البته افراط و تفریط در کار ائمه هدی نیست چرا که آنان معتدلترین بندگان خدا هستند اما آنچه بنظر ما شاید زیاده روی بیاید بخاطر ضعف و کمکاری خودمان باشد.
ائمه عمدتا در عبادت، اخلاق حسنه، علم و فضل و نیز کمک به دیگران در همه دوران سرآمد روزگارند و عمدتا فرقی بین آنها نیست . امیر مومنان(ع) صاحب هزار رکعت در شب و نمازهای آنچنانی که انگار از این دنیا جدا شده اند. امام حسن مجتبی(ع) اموال خود را در راه خدا چندین بار بخشیده اند. امام حسین شب عاشورا از دشمن مهلت میگیرند تا عبادت کنند یا اول وقت ظهر عاشورا نمازشون در معرکه جنگ اول وقت فوت نمیشود. امام سجاد (ع) آنچنان سجدههای طولانی دارند که سرزانو و کف دست مبارک حضرت پینه بسته و از القاب ایشون ذوالثفنات هست یعنی صاحب پینهها .
در خصوص امام موسی کاظم آورده اند:
بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم (ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده میشود.[1][2] بر پایه برخی گزارشها امام کاظم (ع) آن قدر عبادت میکرد که زندانبانان او نیز تحت تأثیر قرار میگرفتند.[3] شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه میکرد که محاسنش از اشک خیس میشد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ» را تکرار میکرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» را در سجده میخواند.[4] حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس میگفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب میکردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس میگویم».[5] سیره اخلاقی
در منابع شیعه و سنی، گزارشهای مختلفی درباره بردباری[6][7] و سخاوت امام کاظم (ع) وجود دارد.[8][9] شیخ مفید او را بخشندهترین مردم زمان خودش دانسته که شبها برای فقیران مدینه آذوقه میبرد.[10] ابن عنبه درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته است: او شبها از خانه بیرون میرفت و کیسههایی از درهم همراه داشت و به هر کس میرسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، میبخشید تا بدانجا که کیسههای پول او ضربالمثل شده بود.[11] همچنین گفته شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار میرساندند نیز بخشش میکرد و وقتی به او خبر میدادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه میفرستاد.[12] همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در صله رحم با خانواده و دیگر بستگان دانسته است.[13] دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل میکرد.[14][15] گزارشهای مختلفی در منابع آمده که امام کاظم(ع) خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی میکردند، فرو میبرد.[16][17] از جمله گفته شده مردی از نوادگان عمر بن خطاب در حضور امام کاظم، به امام علی(ع) توهین کرد. همراهان امام خواستند به او حمله کنند، اما امام مانع شد و سپس به مزرعهٔ آن مرد رفت. مرد با دیدن امام کاظم شروع به داد و بیداد کرد که محصولش را لگدمال نکند. امام به او نزدیک شد و با خوشرویی پرسید چقدر خرج کاشت مزرعه کردهای؟ مرد گفت: ۱۰۰ دینار! سپس پرسید: امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد غیب نمیدانم. امام فرمود: گفتم امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد: ۲۰۰ دینار! امام ۳۰۰ دینار به او داد و گفت: این ۳۰۰ دینار برای توست و محصولت هم برایت باقی است. سپس به سوی مسجد رفت. آن مرد زودتر خود را به مسجد رساند و با دیدن امام کاظم برخاست و این آیه را بلند خواند: اللَّه أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد[ انعام–۱۲۴] [18]بشر حافی نیز که بعدها از مشایخ صوفیه گردید، تحت تأثیر سخنان و اخلاق او توبه کرد.[19][20]
به نقل از پایگاه ویکی شیعه
پینوشت:
1. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۹.
2. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱۴.
3. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۳-۳۲.
4. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.
5. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۴۰.
6. ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.
7. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۲.
8. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰-۳۳.
9. قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ج۲، ص۱۵۴-۱۶۷.
10. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.
11. ابن عنبه، عمده الطالب، ص۱۷۷..
12. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۹.
13. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۲.
14. ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.
15. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۲.
16. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۳.
17. قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ج۲، ص۱۶۲-۱۶۰.
18. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰.
