص 152.
[11] . انشقاق: 6.
[12] . مفردات راغب اصفهانی، مادة «کدح».
[13] . بقره: 155.
[14] . آل عمران: 92.
[15] . مؤمنون: 6.
[16] . حدید: 23.
[17] . نهج البلاغه، ح 439، ص 553.
[18] . بحارالانوار، 70، 115، 2.
[19] . همان، 8، 170، 112.
[20] . همان، 83، 381، 49.
[21] . نهج البلاغه، الکتاب، 45.
[22] . شرح غرر الحکم، ج1، ص 145.
[23] . غررالحکم، 5098.
[24] . حج: 78 – مائده: 6.
[25] . بقره: 185.
[26] . بقره: 285.
[27] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، مقصد 11 «زهد»، ص 298-300.
[28] . جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص 24.
[29] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 308.
[30] . اربعین حدیث، ح 21، ص 341- شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 255.
[31] . جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص 24.
[32] . اربعین حدیث، ح 20، ص 332-333.
[33] . همان، ح2، ص 45.
[34] . عنکبوت: 69.
[35] . اربعین حدیث، ح2، ص 45.
[36] . آداب الصلاة، ص 203.
[37] . همان، ص 184.
[38] . همان.
[39] . حاشیه بر فصوص الحکم محیی الدین عربی، ص 201 – اربعین حدیث، ص8- سرّ الصلوة، ص 13.
[40] . مائده: 35.
[41] . اربعین حدیث، ح 27، ص 428.
[42] . همان، ح1ص17.
[43] . جهادالنفس.ص33.
[44] . اربعین حدیث ح20 ص327.
[45] . سبوی عشق ص4.
مفهومشناسی ریاضت
این واژه در زبان عربی به معنای تلاش انسان برای تربیت و اهلی کردن اسب است. همانگونه که بشر با تلاش و کوشش توانسته کره اسب چموش را تربیت کند و آن را رام و اهلی گرداند باید قوای حیوانی و نفسانی خود را کنترل و تابع عقل و شرع نماید تا مقدمات معراج معنوی و روحانی او تدارک شود.
مبانی ریاضت
الف) مبانی هستیشناسی
نظام هستی، به واسطة تزاحمها و تضادها، ظرف آلام و رنجهاست و شاکلة هستی مبتنی بر کوششها و ریاضتها به منظور تخلص و یا کاستن از آلام و مصائب است و مهمتر اینکه استکمال هر موجودی در عالم هستی مستلزم تحمل ریاضتها در عرصه و صحنه تضادها و تصادمهاست.از دیدگاه امام، نظام هستی بهواسطه ضیق وجودی عالم مادی فاقد ظرفیت بروز ظهور لذات و آلام محض و خالص است[2] و لذا انسان برای دستیابی به لذات ماندگار و نیز تقلیل از آلام و شرور چارهای جز تحمل ریاضات ندارد. از سوی دیگر عالم هستی بواسطة حجب ظلمانی و کثرت شواغل، مانع از تجرید شهود حق است و لذا میطلبد سالک به مدد ریاضت به «تفّرد» و «توحّد» برسد.
ب) مبانی انسانشناسی
جهادالنفس که فرع بر معرفةالنفس است معلول ریاضتها و مجاهدتهاست. «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنِینَ»[3] برای اینکه انسان به کمال مطلوب خود نائل گردد، شناخت خیر و شر نفس، لازم است؛ و سپس جهاد با نفس بهواسطه ریاضت شرعیه تا طهارت و نزاهت باطنی و در نتیجه فلاح و رستگاری حاصل شود، که «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»[4] و از سوی دیگر نفس از پلیدیها و آلودگیها مبرّا گردد تا به جنّت لقاء الهی باریابد «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى»[5] و سرانجام معرفةالنفس به معنای واقعی کلمه، معرفةالرّب را به دنبال خواهد داشت؛ چنانکه انسانشناسی وحیانی الهی، معرفة النفس را عامل معرفةالربّ معرفی مینماید «من عرف نفسه فقد عرف ربه».[6]
ج) مبانی عقلی
تحمل ریاضت به منظور تزکیه نفس یک ضرورت عقلی است، پیش از آنکه شارع مقدس به این مهم امر کرده باشد. به تعبیر فنی، آیات و روایات دالّه بر تصفیه و تزکیه باطن صرفاً جنبة ارشادی و تأکیدی دارند زیرا آراستگی به فضایل و پیراستگی از رذایل، مطلوب عقل سلیم و فطری میباشد. زیرا بدیهی و قطعیترین حکم عقل سلیم و غیرمشروب به اوهام اینکه هر چه سبب عقوبت آدمی شود و او را از اوج عزت به حضیض ذلّت کشانده و موجب تنزّل مقام انسانی و نیز محرومیت از حظوظ معنوی و اخروی گردد، قبیح و رفع و دفع آن ضروری است.
