ظلم ستیزی ، ویژگی بارز منتظران و یاران امام زمان
۱۳۹۲/۱۲/۱۶
–
۵۲۷ بازدید
ظلم ستیزی
«در تفسیر قمى دربارۀ آیۀ: فَمَهِّلِ اَلْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً(۷)؛ پس کافران را مهلت بده، آنها را به اندک مهلتى. چنین آمده است: براى هنگام قیام قائم، پس او از جبّارها و طاغوتها و… براى من [خداوند متعال] انتقام مىگیرد.»(۸)
«در تفسیر قمى دربارۀ آیۀ: فَمَهِّلِ اَلْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً(۷)؛ پس کافران را مهلت بده، آنها را به اندک مهلتى. چنین آمده است: براى هنگام قیام قائم، پس او از جبّارها و طاغوتها و… براى من [خداوند متعال] انتقام مىگیرد.»(۸)
«در دعاى ندبه وقتى شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار مىکنیم، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهّرش، اوّلین جملهاى که ذکر مىکنیم، این است: «این المعدّ لقطع دابر الظّلمه، این المنتظر لاقامة الأمت و العوج، این المرتجى لأزالة الجور و العدوان»؛ یعنى دل بشریت مىتپد تا آن نجاتبخش بیاید و ستم را ریشهکن کند؛ بناى ظلم را – که در تاریخ بشر، از زمانهاى گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدّت وجود دارد – ویران کند و ستمگران را سر جاى خود بنشاند. این اوّلین درخواست منتظران مهدى موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتى خصوصیات آن بزرگوار را ذکر مىکنید، یکى از برجستهترین آنها این است که «الّذى یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئتت جوراً و ظلماً». در روایاتى هم که درباره آن بزرگوار هست، همین معنا وجود دارد.»(۹)
«این موضوع در بسیارى از روایات اسلامى تحت عنوان «کما ملئت ظلماً و جوراً؛ همانگونه که جهان از ظلم و جور پر شده باشد» آمده است. عین این تعبیر در بسیارى از احادیث که در منابع شیعه و اهل سنّت آمده دیده مىشود و از مجموع آنها استفاده مىشود که از روشنترین نشانههاى این انقلاب همین موضوع است.
در اینجا یک سؤال پیش مىآید که آیا «ظلم» و «جور» با هم تفاوتى دارند که مخصوصاً روى این دو عنوان کراراً تکیه شده است؟
از ریشۀ این لغات استفاده مىشود که تجاوز به حقوق دگران دو گونه است که در ادبیات عرب براى هر کدام نامى جداگانه است.
نخست آن است که انسان، حقّ دیگرى را به خود اختصاص دهد و دسترنج دگران را غصب کند، این را «ظلم» مىگویند. دیگر آنکه حقّ افرادى را از آنها گرفته، و به دگران دهد و براى محکم کردن پایههاى قدرت خود، هوا خواهان خویش را بر مال یا جان یا نوامیس مردم مسلّط کند و با تبعیضهاى ناروا کسب قدرت کند، این را «جور» مىگویند. نقطۀ مقابل «ظلم»، «قسط» و نقطۀ مقابل «جور»، «عدل» مىباشد.
به هر حال، به هنگامى که «تجاوز» به حقوق دگران از یک سو و «تبعیضها» از سوى دیگر، جامعۀ انسانى را پر مىکند او ظاهر مىشود و همۀ اینها را از میان مىبرد.»(۱۰)
«نخستین نشانهاى که با مشاهدۀ آن مىتوان نزدیک شدن هر انقلابى – از جمله این انقلاب بزرگ را – پیشبینى کرد گسترش ظلم و جور و فساد و تجاوز به حقوق دگران و انواع مفاسد اجتماعى و انحرافات اخلاقى است که خود عامل توسعۀ فساد در جامعه است.
طبیعى است فشار که از حد گذشت انفجار رخ مىدهد، زیرا انفجارهاى اجتماعى همانند انفجارهاى میکانیکى به دنبال فشارهاى شدید و زاید از حدّ است. گسترش دامنههاى ظلم و فساد وسیلۀ ضحّاکان هر زمان بذرهاى انقلاب را آبیارى مىکند، و کاوههاى آهنگر را در کنار کورههاى آتش پرورش مىدهد؛ کم کم بحران اوج مىگیرد و لحظۀ انقلاب نزدیک میگردد.
در مورد نزدیک شدن انقلاب بزرگ جهانى و ظهور مصلح بزرگ مهدى نیز مسأله همین گونه است.