19. حاج حسن، باب الحوائج، ص۲۸۱.
20. حلی، منهاج الکرامه، ص۵۹.
ائمه عمدتا در عبادت، اخلاق حسنه، علم و فضل و نیز کمک به دیگران در همه دوران سرآمد روزگارند و عمدتا فرقی بین آنها نیست . امیر مومنان(ع) صاحب هزار رکعت در شب و نمازهای آنچنانی که انگار از این دنیا جدا شده اند. امام حسن مجتبی(ع) اموال خود را در راه خدا چندین بار بخشیده اند. امام حسین شب عاشورا از دشمن مهلت میگیرند تا عبادت کنند یا اول وقت ظهر عاشورا نمازشون در معرکه جنگ اول وقت فوت نمیشود. امام سجاد (ع) آنچنان سجدههای طولانی دارند که سرزانو و کف دست مبارک حضرت پینه بسته و از القاب ایشون ذوالثفنات هست یعنی صاحب پینهها .
در خصوص امام موسی کاظم آورده اند:
بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم (ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده میشود.[1][2] بر پایه برخی گزارشها امام کاظم (ع) آن قدر عبادت میکرد که زندانبانان او نیز تحت تأثیر قرار میگرفتند.[3] شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه میکرد که محاسنش از اشک خیس میشد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ» را تکرار میکرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» را در سجده میخواند.[4] حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس میگفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب میکردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس میگویم».[5] سیره اخلاقی
در منابع شیعه و سنی، گزارشهای مختلفی درباره بردباری[6][7] و سخاوت امام کاظم (ع) وجود دارد.[8][9] شیخ مفید او را بخشندهترین مردم زمان خودش دانسته که شبها برای فقیران مدینه آذوقه میبرد.[10] ابن عنبه درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته است: او شبها از خانه بیرون میرفت و کیسههایی از درهم همراه داشت و به هر کس میرسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، میبخشید تا بدانجا که کیسههای پول او ضربالمثل شده بود.[11] همچنین گفته شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار میرساندند نیز بخشش میکرد و وقتی به او خبر میدادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه میفرستاد.[12] همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در صله رحم با خانواده و دیگر بستگان دانسته است.[13] دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل میکرد.[14][15] گزارشهای مختلفی در منابع آمده که امام کاظم(ع) خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی میکردند، فرو میبرد.[16][17] از جمله گفته شده مردی از نوادگان عمر بن خطاب در حضور امام کاظم، به امام علی(ع) توهین کرد. همراهان امام خواستند به او حمله کنند، اما امام مانع شد و سپس به مزرعهٔ آن مرد رفت. مرد با دیدن امام کاظم شروع به داد و بیداد کرد که محصولش را لگدمال نکند. امام به او نزدیک شد و با خوشرویی پرسید چقدر خرج کاشت مزرعه کردهای؟ مرد گفت: ۱۰۰ دینار! سپس پرسید: امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد غیب نمیدانم. امام فرمود: گفتم امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد: ۲۰۰ دینار! امام ۳۰۰ دینار به او داد و گفت: این ۳۰۰ دینار برای توست و محصولت هم برایت باقی است. سپس به سوی مسجد رفت. آن مرد زودتر خود را به مسجد رساند و با دیدن امام کاظم برخاست و این آیه را بلند خواند: اللَّه أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد[ انعام–۱۲۴] [18]بشر حافی نیز که بعدها از مشایخ صوفیه گردید، تحت تأثیر سخنان و اخلاق او توبه کرد.[19][20]
به نقل از پایگاه ویکی شیعه
پینوشت:
1. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۹.
2. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱۴.
3. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۳-۳۲.
4. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.
5. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۴۰.
6. ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.
7. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۲.
8. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰-۳۳.
9. قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ج۲، ص۱۵۴-۱۶۷.
10. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.
11. ابن عنبه، عمده الطالب، ص۱۷۷..
12. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۹.
13. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۲.
14. ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.
15. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۲.
16. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۳.
17. قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ج۲، ص۱۶۲-۱۶۰.
18. بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰.
19. حاج حسن، باب الحوائج، ص۲۸۱.
20. حلی، منهاج الکرامه، ص۵۹.