ریاضت در قرآن
برخی آیات در قرآن کریم به موضوع ریاضت صریحاً و یا تلویحاً اشاراتی داشتهاند که ما به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1. «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنِینَ»[7] این آیه شریفه مربوط به «جهاد با نفس» است و «مجاهدت» در آیه کریمه معادل «ریاضت» است. بنابراین «ریاضت» همان جهاد اکبر که مجاهدة با نفس اماره است از برترین نوع جهادهاست زیرا خداوند متعال از مجاهدان تکفل نموده که آنان را به صراط مستقیم هدایت فرماید.
2. « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ »[8] کلمة «کبد» به معنای رنج است و این تعبیر که «خلقت انسان درکبد است» به ما میفهماند که رنج و مشقت از هر سو بر آدمی احاطه دارد و هیچ نعمتی را به دست نمیآورد مگر آمیخته با ناملایمات باشد که عیش او را منغّص میسازد. به تعبیر امام خمینی(ره) «همه لذات دنیا محفوف به آلامی است کمرشکن … و تمام نعمتهای این عالم مختلط با زحمتها و رنجهای طاقت فرساست»[9]. نتیجه اینکه تحمل رنج و مشقت خود ریاضت میطلبد و «آدمی باید مشقتها را تحمل کند و سختیها بکشد تا هستیِ لایق خود را بیابد».[10]
3. «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ»[11] کلمة «کدح» به معنای «تلاش کردن و خسته شدن»[12] که در آن معنای «سیر» مندرج است و از عطف «فملاقیه» بر «کادح» معلوم میشود که هدف نهایی این سیر، خدای سبحان است و انسان در این سیر دچار مصائب و موانعی است که رفع این امور ریاضتها میطلبد تا به مطلوب خویش که «لقاءالله» است نائل گردد.
4. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الَّثمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِین»[13] از آنجا که تحمل مصائب موجب تکمیل نفوس و پرورش استعدادهای عالی انسانی است، محک خداوند متعال در دو حوزه تکوین و تشریع، شدائد را گنجانده است تا به کمال واقعی برسد بنابراین نقش و اهمیت ریاضت در حصول تعالی و تکامل انسان، برجسته میشود.
5. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»[14] قرآن کریم بر این اصل تأکید دارد که کسی به نیکویی دست نمییابد مگر با گذشتن از بهترین تعلقاتش و فدا کردن امور مورد علاقهاش که این نیز خود نوعی ریاضت است؛ زیرا دلکندن از محبوب، کاری بسیار صعب و دشوار است.
6. «وَ الَّذِینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ»[15] خواجه عبدالله انصاری در ابتدای باب ریاضت از کتاب «منازلالسائرین» به این آیه کریمه تمسک کرده زیرا حقیقت از مال و جان گذشتن و همه چیز را فدای حق کردن، بالاترین ریاضت است. البته آیه شریفه تنها به گذشتن از مال و جان در راه خداوند منحصر نمیشود و بسا اینکه مراد از «یُؤْتُونَ ما آتَوْا» امتثال همه اوامر و اجتناب از همه نواهی است.
7. «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى مافاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُم»[16] ادبار از ماسویالله و اقبال به حضرت حق که در کلام برخی اعاظم عرفان از اهداف ریاضت محسوب میشود، با زهد حقیقی که در آیه شریفه تعبیه شده[17] حاصل میگردد.