منتها همان طور که سابقاً هم اشاره شد هیچ لزومى ندارد که مانند افرادى منفىباف به فکر توسعۀ فساد و ظلم بیشتر بیفتیم، بلکه با توجّه به وجود مفاسد در مقیاس وسیع و به حدّ کافى باید در ساختن خود و دیگران و یک گروه نیرومند شایسته و شجاع و آگاه که پرچمدار انقلاب باشد کوشش کنیم.»(11)
«الآن عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است،] تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم؛ چون نمی توانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت ـ سلام اللّه علیه ـ.»(۱۲)
«زمینهها وقتى آماده شد؛ آن وقت که معلوم شد در مقابل قدرت مادّى مستکبران عالم، زمینه این وجود دارد که آحاد بشر بتوانند بر روى حرف حق خود بایستند، آن روز، روز ظهور امام زمان است؛ آن روز، روزى است که منجى عالم بشریت به فضل پروردگار ظهور کند و پیام او همه دلهاى مستعد را که در همه جاى جهان هستند، به خود جذب کند و آن وقت دیگر قدرتهاى ستمگر، قدرتهاى زورگو، قدرتهاى متّکى به زر و زور نتوانند حقیقت را – آنچنانى که قبل از آن همیشه کردهاند – با فشار زر و زور خود به عقب بنشانند.»(۱۳)
«ابن زریر غافقى از على (ع) شنیده است که مىفرمود: او با تعداد دوازده هزار تن حداقل و پانزده هزار تن حداکثر، خروج مىکند، ترس و وحشت پیشاپیش او (بدل دشمنان) راه مىیابد. هر دشمنى که با وى برخورد کند به فرمان خدا او را از پاى درآورد شعار آنان بمیران، بمیران، مىباشد، و در راه خدا از سرزنش هیچ ملامتگرى باک و هراس ندارند. در این وقت هفت لشکر از شام بسوى آنها هجوم آورند که امام (ع) جملگى را شکست داده و آنها را به اسارت خویش درآورد و محبت و نعمت و «قاصّه» و «بزارۀ» آنها به مسلمانان بازگردد و پس از آنان جز خروج دجّال حادثهاى باقى نمىماند، پرسیدیم: قاصه و بزاره چیست؟ فرمود: امام زمان حکومت را بدست مىگیرد بگونهایکه کسى هرچه خواهد بگوید و از چیزى نهراسد.»(۱۴)
«امام مهدى «ع»، در راه و کار خود سازشناپذیر است و در اجراى حدود و احکام الهى و مبارزه با ستمگران قاطعیتى خدایى دارد، چشمپوشى و مسامحهاى در راه و روش او نیست، از ملامت ملامتگران نمىهراسد، از هیچ مقام و قدرتى نمىترسد، و بدون هیچگونه ملاحظهاى تبهکاران را کیفر مىکند و صالحان زاهد و سادهزیست و بىآلایش را در مصادر امور مىگمارد.
قاطعیت، خصلت همۀ رهبران راستین الهى است، و در امام مهدى «ع» این خصلت در حد اوج و کمال است. و معیار پاکسازى اجتماعات بشرى همین است. عینیت یافتن عدالتى فراگیر و ریشهسوزى هرظلم و ستم باید بدون کمترین ترحم و ارفاق و استثنایى صورت گیرد، بطورى که در هیچ جاى جهان علت فساد و عامل بیدادى برجاى نماند، تا بتواند بتدریج به مناطق دیگر نفوذ کند، و به توطئه و کارشکنى در کار سامانبخشیدن به جامعۀ بشرى بپردازد.
این تجربۀ همۀ دوران تاریخ است که سازش و ارفاق و ملایمت در پاکسازى جامعه و زدودن علل و عوامل ناراستى و نادرستى و تجاوزطلبى، همواره موجب گردیده است تا پس از گذشت اندکزمانى، نیروهاى ضد حق و ضد عدل در سازماندهى مجدّدى تشکل یابند، و از پشت به نیروهاى مردمى و انقلابى یورش آورند، و ضربههاى کارى وارد سازند، و آنان را بکلى از پاى درآورند، یا دستکم تضعیف کنند و در راه و کارشان ناموفق سازند. این موضوع تجربۀ همیشگى تاریخ است. و دیگربار، در دوران ظهور بزرگ، این واقعیت نادیده گرفته نمىشود، تا پاکسازى بزرگ و ریشهاى جامعۀ بشرى تحقق خارجى یابد، و از هرشکست و ناتوانى و سستى در امان ماند. از اینرو، امام منجى، در سراسر اندام جامعۀ بشرى سلولى فاسد بر جاى نمىگذارد، و هرخس و خاشاکى را از مسیر انسان برمىدارد، و هرفسادى را در نطفه خفه مىکند، و هرستمى را از ریشه مىخشکاند. در همۀ جریانهاى فاسد و ضد انسانى، همۀ عاملان، زمینهسازان و دستیاران آن جریانها را از دم تیغ مىگذراند.»(۱۵)
«او کار کارستان را خواهد کرد. مهدى (عج) براى چند وجب زمین نخواهد جنگید، براى همۀ زمین خواهد جنگید؛ براى همۀ زمین. چشمانداز ایشان یک و دو ملت، یکنژاد و دونژاد نیست، همۀ بشریّت است.
انقلاب او انقلاب جزیرهاى، محاط، محدود و موقّت که انرژى پس از مدّتى تخلیه بشود و واپس برگردد و ضدّ انقلاب دوباره بر انقلاب غلبه کند، نیست. انقلابى است که در تمام زمین، ضدّ انقلابى باقى نخواهد
گذاشت و نیروهاى ضدّ عدالت یا تسلیم عدالت مىشوند یا از سر راه برداشته مىشوند. آن دوران، دیگر دوران موعظه نیست. موعظه، کافى است. چندهزاره ستمگران را موعظه کردند. انبیا و اولیاى خدا چندهزاره موعظه کردند و گفتوگو و منطق و مدارا شد، دیگر مدارا و گفتوگو با ستمگران، کافى است. در آن روز، اسلحه پاسخ اسلحه را خواهد داد و مقاومتها درهم شکسته خواهند شد: «ألخیر کلّه فى السّیف» مهدى (عج) با مردم، با زبان منطق و رحمت سخن مىگوید اما با رهبران ستم و بىعدالتى جهانى با زبان شمشیر سخن خواهد گفت و نهضت او انقلاب جزیرهاى نیست، اقیانوسى است که همهچیز و همهجا را در خود مستغرق خواهد کرد و دشمنان عدالت را منهدم مىکند و گوشهاى از دنیا را باقى نمىگذارد تا دوباره جبهۀ ضدّ عدالت منسجم شوند و خود را جمعوجور کنند و برگردند. نهضت او یک شوخى بشرى نیست، ملحمۀ کبرى است و این تعبیر در روایت آمده است. ملحمۀ کبرى، نبرد بزرگ جهانى است. هر جنگى، یک یا دو متجاوز دارد،گاه یکى و گاهى هردو طرف متجاوزند. اما جنگ مهدى (عج)، جنگ با اصل «تجاوز» است. جنگ او جنگ با همۀ جنگهاست، با فکر جنگ و با همه جنگافروزان دنیا مىجنگد.
بنابراین، انقلاب ایشان با تردید و دودلى پیش نخواهد رفت. مثل حرکت آب در آینه، شفاف و بىتعارف است. در روز قیام مهدى (عج)، جبههاى به عرض جهان تشکیل خواهد شد و اینجا دیگر حقّ و باطل، چشمدرچشم، شمشیر مىزنند و قدرت از آنجا به همهجا ساطع خواهد شد.»(16)
وظیفهٔ ما…
«جامعهاى مىتواند پذیراى مهدى موعود ارواحنافداه باشد که در آن آمادگى و قابلیت باشد، والّا مثل انبیا و اولیاى طول تاریخ مىشود. چه علّتى داشت که بسیارى از انبیاى بزرگ اولىالعزم آمدند و نتوانستند دنیا را از بدیها پاک و پیراسته کنند؟ چرا؟ چون زمینهها آماده نبود. چرا امیرالمؤمنین علىبنابىطالب علیهالصّلاةوالسّلام در زمان خودش؛ در همان مدّت کوتاه حکومت با آن قدرت الهى، با آن علم متّصل به معدن الهى، با آن نیروى اراده، با آن زیباییها و درخشندگیهایى که در شخصیت آن بزرگوار وجود داشت و با آن توصیههاى پیامبر اکرم درباره او – نتوانست ریشه بدى را بخشکاند؟ خودِ آن بزرگوار را از سر راه برداشتند! «قتل فى محراب عبادته لشدّة عدله». تاوان عدالت امیرالمؤمنین، جان امیرالمؤمنین بود که از دست رفت! چرا؟ چون زمینه، زمینه نامساعد بود. زمینه را نامساعد کرده بودند. زمینه را زمینه دنیاطلبى کرده بودند! آن کسانى که در اواخر یا اواسط حکومت علوى مقابل امیرالمؤمنین صفآرایى کردند کسانى بودند که زمینههاى دینیشان زمینههاى مستحکم و مادّه غلیظِ متناسبِ دینى نبود. عدم آمادگى، اینطور فاجعه به بار مىآورد.»(۱۷)
سیره بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه می کردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو اینکه کشته بشوند و لو کشته بدهند. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند، و نگذارد که این قدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد. ما تکلیف داریم آقا! این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان ـ سلام اللّه علیه ـ هستیم پس دیگر بنشینیم تو خانه هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم «عَجّلْ عَلی فَرَجِهِ». عجّل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. ان شاءاللّه ظهور می کند ایشان. و من امیدوارم خدای تبارک و تعالی قلبهای همۀ ما را متوجه به خودش بکند و از معارف قرآن به ما یک نسیمی عنایت بفرماید. و مسلمین را به تکالیف خودشان آشنا کند. و سران مسلمین را ان شاءاللّه به تکلیف الهی خودشان آشنا کند. و آنهایی که با اسلام و مسلمین مخالفند ان شاءاللّه قلع و قمع کند.»(۱۸)