ریاضت در روایات
از آنجا که در صدر اسلام، عدهای مقدسمآب، رهبانیت ابتداعی مسیحیت را شیوة ریاضتی خود اتخاذ کردند که در آن عزلتنشینی و انزواطلبی، میراندن غرایز و امیال طبیعی و محرومیت از تمتعات مشروع خدادادی، از مهمترین پیامدهای زیانبار رهبانیت مسیحی بود، پیامبر اکرم(ص) رهبانیت به معنای کنارهگیری از خلق و اعتزال از تمتعات و مواهب الهی را منع فرموده و آن را در مجاری مشروع خود قرار دادند. به عنوان نمونه فرمودند: «لیس فی امتی رهبانیةٌ و لا سِیاحةٌ و لا زمّ»[18]، «انما رهبانیّة اُمَّتی الجِهادُ فی سبیلالله»[19]، «اِنّ ترهب امتی الجلوس فیالمساجد انتظاراً للصلاة»[20] که وجه اشتراک تمام این آداب و اعمال، ریاضت در قالب شریعت است؛ چنانکه امام علی(ع) «تقوای متخذ از شریعت» را وسیله ریاضت نفس خویش معرفی میفرماید: «انما هی نفسی أروضها بالتقوی»[21] و «الشریعة ریاضة النفس»[22] و «خدمة النفس صیانتُها عن اللّذات و المقتنیات و ریاضتها بالعلوم و الحِکَم و اجتهادها بالعبادات و الطاعات و فی ذلک نجاة النفس».[23]
انواع ریاضت
الف) ریاضت غیرشرعی: ریاضتی که خارج از حوزه و حیطه شریعت است و براساس سلایق و علایق نفسانی، ابداع شده و لذا غالباً از مرز اعتدال خارج و دچار افراط و تفریط است. چنین ریاضتی در شبه عرفانهای نوظهور و نیز برخی از فرقههای صوفیه و سلسلههای دراویش، که با ترویج اندیشههای پلورالیستی و سکولاریستی، شرعگریزی و شریعتستیزی را تبلیغ مینمایند، یافت میشود.
ب) ریاضت شرعی
ریاضت در عرفان اسلامی جز با تعبّد قلبی و عملی به شریعت، مفید و منتج نیست و سالک در همة احوال و مقامات هرگز از صراط مستقیم شریعت خارج نخواهد شد؛ زیرا شریعت در همه مراحل سلوکی هر آنچه را که سالک برای رسیدن به حقیقت (توحید وجودی) نیاز دارد و نیز کیفیت سیر و سلوک و آثار و نتایج آن را بیان کرده است.
تفاوتهای ریاضت شرعی و غیرشرعی
1. در ریاضتهای غیرشرعی، سخن از تعذیب و تضحیه نفس است در حالیکه در عرفان اسلامی ریاضت شرعی به منظور تعدیل و تهذیب نفس صورت میگیرد.
2. در ریاضتهای غیرشرعی، مرتاض برای رسیدن به هدف خود که تقویت روح یا اراده و … است هر عملی را انجام میدهد و لو اینکه از نظر شرع، فعل حرام باشد و یا حتی غرض و فایدة عقلایی هم نداشته باشد؛ در حالیکه در ریاضتهای شرعی، سالک، سلوکش را براساس شرع مقدس و عرف عقلاء تنظیم میکند. لذا در برخی فرقهها و آیینهای عرفانی، مرتاضان متحمل ریاضات شاقّ میشوند اما در ریاضتهای شرعی، براساس قواعد فقهیه و نصوص متواتره همچون «لا ضرر و لا ضرار»، «نفی حرج»[24]، «نفی عسر»[25]و «نفی تکلیف بما لایطاق»[26] هرگونه ضرر و حرج و عسری از صفحة تشریع مرفوع است.
3. اصل در ریاضتهای غیر شرعی، تأیید و تقویت نفسِ است در حالیکه ریاضتهای شرعی، رائض به نفس و ریاضت همواره نظر آلی و ابزاری داشته و آنچه برای وی اصل و ملاک است «عبودیت» میباشد.
4. در ریاضتهای غیرشرعی، از روشها و شیوههایی که با کرامت و شرافت ذاتی انسان در تعارض است، استفاده میشود؛ در حالیکه محور در ریاضتهای شرعی، طاعات و عبادات حق تعالی است که روایات (قُرب فرائض و نوافل) مؤیّد آن است؛
صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکری به دوام
ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
نقش ریاضت از دیدگاه امام خمینی(ره)
حضرت امام خمینی(ره) در یک نگاه کلی و کلان، هرگونه دلبستگی به غیر حق را، خار طریق سلوک الیالله دانسته و معتقدند سالک الیالله و طالب وصول به لقاءالله و صعود به معارج معارف الهیه، این خار طریق را باید با «ریاضت شرعی» از میان بردارد.[27] معظمله، «انقطاع کامل الیالله» را که جامع صفات وارستة انسانی است به وسیلة «ریاضت» قابل تحصیل میدانند.[28] از نظر امام(ره) «حبّ دنیا» و «حبّ نفس» ضمن آنکه انسان را از ریاضات شرعیه و عبادات و مناسک باز میدارد،[29] موانع کمال انقطاع و نیز مکاشفات و مشاهدات حقّة الهیه و معرفتالله میباشند[30] و در یک نتیجه کلی، توجه به غیر خدا را حجب ظلمانیه و نورانیهای میدانند که مانع تحقق هدف اعلای انقطاع الیالله است[31] و «ریاضات علمی و عملی» را، رافع این موانع معرفی میکنند.[32] هم چنین امام(ره) با استناد به کلام عارف کامل آیتالله شاهآبادی، هر ریاضتی را صائب نمیدانند و با تقسیم ریاضات به «ریاضت حقانی و نفسانی»، ملاک و معیار ریاضت صحیح و باطل را، «قدم حق و قدم نفس» میدانند.[33] بنابراین از نظر امام، ریاضت باطل، سالک را به سوء عاقبت منجر میسازد در حالیکه ریاضت حق و شرعی، به نص آیة شریفه «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»[34] موجب دستگیری حق تعالی از سالک میگردد.[35]
مؤلفههای ریاضت از نظر امام خمینی(ره)
الف) قرآنمحوری و وحیگرایی
امام(ره) درکتاب «آداب الصلاة»، «قرآن» را راهنمای سلوک انسانیت و تربیت نفوس معرفی کرده و مینویسند:
«بدان که این کتاب شریف چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربّی نفوس و شفای امراض قلبیه است»[36]. و در جایی دیگر مینویسند: «مقصد قرآن، هدایت به سُبُل سلامت و اخراج از همة مراتب ظلمات به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است»[37]. هم چنین «کیفیت سیر و سلوک» از مقاصد دیگری است که امام(ره) افزون بر بیان استخلاص از زندان طبیعت[38] مطرح کرده و معتقدند که قرآن برای مسئله سیر و سلوک اهمیت قائل است و نمیخواهد سالکین بدون سلوک شرعی، سیر عرفانی داشته باشند.
ب) شریعتمحوری
در اندیشة عرفانی امام(ره)، اولاً ریاضت نه تنها در ظاهر شریعت، بلکه در باطن (طریقت) و باطنِ باطن شریعت (حقیقت) جریان و سریان دارد؛ ثانیاً التزام قلبی و عملی به شریعت در ریاضت باید در تمام مقامات و منازل عرفانی محفوظ باشد. بنابراین شریعتمداری برای همه اصحاب ریاضت چه سالکان مجذوب و چه مجذوبان سالک در همة مقامات و منازل عرفانی مطرح و با توجه به ساحتها و لایههای گوناگونی که دارد نافذ و کارآمد است.
ایشان، ترک شریعت را در ریاضت به هر بهانهای حتی به بهانه وصول به حقیقت، تقبیح و با اثبات رابطه ناگسستنی میان ظاهر و باطن شریعت، تأدب به آدابالله و تخلّق به اخلاقالله که ثمرة ریاضت است را جز با تمسک به آداب شریعت حقه، میسور و ممکن نمیدانند.[39]
ج) ولایتگرایی
در اندیشة عرفانی امام، انسان کامل که به واسطة جامعیت، صاحب ولایت تکوینی و تشریعی است، بهترین الگو در سیر و سلوک بوده و سالکان را با هدایت تکوینی در نهان و هدایت تشریعی در عیان به کوی دوست راهنمایی میکنند. از دیدگاه امام(ره) «ریاضت» در عرفان اسلامی از عشق به ولایت، انفکاک ناپذیر است و به این حقیقت معترفند که نور خدا از مشکات ولیّ او در ما میتابد و تنها آن ذوات نورانیاند که قدرت ایصال الیالمطلوب دارند. «ریاضت» بدون «ولایت» کجروی و از خداوند دور شدن است چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون»[40] بنابراین جدایی سالک از اولیای خدا، انحراف از شاهراه حقیقت است و بدون معرفت ولیّ و عشق به او نمیتوان به کمال مطلوب راه یافت و بدون دستگیری هادیان طریق، سالک نمیتواند به کمال مطلق نایل گردد.
اهداف ریاضت از دیدگاه امام خمینی(ره)
با تأمل در اندیشه و آثار عرفانی امام(ره)، امور ذیل را میتوان از اهداف ریاضت دانست:
1. همانگونه که امام(ره) «عبودیت» با جمیع مراتب و درجاتش را روح کلی حاکم بر سلوک الیالله میدانند، «عبودیت محضه» را یکی از اهداف ریاضت معرفی میکنند؛ لذا میفرماید: «مسأله عبودیت به قدری مهم است که از برترین افتخارات پیامبر(ص) به شمار آمده است، «فإنّ العبودیة من أعظم افتخارات النبی(ص)»، بر همین اساس است که برترین افتخار پیامبر خاتم، آن واصل راجع کامل، عبودیت و انجام عبادات الهی است».[41]
2. از دیگر اهداف ریاضت از نظر امام(ره)، حصول به کمال حقیقی است و کمال حقیقی از راه اتصاف به صفات حق و تخلّق به اخلاقالله و تأدب به آدابالله حاصل میگردد.