منتظران امام مهدی عجلالله تعالی فرجه ظلم پذیر یا ظلم ستیز؟
برخى از افراد، روایت «المنتظر الذى یملاء الله به الارض قسلطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما»، نتیجه گرفتهاند که وجود ستم و فساد و حکومتهاى خود کامه در جهان، پیش از ظهور مهدى علیه السلام طبیعى است، بلکه مقدمه ظهور و فرج آن حضرت است و ما نباید با مقدمه ظهور آن حضرت مبارزه کنیم.
اینان، با این برداشت، تشکیل حکومت اسلامى را در دوره غیبت ممنوع اعلام کردهاند؛ زیرا به پندار اینان، هر اندازه دولت اسلامى موفقیت کسب کند، از ظلم و فساد کاسته مى شود و ظهور امام علیه السلام که مشروط به پر شدن زمین از فساد و ستم است، به تأخیر مى افتد.
پیامدهاى زیانبار این برداشت از روایات، تا حدودى روشن است. زیرا بر اساس این تفکر، امر به معروف و نهى از منکر و دخالت در امور سیاسى، نه تنها جایز نیست که باید با کسانى که به این مسائل مى پردازند، مخالفت کرد.
آنان اجازه هیچ گونه فعالیت سیاسى خلاف رژیم طاغوتى را به اعضاى خویش نمى دادند و تمام فعالیتهاى گروههاى مبارزاتى مسلمان را بدون پشتوانه فرهنگى، مردمى و مردود مى دانستند و متقابلا رژیم طاغوت هم هیچ برخوردى جدى با تشکیلات آنان داشت.(۱۹)
صاحبان این تفکر، راه و حرکت امام خمینى را تخطئه مى کردند. و ارتباط با امام و یاران او را، گناهى نابخشودنى مى دانستند.(۲۰)
بیش از پنجاه روایت در «وسائل الشیعه» و «مستدرک الوسائل» و دیگر کتابهاى روایى است که ائمه به شیعیان امر مى فرمایند: از پادشاهان و ستمگران کناره گیرى کنید، به دهان مداحان خاک بریزید، هر کس بامدادى براى آنان بتراشد و یا دواتشان را آماده کند چنین و چنان مى شود و…
آرى، ائمه (ع) منتظر حکومت جهانى مهدى(ع) بودند. ولى انتظار آنان مسؤلیت ساز بود، نه مسؤلیت بردار. انتظارى که آنان را لحظه اى از تلاش و کوشش براى نابودى دشمن و استقرار حکومت اسلامى باز نمى داشت.
این برداشت، معارض است با آن دسته از روایاتى که از وجود قیامها و حکومتهاى حق، که پیش از ظهور مهدى (ع) پدیدار مى گردند، خبر مى دهند:
پیامبر اکرم مى فرماید: یخرج اناس من المشرق فیوطئون للمهدى سلطانه. مردمى از مشرق قیام مى کنند و زمینه حکومت مهدى علیه السلام را فراهم مى سازند…
حافظ ابوعبدالله گنجى شافعى، محدث معروف اهل سنت در کتابى که درباره مناقب على علیه السلام نوشته بابى را با عنوان: «ذکر اهل المشرق للمهدى علیه السلام» آورده است. وى در این باب حدیث فوق را نقل کرده و در ذیل آن نوشته است: هذا حدیث حسن، صحیح روته الثقات و الاثبات، اخرجه الحافظ ابو عبدالله بن ماجة القزوینى، فى سننه
این حدیث، حدیثى است حسن و صحیح که آن را راویان موثق و عالمان حجت روایت کردهاند، و حافظ ابن ماجه قزوینى، این حدیث را در کتاب سنن خود آورده است
در برخى دیگر از روایات فریقین، به شکل گرفتن دولت حقى، پیش از ظهور مهدى(ع)، که تا قیام آن حضرت ادامه پیدا مى کند، تصریح شده است.(۲۱)
روایاتى که دلالت بر فراگیر شدن ظلم در هنگام ظهور مهدى (ع) مى کنند، به این معنى نیستند که همه مردم در آن زمان فاسد و ستمگرند و هیچ فرد و یا گروه صالحى در آن هنگام یافت نمى شود که از حق طرفدارى کند که در نتیجه، فراگیر شدن ظلم و فساد جبرى باشد و مبارزه با آن غلط و مبارزه با مقدمه ظهور فرج! زیرا به تعبیر قرآن، به هنگام ظهور مهدى (ع) افراد صالح و مستضعف وجود دارند که آنها وارث حکومت زمین، به رهبرى آن حضرت مى شوند. روایات زیادى نیز بر این معنى دلالت دارند. بنابراین، این برداشت با این دسته از آیات و روایات تعارض دارد.