3. ریاضت برای زدودن شواغل، موانع و خواطر ناپسند و هر آنچه که موجب غفلت است، میباشد (انصراف قلب از توجه به امور متفرقه و خواطر متشتته و تفرغ قلب از هرگونه شک و شرکی به هنگام عبادت)؛ لذا حضرت امام(ره)، ریاضت را وسیلهای برای حفظ طائر خیال به منظور تأمین یکی از اهداف میانی سیر و سلوک که عبارت است از «حفظ و کنترل قلب و سایر قوای ادراکی مانند وهم و خیال از تصورات ناشایست»،[42] میدانند.
4. از آنجا که تمام همّ و غم عارفان الهی، «توجه به خدا» و «انقطاع از ماسویالله» است، امام، کمال انقطاع را که عبارت است از «اقبال به حق و ادبار از ماسوای حق» از اهداف ریاضت دانسته و معتقد بودند کلیه امور دنیویه و توجه به غیرخدا، حجب ظلمانی و نورانیهای هستند که باید به وسیله ریاضات علمیه و عملیه، زدوده شوند تا «کمال انقطاع» حاصل گردد.[43]
حضرت امام(ره)، همچنین «زهد حقیقی» را همان کمال انقطاع و عاری شدن قلب از هرگونه شرک و شکّ و خلوص قلب از غیر حق تعالی میدانند.[44] بنابراین، زهد حقیقی که در واقع همان کمال انقطاع است با ریاضت حاصل و از اهداف ریاضت تلقی میشود.
حُسن ختام این مقاله، قطعه شعری از آن پیر عارف باشد که فرمود:
در جرگه عشاق روم بلکه بیابم
از گلشن دلدار نسیمی رد پایی
این ما و منی جمله ز عقل است و عقال است
در خلوت مستان نه منی هست و نه مایی[45]
پینوشتها: [1]. کلیات علوم اسلامی، مرتضی مطهری، ج 2، ص 139.
[2] . همان منبع، ح 11، ص 186- ح 15، ص 245.
[3] . عنکبوت: 69.
[4] . شمس: 69.
[5] . نازعات: آیات 40 و 41.
[6] . بحارالانوار، ج 2، ص 32.
[7] . عنکبوت: 69.
[8] . بلد: 4.
[9] . اربعین حدیث، ح 11، ص 186.
[10] . عدل الهی، مرتضی، مطهری، ص 152.
[11] . انشقاق: 6.
[12] . مفردات راغب اصفهانی، مادة «کدح».
[13] . بقره: 155.
[14] . آل عمران: 92.
[15] . مؤمنون: 6.
[16] . حدید: 23.
[17] . نهج البلاغه، ح 439، ص 553.
[18] . بحارالانوار، 70، 115، 2.
[19] . همان، 8، 170، 112.
[20] . همان، 83، 381، 49.
[21] . نهج البلاغه، الکتاب، 45.
[22] . شرح غرر الحکم، ج1، ص 145.
[23] . غررالحکم، 5098.
[24] . حج: 78 – مائده: 6.
[25] . بقره: 185.
[26] . بقره: 285.
[27] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، مقصد 11 «زهد»، ص 298-300.
[28] . جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص 24.
[29] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 308.
[30] . اربعین حدیث، ح 21، ص 341- شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 255.
[31] . جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص 24.
[32] . اربعین حدیث، ح 20، ص 332-333.
[33] . همان، ح2، ص 45.
[34] . عنکبوت: 69.
[35] . اربعین حدیث، ح2، ص 45.
[36] . آداب الصلاة، ص 203.
[37] . همان، ص 184.
[38] . همان.
[39] . حاشیه بر فصوص الحکم محیی الدین عربی، ص 201 – اربعین حدیث، ص8- سرّ الصلوة، ص 13.
[40] . مائده: 35.
[41] . اربعین حدیث، ح 27، ص 428.
[42] . همان، ح1ص17.
[43] . جهادالنفس.ص33.
[44] . اربعین حدیث ح20 ص327.
[45] . سبوی عشق ص4.