در احادیث یاد شده، تکیه بر فراگیر شدن ظلم است، نه فراگیر شدن کفر و بى دینى. یعنى چنان نیست که در هیچ جا اهل اعتقاد و دین یافت نشوند. پس همان گونه که از ظاهر این روایات استفاده مى شود، مراد از جمله: «ملئت ظلما و جورا.» ظلم طبقه حاکمه است، زیرا لازمه ظلم، وجود مظلوم است، بنابراین، به هنگام ظهور مهدى (ع)، ظلم طبقه حاکم در ابعاد گوناگون شدت مى یابد و فراگیر مى شود و قیام مهدى (ع) براى حمایت از مظلومان است:
مسلمانان در آخرالزمان، به وسیله مهدى علیه السلام، از فتنهها و آشوبها خلاصى مى یابند، همان گونه که در آغاز اسلام از شرک و گمراهى رهایى یافتند.(22)
با توجه به این معنى، این احادیث، به هیچ روى مسؤولیت مبارزه با فساد و ستم و جانبدارى ازحق و عدالت و همچنین تشکیل حکومت اسلامى را نفى نمى کنند.»(۲۳)
منابع:
1- لولا الحجه لساخت الارض باهلها اگر حجت خدا نبود، مسلما زمین، ساکنانش را فرو میبرد. امام صادق (ع): اگر زمین بیامام باشد از هم میپاشد. اصول کافى، ج ۱، (علمیه اسلامیه)، کتاب الحجه، ص۳۷۸
2- السلام علیک یا نورالله الذی یهتدی به المهتدون
3- السلام علیک یا عین الله فی خلقهزیارت امام مهدی (عج) در دروز جمعه
4- ارحم من راس ماله الرجا و سلاحه بکا آخرین فرازهای دعای کمیل
5- قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ (آیه ۷۷ سوره نور)
بگو: اگر دعای شما نباشد، پروردگار من برای شما وزن و ارزشی قائل نیست.
6- مکیال المکارم ج۱ ص۹۴ به نقل از احتجاج ج ۱ ص۸۰
7- سوره طارق آیه ۱۷
8- مکیال المکارم ج ۱ ص ۸۰
9- بیانات مقام معظم رهبری ۳۰/۰۷/۱۳۸۱ کتاب در انتظار ولی اعظم ص ۵۲
10- حکومت جهانی مهدی (عج) آیت الله العظمی مکارم شیرازی ص۱۶۱
11- همان صص ۱۶۱-۱۶۰
12- در انتظار ولی اعظم صص۱۰۳-۹۷ برگرفته از صحیفه امام ج ۲۱، صص۱۷-۱۶
13- در انتظار ولی اعظم ص۷۸، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد خجسته امام زمان (عج) 1379/08/22
14- عصر ظهور علی الکورانی ص۳۱۷ به نقل از ابن حماد ص ۹۶
15- عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام پزوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی (عج) محمد حکیمی ج۱ صص ۷۹-۷۸
16- مهدی (عج) ده انقلاب در یک انقلاب، استاد حسن رحیمپور ازغدی صص۲۳-۲۲
17- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم 1376/09/25
18- بیانات امام خمینی (ره) در دیدار با اقشار مختلف مردم در سالروز مبعث پیامبر (ص)
در تاریخ 1362/10/01
19- در جستجوی قائم [عج] سید مجیدپور طباطبایی ص ۳۹۰
20- چشم به راه مهدی (عج) ص۱۱۰
21- همان صص۱۱۴-۱۱۳
22- بحار الانوار ج ۵۱ ص۹۳